- ۰ نظر
- ۰۴ آذر ۰۳ ، ۰۰:۱۱
سفیان ثوری نزد ابراهیم بن ادهم رَحِمَهُمَا الله که می رفت به او می گفت:
ای ابراهیم ! از الله بخواه ما را در حالیکه موحد و یکتاپرست هستیم از دنیا ببرد.
«كَانَ سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ يَأْتِي إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَدْهَمٍ فَيَقُولُ يَا إِبْرَاهِيمُ ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَقْبِضَنَا عَلَى التَّوْحِيدِ.»
الثبات عند الممات،ابن الجوزي،ص ۸۰
امید از حق نباید بریدن، امید سَرِ راهِ ایمنی ست، اگر در راه نمی روی، باری سر راه را نگاه دار، مگو که: کژی ها کردم!.
تو راستی را پیش گیر، هیچ کژی نمانَد، راستی همچون عصای موسی ست، آن کژی ها همچون سِحر هاست،
چون راستی بیاید، همه را بخورد، اگر بدی کرده ای با خود کرده ای، جفای تو بِوِی کجا رسد؟!
فیه ما فیه-مولوی
معتقدم درک و فهم انسان به مرور زمان در ارتباط با سخن ها یا متون و کتاب ها تغییر می کند و اغلب این درک و فهم اصطلاحا پخته تر می شود.
بنابراین به نظرم باید برخی سخن ها و متون مفید را بصورت دوره ای مرور کرد.
سال ها پیش وقتی استاد،حدیث ذیل را تدریس می کرد آنچه که از متن یا توضیح حدیث متوجهمی شدم محدود به دانش ترجمه لغات از عربی به فارسی بود اما این روزها که روزهای پایانی ۳۰ سالگی ام را سپری می کنم درک دیگری نسبت به این روایت دارم.نه تنها کهنه نشده و گرد و غبار نگرفته بلکه تازگی دوچندان پیدا کرده و برایم سرشار از درس است.
دوست دارم این درس زیبا و خردمندانه را با شما نیز به اشتراک بگذارم.
پیامبر صلی الله علیه وسلم دست بر روی شانه یار و صحابی گرانقدرشان عبدالله فرزند عمر بن خطاب رَضِيَ اللهُ عَنهُما گذاشتند و در قالب پند به ایشان فرمودند:
كُنْ في الدُّنيا كأنَّك غريبٌ أو كعابرِ سبيلٍ
یعنی ای عبدالله؛در دنیا همچون فردی غریب یا یک رهگذر و مسافر باش.
عبدالله رَضِيَ اللهُ عَنهُ هم با الگو قرار دادن این فرمایش پیامبر صلی الله علیه وسلم به دیگران می گفت:
إذا أصبحتَ فلا تنتظِرِ المساءَ ، وإذا أمسيْتَ فلا تنتظِرِ الصَّباحَ ، وخُذْ من صِحَّتِك لمرضِك ، وفي حياتِك لموتِك
یعنی:وقتی بامداد بر تو آمد،منتظر شب نباش
و وقتی شب شد،منتظر صبح نباش
در موقع تندرستی و سلامتی،برای روزهای بیماری ات توشه برگیر
و در زندگی،برای مرگ و مردنت هم توشه فراهم کن.
منبع : صحیح بُخاري ۶۴۱۶
پ ن:این روایت به معنای به اصطلاح بریدن از زندگی یا القای افسردگی و نا امیدی نیست
بلکه می توان برداشت های مثبت بسیاری از آن داشت.
وقتی ارزش وقت و فرصت را بدانی آن را غنیمت می شماری
صبح هنگام آغاز کار و زندگی یا شب هنگام استراحت و خواب به بهانه داشتن عمر و فرصتی طولانی برای جبران،بدی یا گناه نمی کنی و تمام سعی و تلاش ات را بر فراهم کردن توشه ای نیک و خوب می گذاری و نعمت سلامتی و داشتن وقت را غنیمت می شماری.
عُروَةُ بنُ الزُّبَیر رَحِمَهُ الله :
بهترین و مطلوب ترین نعمتی که در دنیا به بندگان اعطا شده،عقل
و ارزشمندترین نعمت در آخرت،رضایت و خشنودی الله عَزَّ وَ جَلّ است.
«أَفْضَلُ مَا أُعْطِيَ الْعِبَادُ فِي الدُّنْيَا الْعَقْلُ وَأَفْضَلُ مَا أُعْطُوا فِي الْآخِرَةِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ»
منبع:كتاب العقل و فضله،لابن أبي الدنيا-٣٣
ذو النّون مصری - رَحِمَهُ الله - :
«صُدُورُ الْأَحْرَارِ قُبُورُ الْأَسْرَارِ»
سینه مردمان آزاده،گورستان رازهاست.
[الحِلیَة ۹/۳۷۷]
نبش قبر در شریعت روا نیست،بنابراین چون رازی به دل سپرده شد کتمان آن لازم و افشای آن نارواست.
وَهب بن مُنَبِّه رَحِمَهُ الله :
«همه چیز در آغاز کوچک به نظر میرسد، سپس بزرگ میشود، به جز مصیبت که در آغاز بزرگ به نظر میرسد سپس کوچک میشود».
«مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يَبْدُو صَغِيرًا ثُمَّ يَكْبُرُ، إِلَّا الْمُصِيبَةُ فَإِنَّهَا تَبْدُوَ كَبِيرَةً ثُمَّ تَصْغُرُ»
حِلیَةُ الأولیاء ۴/ ۶۳
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا
(ای پیامبر!) بگو :«آیا شما را به زیان کارترین(مردم) در کارها، خبر دهیم .
الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا
کسانی که تلاش و کوشش شان در زندگی دنیا تباه و ضایع شده، وبا این حال گمان می کنند که کار نیک انجام می دهند».
[کهف: ۱۰۳ ـ ۱۰۴]
امام قُرطُبي رَحِمَهُ الله می فرماید:
این نشان میدهد که برخی از مردم کارهایی انجام میدهند که گمان میکنند نیکوکارند در حالی که زحمتشان به هدر رفته است. آنچه باعث به هدر رفتن تلاش میشود
۱. یا فساد اعتقاد است
۲. و یا ریاکاری.
فيه دلالة على أن من الناس من يعمل العمل وهو يظن أنه محسن وقد حبط سعيه ، والذي يوجب إحباط السعي إما فساد الاعتقاد أو المراءاة...
الجامِع لِأحکامِ القرآن
امام عبدالله بن مبارک میگوید: سفیان ثوری رَحِمَهُ الله به من نوشت:
علمت را منتشر کن، و از شهرت بترس.
«بُثَّ عِلْمَكَ , وَاحْذَرِ الشُّهْرَةَ»
حِلیَةُ الأولیاء: ۷/ ۷۰
بهترین روزی آن است که نه سرکش ات کند و نه غافل ات سازد.
یعنی: بر مردم سرکش نکند و از یاد الله غافل نسازد.
ـ قَتادة بن دِعامَة السَّدوسي رَحِمَهُ الله
عَنْ قَتَادَةَ، {وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ} [الشّورى: ٢٧] الْآيَةَ قَالَ: " كَانَ يُقَالُ: خَيْرُ الرِّزْقِ مَا لَا يُطْغِيكَ وَلَا يُلْهِيكَ "
شُرَیح رَحِمَهُ الله میگوید:
من دچار مصیبت میشوم و الله را برای آن مصیبت چهار بار حمد میگویم:
۱- حمدش میگویم که دچار مصیبتی بزرگتر نشدم،
۲- و حمدش میگویم که توفیق صبر را به من عطا کرد،
۳- و حمدش میگویم که به امید اجر و پاداش، توفیق گفتن «انا لله...» به من عطا کرد،
۴- و حمدش گویم که این مصیبت را در دینم قرار نداد.
إِنِّي لأُصَابُ بِالمُصِيْبَةِ فَأَحْمَدُ اللهَ عَلَيْهَا أَرْبَعَ مَرَّاتٍ, أَحْمَدُ إِذْ لَمْ يَكُنْ أَعْظَمَ مِنْهَا, وَأَحْمَدُ إِذْ رَزَقَنِي الصَّبْرَ عَلَيْهَا, وَأَحْمُدُ إِذْ وَفَّقَنِي لِلاسْتِرْجَاعِ لِمَا أَرْجُو مِنَ الثَّوَابِ وَأَحْمَدُ إِذْ لَمْ يَجْعَلْهَا فِي دِيْنِي.
سِیَر أعلام النُّبَلاء ۵/ ۵۲
پیشوای محدث و زاهد،بِشر بن حارِث رَحِمَهُ الله:
برای آنکه یادت کنند کار [خیر] انجام نده. نیکیات را بپوشان همانگونه که گناهت را میپوشانی!
لاَ تَعْمَلْ لِتُذْكَرَ، اكْتُمِ الحَسَنَةَ كَمَا تَكْتُمُ السَّيِّئَةَ.
سِیَر أعلام النُّبَلاء: ۱۰/ ٤٧٦
گاهی پروردگار متعال تثبیت قلب علمای عامل با ایمان را به وسیله سخن عوام رقم می زند!
امام احمد بن حَنبَل رَحِمَهُ الله در رابطه با اتفاقات مرتبط با فتنه خلق قرآن می فرماید :
از زمانیکه دچار این مساله شدم،سخنی قدرتمند تر از سخن صحرانشینی که در ( منطقه ) رَحبَةُ طَوق به من گفت نشنیدم.
گفت : ای احمد ، اگر در راه حق کشته شوی شهید شدی
و اگر زنده بمانی،زندگی ای ستوده و عزتمند خواهی داشت.
و این سخنش باعث تقویت قلبم شد.
ما سمعتُ كلمة منذ وقعت في هذا الأمر أقوى من كلمة أعرابيّ كلَّمني بها في رَحْبة طَوْق، قال: يا أحمد، إن يَقْتُلُكَ الحقُّ مُتَّ شَهِيدًا، وإن عشْت عشت حميدًا. فقوي قلبي.
تاريخُ الإسلام لِلذَّهَبي، ١٠٣٦/٥
سَلّامُ بن أبي مُطيع رَحِمَهُ الله :
«برای نعمتی که الله در دینت به تو بخشیده شکرگزارتر از نعمتی باش که در دنیایت به تو عطا کرده است».
كُنْ لِنِعْمَةِ اللهِ عَلَيْكَ فِي دِينِكَ أَشْكَرُ مِنْكَ لِنِعْمَةِ اللهِ عَلَيْكَ فِي دُنْيَاكَ.
حِلیَة الأولیاء: ۶/ ١٨٨
امام نَوَوي رَحِمَهُ الله :
«بدان كه تلاوت قرآن مؤكدترين ذكرهاست و بنابراين بايد بر آن مداومت نمايی و هيچ شب و روزی بدون تلاوت بر تو نگذرد».
اعلم أن قراءة القرآن آكد الأذكار كما قدّمنا، فينبغي المداومة عليها، فلا يُخلي عنها يوماً وليلة.
الأذكار ١١٠