فاتحان مسلمان ایرانیان را مجبور به تغییر دین نکردند؛
فاتحان مسلمان علیرغم جنگی که با قوای نظامی ساسانیان داشتند، اما آنها را مجبور نکردند که مسلمان شوند، بلکه آنها با دادن جزیه در کنف حمایت حکومت اسلامی قرار داشتند و به زندگی و کسبُ کار و دین خود بودند. چه بسا عده ای تصور کنند که جنگجویان اسلام اقوام و ممالک مفتوحه را در انتخاب یکی از دو راه مخیّر می ساختند: اول قرآن، دوم شمشیر، ولی این تصور صحیح نیست زیرا گبر و ترسا و یهود اجازه داشتند آیین خود را نگاهدارند و فقط مجبور به دادن جزیه بودند و این ترتیب کاملا عادلانه بود، زیرا اتباع غیر مسلم(=غیر مسلمان) خلفاء از شرکت در غزوات و دادن خمس و زکات که بر امت پیامبر فرض بود، معافیت داشتند. در کتاب فتوح البلدان البلاذری در صفحه 69 نوشته است: «هنگامیکه یمن بیعت نمود پیامبر عده ای را به آنجا فرستاد تا مردم را به احکام و آداب شریعت اسلام آشنا سازند و از کسانیکه اسلام می آورند خمس و زکات مقرره را بخواهند و از آنانکه به آیین مجوس و مسیح و یهود باقی می ماندند جزیه بگیرند. در مورد همان نیز ابو زید را فرمان داد که از مسلمین وجوه بریه و از مجوس جزیه بستاند(صفحه77). در بحرین مرزبان ایرانی و برخی از هموطنانش به آیین اسلام گرویدند ولی دیگران به کیش زرتشت باقی ماندند و هر فرد بالغ و رشید "یک دینار" بطور سرشمار جزیه می داد. در صفحه 79 چنین میگوید: مجوس و یهود مخالف اسلام بودند و ترجیح میدادند مالیات سرانه بدهند و ریاکاران عرب می گفتند: پیامبر مدعی است که جزیه فقط از اهل کتاب گرفته میشود و حال آنکه از قوم مجوس و هجر نیز که اهل کتاب نیستند، جزیه پذیرفته شده است. آنگاه این آیه نازل شد: «انّ الذین آمنوا و الذین هادوا و الصابئین و النصاری و المجوس و الذین اشرکوا ان اللّه یفصل بینهم یوم القیمه ان اللّه علی کل شیء شهید».
پیمانیکه میان حبیب بن مسلمه و اهالی دبیل واقع در ارمنستان منعقد گردید بدین مضمون است: «به نام خداوند بخشنده مهربان، این نامه ایست از حبیب بن مسلمه به اهالی دبیل و نصاری و مجوس و یهود اعم از حاضرین و غائبین. سوگند که حفظ جان و مال و معابد و کنائس و دیوار شهرها را تضمین میکنم. شما در امان هستید و بر ما فرض است که این پیمان را تا زمانیکه شما رعایت کنید و جزیه و حق الارض بپردازید ما نیز از روی وفاداری و ایمان رعایت کنیم. خداوند گواه است و گواهی او کافیست». چنانکه از کتاب بلاذری بر می آید(صفحه 267) عمر رضی الله عنه تردید داشت که با مجوس چگونه باید رفتار کند، لکن عبدالرحمن بن عوف رضی الله عنه برپاخاست و فریاد برآورد که: گواهی میدهم که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود با آنها همانند اهل کتاب رفتار کنید. سنوا بهم سنه اهل الکتاب غیر ناکحی نسائهم و لا آکلی ذبائحهم.
اما برخورد مسلمین در فتوحات با کفار حربی و پیمان شکنان که برای کشتن مسلمانان و نابودی اسلام عمل میکردند چگونه بود ? سکنه شهرهایی که در برابر مسلمین مقاومت میکردند و گزینه جنگ را انتخاب می نمودند و دو گزینه صلح آمیز جزیه و یا اسلام آوردن را نمی پذیرفتند، و آن عده ای که نخست تسلیم می شدند و سپس شورش میکردند اینگونه بود که شورشیان کشته میشدند و زنان و کودکانشان اسیر میشدند، کما اینکه آنها هم از مسلمانان می کشتند، ولی بنظر نمی رسد که زرتشتیان مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشند و اسلام به زور به ایرانیان تحمیل شده باشد، این مسئله را پرفسور آرنولد استاد دارالفنون علیگره در کتاب نفیس خود درباره تعلیمات اسلام به وجه بسیار خوبی ثابت نموده است. آرنولد به بی تابی موبدان بی گذشت زرتشتی اشاره میکند و میگوید موبدان نه تنها نسبت به علماء سایر ادیان بلکه در برابر کلیه فرق مخالف(دین حکومتی) ایران از جمله مانویان و مزدکیان و مسیحی گنوستیک و امثالهم تعصب نشان میدادند و بدین سبب بشدت مورد بی مهری و نفرت جماعات زیادی قرار گرفته بودند. رفتار ستمگرانه موبدان نسبت به پیروان سایر مذاهب و ادیان سبب شد که درباره آیین زرتشت و پادشاهانی که از مظالم موبدان حمایت میکردند حس بُغض و کینه شدید در دل بسیاری از ایرانیان برانگیخته شود.
منبع:
تاریخ ادبی ایران، پرفسور ادوارد براون، جلد اول، ترجمه تخشیه و تعلیق از علی پاشا صالح استاد دانشگاه تهران، نشر کتابخانه ابن سینا، تهران 1335، صفحه 297 تا 299