| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۶۶۳ مطلب توسط «حسین عمرزاده» ثبت شده است



سیاه دانه

از خالد بن سعد روایت شده است که گفت: ما در سفری بر آمدیم که غالب بن ابجر با ما بود، در راه بیمار شد،سپس به مدینه رسیدیم درحالیکه او هم‌چنان بیمار بود. ابن ابی عتیق به عیادت وی آمد و به ما گفت:این دانه های کوچک سیاه‌ رنگ را لازم بگیرید، پنج یا هفت دانه‌ از آن را گرفته و بسایید و با روغن زیتون یک‌جا کنید و در سوراخ‌های بینی وی بچکانید، زیرا عایشه رضی الله عنها به من گفته که از پیامبر صلى الله علیه وسلم شنیده‌است که می‌فرمود: همانا این سیاه ‌دانه شفای هر بیماری است به جز سام. گفتم: سام چیست؟ فرمود: مرگ.صحیح بخاری (۵۶۸۷)


دریافت عکس نوشته
حجم: ۷۹.۸ کیلوبایت




در دوران زمامداری عبدالرحمن الناصر در اندلس(به اسپانیایی:Andalucía،یکی از ۱۷ بخش خودمختار کشور اسپانیا) قحط سالی همه جا را فرا گرفت.

خلیفه شخصی را به سوی قاضی منذر بن سعید بلوطی روانه کرد تا با مردم نماز استسقاء ( طلب باران ) برگزار کند،وقتی پیک خلیفه به قاضی رسید ایشان خطاب به قاصد فرمود: بگو خلیفه خود چه می کند؟
قاصد گفت: او را خاشع‌تر و فروتن‌تر از امروز ندیده‌ام لباسی زمخت برتن کرده و در خلوت خویش با گریه و زاری شدید مشغول دعاست و می‌گوید: خدایا همه چیز من در قبضه‌ی تو قرار دارد، به خاطر من بندگانت را عذاب مده!
قاضی فرمود: الله اکبر، به الله سوگند از آسمان برایتان باران می‌بارد، هرگاه جبار زمین فروتن شد جبار آسمان به رحم می آید…
سپس به غلامش گفت: برای ادای نماز طلب باران ندا بزن و چترم را برایم بیاور.
مردم همه جمع شدند و قاضی بر بالای منبر رفت..
مردم همه مشتاق شنیدن سخنان قاضی منذر بن سعید بودند، قاضی سخنان خود را با این آیه آغاز نمود: ﴿سَلَامٌ عَلَیْکُمْ ۖ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءًا بِجَهَالَهٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴾؛ «سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود فرض کرده که هر کس از شما از روی نادانی کار بدی مرتکب شود؛ سپس بعد از آن توبه و درستکاری کند، البته او آمرزنده‌ی مهربان است». [سوره‌ی انعام، آیه‌ی ۵۶]

چندین بار این آیه را تکرار کرد…

مردم با شنیدن این آیات لرزه بر اندامشان افتاد و به گریه افتادند و صدای ضجه شان همه جا را فرا گرفت…
غرق در گریه و زاری و توبه و انابت بودند که ابرهای زیادی آسمان را فرا گرفت و بارانی شدید باریدن آغاز کرد.


منابع: البدایة و النهایة و تاریخ الاسلام.



مادامی که پارو نزنی


قایق زندگی تو


یا سرجایش می ماند


یا با هر بادی


به بیراهه خواهد رفت...

کسی که با پروردگار استخاره کند و با بندگان مؤمن مشورت کند بشرطی که بر کارش استوار و ثابت قدم باشد پشیمان نمی شود. چرا که الله می فرماید: [ وَ شَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ ] (آل عمران/۱۵۹)


و در کارها با آنها مشورت کن و هنگامی که ( پس از مشورت و تبادل آراء) تصمیم به انجام کاری گرفتی (قاطعانه دست به کار شو و) بر الله توکل کن.

استخاره از باب استفعال،و به معنای طلب خیر است و تاحدی از نظر اسلام دارای اهمیت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم آن را همانند سوره ای از قرآن به صحابه و یاران گرانقدرش رضی الله عنهم اجمعین آموزش می داد.

جابر (رضی الله عنه) می‎گوید : پیامبر (صلی الله علیه وسلم) استخاره را به ما همانند سوره‎ای از قرآن یاد می‎دادند و می فرمودند: هر فردی که قصد کاری نماید دو رکعت نماز غیر فرض(نفل) اداء کند و بعد از آن این دعا را بخواند:

« اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُکَ بِعِلْمِکَ وَأَسْتَقْدِرُکَ بِقُدْرَتِکَ وَأَسْأَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ الْعَظِیمِ فَإِنَّکَ تَقْدِرُ وَلَا أَقْدِرُ وَتَعْلَمُ وَلَا أَعْلَمُ وَأَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ اللَّهُمَّ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ خَیْرٌ لِی فِی دِینِی وَمَعَاشِی وَعَاقِبَةِ أَمْرِی (عَاجِلِ أَمْرِی وَآجِلِهِ) فَاقْدُرْهُ لِی وَیَسِّرْهُ لِی ثُمَّ بَارِکْ لِی فِیهِ وَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ شَرٌّ لِی فِی دِینِی وَمَعَاشِی وَعَاقِبَةِ أَمْرِی (عَاجِلِ أَمْرِی وَآجِلِهِ) فَاصْرِفْهُ عَنِّی وَاصْرِفْنِی عَنْهُ وَاقْدُرْ لِیَ الْخَیْرَ حَیْثُ کَانَ ثُمَّ أَرْضِنِی (رضِّنِیِ بِه) »

ترجمه فارسی:بار خدایا به وسیله علمت از تو طلب خیر می کنم و بوسیله قدرتت از تو توانایی می خواهم و از تو فضل و بزرگی ات را مسئلت می نمایم. زیرا تو قادر و توانایی و من توانایی ندارم، و تو می دانی و من نمی دانم و تو به امورات غیب و پنهانی آگاه هستی. خدایا! اگر می دانی این کار در دین و در امور زندگی و در سرانجام کارم چه در دنیا و چه در آخرت برایم نیکو است آن را برایم مقدر و آسان کرده و در آن برکت بیانداز و اگر می‎دانی این کار در دین و در امور زندگی و در سرانجام کارم چه در دنیا و چه در آخرت باعث شر و بدی است آن را از من دور فرما و مرا از از آن دور نما و خیر و نیکویی را هر کجا باشد برایم مقدر نموده و سپس مرا راضی و خشنود بگردان.(صحیح بخاری رقم۱۱۶۶)

نکته :
هر شخص مسلمان چه زن و چه مرد خود می‎تواند استخاره کند زیرا استخاره برای هر مسلمانی مقدور است. و می توان در همه امور کوچک و بزرگ استخاره نمود چه بسا مسئله‎ای از دید ما کوچک، ولی نتیجه آن بسیار مهم و بزرگ باشد.
امام نووی رحمه الله در کتاب اذکار می فرماید : بعد از هر سنت قبلیه وبعدیه یا تحیة المسجد یا هر سنت دیگری می توان استخاره کرد.
چون هدف خواندن دو رکعت نماز می باشد.
استخاره در تمامی امور مباح صحیح است، اما در امور واجب و حرام و مستحبات و مکروهات استخاره وجود ندارد. لیکن جایز است که در واجب و مستحب مخیر و در آنچه وسعت زمانی دارد استخاره بجا بیاوریم. (فتح الباری۱۱/ ۱۸۸)

نتیجه استخاره:

بعد از استخاره هر عملی که احساس دلگرمی و آسودگی خاطر کند انجام دهد و فرق نمی کند آرامش قلبی داشته باشد یا نه، زیرا در آن خیر است ، و در حدیث شرط آرامش قلبی یا خواب دیدن وجود ندارد. (طبقات الشافعیه ـ تاج بن السبکی ۹/۳۵۷ )

ابن حجر می‌گوید: ظاهر حدیث نشان می دهد که فرد حاجت خود را ذکر کند و احتمال دارد هنگام دعا نمودن قصد آن عمل در قلبش باشد.
طبق نظر اول: حاجت خویش را بعد از دعا بگوید.
طبق نظر دوم: جمله حالیه است (و در حالی استخاره می‎کند که در قلبش قصد عملی را دارد.) (فتح الباری ۱۱/۱۹۰)



دریافت عکس نوشته
حجم: ۲۸۳ کیلوبایت


دانشگاه هاروارد آمریکا ترجمه انگلیسی آیه‌ ۱۳۵ سوره مبارکه «نساء» را بر بالای درب ورودی دانشکده حقوق خود نصب کرده است.

