| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۴۸ مطلب با موضوع «نکته های قرآنی» ثبت شده است


وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ 


و در (میان) مردم به حج ندا بده، تا پیاده و (سوار) بر هر (مرکب و) شتر لاغری از هر راه دوری به سوی تو بیایند.[الحج : ٢٧]


ابن کثیر رَحِمَهُ الله در تفسیر این آیه می نویسد:


 وقتی ابراهیم عَلَیهِ الصَّلاةُ وَالسَّلام از بنای‌ کعبه‌ فارغ‌ شد، جبرئیل عَلَیهِ الصَّلاةُ وَالسَّلام نزد او آمد و دستور داد تا در میان‌ مردم‌ برای‌ حج‌ بانگ‌ برآورد.

 ‏

 ‏نقل‌ است‌ که‌ ابراهیم گفت:پروردگارا!

 ‏این‌ پیام‌ را چگونه‌ به‌ مردم‌ ابلاغ‌ کنم‌، درحالی‌که‌ صدای‌ من‌ به‌ آنان‌ نمی‌رسد؟

 ‏

 ‏جبرئیل گفت: تو بانگ ‌برآور و رساندنش‌ بر عهده‌ ما.

 ‏

 ‏آن‌گاه‌ ابراهیم عَلَیهِ الصَّلاةُ وَالسَّلام بر مقام‌ خود و به‌قولی‌ بر فراز حجرالاسود و به‌قولی‌ بر فراز صفا و به‌قولی‌ بر فراز کوه‌ ابوقبیس‌ برآمد و چنین‌ ندا داد:

 ‏

 ‏هان‌ ای‌ مردم‌! بدانید که‌ پروردگار شما خانه‌ای‌ برای‌ خود برگرفته‌ و بر شما حج‌ این‌ خانه‌ را فرض‌ گردانیده‌ پس‌ پروردگارتان‌ را اجابت‌ گویید، لبیك‌ اللهم‌ لبیك‌

 ‏

 ‏نقل‌ است‌ که: کوهها همه‌ سر خم‌ کردند و الله متعال‌ صدای‌ ابراهیم عَلَیهِ الصَّلاةُ وَالسَّلام  را به‌همه‌ اطراف‌ و اکناف‌ زمین‌ و نیز به‌ همه‌ کسانی‌ که‌ در رحمهای‌ مادران‌ و پشت‌های ‌پدرانشان‌ بودند، رسانید پس‌ همه‌ چیزهایی‌ که‌ صدای‌ ابراهیم را شنیدند ـ اعم‌از سنگ‌ و درخت‌ و غیره‌ ـ و همه‌ کسانی‌ که‌ الله (عَزَّ وَ جَل)  تا روز قیامت‌ بر آنان مقدر کرده‌ که‌ به‌ حج‌ خانه‌ کعبه‌ مشرف‌ شوند، پاسخ‌ دادند: «لبیك‌ اللهم‌ لبیك: به‌فرمان‌ حاضریم‌ بارخدایا! به‌ فرمان‌ حاضریم‌».

 ‏

 ‏الله متعال در مورد ابراهیم عَلَیهِ الصَّلاةُ وَالسَّلام می فرماید:

 ‏

 ‏إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِيفًا...


 ‏به راستی ابراهیم (به تنهایی) یک امت بود ، فرمانبردار الله ، حنیف (= خالی از انحراف) بود...


سوره النَّحل آیه ۱۲۰

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا 

(ای پیامبر!) بگو :«آیا شما را به زیان کارترین(مردم) در کارها، خبر دهیم .

 

الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا

کسانی که تلاش و کوشش شان در زندگی دنیا تباه و ضایع شده، وبا این حال گمان می کنند که کار نیک انجام می دهند».

[کهف: ۱۰۳ ـ ۱۰۴]

 

امام قُرطُبي رَحِمَهُ الله می فرماید:

 

این نشان می‌دهد که برخی از مردم کارهایی انجام می‌دهند که گمان می‌کنند نیکوکارند در حالی که زحمتشان به هدر رفته است. آن‌چه باعث به هدر رفتن تلاش می‌شود

 

۱. یا فساد اعتقاد است

 

۲. و یا ریاکاری.

 

 

فيه دلالة على أن من الناس من يعمل العمل وهو يظن أنه محسن وقد حبط سعيه ، والذي يوجب إحباط السعي إما فساد الاعتقاد أو المراءاة...

الجامِع لِأحکامِ القرآن

زکریّا علیهِ السّلام در دعای خود فرمود :

 

وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيّاً

 

و من (هرگز) در دعای تو، ای پروردگارم! محروم نبوده ام . [سوره مریم : آیه ۴]

 

ابن عُیَینة رَحِمَهُ الله می گوید :

 

سعدت بدعائك وإن لَمْ تعطني

 

یعنی: «با دعای تو خوشبختم حتی اگر [خواسته‌ام را] عطا نکنی».

