در این نوشتار به درج نمونه هایی از اشعار شاعران فارسی زبان ایران زمین،در مدح خلیفه دوم جهان اسلام عمر بن خطاب رضی الله تعالی عنه می پردازیم و در پایان هم دو سرود زیبای فارسی در وصف آن بزرگوار تقدیم می شوند که پیشنهاد می کنم حتما دانلود بفرمایید.
- عمر بن خطاب رَضِیَ اللهُ تَعالی عَنه در نظر جلال الدین محمد بلخی،شاعر شهیر قرن هفتم هجری:
عاشقانی که با خبر میرند پیش معشوق چون شکر میرند
و آنک اخلاق مصطفی جویند چون ابوبکر و چون عمر میرند
- حکیم ابوالقاسم فردوسی،شاعر اسطوره پرداز قرن چهارم هجری:
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار بیاراست گیتی چو باغ بهار
- در بین آثار محمد عطار نیشابوری،شاعر ایرانی در پایان سده ششم و آغاز سده هفتم،بار بار از عمر بن خطاب رضی الله عنه با القابی چون امیر المومنین و فاروق اعظم و رفتار او سخن به میان آورده است.از جمله در الهی نامه ،اسرار نامه(بخش«فی فضیلة أمیر المؤمنین عمر رضی الله عنه»).
اسرار نامه یکی از مثنوی های مسلم السند فرید الدین محمد عطار نیشابوری و احتمالاً از جمله نخستین آثار او بودهاست. این اثر مشتمل است بر ۳۳۰۵ بیت در ۲۲ مقاله. سه مقاله نخستن آن به ترتیب درباره «توحید» و «نعت رسول اکرم» و «فضائل خلفای راشدین» است. بخش مربوط به عمر بن خطاب «فی فضیلة أمیر المؤمنین عمر رضی الله عنه»نامگذاری شدهاست. ابیات زیر ازین بخش است.
سپهر دین عمر خورشید خطّاب چراغ هشت جنّت شمع اصحاب
چه شمعی کافتاب نامبردار طواف او کند پروانه کردار
ازاین پرتو که بودآن شمع دین را نمی شایست جز خلد برین را
اگر او قطب دین حق نبودی کمال شرع را رونق نبودی
زبهر سر بریدن سر بداد او بدان شدتا سرآردسر نهاد او
چو آهنگ سر شمع هدی کرد به پیش طای «طاها» سرفدا کرد
چو چشم جان او اسرار بین شد شکش برخاست مشکلها یقین شد
شریعت راکمال افزود اوّل زچل مردان یکی او بود اوّل
رسولش گفت گر بودی دگر کس نبی جز من نبودی جز عمر کس
- سنایی غزنوی از بزرگترین شاعران قصیدهگو و مثنویسرای ادبیات فارسی، که در سدهٔ ششم هجری میزیستهاست. ، در اثرش طریق التحقیق می سراید:
قوت دین حق زعمر بود خانه دین بدو معمر بود
جگر مشرکان پر از خون کرد کبرشان از دماغ بیرون کرد
از پی معدلت میان، اوبست کمر عدل در جهان، اوبست
عادت بدعت از جهان برداشت که کژی جز که در کمان نداشت
- سعدی, شاعر و نویسنده زبان پارسی می سراید:
دیگر عمر که لایق پیغمبر بدی گر خواجه رسل نبدی ختم انبیا
سالار خیل خانه ی دین صاحب رسول سر دفتر خدای پرستان بی ریا
دیوی که خلق عالمش از دست عاجزند عاجز در آنکه چون شود از دست وی رها؟
- نظامی گنجوی:
به مهر علی گرچه محکم پیم زعشق عمر نیز خالی نیم
- شمس تبریزی:
عمر آمد, عمر آمد ببین سر زیر شیطان را سحر آمد, سحر آمد, بهل خواب سباتی را
- بیدل دهلوی:
عمر یافت کام از می عدل و داد بر آفاق چون استوا, خط نهاد
که هر کس زمضمون این خط گذشت به اسرار تحقیق واصل نگشت
- عبید زاکانی:
چون بست بهر دین محمد میان عمر در هم شکست گردن گردن کشان عمر
برباد رفت خرمن کفار خاکسار چون برکشید خنجر آتش فشان عمر
خورشید دین به اوج کمال آن زمان رسید کانداخت سایه بر سر اسلامیان عمر
دستش به مکه گردن قیصر بزد به روم چون گشت برممالک دین قهرمان عمر
هم آسمان دانش و هم آفتاب عدل هم خوابه ی محمد آخر زمان عمر
- عبدالرحمن جامی:
خاصه آل پیغمبر و اصحاب کز همه بهترند در هر باب
وز میان همه نبود حقیق به خلافت کسی به از صدیق
وز پی او نبود از آن احرار کس چو فاروق لایق آن کار
- اقبال لاهوری:
تازه کن آئین صدیق و عمر چون صبا بر لاله صحرا گذر
عنوان: عمر رضی الله عنه
حجم: ۶.۷۱ مگابایت
- ۰ نظر
- ۱۴ مهر ۹۶ ، ۲۲:۳۲