 ترجمه آیه ۱۳۵ سوره نساء به زبان انگلیسی، روی دیوار ورودی اصلی دانشکده حقوق هاروارد نصب شده است.این خبر از سوی یک دانشجوی عربستانی که در هاروارد مشغول به تحصیل است، منتشر شد.

«عبدالله جمعه»، دانشجوی عربستانی دانشگاه هاروارد اعلام کرد: متوجه شدم که این آیه قرآن بر سردر دانشکده حقوق قرار داده شده و به عنوان یکی از بهترین توصیفات در مورد عدالت عنوان می‌شود.

مسئولان این دانشگاه در توضیح این اقدام، اعلام کرده‌اند که مضمون این آیه یکی از بهترین توصیف‌های بیان شده در مورد «عدالت» در طول تاریخ است.

این آیه شریفه می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقَیرًا فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا: اى کسانى که ایمان آورده‏‌اید پیوسته به عدالت قیام کنید و براى الله گواهى دهید هر چند به زیان خودتان یا پدر و مادر و خویشاوندان [شما] باشد اگر [یکى از دو طرف دعوا] توانگر یا نیازمند باشد باز الله به آن دو [از شما] سزاوارتر است، پس از پى هوس نروید که [در نتیجه از حق] عدول کنید و اگر به انحراف گرایید یا اعراض نمایید، قطعاً الله به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است».

دانشگاه هاروارد در سال ۱۶۳۶ در «ماساچوست» آمریکا تأسیس شد و قدیمی‌ترین مؤسسه آموزش عالی در آمریکا است./منبع خبرانلاین


همانا شیطان می خواهد با شراب و قمار در میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد الله و از نماز باز دارد؛

پس آیا شما خودداری خواهید کرد ؟!




کارشناسان هشدار می دهند در بریتانیا تعداد زنانی که به مصرف الکل روی می آورند بیشتر می شود مطالعات تازه نشان می دهد که زن ها در مقابل عوارض مغزی ناشی از مصرف الکل بسیار آسیب پذیرتر از مردها هستند.

سی تی اسکن از مغز بیش از ۱۵۰ داوطلب نشان داد زنانی که به شدت مشروبات الکلی مصرف می کنند، زودتر و بیشتر از مردان دچار آسیب مغزی می شوند.دانشمندان از قبل مظنون بودند که مردها بیش از زن ها در مقابل مشروبات الکلی مقاوم هستند

الکل مقاومت کبد را در مقابل سموم کم می‌کند:

الکل مقاومت کبد را در مقابل کلیه سموم کم می‌کند و یکی از شایع‌ترین علل نارسایی کبد در غرب استفاده از الکل است.دکتر شاهین مرآت فوق تخصص گوارش و کبد و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت‌وگو با خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاری دانشجویان ایران واحد علوم پزشکی تهران گفت: تاثیر استفاده از الکل بر روی کبد را می‌توان به سه قسمت تقسیم کرد. اول ایجاد کبد چرب ساده است که به آن کبد چرب الکلی نیز می‌گویند که ظاهرا برگشت پذیر است و مشکلی برای افراد ایجاد نمی‌کند و درصورت ترک الکل نیز از بین می‌رود.

وی اظهار کرد: مرحله پیشرفته‌تر استفاده از الکل مرحله ایجاد هپاتیت کبدی است که علاوه بر آن التهاب کبدی نیز به وجود می‌آید. معمولاً هپاتیت الکلی با قطع الکل بهتر می‌شود اما همیشه این طور نبوده و ممکن است برگشت ناپذیر باشد.

این عضو هیات علمی دانشگاه افزود: مصرف الکل برای افرادی که دارای هپاتیت C هستند بسیار مضرست و باعث تسریع پیشرفت هپاتیت C در فرد می‌شود. استفاده از الکل در افرادی که دچار هپاتیت C هستند مقاومت به درمان ایجاد کرده و خطر ابتلا به سرطان کبد را در آنها تشدید می‌کند.

دکتر مرآت به ایسنا گفت: مرحلة بعد ایجاد سیروز یا نارسایی کبدی است که غیر قابل برگشت است و دراین مرحله نمی‌توان کار زیادی برای بیمار انجام داد. سیروز کبدی به هر علتی که ایجاد شده باشد خطر ابتلا به سرطان کبد را در افراد افزایش می‌دهد.

این فوق تخصص گوارش خاطرنشان کرد: یکی از وظایف مهم کبد سم زدایی از مواد درون روده است که استفاده از الکل باعث ضعیف شدن کبد و کم شدن مقاومت کبد در مقابل سموم می‌شود و خطر ایجاد مسمومیت‌ها بالا می‌رود. ضمن اینکه زنان به عوارض بد الکل حساس‌ترند و ممکن است به الکل‌هایی با درصد پایین نیز واکنش نشان دهند.

استاندارد و غیراستاندارد ندارد، مصرف آن خطرناک است:

افسردگی ممکن است در اثر مصرف طولانی‌مدت و خطرناک الکل ایجاد شود ولی از طرف دیگر افراد افسرده نیز در بعضی از موارد الکل زیادی مصرف می‌کنند

در ایران علی‌رغم ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی، سالانه چندین میلیون دلار صرف وارد کردن مشروبات الکلی به کشور می‌شود که همه آنها به‌صورت قاچاق وارد کشور شده و مصرف می‌شوند. این مسئله به افراد سودجو امکان هرگونه سوءاستفاده‌ای را می‌دهد. قضایای سال گذشته شیراز و کور شدن عده‌ای در اثر مصرف الکل غیر استاندارد که یادتان هست؟

واژه <الکلیسم> که حتما به گوشتان خورده، به مصرف بیش از حد الکل یا صدمات روانی، فیزیکی و اجتماعی حاصل از مصرف زیاد آن اشاره دارد.

مراقب این گروه باشید:

بیشترین میزان مصرف الکل در مردان جوان به‌ویژه در سنین انتهایی نوجوانی روی می‌دهد، البته مثل خیلی از ناهنجاری‌های دیگر، سن مصرف الکل هم پایین آمده و در سال‌های اخیر افزایش مصرف الکل در میان افراد ۱۵ تا ۱۶ سال گزارش شده است. زنان در مقایسه با مردان کمتر مقادیر خطرناک الکل را مصرف می‌کنند اما همین مقدار هم در زنان بسیار بیشتر از مردان تاثیر می‌گذارد. به‌طور کلی می‌توان گفت زنان در مقابل عوارض مغزی ناشی از مصرف الکل بسیار آسیب‌پذیرتر از مردان هستند. علاوه بر این، در میان کسانی که بنا به ضرورت شغلی، دسترسی آسان‌تری به الکل دارند، میزان مصرف خطرناک الکل بیشتر از افراد دیگر است. در ضمن طبق‌نظر محققان، عوامل ژنتیکی هم می‌توانند در مصرف الکل دخیل باشند.‌

آسیب‌های روانی مصرف الکل:


الکل بدون تعارف، یک ماده سمی است که اثر مستقیمی روی بافت‌های مغز و کبد دارد. مقالات و کتب بسیاری در مورد آسیب‌های فیزیکی ناشی از الکل مانند زخم معده، واریس‌ها، سرطان مری و مشکلات لوزالمعده، اختلالات سیستم اعصاب مانند زوال عقل، مشکلات مخچه‌ای، صرع و مشکلات بینایی، کم‌خونی و …. به نگارش در آمده‌اند، اما بحث در مورد آسیب‌های روانی و اجتماعی ناشی از مصرف الکل، موضوع مهم‌تری است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. برخی از مهم‌ترین اختلالات روانی ناشی از مصرف الکل، این موارد هستند:

اختلال حافظه: در کسانی که مقادیر خطرناکی از الکل را به‌صورت مداوم مصرف می‌کنند، علاوه بر تابلوی آشنای مستی، اختلال حافظه نیز رخ می‌دهد به‌طوری که، شخص، حوادثی را که در زمان مستی رخ داده است، به یاد نمی‌آورد. البته چنین دوره‌های اختلال حافظه در کسانی که سابقه مصرف عادتی و مرتب الکل را ندارند اما یک‌باره مقادیر زیاد آن را مصرف کرده‌اند نیز ممکن است رخ دهد. اختلال حافظه طولانی‌مدت به‌طوری که قسمت اعظمی از روز یا تمام روز را شامل شود، نمایانگر مصرف مستمر و لاینقطع مقادیر زیاد الکل است.‌

افسردگی: افسردگی ممکن است در اثر مصرف طولانی‌مدت و خطرناک الکل ایجاد شود ولی از طرف دیگر افراد افسرده نیز در بعضی از موارد الکل زیادی مصرف می‌کنند تا بدین وسیله نشانه‌های خود را بهبود بخشند. یعنی هم افسردگی می‌تواند باعث مصرف الکل شود و هم مصرف الکل می‌تواند موجب افسردگی شود، بنابراین باید توالی دقیق این دو حالت را مشخص نمود.

اضطراب: در دوره ترک نسبی الکل نشانه‌های اضطراب شایع هستند، با این وجود برخی از مبتلایان به اضطراب برای کاهش اضطراب خود به مصرف الکل روی می‌آورند. بنابراین همانند افسردگی، اضطراب و مصرف الکل هم رابطه‌ای دوطرفه دارند.

خودکشی: رفتارهای دال بر میل به خودکشی و یا قصد آسیب‌رساندن به خود در میان الکلی‌ها نسبت به جمعیت هم‌سن آنها از شیوع بیشتری برخوردار است. براساس برآوردهای موجود، ۶ تا ۲۰ درصد مصرف‌کنندگان مقادیر زیان‌آور الکل، اقدام به خودکشی می‌کنند.

اختلال شخصیت: تغییر شخصیت یکی دیگر از مشکلاتی است که اغلب در مصرف‌کنندگان مقادیر زیاد الکل رخ ‌می‌دهد. این اختلال می‌تواند خود را به‌صورت خود محوری، اهمین ندادن به دیگران، عدم رعایت موازین رفتاری و اخلاقی به‌ویژه عدم صداقت و مسئولیت‌پذیری نشان دهد. حسادت بیمارگونه نوعی عارضه نادر ولی جدی مصرف زیاد الکل است. سوءظن نسبت به همسر هم در میان این افراد بسیار شایع است. ‌

اختلال عملکرد جنسی: افرادی که به‌مدت طولانی الکل مصرف می‌کنند، اغلب از اختلال عملکرد جنسی شاکی هستند و معمولا اختلالاتی در نعوظ یا انزال تاخیری دارند. اثر الکل بر سیستم عروقی و عصبی و یا ایجاد اختلال در ارتباط با شریک جنسی در اثر مصرف شدید الکل، ممکن است در اختلال عملکرد جنسی در این افراد نقش داشته باشند.

توهم: توهم‌های گذرای بینائی یا شنوائی در برخی از مصرف‌کنندگان مقادیر زیاد الکل دیده می‌شود. حتی در نوعی اختلال نادر که توهم‌زدگی الکلی نامیده می‌شود، فرد دچار توهم‌های شنوایی پریشا‌ن‌کننده می‌شود که معمولا شامل صداهای تهدیدکننده است. برخی از بیماران با صداهایی که می‌شنوند با صدای بلند با هم بحث و گفتگو می‌کنند و گروهی دیگر نوعی احساس اجبار در تبعیت از فرمان‌های این صداها را تجربه می‌کنند. امکان بروز سوءتعبیرهای هذیانی نیز در این افراد وجود دارد که اغلب از نوع گزند و آسیب است، مثلا بیمار فکر می‌کند که دیگران او را تعقیب می‌کنند. مدت زمانی که این اختلالات طول می‌کشد در افراد مختلف متغییر است.

الکلیسم درمان دارد:

مصاحبه و گفتگو با بیمار در مورد عادات مربوط به مصرف الکل و مشکلات حاصل از آن فقط یک راه تشخیصی نیست بلکه اولین قدم در درمان بیمار است زیرا به تعیین ماهیت و شدت مشکلات وی کمک می‌کند. بدون تشویق بیمار و برانگیختن انگیزه‌های درونی او، درمان با شکست مواجه می‌شود. در کسانی که مقادیر زیان‌آوری الکل مصرف می‌کنند و به آن وابستگی دارند، هدف نهایی از درمان، پرهیز کامل از الکل است ولی متاسفانه اغلب بیماران چنین هدفی را نمی‌پذیرند و یا به وضوح با آن مخالفت می‌کنند. عده‌ای نیز به مصرف خود ادامه می‌دهند و چنین ادعا می‌کنند که الکل را کنار گذاشته‌اند. در مورد بیماران وابسته، ترک ناگهانی الکل همانند ترک مواد مخدر، می‌تواند با بروز نشابه‌های شدید ترک مانند تشنج و هذیان همراه باشد. این مرحله بسیار حساس و مهم است چون ممکن است فرد را از ادامه درمان باز دارد.‌ برای جلوگیری از بروز علائم ترک معمولا از داروهای آرام‌بخش استفاده می‌شود که البته مصرف آنها نیز نباید طولانی شود.

در کنار درمان دارویی و قطع مصرف الکل، درمان‌های روان‌شناسی نیز برای بیمار باید صورت گیرد. تحقیقات نشان داده‌اند که گروه درمانی بیشترین اثر را بر این افراد دارد زیرا بیماران در اغلب موارد حمایت‌ها و توصیه‌های ارائه شده توسط بیماران دیگر را بهتر از توصیه‌های پزشکان می‌پذیرند. این توصیه‌ها باید در مورد انجام فعالیت‌های جدید درخانواده و یا انتخاب سرگرمی‌ها یا علایق جایگزین باشد. عواملی که به باقی ماندن مشکلات حاصل از الکل منجر می‌شوند، نیز به درمان‌های اختصاصی‌تر نیاز دارند و به‌عنوان مثال حل مشکلات خانوادگی نیازمند کمک‌گرفتن از مشاوره خانواده است.

مصرف الکل ویتامین‌های بدن را نابود می‌کند:

به گفته محققان، الکل نه تنها ارزش غذایی ندارد، بلکه بسیاری از مواد غذایی و ویتامین‌ها را نیز نابود می‌کند و پس از مدتی عوارض ناشی از کمبود این ویتامین‌ها بیماری‌های متعددی را در بدن پدید می‌آورد.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران واحد علوم پزشکی تهران یافته‌های محققان علوم پزشکی حاکی از آن است مصرف الکل بر ویتامین B1، ویتامین B2 ، ویتامین B6 ، اسید فولیک، ویتامین ث و قند تأثیر منفی دارد.

همچنین این یافته‌ها حکایت از وجود بیماری به نام ورنیکه در اکثر بیماران معتاد به الکل دارد که همه این بیماران گرفتار کمبود ویتامین B بوده و عوارضی مثل گیجی، تغییر جهت سریع مردمک چشم، ناهماهنگی عضلات و نامتعادل بودن حرکت بدن را در پی دارد.

نحوه درمان این بیماران در مرحله اول ترک کردن اعتیاد و سپس مصرف ویتامین B به مدت ۲ تا ۴ هفته است.

معجون سیگار و الکل باعث سکته مغزی می‌شود:

سلامت: افراد الکلی که سیگار می‌کشند، بیشتر دچار آسیب‌های مغزی می‌شوند. بر اساس نتایج تحقیقات دانشمندان دانشگاه کالیفرنیای سانفرانسیسکو، ا‌ز دست رفتن توده مغز در افرادی که علاوه بر مصرف مشروبات الکلی‌سیگار‌نیز می‌کشند، نسبت به افرادی که فقط به مشروبات الکلی معتادند، بیشتر و سریعتر رخ می‌دهد.‌ بر اساس نتایج این تحقیق استعمال سیگار در کنار مصرف مشروبات الکلی ‌باعث ‌کاهش ماده ‌خاکستری ‌مغز شده و ‌موجب تضعیف شناخت فرد می شود.

الکلیسم‌ عبارت‌ است‌ از:

الکلیسم‌ عبارت‌ است‌ از وابستگی‌ فیزیولوژیک‌ (جسمانی‌) و روانی‌ به‌ الکل‌، که‌ موجب‌ بروز بیماری‌های‌ مزمن‌ و بروز مشکل‌ در روابط‌ بین‌ فردی‌ و مشکلات‌ خانوادگی‌ و کاری‌ می‌شود.

علایم‌ شایع‌

مراحل‌ اولیه‌

کم‌ بودن‌ تحمل‌ نسبت‌ به‌ بروز اضطراب‌

نیاز به‌ الکل‌ در آغاز روز، یا در زمان‌های‌ استرس‌

بی‌خوابی‌؛ کابوس‌

بروز یک‌ حالت‌ ناخوشایند و سردرد صبح‌ روز بعد از مصرف‌ زیاد الکل‌ و نیز بیشتر شدن‌ موارد غیبت‌ و حاضر نشدن‌ سرکار

مشغولیت‌ ذهنی‌ زیاد برای‌ تهیه‌ الکل‌ و پنهان‌ کردن‌ نوشیدنی‌ الکلی‌ از خانواده‌ و دوستان‌

احساس‌ گناه‌ یا آزردگی‌ و تحریک‌پذیری‌ وقتی‌ که‌ دیگران‌ می‌گویند که‌ وی‌ الکل‌ مصرف‌ می‌کند. مراحل‌ پیشرفته‌

از هوش‌ رفتن‌های‌ کوتاه‌ مدت‌ به‌ دفعات‌؛ کاهش‌ حافظه‌

بروز یک‌ حالت‌ هذیانی‌ همراه‌ با لرزش‌ (علایم‌ در این‌ حالت‌ عبارتند از لرزش‌، توهمات‌، گیجی‌، عروق‌ ریزش‌، تندشدن‌ ضربان‌ قلب‌). این‌ حالت‌ اغلب‌ در اثر نرسیدن‌ الکل‌ رخ‌ می‌داد.

بیماری‌ کبدی‌ (پوست‌ یا چشم‌ها زرد می‌شوند)

اختلال‌ رشته‌های‌ عصبی‌ دست‌ و پا و نیز دستگاه‌ عصبی‌ (کرخت‌ شدن‌ و سوزن‌ سوزن‌ شدن‌ در دست‌ها و پاها، کاهش‌ علاقه‌ و توانایی‌ جنسی‌، گیجی‌، کُما)

http://www.pezeshkan.org/منبع مطلب که البته با ویرایش تقدیم شد.



دریافت تصویر
حجم: ۱۰۰ کیلوبایت

داستانی زیبا و مستند،برگرفته از مطالب موجود در سایت های اینترنتی.

امام ابوزرعه‌ی رازی از بزرگان اهل حدیث در قرن سوم هجری است و همانگونه که از نام ایشان پیداست اصالتا اهل ری می‌باشد.
تمکن وی در حفظ حدیث به حدی بود که خود وی می‌گوید: “دویست هزار حدیث را چنان از حفظ دارم که کسان دیگر سوره‌ی قل هوالله احد را از حفظ دارند”. به همین سبب وی به “سرور حفاظ” شهرت داشت. اسحاق بن راهویه محدث و فقیه بزرگ خراسان می‌گوید: “حدیثی که ابوزرعه‌ی رازی آن را نشاسد، اساسی ندارد”.
اما آنچه می‌خواهم آن را روایت کنم داستان تاثیر گذار وفات این امام بزرگ است که مطئمنا درس‌های بسیاری را در خود دارد.
این داستان را گروهی از ائمه و حفاظ حدیث که در هنگام وفات این امام حضور داشتند نقل کرده‌اند.
“حافظ ابوجعفر محمد بن علی شوشتری” این واقعه را چنین نقل می‌کند:
در هنگام وفات امام ابوزرعه‌ی رازی در ماشهران به نزد او آمدیم در حالی که ابوحاتم و محمد بن مسلم و منذر بن شاذان و گروهی دیگر از علما نیز آنجا بودند.
اینجا بود که این علما به یاد حدیث تلقین افتادند. (تلقین این است که در هنگام وفات شخص، کلمه‌ی لا إله إلا الله را به او بگوییم تا شخص در حال وفات آن را بگوید و این کلمه آخرین سخن او در دنیا باشد).
حافظ ابوجعفر شوشتری می‌گوید: آن علما از اینکه کلمه‌ی شهادتین را به یاد او بیاورند شرم کردند و هیبت امام ابوزرعه به آنان اجازه‌ی چنین کاری را نداد پس با خود چاره‌ای اندیشیدند و گفتند: بیایید حدیث را بیان کنیم. (یعنی سند حدیث را از اول آن بگوییم تا آنکه امام حدیث را کامل کند).
محمد بن مسلم بن وارة گفت: “ضحاک بن مخلد ما را حدیث گفت، از عبدالحمید بن جعفر از صالح بن ابی …” و از این بیشتر نگفت.
سپس ابوحاتم گفت: “ابوعاصم ما را حدیث گفت، از عبدالحمید بن جعفر از صالح…” و جلوتر نرفت.
دیگر محدثان نیز ساکت ماندند و چیزی نگفتند.
اینجا بود که امام ابوزرعه‌ی رازی امام بزرگ اهل حدیث در زمانه‌ی خویش در حالی که در حال وفات بود چشمانش را گشود و گفت:
“بندار ما را حدیث گفت، و همچنین ابوعاصم، و همچنین عبدالحمید بن جعفر، از صالح بن أبوغریب از کثیر بن مرة حضرمی از معاذ بن جبل که گفت: رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: هر که آخرین سخنش لا إله إلا الله باشد به بهشت داخل می‌شود. (۱)
و جان به جان آفرین تسلیم کرد.” [پایان حکایت از زبان ابوجعفر شوشتری]
گفته‌اند لحظه‌ی وفات خلاصه‌ای است از همه‌ی زندگی انسان، و انسان نمی‌تواند در این لحظه جز حقیقت درون خود را نشان دهد، و چه زیباست داستان وفات این مرد بزرگ که همه‌ی زندگی خود را صرف رساندن پیام رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ به امت ایشان کرده بود و در پایان نیز با ذکر حدیثی از رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ با سند آن، و گفتن کلمه‌ی “لا إله إلا الله” جان به جان آفرین تسلیم کرد، گو اینکه این لحظه، خلاصه‌ای بود از زندگی این امام بزرگ.
این قضیه‌ را حاکم در معرفة علوم الحدیث (ص۷۶) _ و همچنین در مستدرک (۱/۵۰۰) و ذهبی در سیر أعلام النبلاء (۱۳/۷۶) و سبکی در طبقات الشافعیة (۱/۶۴) _ و از طریق او بیهقی در شعب الإیمان (۱۶/۲۵۰) ، و ابن عساکر در تاریخ مدینة دمشق (۳۸/۳۶) و خطیب بغدادی در تاریخ بغداد (۱۰/۳۳۵) ، و از طریق او مزی در تهذیب الکمال ( ۱۹/۱۰۱) ، نقل کرده‌اند.
امام سْبکی در طبقات الشافعیة می‌گوید: “داستان تلقین ابوزرعه‌ی رازی دارای اصل صحیح است”.
۱- ابوداوود این حدیث را روایت کرده است.

نرم افزارهای موبایلی-اسلامی بسیاری در بخش اذان و تعیین اوقات شرعی وجود دارند اما اغلب اوقات به علت کمبود امکانات،با بی رغبتی از جانب کاربران مواجه می شوند.

لذا در این بخش،یکی از بهترین و پرکاربردترین نرم افزارهای موبایلی تعیین اوقات شرعی را برای دانلود خدمت شما تقدیم می کنم.

نرم افزار اسلامی صلاتک ،از آن دسته اپلیکیشن هایی ست که علی رغم امکان استفاده آسان،امکانات بسیار دیگری را نیز داراست.

از جمله:

تعیین اوقات نماز های پنجگانه بر اساس کشور و شهر محل زندگی شما

تعیین اوقات نمازها،بر اساس مذاهب فقهی اهل سنت

اعلام اوقات نمازها با چند صدای اذان مختلف

تعیین قبله با دقت بالا

امکان یافتن و معرفی نزدیک ترین مساجد به کاربر

وجود دو تقویم هجری و میلادی

ویجت و ...




اغلب آدمها انتظار دارند زندگی ای بدون وجود هرگونه مشکل و اتفاق ناگوار داشته باشند و به همین دلیل هم به هنگام مواجهه با کوچکترین مشکلی تاب و تحملشان را از دست می دهند و اولین کسی را که نکوهش می کنند،پروردگار دانا و صاحب حکمت است.
غافل از اینکه گاهی اوقات انسانها به چیزهایی تمایل دارند که به ضررشان است و گاهی چیزهایی را ناپسند می دانند درحالیکه خیر و نفع آنها در آن نهفته است.

