| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۵۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تابعین» ثبت شده است

از ابن مبارک (رحمه‌الله) پرسیدند:


«چرا وقتی با ما نماز می‌خوانی، در کنار ما نمی‌نشینی؟»


او پاسخ داد:

«من نزد صحابه و تابعین می‌روم.»


گفتند: «مگر صحابه و تابعین کجا هستند؟!»


گفت: «به دانشم (و کتاب‌هایم) سر می‌زنم، آثار و سخنانشان را می‌خوانم و از آن‌ها بهره می‌برم.

چرا با شما بنشینم، در حالی که شما غیبت مردم را می‌کنید؟»


قِيلَ لِابْنِ الْمُبَارَكِ: إِذَا صَلَّيْتَ مَعَنَا لِمَ لَا تَجْلِسُ مَعَنَا؟: قَالَ: " أَذْهَبُ مَعَ الصَّحَابَةِ وَالتَّابِعِينَ , قُلْنَا لَهُ: وَمِنَ أَيْنَ الصَّحَابَةُ وَالتَّابِعُونَ , قَالَ: أَذْهَبُ أَنْظُرُ فِي عِلْمِي فَأُدْرِكُ آثَارَهُمْ وَأَعْمَالَهُمْ فَمَا أَصْنَعُ مَعَكُمْ أَنْتُمْ تَغْتَابُونَ النَّاسَ.


الحلیة، ج ۸، ص ۱۶۴

  • حسین عمرزاده

عُروَةُ بنُ الزُّبَیر رَحِمَهُ الله :

 

بهترین و مطلوب ترین نعمتی که در دنیا به بندگان اعطا شده،عقل

و ارزشمندترین نعمت در آخرت،رضایت و خشنودی الله عَزَّ وَ جَلّ است.

 

«أَفْضَلُ مَا أُعْطِيَ الْعِبَادُ فِي الدُّنْيَا الْعَقْلُ وَأَفْضَلُ مَا أُعْطُوا فِي الْآخِرَةِ رِضْوَانُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ»

 

منبع:كتاب العقل و فضله،لابن أبي الدنيا-٣٣

  • حسین عمرزاده

دو تابِعي* بزرگوار،مالک بن دینار و محمد بن واسِع رَحِمَهُمَا الله در جایی گرد هم آمدند.


مالک گفت:من غبطه می خورم به حال مردی که دینش را همراه دارد،مقداری درآمد برای گذران زندگی دارد و از پروردگارش عَزَّ وَ جَلّ هم خشنود است.


محمد بن واسع گفت:(اما) من به حال آن مردی غبطه می خورم که دین (و اعتقاداتش) را به همراه دارد و (بنا به هر دلیلی) هیچ چیزی از (مال و اموال) دنیا ندارد و با این همه باز هم از پروردگارش خشنود و خرسند است!


اجْتَمَعَ مَالِكُ بْنُ دِينَارٍ، وَمُحَمَّدُ بْنُ وَاسِعٍ قَالَ مَالِكٌ: " إِنِّي لَأَغْبِطُ رَجُلًا مَعَهُ دِينُهُ، لَهُ قَوَامٌ مِنْ عَيْشٍ رَاضٍ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ. فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ وَاسِعٍ: إِنِّي لَأَغْبِطُ رَجُلًا مَعَهُ دِينُهُ لَيْسَ مَعَهُ شَيْءٌ مِنَ الدُّنْيَا رَاضٍ عَنْ رَبِّهِ ".

حِلیَةُ الأولیاء ۲/۳۴۹


* تابِعي به صورت مفرد و تابعین به صورت جمع:در فرهنگ اعتقادی اهل سنت و جماعت،به افرادی گفته می شود که با یک یا چند تن از صحابه و یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم ملاقات و توفیق همراهی داشته اند،به نیکی از آنها پیروی کرده اند و با ایمان نیز از دنیا رفته اند.

  • حسین عمرزاده

زنی از تابعین این چنین مناجات می کرد و می گفت :

 
سبحانك، ما أضيق الطريق على من لم تكن دليله! سبحانك ما أوحش الطريق على من لم تكن أنيسه!.
 
خداوندا؛مسیر و راه چه تنگ است برای آنکس که تو راهنمایش نباشی!
 
و چه وحشتناک است برای کسی که تو انیس و دلارامش نباشی!.
 