 

منبع:تفسیر ابن أبي حاتِم

همسر فرعون، آسیه رَضِيَ اللهُ عَنها گفت:

{رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ}

یعنی:

«پروردگارا! برای من نزد خود خانه‌ای در بهشت بنا کن!»

[التحريم: ۱۱]

ابن کثیر رَحِمَهُ الله می‌گوید:

«قال العلماء: اختارت الجار قبل الدار.»

علما فرموده‌اند: ایشان همسایه را پیش از خانه انتخاب کرده است.

تفسير ابن كثير، الناشر: دار طيبة، ج ۸، ص ۱۷۲


دریافت
حجم: 67.7 کیلوبایت



دریافت نسخه فارسی
حجم: 26.8 کیلوبایت

دریافت نسخه انگلیسی
حجم: 33.2 کیلوبایت


دریافت تصویر
حجم: ۱۰۹ کیلوبایت

أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا

آیا در قرآن نمی اندیشند؟ که اگر از سوی غیر الله بود، قطعاً اختلاف بسیار در آن می یافتند.

النساء (۸۲) An-Nisaa
امام قرطبی می‌گوید:
«الله منافقان را سرزنش کرده است که چرا از تدبر در قرآن دوری جسته و در معانی آن تفکر نمی‌کنند. این آیه بر وجوب تدبر در قرآن دلالت دارد، تا معنای آن فهمیده شود».
تفسیر قرطبی: ۳/۱۸۶۰

وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

و کسانی که از بخل (و حرص) نفس خویش باز داشته شده اند، پس آنها رستگارانند.

الحشر (بخشی از آیه۹) Al-Hashr

امام قرطبی می‌گوید: شُح و بخل مترادف هستند، ولی به روایت بعضی از لغت‌شناسان، شح دارای شدت بیشتری است، و در صحاح هم آمده است که شح، بخلی است توأم با حرص. و مراد از آیۀ فوق: بخل در ادای زکات و همچنین اموری است که فرض نباشد، از قبیل صلۀ رحم و مهمانداری و امثال آن. با توجه به این توضیح، کسی که در راه‌های فوق انفاق کند بخیل محسوب نمی‌شود، اما کسی که زکات را نپردازد و انفاق نکند بخیل است.

تفسیر قرطبی: ۱۸/ ۳۰-۲۹

امام شافعی: با چه دلیل و مدرکی گفتی; عمل در ایمان داخل نیست؟ 

مرد بلخی(مُرجِئی): به دلیل این کلام الله تعالی:

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ

به راستی کسانی که ایمان آورده اند و اعمال شایسته انجام داده اند

البقرة (بخشی از آیه ۲۷۷) Al-Baqara

(واو)واوِ جدا کننده میان ایمان و عمل می باشد; و ایمان (عبارت است از) قول، و اعمال (فقط به منزله) احکام دین می باشند (که با ترک آنها خلل و مشکلی در ایمان شخص به وجود نمی آید).

امام شافعی: آیا نزد تو ( واو); واو منفصل است؟

شخص مرجئی: بله

امام شافعی: پس با این صورت تو دو معبود را عبادت می کنی: معبودی در مشرق و معبودی در مغرب، زیرا الله تعالی می فرماید:

رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ

(او) پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است.

الرحمن (۱۷) Ar-Rahmaan

شخص مرجئی عصبانی شده و گفت:

سبحان الله!! آیا مرا مشرک و بت پرست قلمداد می کنی؟!

 امام شافعی: خیر ; بلکه تو خودت را اینچنین قلمداد می کنی.

شخص مرجئی: چطور؟

امام شافعی: به گمان تو (واو) واو منفصل است.

در نتیجه شخص مرجئی گفت: من از الله تعالی به سبب آنچه که گفتم طلب آمرزش می کنم، بلکه پروردگاری جز او را عبادت نمی کنم، و از امروز به بعد هرگز نمی گویم واو منفصل است، بلکه می گویم: ایمان قول و عمل است و زیاد و کم می گردد.

پی نوشت:بر اساس عقیده و اجماع علمای اهل سنت و جماعت تعریف ایمان عبارت است از ۱-قول(یعنی اقرار به ایمان) و ۲- عمل (به احکام=عمل به معروف و اجتناب از منکر) و ۳-نیت که البته هر سه این موارد لازم و ملزوم یکدیگرند.