شعری زیبا از خانم پروین اعتصامی:

پیرمردی، مفلس و برگشته بخت

روزگاری داشت ناهموار و سخت

هم پسر، هم دخترش بیمار بود

هم بلای فقر و هم تیمار بود

این، دوا میخواستی، آن یک پزشک

این، غذایش آه بودی، آن سرشک

این، عسل میخواست، آن یک شوربا

این، لحافش پاره بود، آن یک قبا

روزها میرفت بر بازار و کوی

نان طلب میکرد و میبرد آبروی

دست بر هر خودپرستی میگشود

تا پشیزی بر پشیزی میفزود

هر امیری را، روان میشد ز پی

تا مگر پیراهنی، بخشد به وی

شب، بسوی خانه میمد زبون

قالب از نیرو تهی، دل پر ز خون

روز، سائل بود و شب بیمار دار

روز از مردم، شب از خود شرمسار

صبحگاهی رفت و از اهل کرم

کس ندادش نه پشیز و نه درم

از دری میرفت حیران بر دری

رهنورد، اما نه پائی، نه سری

ناشمرده، برزن و کوئی نماند

دیگرش پای تکاپوئی نماند

درهمی در دست و در دامن نداشت

ساز و برگ خانه برگشتن نداشت

رفت سوی آسیا هنگام شام

گندمش بخشید دهقان یک دو جام

زد گره در دامن آن گندم، فقیر

شد روان و گفت کای حی قدیر

گر تو پیش آری بفضل خویش دست

برگشائی هر گره کایام بست

چون کنم، یارب، در این فصل شتا

من علیل و کودکانم ناشتا

میخرید این گندم ار یک جای کس

هم عسل زان میخریدم، هم عدس

آن عدس، در شوربا میریختم

وان عسل، با آب می‌آمیختم

درد اگر باشد یکی، دارو یکی است

جان فدای آنکه درد او یکی است

بس گره بگشوده‌ای، از هر قبیل

این گره را نیز بگشا، ای جلیل

این دعا میکرد و می‌پیمود راه

ناگه افتادش به پیش پا، نگاه

دید گفتارش فساد انگیخته

وان گره بگشوده، گندم ریخته

بانگ بر زد، کای خدای دادگر

چون تو دانائی، نمیداند مگر

سالها نرد خدائی باختی

این گره را زان گره نشناختی

این چه کار است، ای خدای شهر و ده

فرقها بود این گره را زان گره

چون نمی‌بیند، چو تو بیننده‌ای

کاین گره را برگشاید، بنده‌ای

تا که بر دست تو دادم کار را

ناشتا بگذاشتی بیمار را

هر چه در غربال دیدی، بیختی

هم عسل، هم شوربا را ریختی

من ترا کی گفتم، ای یار عزیز

کاین گره بگشای و گندم را بریز

ابلهی کردم که گفتم، ای خدای

گر توانی این گره را برگشای

آن گره را چون نیارستی گشود

این گره بگشودنت، دیگر چه بود

من خداوندی ندیدم زین نمط

یک گره بگشودی و آنهم غلط

الغرض، برگشت مسکین دردناک

تا مگر برچیند آن گندم ز خاک

چون برای جستجو خم کرد سر

دید افتاده یکی همیان زر

سجده کرد و گفت کای رب ودود

من چه دانستم ترا حکمت چه بود

هر بلائی کز تو آید، رحمتی است

هر که را فقری دهی، آن دولتی است

تو بسی زاندیشه برتر بوده‌ای

هر چه فرمان است، خود فرموده‌ای

زان بتاریکی گذاری بنده را

تا ببیند آن رخ تابنده را

تیشه، زان بر هر رگ و بندم زنند

تا که با لطف تو، پیوندم زنند

گر کسی را از تو دردی شد نصیب

هم، سرانجامش تو گردیدی طبیب

هر که مسکین و پریشان تو بود

خود نمیدانست و مهمان تو بود

رزق زان معنی ندادندم خسان

تا ترا دانم پناه بیکسان

ناتوانی زان دهی بر تندرست

تا بداند کآنچه دارد زان تست

زان به درها بردی این درویش را

تا که بشناسد خدای خویش را

اندرین پستی، قضایم زان فکند

تا تو را جویم، تو را خوانم بلند

من به مردم داشتم روی نیاز

گرچه روز و شب در حق بود باز

من بسی دیدم خداوندان مال

تو کریمی، ای خدای ذوالجلال

بر در دونان، چو افتادم ز پای

هم تو دستم را گرفتی، ای خدای

گندمم را ریختی، تا زر دهی

رشته‌ام بردی، تا که گوهر دهی

در تو، پروین، نیست فکر و عقل و هوش

ورنه دیگ حق نمی‌افتد ز جوش


دریافت تصویر
حجم: ۴۸.۴ کیلوبایت



دریافت تصویر
حجم: ۹۰.۲ کیلوبایت



دریافت تصویر
حجم: ۶۶.۲ کیلوبایت



دریافت تصویر
حجم: ۱۳۲ کیلوبایت


دریافت تصویر
حجم: ۷۱.۵ کیلوبایت


دریافت تصویر
حجم: ۹۰.۷ کیلوبایت


در این بخش از مطالب وبلاگ قصد دارم فایل صوتی ای بسیار ارزشمند را تقدیم کنم که خصوصا برای اهل علم از اهمیت بالایی یرخوردار است.
در حقیقت این فایل صوتی،قرائت کتاب دیوان اشعار امام شافعی رحمه الله تعالی می باشد که ضمن استفاده از حکمت و دانش امام شافعی،حفظ این اشعار نیز برای شما عزیزان تسهیل می گردد.
اما پیش از دانلود،لازم می دانم مختصری از زندگینامه آن بزرگوار رحمه الله را با هم مرور کنیم که ان شاء الله بی فایده نخواهد بود:

  • مختصری از زندگینامه «ناصر الحدیث»،محمد فرزند ادریس فرزند عباس شافعی رَحِمَهُ اللهُ تَعالی:
در سال (۱۵۰) هـ در شهر غزه دیده به جهان گشود و وقتی دو سال از عمر ایشان می‌گذشت خانواده‌اش به شهر مکه‌ی مکرمه نقل مکان نمودند.
پدرش را در کودکی از دست داد، و مادرش عهده دار سرپرستی او شد.
مادرش وقتی او را به دنیا آورد خوابی دید: در خواب دید که گویا سیاره ی مشتری از بطن او خارج گشت و در مصر فرود آمد و پاره هایی از آن در هر شهری پراکنده گشت. خوابگزاران این خواب را چنین تعبیر نمودند که از شکم این زن دانشمندی به دنیا می آید که علم و دانش وی ابتدا در مصر محدود شده و سپس در دیگر شهرها گسترش می یابد.
  • امام شافعی در جستجوی کسب علم و دانش:

در نزد بادیه نشینان و در طلب علم بزرگ شد و به فراگرفتن اصطلاحات و اشعار آنان، و حفظ قرآن و در همان کودکی پرداخت.

خودش می گوید: هیچ مال و ثروتی نداشتم، و در همان اوان جوانی شروع به فراگرفتن دانش نمودم، به دیوان می رفتم و از حضور در آنجا نهایت استفاده را برده و به نوشتن (احادیث) می پرداختم.

-موطا را در سن ده سالگی حفظ کرد.

-درهمان کودکی تیراندازی را دوست می داشت و از همسالانش پیشی می جست. چنانکه از ده تیر، نه تا را به هدف می زد.

-در سن بیست سالگی در طلب علم به مسافرت رفت.

-می گوید: تمام لذت و خوشی من در علم و دانش است.

-می گوید: من یتیم بودم و تحت سرپرستی مادرم و او هم پولی نداشت که به معلم بدهد و معلم به جای آن به این راضی می شد که وقتی او نبود به امور بچه ها بپردازم و به او کمک کنم.

-می گوید: من بر روی استخوان های کتف می نوشتم.

-می گوید: وقتی موطاء را حفظ نموده بودم نزد امام مالک رفته و گفتم: می خواهم آن را بشنوم.

-شب را به سه بخش تقسیم کرده بود: یک سوم برای نوشتن، یک سوم برای نماز گزاردن و یک سوم دیگر برای خواب.


  • ستایش علما از وی:
-علمای هم عصر وی او را مصداق این حدیث می دانند: ((إِنَّ الله یَبْعَثُ إِلى هذِهِ الأُمَّهِ عَلَى رَأْسِ کُلِّ مائَهِ سَنَهٍ مَنْ یُجَدِّدُ لَها دینَها)) یعنی: «خداوند برای این امت بر سر هر یک صد سال کسی را برمی انگیزد تا این دین را تازه می گرداند.»أخرجه أبو داود، وصححه الحافظ

-امام احمد می گوید: می بینیم که در سر اولین یکصد سال عمر بن عبدالعزیز، و در سر دومین یکصد سال شافعی آمده است.

-عبدالله فرزند امام احمد از پدرش می پرسد: پدرجان شافعی چگونه مردی بود، که من بسیار می شنوم که تو او را دعا می گویی؟ پدرم گفت: پسرم شافعی خورشید جهان بود و آسودگی مردمان.

-یکی از دانشمندان می گوید: اگر شافعی درباره ی این ستون سنگی با کسی مناظره می نمود و می‌گفت از چوب است حتماً چیره می شد.

-می گوید: مرا در بغداد به لقب ( ناصر الحدیث ) یعنی یاریگر حدیث می‌خواندند.


  • چکیده ای از سخنان امام شافعی رَحِمَهُ اللهُ تَعالی:

– فراگیری علم(شرعی) از گزاردن نماز نفل بهتر است.

– به برخی از علمای حدیث می گفت: شما چون داروخانه‌اید و ما پزشکانیم.

– آنکه قرآن بیاموزد ارج او بسیار گردد، و آنکه در فقه سخن بگوید نیرویش پرورش یابد و آنکه حدیث بنگارد برهانش نیرو بگیرد و آنکه به سخنوری و علم زبان توجه کند ذوق وی حساس و نرم گردد و کسی که متوجه ریاضیات و علم حساب گردد رای و نظرش محکم شود و آنکه خویش را باز ندارد علم وی سودی برایش نخواهد داشت.

– ریاکاری در دین قلب را سخت کرده و کینه و دشمنی به بار می آورد.

-ربیع گوید: درباره‌ی اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و سلم باطل مگویید که فردا طرف دعوای شما همانا پیامبر الله صلى الله علیه و سلم خواهد بود.

-خوش داشتم که مردم همه‌ی این علم را خودشان می‌دانستند تا چیزی از آن به من منسوب نمی‌گشت.

– با کسی مناظره ننموده ام جز به قصد خیرخواهی.

– هرچه گفته باشم و خلاف دلیل باشد، سخن مرا به دیوار بکوبید.

– علم بر دو گونه است: علم دین که همان فقه است و علم دنیا که همان علم طب است و باقی همه زحمت و رنج بیهوده است. درباره ی علم طب می‌گوید: یک سوم علم ها را تباه کرده و به یهود و نصارى وانهادند.

-خویش را وقف عبادت نما پیش از آنکه سرپرستی برعهده ات بیافتد، چون وقتی سرپرستی را پذیرفتی نخواهی توانست که در عبادت غرقه شوی.

-کسی در این کار به کمال نرسد مگر آنکه فقر او را صدمه رساند و وی آن را بر هر چیز ترجیح دهد.

– اهدافی دست نیافتنی مردم را راضى ساخته و راهی برای به سلامت جستن ندارند، بکوش تا پایبند آن باشی که ترا سود می رساند.

– دانش آنی است که سود بخشد نه آنکه تنها حفظ گردد.

– اگر بدانم آبِ خنک، جوانمردی از من کم کند نخواهم نوشیدش.

– دانا کسی است که دانایی اش او را از هرچه ناپسندیده است بربندد.

-سیاست مردمان از سیاست حیوانات نیز بدتر است.
  • سایر موارد:
-برخی در نکوهش امام شافعی سخن گفته اند. ذهبی می گوید: برخی مردمان در کاستن قدر وی کوشیدند ولی جز بلند گردانیدن قدر و منزلتش تاثیری نداشت. به نظر منصفان در سخنان رقیبانش انحراف وجود دارد . کم تر کسی است که در امامت بر وی پیشی گیرد و پاسخ مخالفان را نداد مگر آنکه آنان را از نظری که داشتند بازگردانید.
  • عبادت و تقوا:

-ابن نصر می گوید: ما هرگاه که می خواستیم بگرییم به هم می گفتیم: این پسر را بیاورید تا برای ما قرآن تلاوت نماید. وقتی می آوردیمش و قرآن را آغاز می نمود چنان می شد که مردم نزد او بر زمین می‌افتادند و از نیکویی صدای او داد و فریاد گریه‌ی مردمان بسیار می‌شد.

-ربیع می گوید: شافعی در سن پانزده سالگی فتوا می داد و تا هنگام مرگ شب ها را زنده می‌داشت.


  • اخلاق وی:

-یونس صدفی می گوید: کسی را داناتر از شافعی ندیده ام. یک روز بر سر مسأله ای با وی مناظره نمودم و سپس از هم جدا شدیم، دفعه‌ی بعد که مرا دید دستم را گرفت و گفت: ای ابا موسى بهتر نیست که ما همچنان با هم برادر باشیم حتی اگر بر سر موضوعی با هم توافق نداشته باشیم؟

ذهبی می گوید: این نشانگر کمال دانایی و درک درونی امام شافعی است؛ که مناظره‌گران همواره در اختلاف هستند.

-گویند: شافعی به خاطر شدت سخاوتی که داشت چیزی از دارائی‌اش را برای خود نگه نمی‌داشت. حتی گاهی همسرش زیورآلات دخترانش را می‌فروخت.


  • برخی از تالیفات ایشان:

کتاب “الرساله”، و سبب نگارش آن

سبب نگارش این بود که عبدالرحمن بن مهدی به امام شافعی نامه ای نوشت و از وی خواست تا برای او کتابی را در خصوص معانی قرآن بنگارد و تمام احادیث و اجماع را در آن گرد آورد. امام شافعی در دوران جوانی خویش این کتاب “الرساله” را نوشت.

کتاب الأم

کتاب جماع العلم ىر موضوع حدیث نبوی


ایشان دیوان شعری نیز داشت که شاگردانش آن را گردآوری نمودند.


  • وفات ایشان:
در آخرین روز ماه رجب سال (۲۰۴) و در عمر (۵۴) سالگی چشم از جهان فرو بست، رحمه الله.
  • هنگام وفات چه سخنانی گفته است؟

به او گفتند: چگونه گشتی؟ گفت: کوچنده‌ای از دنیا و جدا شونده از دوستان و در راه دیدار با کردار بد خود و حاضر شونده در حضور الله گشتم و نمی‌دانم که روح من به سوی بهشت خواهد شتافت تا تبریکش گویم و یا سوی دوزخ تا سوگواریش گویم و سپس چنین سرود:

آنگاه که قلبم سخت گشت و راه هایم تنگ و دشوار…



اس ام اس (sms) یا پیامک ، یکی از مهم ترین راه های ارتباطی متداول در میان ما انسان ها است که کاربران با ارسال جملاتی کوتاه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و به گونه ای تبادل دیدگاه و افکار می نمایند و درواقع می توان نوع شخصیت افراد را با تجزیه و تحلیل همین جملات تا حد زیادی تشخیص داد.

در این بخش اس ام اس ها و پیامک های زیبایی به زبان عربی را تقدیم خواهم کرد که ضمن تقویت برقراری ارتباط با عرب زبانان دارای محتوای اسلامی هستند و می توانید آنها را برای عزیزانتان در فضای مجازی و ... ارسال کنید.

توجه : ان شاء الله به مرور زمان پیامک های بیشتری درج خواهند شد.





کتاب "العربیة بین یدیک" از جمله کتاب های بسیار ارزشمند و مؤثر در زمینه آموزش و یادگیری زبان عربی می باشد که در بسیاری از دانشگاه ها و مدارس علوم شرعی غیر عرب همچون:جنوب،جنوب شرق و شرق آسیا و شرق اروپا(کشورهای اندونزی،مالزی،پاکستان،بوسنی،ترکیه و...) مورد استفاده قرار می گیرد و تدریس می شود و در ایران نیز علاقه مندان بسیاری دارد.کتابی ارزشمند که بیشتر متوجه نو مسلمانان است.

این کتاب گام به گام خواننده اش را با زبان عربی آشنا می کند و او را به فراگیری هرچه سریعتر و بهتر زبان عربی سوق می دهد.

از جمله مزیت های "کتاب العربیة بین یدیک" به روز بودن و مصور بودن آن است و دانش آموز برای استفاده از کتاب نیاز زیادی به مدرس ندارد.

در این پست از مطالب وبلاگ،لینک های دانلود نسخه پی دی اف این کتاب به همراه فایل های صوتی آن از سایت آرشیو تقدیمتان می گردد که می توانید از بخش DOWNLOAD OPTIONS به راحتی دانلود بفرمائید.

  • دانلود نسخه پی دی اف کتاب
     

  • فایل های صوتی کتاب - بخش اول
   

  • فایل های صوتی کتاب - بخش دوم
  

  • فایل های صوتی کتاب - بخش سوم
   



تعدادی نشید اسلامی به زبان عربی  که در فضیلت پیامبر صلی الله علیه و آله وصحبه وسلم و بزرگواران صدر اسلام سروده شده اند و امیدوارم مورد پسند شما عزیزان واقع شوند.در مورد هر نشید ابتدا نام آن و سپس دو بیت اول از نشید و در آخر لینک دانلود ذکر می گردند.

 

 

۱.رسول الله

 

 

 

بحبک قد زکا قلبی وطابا … ورقّ فجاز بالوجد السحابا

ألست المصطفى خیر البرایا … وأکملهم جمالا وإنتسابا

 

دریافت
 

------------------------------------------------------------------

۲.الصدیق

 

إذا أمم الأرض قامت تفاخر … وجاءت بکل خطیب وشاعر

فإن أبا بکر لیس له … نظیر یشابهه فی المآثر

 

 

 

----------------------------------------------------------------

۳.الفاروق

 

بحبک تهتف الأمم … فأنت السیف والقلم

أعزّ الله فیک الدین … بالذل إکتوى الصنم

 

-------------------------------------------------------------------
۴.ذوالنورین
 

خلیفة الجود ذو النورین عثمانا … بدر الصحابة إنفاقا وإحسانا

نلت المحبة فی قلب النبی ومن … سواک بنتاه من أزواجه کانا

 


دریافت

--------------------------------------------------------------------

۵.أبا الحسنین

 

أبا الحسنین والنور السنیّا … شدا قلبی بحبک یا علیّا

أیا قمرا یشع تقى وهدیا … ویا أسد الجهاد الهاشمیّا

 


دریافت

------------------------------------------------------------------------

۶.الزهراء

 

نور النبوّة فاض فی الزهراء … فعلى البدور وفاق کل ضیاء

بنت النبی محمد نبع الهدى … ریحانتاه لها من الأبناء

 


دریافت

-------------------------------------------------------------------------

۷.أم المؤمنین عائشة

 

هی الحبیبة والمختار صاحبها … وفی السماء علت طهرا وتنزیها

على الحریر أتى جبریل یحملها … إلى الرسول من الرحمن یهدیها

 


دریافت

---------------------------------------------------------------

۸.الآل و الأصحاب

 

جائت بحب وإکبار وإجلال … لتحتفی بالأولى جادوا بأفضال

مبرّة الآل والأصحاب مفخرة … لکل منتسب للصحب والآل

 

 
 

دریافت

----------------------------------------------------------------------

۹.خیر القرون

 

جیل کقرص فوق سحاب … متوهّج بضیائه الخلاّب

جیل کشلّال تدفق بالعطا … لیمدنا من نهره المنساب

 


دریافت

تا جائیکه می توانید بخندید و شاد باشید و نگذارید غم و غصه بر شما چیره شوند با  این کار به خود و اطرافیان روحیه دهید مطمئن باشید این کار در سلامتی تان بی تاثیر نخواهد بود!

مجله راز – ابوالفضل امیردیوانی: خنده، موجب باز شدن گره های عضلانی، کاهش درد، سفتی ماهیچه ها و تقویت دستگاه ایمنی می شود. خنده سبب می شود مواد شیمیایی تقویت کننده خلق و خو، موسوم به اندروفین ها، از درون مغز رها شده، دل و دماغ انسان را نیکو سازند و احساس سلامت، تن آرامی و رضایت خاطر به فرد دست دهد. پژوهش هایی که درباره «پیامدهای خنده» صورت گرفته، نشان می دهد خنده در تامین سلامتی جسمی و روانی، نقش مهمی را ایفا می کند.

فواید بهداشتی خنده درمانی

۱-    شل شدن عضلات
۲-    کاهش فشار روحی (استرس)
۳-    درمان افسردگی
۴-    تقویت دستگاه ایمنی
۵-    آرامش بخشی طبیعی
۶-    افزایش اطمینان
۷-    تمرین مفید هوای (آیروبیک)
۸-    ضدفشار روانی

اینها برخی از فایده های لبخند و خنده بودند که تقدیم تان شد اما هدف از نگارش این پست درج لطیفه هایی زیبا به همراه ترجمه فارسی آنهاست که نه تنها ان شاء الله باعث شادی شما عزیزان خواهند شد بلکه در یادگیری و چیره شدن شما بر زبان عربی نیز بی تاثیر نخواهند بود.

چرا که معمولا ما انسانها جملات و صحنه هایی که موجب شادی یا غم ما می شوند را به خاطر می سپاریم.

امیدوارم مفید واقع شوند.


رَکَضَ رَجُلٌ وراءَ أتوبیسٍ کانَ قد تَحَرَّک فَجْأةً: ضَحِکَ رُکّابُ الأتوبیس و قالوا هازئینَ: « لا ترکُضْ » ، «لا تُتْعِبْ نَفْسَک» ، « لا تقدِرُ أن تَصِلَ » ، « لا تَقَعْ.» فقال الرَّجُلُ و هو یرکُضُ:
لکِنّى إذا أصِلُ أحسَنُ لَکُم لِأنّى سائقُ الأتوبیس.


مردی به دنبال اتوبوسی که به ناگهان حرکت کرده بود دوید: مسافران اتوبوس خندیدند و با تمسخر به او گفتند: «ندو»،«خودت را خسته نکن»،«نمی توانی برسی»،«نیفتی». آن مرد در حالی که می دوید گفت:

ولی اگر برسم به نفع شماست چون من راننده ی اتوبوس هستم.

------------------------------------------------

.راحَ فلّاحٌ عِندَ جارِهِ و قال: « أعتَذِرُ. لِأنَّ دیکـﻰ دَخَلَ ﻓﻰ مزرعتِک و أَکَلَ بعضَ النباتاتِ.»

فقال الجار: « لا بأسَ. فَإنَّ ﻛﻠﺒﻰ أکَلَ دیکَکَ.» بَعدَ دقائقَ عادَ الفلّاحُ مَرَّةً أخرَی و قالَ:
«أرجو أن تَقبَلَ اعتذارى مِن جدید. لِأنَّ سیّارتى سَحَقَتْ کَلْبَکَ.»

کشاورزی نزد همسایه اش رفت و گفت: « معذرت می خواهم. چون خروس من وارد مزرعه ی شما شد و بعضی از گیاهان راخورد.» همسایه گفت: « اشکالی ندارد. زیرا سگ من هم خروس شما را خورد.»

بعد از چند دقیقه کشاورز دوباره برگشت و گفت: « خواهشمندم مجدّداً عذر مرا بپذیری، چون اتومبیل من سگ شما را زیر گرفت

-----------------------------------------

. قال السجان للمجرم الذی کان قد دخل السجن جدیدا:هذا السجن سجن مثالی،نحن نستخدم السجناء فی نفس الشغل الذی کانوا مشغولین به قبل دخولهم فی السجن،ماذا کانت مهنتک فی الماضی؟

أجاب السجین یتبسم:کنت حارسا جنب مدخل البناء!!!


زندانبان به مجرمی که به تازگی وارد زندان شده بود گفت:

این زندان یک زندان نمونه است.ما زندانیان را در همان شغلی به کار می گیریم که قبل از ورودشان به زندان به آن مشغول بودند.شغل تو در گذشته چه بوده است؟

زندانی با لبخند جواب داد:نگهبان در ورودی یک ساختمان بودم!!

-----------------------------------------

. رَأی الوالدُ شهادةَ ابنِهِ المَدَرسیّة فَصاحَ علیه غاضِباً: « ﻓﻰ الشَّهْرِ الماضى کان ترتیبُک الأربعَینَ و هذا الشهر صارَ ترتیبُک الواحدَ و الأربعینَ ﻓﻰ الفصل . فَلِماذا تَأخَّرَ ترتیبُک؟»

فَأجابَهُ الابنُ : الذَّنْبُ لَیسَ ذَﻧْﺒﻰ. لِأنَّ تلمیذاً جدیداً دَخَلَ صَفَّنا.

پدری کارنامه ی مدرسه ی پسرش را دید و با خشم بر سر او فریاد زد: « در ماه گذشته رتبه ی تو چهلم بود و در این ماه رتبه ات در ترم چهل و یکم شده . چرا رتبه ات عقب افتاد؟ پسر به او جواب داد: گناه من نیست . چون دانش آموز جدیدی وارد کلاس ما شده است!

-------------------------------------------------

. معلّمُ التّاریخ: غَداً درسُنا عَنِ التُّراثِ الثِّقافـﻰ. أرجو أن تُحَضِّروا لی ما عِندَکُم مِن تُراثِنا الّذى أبقاهُ لَنا أجدادُنا. و فـﻰ الیومِ التّالـى شاهَدَ المعلّمُ أنَّ أحَدَ التلامیذ أحضَرَ جَدَّهُ الّذى کانَ جالساً بَینَ التُراثیاتِ الّتـى أحْضَرَها التَّلامیذُ.

معلّم تاریخ: درس ما فردا درباره میراث فرهنگی است . خواهشمندم از میراث فرهنگی ای که اجدادمان برای ما به جای گذاشته اند هر چه دارید برایم حاضر کنید. و در روز بعد معلّم مشاهده کرد که یکی از دانش آموزان پدر بزرگش را آورده که میان آثاری که بچه ها آورده اند نشسته است.

-------------------------------------------------

. دَخَلَ رَجُلٌ ساذَجٌ بِناءً عالیاً. فَرَأی لوحةً علی بابِ المِصْعَد مکتوبةً عَلَیها: « خمسةُ أشخاصٍ» فَانْتَظَرَ جَنبَ بابِ المِصْعَد. فَتَعَجَّبَ حارسُ البِناء و سَألَهُ: « عفواً یا سیّدى، ماذا تَنتَظِرُ ؟!»
فَأجابَ : « أنتَظِرُ الأربَعةَ الباقینَ».

مردی ساده لوح وارد ساختمانی بلند شد و تابلویی را روی درِ آسانسور دید که رویش نوشته بود: « «پنج نفر». پس کنار در آسانسور منتظر شد، نگهبان ساختمان تعجّب کرد . از او پرسید: آقا ببخشید، منتظر چه هستی؟! و او جواب داد : منتظر چهار نفر بقیه هستم.

-------------------------------------------
.سَألَ طفلٌ صدیقَهُ: « ماذا تأکُلُ عِندَما تَفتَحُ الثَّلّاجة؟»
فَأجابَ صَدیقُهُ : « صَفْقَتَینِ أو ثَلاثَة.»

کودکی از دوستش پرسید: « وقتی یخچال را باز می کنی چه می خوری؟ »

دوستش جواب داد : « دو یا سه پس گردنی.»

--------------------------------------------

.المعلم:ما هو جمع "الشجرة"؟

التلمیذ:"الغابة" یا استاذ.

معلم:جمع درخت (به عربی)چه می شود؟

دانش آموز:جنگل،استاد.

----------------------------------------------

.قال الطبیب للمریض:

یجب علیک ان تاکل الفاکهة بقشرها.لأن قشر الفاکهة مفیدز

قال المریض:حسنا،سأفعل ذلک.

سأل الطبیب:والان قل لی أی فاکهة تحب؟

فأجاب المریض:الموز و الرقی!


پزشک به بیمار گفت:باید میوه را با پوستش بخوری.چون پوست میوه مفید است.

مریض گفت:بسیار خوب،ان شاء الله این کار را انجام خواهم داد.

پزشک سوال کرد:حالا به من بگو چه میوه ای دوست داری؟

بیمار جواب داد:موز و هندوانه!!!

--------------------------------------------

.قالت الوالدة لطفلتها:

اذهبی الی ساحة المنزل وانظری هل السماء صافیة ام غائمة؟

ذهبت الطفلة ثم رجعت و قالت:اسفة یا والدتی،لأننی ما قدرت ان انظر الی السماء،لأن المطر کان شدیدا.


مادر به دختر کوچکش گفت:به حیاط خانه برو و ببین آیا آسمان صاف است یا ابری؟

کودک رفت و سپس برگشت و گفت:

متاسفم مادر،چون من نتوانستم به آسمان نگاه کنم.زیرا باران شدید بود.

 --------------------------------------------------

.تعبت الام من اعمال المنزل فذهبت الی غرفتها للاستراحة.

فجأة صاح ولده:ماما،ارید کأسا من الماء البارد.

قالت الام:انا تعبة.اذهب واشرب الماء بنفسک.

صاح الولد مرة اخری:ارید الماء

فقالت الام:اشرب الماء بنفسک والا اضربک.

بعد قلیل قال الولد:ماما،عندما جئت لضربی احضری کاسا من الماء البارد.


مادر از کارهای خانه خسته شد.پس برای استراحت به اتاقش رفت

ناگهان پسرش فریاد زد:مامان یک لیوان آب سرد می خواهم.

مادر گفت:من خسته ام برو خودت آب بنوش.

پسر بار دیگر فریاد زد:آب می خواهم.

مادر گفت:خودت آب بنوش وگرنه تو را می زنم.

بعد از مدت کمی پسر گفت:مامان وقتی برای زدنم آمدی یک لیوان آب سرد هم بیاور.

 ------------------------------------------------------------------------

.قال الطفل لوالده متعجبا:عجبا من والد صدیقی!

کم هو بخیل!؟اقام الدنیا عندما ابتلع صدیقی درهما.


کودک با تعجب به پدرش گفت:از پدر دوستم تعجب می کنم!!

چقدر خسیس است!؟دنیا را به هم ریخت وقتی دوستم یک سکه یک درهمی بلعید.

-----------------------------------------
.قالت الزوجة للطبیب:زوجی یتکلم و هو نائم فی اللیل.ماذا افعل؟
اجاب الطبیب:اعطیه فرصة لیتکلم فی النهار!!

زن به پزشک گفت:شوهرم شب در حالی که خواب است حرف می زند.چه کار کنم؟
پزشک جواب داد:به او فرصتی بده تا در روز حرف بزند!!!



سایت " المعانی " دارای امکانات بسیاری ست که به طور مثال عبارتند از:لغتنامه آنلاین این سایت با امکان جستجوی آنلاین در معجم الوسیط، معجم کلمات القرآن، مختار الصحاح، معجم المصطلحات الفقهیة، معانی الأسماء و معجم المعانی العربیامکان دانلود لغتنامه های تخصصی در رشته های مختلفی همچون:کامپیوتر، حقوق، اصطلاحات اسلامی،علوم اجتماعی،ورزش، زیست شناسی پزشکی ، روانشناسی، فلسفه،صنعت، ارتباطات و امکانات مفید دیگری که پیشنهاد می کنم با ورود به سایت مشاهده و از آنها استفاده بفرمائید.

جهت ورود به سایت،بر روی تصویر زیر کلیک نمائید.

گلچینی از زیباترین نام های عربی اسلامی


توجه:ان شاء الله این نام ها به روز رسانی خواهند شد.



ابتدا نام های پسرانه



مُحَمَّد
ابوبکر عُمَر عُثمان عَلی
زُبَیر طَلحَة عَبدُالرَّحمن سعید
سَعد أَبوعُبَیدَة عَبدُالله حَنیف
مُوَحِّد زَید أرقَم خَبّاب
عُمَیر مَسعود عامِر سائب
خالِد حُذَیفَة واقِد إِیاس
عَمّار یاسِر صُهَیب مُصعَب
أبوذَر بَراء حارِث قاسِم
حَسَن حُسَین عَبّاس عَلاء
قَعقاع فَضل مُغیرة مِقداد
نُعمان وازع وَلید إبراهیم
أَدهَم أُسامَة إسحاق إسماعیل
أسَدُالله أَسلَم أَنَس أُسَید
بِلال تَمیم جابِر جَعفر
حَسّان حَمزَة حَنظَلَة رافِع
ساریة سَلمان سَهل سُهَیل
شُرَحبیل صَفوان عُبادَة عُتبَة
عَقیل عمران عَمرو(عَمر) عُروة
عِکرَمَة قَتادَة کَعب معاذ
وائِل وَردان یامین ساجِد
ذاکِر رَیّان مُحسِن مُؤمِن
معاویة بَسّام فارِس صارِم
سالِم شَیبَة ثابِت طُفیل
مُهَنَّد فاروق رائِد صامِد
فاضِل نَبیل ناجِح زَین


 نام های دخترانه عربی - اسلامی

عائِشَة خَدیجَة حَفصَة سَودَة
زینب صَفِیَّة اسماء ماریَة
فاطِمَة جُوَیرِیَة خَولَة سُمَیَّة
عاتِکَة لیلی مریم زهرا
زُهره نَفیسَة آمنة حلیمة
سَلمی(سلما) ام کلثوم حُسناء حَمّادة
خَنساء رُقیّة رَملَة ریحانة
سَعیدَة سَمراء عابدة ساجِدَة
نائلة نَسیبة عالیة إسراء
مُحَدِّثَة حُسنی کوثر طَهورا
مَریئا طوبی آلاء مبینا
أحلام بُشری زَکیّة سَلوی
باسِمَة عاطِفَة نَجوی نداء
نادیة رمیصاء دیمه سدرة
دانیة ذِکرى صدیقة أمینة
إیلاف إلهام أفنان أنفال
بدیعة بدریة تسنیم جاهدة
جُمانة حافظة حسیبة خاشعة
خاضعة سلیمة غالیة فائِزة