عُیونُ الأخبار ۳۱۶-۳۱۵ / ۲

 

  • حسین عمرزاده

تابعی جلیل القدر، امام حسن بصری(رحمه الله) می‌گوید:


«حل کردن مشکل برادر مسلمانم را بیش از اعتکاف دوماهه دوست دارم!»


روضة العقلاء و نزهة الفضلاء - ابن حبان، ص۲۴۷.

  • حسین عمرزاده

بیهقی از امام شافعی روایت کرده که:
(الله تبارک و تعالی یاران رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم را در قرآن، تورات و انجیل مورد ستایش قرار داده و فضیلت آنها را بر دیگران بر زبان رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم بیان کرد، پس الله به آنها رحم کرد و به جهت رساندن آنها به بالاترین درجات صدیقین، شهداء و صالحین به آنها شادباش گفت). آنها سنتهای رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم را به ما رساندند و رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و وحیی را که بر او نازل می‏شد، دیدند و آنچه را رسول الله از عام، خاص، عزم و ارشاد مورد نظرش بود، یاد گرفتند. و چیزهایی از سنت را فهمیدند که ما نسبت به آنها نا آگاه هستیم و آنها از همه جهات از علم و اجتهاد گرفته تا پرهیزگاری و تعقل و همچنین درک و شعور علمی‏و استنباط آن از ما بالاترند. و نظرات آنها نزد ما ستودنی است و از خود و نظراتمان بالاترند. والله اعلم
.

مناقب الشافعی (۱/۴۴۲). 

بیهقی از محمد بن عبدالله بن عبدالحکم نقل می‏کند که: (از شافعی شنیدم که می‏فرمود: برترین مردم بعد از رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم ابوبکر سپس عمر سپس عثمان و بعد علی می‏باشند).

مناقب الشافعی (۱/۴۳۳).

  • حسین عمرزاده

در صحیحین از ابو سعید خُدري ـ رَضِيَ اللهُ عَنه ـ‌ از پیامبر ـ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم ـ‌ روایت شده که فرمود:

 

«يَأْتي علَى النَّاسِ زَمانٌ، فَيَغْزُو فِئامٌ مِنَ النَّاسِ، فيَقولونَ: فِيكُمْ مَن صاحَبَ رَسولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ؟ فيَقولونَ: نَعَمْ، فيُفْتَحُ لهمْ، ثُمَّ يَأْتي علَى النَّاسِ زَمانٌ، فَيَغْزُو فِئامٌ مِنَ النَّاسِ، فيُقالُ: هلْ فِيكُمْ مَن صاحَبَ أصْحابَ رَسولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ؟ فيَقولونَ: نَعَمْ، فيُفْتَحُ لهمْ، ثُمَّ يَأْتي علَى النَّاسِ زَمانٌ، فَيَغْزُو فِئامٌ مِنَ النَّاسِ، فيُقالُ: هلْ فِيكُمْ مَن صاحَبَ مَن صاحَبَ أصْحابَ رَسولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ؟ فيَقولونَ: نَعَمْ، فيُفْتَحُ لهمْ.»۱

یعنی:

«زمانی بر مردم فرا می‌رسد که گروهی از آنها به جهاد رفته، پس می‌گویند: آیا در بین شما کسی هست که همنشین رسول الله ـ صلى الله علیه و سلم ـ بوده؟ می‌گویند: بله. پس آنها پیروز می‌شوند.

سپس زمانی بر مردم می‌رسد که گروهی از آنها به جهاد رفته و گفته می‌شود: آیا در میان شما کسی هست که همنشین اصحاب رسول الله ـ صلى الله علیه و سلم ـ‌ بوده؟ می‌گویند: بله. پس پیروز می‌شوند.

سپس زمانی بر مردم می‌رسد که گروهی از آنها به جهاد می‌روند و گفته می‌شود: آیا در میان شما کسی هست که همنشینِ همنشینان اصحاب رسول الله ـ صلى الله علیه و سلم ـ‌ بوده؟ می‌گویند: بله، پس پیروز می‌شوند».

 

حدیث مذکور تأییدی بر روایت معروف «خَيْرُ النَّاسِ قَرْنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ»۲ است که برتری سه نسل نخست اسلام  را مورد تأکید قرار می‌دهد.

بی‌تردید، دین امری موروثی نیست که از طریق خون و ژن منتقل شود؛ بلکه آموختنی است و باید با تلاش و تعهد آن را فرا گرفت. قرآن ما را به اطاعت از الله و رسولش فرمان می‌دهد و بر اساس آیات و احادیثی چون روایت فوق، مسیر صحیح، همان راهی است که صحابه (رَضِيَ اللهُ عَنهُم) پیمودند. آنان در دوران نزول وحی زندگی کردند، به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) ایمان آوردند، در تمام ابعاد زندگیاعم از جهاد و صلح و ...در کنار او بودند و با دقتی بی‌نظیر حتی جزئی‌ترین رفتارهای ایشان را زیر نظر داشتند و از سنتش تبعیت می‌کردند. آنان بودند که اسلام را با جان و دل اجرا کردند و سرانجام، در حالی که قرآن بر صلاحیت و قبولی آنان در آزمون مدرسه نبوت صحه گذاشته بود۳، از دنیا رفتند. در حقیقت، آنان کارنامه‌ی عملی و خروجیِ واقعیِ اسلام بودند.

 

پیامبر (صلی الله علیه و سلم) در حدیث مذکور، سه گروه را مورد تأکید قرار داده است: صحابه، تابعین (پیروان صحابه) و تبع تابعین (پیروان پیروان صحابه). بر اساس این روایت، هرکس که به یکی از این گروه‌ها متصل باشد و از آنان پیروی کند، به پیروزی خواهد رسید.

اما نکتهٔ اساسی که نباید از آن غافل شد، این است که برکت و اهمیت این همنشینیبه‌ویژه برای نسل‌های پس از این سه گروهلزومًا به لحاظ فیزیکی نیست. بلکه آنچه اصالت دارد، حرکت در مسیر عقیده و دین‌داری این بزرگواران است. چراکه تاریخ گواهی می‌دهد که بسیاری، باوجود زندگی در عصر صحابه، تابعین و تبع تابعینو حتی در زمان خود پیامبر (صلی الله علیه و سلم)از هدایت و نجات محروم ماندند. این افراد، علی‌رغم نزدیکی زمانی و مکانی، به دلیل ترجیح دادن بی‌راهه بر راه راست، دچار گمراهی شدند. برخی از آنان نه‌تنها هم‌عصر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) و صحابه بودند، بلکه با ایشان پیوندهای خویشاوندی و قومی نیز داشتند؛ اما همین نسبت‌ها، هیچ تضمینی برای نجاتشان نبود. از همین رو، پیامبر (صلی الله علیه و سلم) نجات‌یافتگان (فرقه ناجیه) را کسانی معرفی کرد که بر راه و روش او و اصحابش گام بردارند: « ما أَنا علَيهِ وأَصحابي»۴.

این حدیث، اهمیت حفظ اتصال زنجیرهٔ سنت نبوی و انتقال صحیح آموزه‌های دینی را گوشزد می‌کند و بر این حقیقت تأکید دارد که امت اسلامی، هرچه بیشتر به سرچشمه‌های اولیهٔ خود متصل باشد، اصالت و سلامت دینی خود را حفظ خواهد کرد و از برکات و پیروزی بیشتری بهره‌مند خواهد شد. برتری این سه نسل نیز به دلیل نزدیکی آنان به وحی، و برخورداری از بالاترین و بهترین سطح ایمان و مسلمانی بوده است.

اما اکنون که ما از آن دوران فاصله داریم و از برکات معنوی همنشینی فیزیکی محرومیم، چگونه می‌توانیم همان هدایت و نصرت الهی را داشته باشیم؟ پاسخ روشن است:

اگرچه از لحاظ زمانی با پیامبر (صلی الله علیه و سلم)، صحابه (رضي الله عنهم)، تابعین و تبع تابعین (رَحِمَهُمُ الله) فاصله داریم، اما می‌توانیم با تمسک به قرآن و سنت صحیح، و پیروی از فهم و روش این بزرگواران، همان مسیر هدایت و رستگاری را طی کنیم.

بهره‌گیری از روایات، آثار و متون صحیحی که از آنان به یادگار مانده، بهترین راه برای ادامه دادن مسیر مورد تأیید پیامبر (صلی الله علیه و سلم) است. توجه به این اصل اساسی، نه‌تنها راه را برای فهم صحیح دین کوتاه‌تر و هموارتر می‌سازد، بلکه نقش مهمی در جلوگیری از تفرقه و اختلاف ایفا می‌کند و در معرفی اسلام به غیرمسلمانان نیز بسیار مؤثر خواهد بود.

 

منابع:

۱) امام بخاري در فضائل الصحابة، باب فضائل أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم ومن صحب النبي صلى الله عليه وسلم أو رآه من المسلمين فهو من أصحابه، ح ۲۶۴۹ (۷/۵) و امام مسلم در فضائل الصحابة، باب فضائل الصحابة ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم، ح ۲۵۳۲ (۴/۱۹۶۲).

۲) بخاري (۲۶۵۲) ، ومسلم (۲۵۳۳)

۳) - عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيم [التَّغابُن:آیه ۱۸]

- وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [التَّوبَة:آیه ۱۰۰]

- أُولَٰئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَىٰ [الحُجُرات:آیه ۳]

(۴) أخرجه الترمذي (۲۶۴۱) واللفظ له، والطبراني (۱۴/۵۳) (۱۴۶۴۶)، والحاكم  (۴۴۴)

  • حسین عمرزاده

ابوالحسن اشعری (ت۳۲۴ه) می گوید:


« گفتاری که آن را می‌گوییم و دینی که با آن الله را عبادت می‌کنیم، پایبندی به کتاب پروردگارمان و سنت پیامبرمان و آنچه از صحابه و تابعین و پیشوایان حدیث روایت شده، می‌باشد و ما به آن چنگ می‌زنیم...».


الإبانة عن أصول الدیانة (ص۸)

  • حسین عمرزاده

عباد بن عباد ابو عتبة الخواص ـ یکی از اتباع تابعین و اهل زهد ـ می‌گوید:
«اندیشه کنید چرا که عقل نعمت است، چه بسا صاحب عقلی که دلش به جای مشغولیت به آنچه به سودش بوده و بدان نیازمند است در چیزی خوض کرده که به زیان اوست تا جایی خودش این امر را فراموش کرده است؛ و از نشانه‌های برتری عقل شخص عدم نگریستن در چیزی است که نباید در آن نگریست تا مبادا برتری عقل او وبالش شود و رقابت با کسانی که در کردار نیک از او کمتر هستند را ترک کند، یا شخصی که قلبش به بدعتی مشغول گشته و از مردمانی غیر از اصحاب رسول الله ـ صلى الله علیه و سلم ـ‌ پیروی می‌کند یا اینکه به نظر خودش بسنده کرده و فکر می‌کند که هدایت تنها در آن است و ترک آن گمراهی است، ادعا می‌کند که این نظر را از قرآن گرفته است در حالی به جدایی از قرآن دعوت می‌کند، آیا قرآن، پیش از او و همفکرانش، حاملانی نداشته که به محکم آن عمل کرده و به متشابه آن ایمان بیاورند؟ آنها نسبت به قرآن چون روشنایی برای آشکار شدن راه هستند و قرآن پیشوای رسول الله ـ صلى الله علیه و سلم ـ بود و رسول الله ـ صلى الله علیه و سلم ـ پیشوای اصحابش بود و اصحابش برای بعد از خودشان پیشوا بودند، مردانی که در هر سرزمین معروف بودند و در پاسخ به صاحبان هوی اتفاق نظر داشتند ..»
پس از ذکر برخی از صفات آنها می‌گوید:
«.. زیرا آنها در پی آثار گذشتگان نبوده و به مهاجرین اقتدا نکرده‌اند ..» تا آنجا که می‌گوید: « باید به قرآن چنگ بزنید به آن اقتدا کرده و پیشوای خویش قرارش دهید، و باید در پی آثار گذشتگان باشید ..»

این نامه طولانی را دارمی در سنن خویش در مقدمه، باب: رسالة عباد بن عباد الخواص ح:۶۵۵ (۱/۲۷) آورده است.

  • حسین عمرزاده

در طبقات ابن سعد (۵/۳۳۳)، و (۵/۳۸۷ – ۳۸۸) با سند از فاطمه دختر علی بن ابی‌طالب روایت شده که عمر بن عبدالعزیز به وی گفت: «ای دختر علی! به الله سوگند که بر روی زمین هیچ اهل بیتی نزد من محبوب‌تر از شما نیست و قطعاً شما نزد من محبوب‌تر از اهل بیت خودم هستید».

  • حسین عمرزاده

روزی حسن بصری از نزد ابن هبیره خارج می‌شد که متوجه قاریانی شد که بیرون قصر منتظرند، پس به آنها گفت: چه باعث شده اینجا بنشینید؟ می‌خواهید بر آن خبیثان وارد شوید؟ به الله سوگند همنشینی با آنها، همنشینی با نیکان و صالحان نیست، پراکنده شوید که الله ارواح و اجسادتان را از یکدیگر پراکنده سازد. کفش‌های‌تان را بپوشید و لباس‌تان را برگیرید و هرچه زودتر اینجا را ترک گویید، شما با این عمل قاریان را رسوا نمودید که الله شما را رسوا کند.

به الله سوگند اگر از آنچه نزد آنان بود، پرهیز می‌کردید، به آنچه نزد شماست (علم) تمایل پیدا می‌کردند، اما شما به آنچه نزد آنان است (مال و اموال و کالای ناچیز دنیوی) روی آوردید و در نتیجه آنان از آنچه نزد شماست فاصله گرفته و پرهیز کردند.

حلیة الأولیاء (۲/۱۵۰)؛ سیر أعلام النبلاء (۴/۵۸۶).

  • حسین عمرزاده

حجاج چندین بار قصد کشتن حسن بصری نمود، اما الله متعال حسن را از گزند او حفظ کرد. باری حجاج در پی حسن فرستاد -درحالی‌که تصمیم به کشتن وی گرفته بود- که حسن را نزد وی آوردند؛ چون حسن حاضر شد، گفت: «ای حجاج، میان تو و آدم چند پدر وجود داشته است»؟ حجاج گفت: فراوان. حسن گفت: «آنها کجایند»؟ حجاج گفت: همگی مرده‌اند. پس حجاج سرش را با خفت و خواری پایین انداخته و حسن خارج شد.

البدایة والنهایة (۹/۱۳۵).

  • حسین عمرزاده

باری حجاج در کنار سعید بن مسیب نماز می‌خواند - پیش از آنکه عهده‌دار بخشی از امور مسلمانان باشد - که قبل از امام برخاسته و پیش از وی سجده می‌کرد؛ چون سلام داد، سعید گوشه‌ی لباسش را گرفته و مشغول اذکار بعد از نماز شد درحالی‌که لباس حجاج را گرفته بود و حجاج همواره تلاش می‌کرد لباسش را آزاد کند، تا اینکه سعید اذکارش را به پایان رساند. پس به حجاج روی آورده و با گفتگو به نکوهش و تادیب وی پرداخت. پس از این ماجرا حجاج به وی چیزی نگفت تا اینکه زمامدار امور در حجاز گردید و زمانی‌که به عنوان زمامدار وارد مدینه شد، چون وارد مسجد شد به مجلس سعید بن مسیب رفت و جلوی وی نشست و به سعید گفت: تو صاحب (همان) کلمات هستی؟ سعید با دستش به سینه‌ی حجاج زده و گفت: بله؛ حجاج گفت:الله تو را که معلم و مودِّب خوبی بودی، پاداش نیکو دهد. پس از تو هیچ نمازی نخواندم مگر اینکه سخنانت را به یاد آوردم؛ سپس برخاسته و رفت(۱).

به سعید بن مسیب گفته شد: چگونه حجاج کسی را در پی تو نفرستاده و تو را تحریک نکرده و مورد اذیت و آزار قرار نمی‌دهد؟ سعید گفت: به الله سوگند نمی‌دانم، جز اینکه روزی همراه پدرش وارد مسجد شد و نمازی خواند که نه رکوع آن‌را کامل می‌کرد و نه سجده‌اش را، پس مشت ریگی به‌سوی وی پرتاب کردم. (و پس از آن به وی روش درست نماز خواندن را آموختم). حجاج (بعدها) گفت: پس از آن پیوسته نماز را درست و صحیح می‌خواندم(۲).

۱-نگا: البدایة والنهایة (۹/۱۱۹)؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی (۴/۲۲۶).

۲-نگا: الطبقات، ابن سعد (۵/۱۲۹)؛ حلیة الأولیاء، أبو‌نعیم (۲/۱۶۵)؛ سیر أعلام النبلاء (۴/۲۲۶).

  • حسین عمرزاده

ابوحازم سلمه بن دینار رحمه الله:

«اگر بنده ارتباط میان خود و الله را بهبود بخشد، الله نیز ارتباط میان او و مردم را نیکو خواهد کرد. اگر ارتباط میان بنده و الله نیکو باشد، ارتباط میان بنده و مردم نیز نیکو خواهد بود. به دست‌آوردن دلی بسی آسانتر از به دست‌آوردن همۀ دل‌هاست. در حقیقت اگر تنها یک دل را به دست آوری، همۀ دل‌ها به سوی تو میل خواهند داشت؛ و اگر ارتباط میان تو و خالق سبحان تباه شود، همۀ دل‌ها از تو روی‌گردان خواهند شد».

نزهة الفضلاء: ۱/۵۲۵

  • حسین عمرزاده

امام سلمة بن دینار:

«اگر به دو چیز عمل نمائید به سعادت هردو جهان نایل خواهید شد». عرض کردند: «آن دو چیستند؟»، گفت: «تحمل آنچه الله دوست دارد هرچند نزد تو ناپسند باشد، و ترک آنچه نزد الله مکروه است هرچند به نزد تو محبوب باشد».

صفة الصفوة: ۲/۱۶۶

  • حسین عمرزاده

مسروق بن اجدع هر جمعه بر قاطر خود سوار می‌شد و به نقطه‌ای به نام «جیزه» می‌رفت که زباله را در آن می‌ریختند و سوار بر قاطر در میان زباله توقف می‌کرد و می‌گفت: «دنیا همین است که زیر پای ما قرار دارد»(۱)

و همچنین از او نقل شده که می گفت:

«به حال آنکس غبطه می‌برم که در اوج امنیت و آرامش در گور خود آرمیده و از شر دنیا خلاص یافته است»(۲).

۱ - الزهد: ۳۵۰.

۲- الزهد: ۳۵۰.

  • حسین عمرزاده

در شرح حال امام مسروق بن اجدع آمده است که «زیاد»، او را به عنوان «عامل» به نقطه‌ای در عراق به نام سلسله فرستاد، چون از شهر خارج شد جمعی از قاریان اهل کوفه او را بدرقه کردند، جوانی اسب سوار در میان آنان بود، چون جمعیت بازگشتند، جوان در حالی که مسروق در میان یارانش بود نزدیک شد و گفت: ای مسروق! تو پیشوای قاریان کوفه و ناصح و مرشد آنان هستی، اگر سؤال شود که افضل اهل کوفه چه کسی است؟ همه در پاسخ می‌گویند: مسروق. و اگر گفته شود: بردبارترین و صبورترین اهل کوفه چه کسی است؟ می‌گویند: مسروق، و اگر بگویند آگاهترین فرد به فقه و شرعِ الله در میان شهر کوفه چه کسی است؟ در جواب خواهند گفت: مسروق. پس در حقیقت زینت تو، زینت اهل کوفه و عیب تو عیب آنان است. من شما را به الله قسم می‌دهم که به فکر فقر (یعنی زهد) و آرزوی دور و دراز باشی».

مسروق گفت: مرا برآنچه که برایم پیش آمده است یاری نمی‌دهی؟» گفت: «به الله سوگند من از این پُست و مقام تو راضی نیستم، پس چگونه تو را یاری دهم؟» سپس مرد جوان رفت و مسروق گفت: «هیچ موعظه‌ای به اندازۀ موعظۀ این جوان در من اثر نکرده است».

الزهد: ۳۵۰

  • حسین عمرزاده

امام مسروق بن اجدع رحمه الله  سجده را بسیار دوست داشت، زیرا بهترین حالتی که انسان در آن از همۀ حالات به الله نزدیکتر است سجده است.

نقل است که به سفر حج رفت، تا روزی که برگشت جز بر هئیت سجده نخوابید.

سیر أعلام النبلاء: ۴/۶۵

  • حسین عمرزاده

انس بن سیرین از همسر مسروق بن اجدع نقل می‌کند که گفته است:

«مسروق آنقدر نماز می‌خواند که هردو پای او ورم می‌کرد، و بسیاری اوقات من از حسرت می‌نشستم و دلم به حال او سوخته و برایش می‌گریستم».

سیر أعلام النبلاء: ۴/۶۵

  • حسین عمرزاده

امام زین العابدین رَضِیَ اللهُ عَنه در اثر ترسی که از الله داشت، هر وقت وضو می‌گرفت چهره‌اش به زردی می‌گرایید، اهل بیتش عرض می‌کردند: «این چه حالتی است که در هنگام وضو برایت حادث می‌شود؟» در پاسخ گفت: «می‌دانید که می‌خواهم در پیشگاه چه کسی بایستم؟!».

صفة الصفوة: ۲/۹۳

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter YouTube Aparat Pinterest