سأل رجل من اهل بلخ الشافعی عن الإیمان ؟ فقال للرجل : فما تقول أنت فیه قال أقول : إن الإیمان قول قال ومن أین قلت ، قال : من قول الله تعالى (إِنَّ الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ) {البقرة آیة ۲۷۷}. فصار الواو فصلا بین الإیمان والعمل فالإیمان قول والأعمال شرائعه .
فقال الشافعی : وعندک الواو فصل قال نعم قال فإذا کانت تعبد إلهین إلها فی المشرق ةإلها فی المغرب لأن الله تعالى یقول : (رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ) {الرحمن آیة ۱۷} فغضب الرجل وقال : سبحان الله أجعلتنی وثنیناً فقال الشافعی بل أنت جعلت نفسک کذلک قال کیف قال بزعمک أن الواو فصل : فقال الرجل فإنی أستغفر الله مما قلت بل لا أعبد غلا رباً واحداً ولا أقول بعد الیوم إن الواو فصل بل أقول إن الإیمان قول وعمل ویزید وینقص .

[ ﺣﻠﻴﺔ ﺍﻷﻭﻟﻴﺎﺀ ﻭﻃﺒﻘﺎﺕ ﺍﻷﺻﻔﻴﺎﺀ؛ ﻷﺑﻲ ﻧﻌﻴﻢ اﻷﺻﺒﻬﺎﻧﻲ ۱۱۰/۹ ]

وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ

و اما کسی که از ایستادن در حضور پروردگارش بیمناک بوده, ونفس را از هوی (وهوس) باز داشته باشد

فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَىٰ

پس قطعاً بهشت جایگاه اوست.

النازعات (٤٠-٤١) An-Naazi'aat

امام قرطبی در تفسیر این آیه فرموده است: «خوف(و ترس) از مقام پروردگار یعنی ترس از الله به هنگام ارتکاب گناه و ترک فوری آن. و نهی نفس از هوی: به معنی زجر و توبیخ آن بر ارتکاب محارم است».

وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِی عُنُقِهِ ۖ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنشُورًا

و هر انسانی اعمال (خیر و شر) ش را در گردنش آویخته ایم،و روز قیامت کتابی برای او بیرون می آوریم که آن را سرگشوده می بینید (که همانا نامه ی اعمالش است) .

اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَىٰ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا
(و به او می فرماییم :) کتابت را بخوان، کافی است که امروز خود حساب گر خویش باشی .
الإسراء (۱۳-۱۴) Al-Israa

ابن کثیر می‌گوید: طائر عبارت از عملی است که از کسی سر زده است، و تمام اعمال او در کتابی جمع شده و در روز جزا به وی داده می‌شود که اگر سعادتمند و خوشبخت باشد، نامۀ اعمالش به دست راست او داده می‌شود و اگر شقی و بدبخت باشد، به دست چپ او داده خواهد شد. کلمۀ (منشورا) هم یعنی باز شده و هرکس می‌تواند آن را بخواند و تمامی کردار او از اول تا پایان زندگی در آن مکتوب است.

تسویل بدین معنا است که کار زشت و بزهکاری را در نظر زیبا جلوه می‌سازد، تا سرانجام او را به انجام آن وادار کند. می‌فرماید:

قَالَ فَمَا خَطْبُکَ یَا سَامِرِیُّ

(موسی رو به سامری کرد و)گفت:«ای سامری! (این) کار تو چیست؟ (چرا چنین کرده ای؟)».

قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَٰلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی

گفت:« من چیزی را دیدم که آنها ندیدند، پس مشتی (خاک) از رد پای (اسب) رسول (= جبرئیل) را گرفتم، آنگاه آن را (بر پیکر) افکندم ، و این چنین (هوای) نفسم (این کار را) برایم آراسته جلوه داد».

طـه (۹۵-۹۶) Taa-Haa
امام قرطبی در تفسیر این آیه می‌گوید: موسی گفت: چه چیز تو را بر این کار واداشت؟ گفت: چیزی را دیدم که آنان نمی‌دیدند. دیدم جبرئیل بر اسب حیات سوار است. به نفسم خطور کرد مشتی از خاک زیر پای آن را بردارم، آن را بر هرچیزی [که] می‌پاشیدم برای آن روح و گوشت و خون پدید می‌آمد. چون دیدم بمانند بت‌پرستان از تو درخواست خدایی می‌کردند، نفس این کار را در نظرم خوب و زیبا جلوه داد و مجسمۀ گوساله‌ای را خدای آنان ساختم».
در سورۀ یوسف نیز کلمۀ تسویل آمده است. یعقوب علیه السلام خطاب به پسرانش می‌فرماید:
بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا ۖ فَصَبْرٌ جَمِیلٌ ۖ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ
بلکه (هوای) نفس شما کاری (ناشایست) را برای شما آراسته است ، پس (کار من) صبر جمیل است ، و بر آنچه می گویید ،الله مدد کار(من) است ».
یوسف (۱۸) Yusuf
یوسف علیه السلام نیز هنگامی که برادر کوچک خود را نزد خویش نگه داشت، همان عبارت را به برادرانش گفت.

لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا

الله هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمی کند.

البقرة (٢٨٦) Al-Baqara

ابن کثیر/ می‌گوید:الله به هیچکس بیش از توانش تکلیف نمی‌کند، و این از جمله الطاف و مهربانی های او نسبت به بندگانش است».
این آیه در نسخ آیه‌ای نازل شد که اصحابش از آن خیلی بیمناک بودند. الله در آیه پیشین چنین می‌فرماید:
وَإِن تُبْدُوا مَا فِی أَنفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُم بِهِ اللَّهُ
و اگر آنچه را در دل خود دارید، آشکار کنید یا آن را پنهان نمایید، الله شما را به آن محاسبه می کند.
البقرة (۲۸۴) Al-Baqara
یعنی اگر الله آدمی را محاسبه کند، بر اموری عذاب می‌دهد که او(یعنی شخص گناهکار) توان دفع آن را دارا باشد، ولی بر آنچه که قدرت دفع آن را ندارد، مانند وسوسه و خطرات قلبی، الله او را عذاب نمی‌دهد.

تفسیر القرآن العظیم-ابن کثیر

حسن بصری می‌گوید:

«هرگاه الله ارادۀ قبض جان بندۀ مؤمن کند،نفس او با آرامش تمام و مشتاقانه به سوی پروردگار خویش می‌رود و الله نیز آرزوی ملاقات او را دارد».


تفسیر قرطبی: ۲۰/ ۵۷-۵۸

یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ

ای روح آرام یافته.

ارْجِعِی إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً
به سوی پروردگارت باز گرد,درحالی که تو از او خوشنوی و او از تو خشنود است
الفجر (۲۷-۲۸) Al-Fajr

امام قرطبی در تفسیر این آیه می‌فرماید: نفس مطمئنه نفسی است که به سکون و یقین رسیده و به ربوبیت الله یقین دارد و در راه این عقیده، اخلاص قلبی داشته باشد.

تفسیر القرطبی

وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ

و به نفس ملامتگر سوگند می‌خورم.

القیامة (٢) Al-Qiyaama


امام مجاهد بن جبر/ نفس لوامه را اینگونه توصیف می‌کند:

«نفس لوامه آن است که بر چیزی که از دست رود، پشیمان شده و به سرزنش می‌پردازد، خود را بر انجام کار ناشایست توبیخ کرده که چرا این کار را انجام دادی؟ و بر آنجام کار خیر نیز خود را سرزنش می‌کند که چرا بسیار انجام ندادی؟».


تفسیر قرطبی: ۶۳/۱۹

وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ

و به نفس ملامتگر سوگند می‌خورم.

القیامة (٢) Al-Qiyaama

در تفسیر این آیه «قره بن خالد» از حسن بصری چنین نقل می‌کند:
«به الله سوگند! مؤمن همیشه نفس خود را سرزنش می‌کند، و می‌گوید: چرا چنین گفتم؟ از این خوردنم چه هدفی داشتم؟ وسوسه‌هایی که از خاطرم گذشت بیانگر چیست؟ ولی شخص فاجر بدون هیچ هراسی به پیش می‌رود و بر هیچ چیزی خود را سرزنش نمی‌کند».

ابن کثیر:۴/ ۴۴۵-۴۴۶

« وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا »


(بندگان خاص الله رحمان )کسانی  هستند که  شب  را در حال  سجده  و قیام ( با نماز  تهجد) سپری  می کنند.[ الفرقان / ۶۴ ]


ابن  عباس  رضی  الله  عنهما  در تفسیر  این  آیه  می  فرماید: 

« من صلی  رکعتین  أو  أکثر  بعد  العشاء  فقد  بات  لله  ساجدا  أو  قائما »

هر فردی  که  بعد  از  نماز  عشاء  دو رکعت  یا بیشتر (نماز  تهجد ) به  جای بیاورد مسلما مشمول آیه  شده و شب  را برای  الله سبحانه  و تعالى در سجده  و قیام  سپری  کرده  است.


[ تفسیر  القرطبی ۷۲/۱۳ ]

فقط از الله بخواه



إِنَّهُ هُوَالسَّمِیعُ الْعَلِیمُ

«همانا او (الله) شنوای دانا است» (فصلت/۳۶)


وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ

«و او (الله) بر هر چیزى تواناست» (ملک/۱)


نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید

«ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم» (ق/۱۶)


هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

«او (الله) مهربانترین مهربانان ست» (یوسف/۶۴)


ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ...

«مرا بخوانید،تا شما را اجابت کنم» (غافر/۶۰) 


ألَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ...

آیا الله برای بنده اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶)