| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۶۶۳ مطلب توسط «حسین عمرزاده» ثبت شده است

چه بسا عالمانی که به آنچه گفته اند نمی اندیشند و عمل نمی کنند...

مرد فقیرو پرخوری را به جرمی زندانی کردند. در زندان هم آرام نگرفت و متنبه نشد و به زور غذای زندانی ها را می گرفت و می خورد و آنقدر اذیت کرد تا بالاخره زندانی ها به قاضی شکایت بردند که « نجات مان بده ! این زندانی پرخور ، عاصی مان کرده است و نمی گذارد یک وعده غذا از گلوی مان پایین برود. »

قاضی موضوع را تحقیق کرد و فهمید فقیر تن به کار کردن نمی دهد و زندان برایش یک بهشت کوچک است که در آن هم غذای فراوان هست و هم نیازی به کار کردن ندارد. پس او را از زندان بیرون انداخت و هرچه فقیر مفت خور اصرار کرد در زندان بماند ، قاضی قبول نکرد و برای آن که مردم هم به او باج ندهند و مفت خور مجبور شود کار کند، دستور داد فقیر مفت خور را در شهر بگردانند و جار بزنند که او فقیر است اما کسی به او نسیه ندهد، وام ندهد، امانت ندهد و خلاصه هیچ کمکی به او نکند.

به این ترتیب، ماموران قاضی فقیر را روی شتر مردی هیزم شکن نشاندند و به هیزم فروش گفتند او را کوچه به کوچه بگرداند و جار بزند « ای مردم! این مرد را بشناسید . فقیر است. به او وام ندهید. نسیه ندهید. داد و ستد نکنید. او دزد است. پرخور است و کسی و کاری هم ندارد. خوب نگاهش کنید. »

هیزم فروش هم راه افتاد و از صبح زود تا نیمه شب ، فریاد زد و درباره مفت خور بی آبرو به مردم اعلام خطر کرد. شب که رسید هیزم فروش به فقیر گفت « همه امروز را به تو اختصاص دادم . مزد من و کرایه شتر را بده که بروم ! » فقیر مفت خور با خنده گفت « تو نفهمیدی از صبح تا الان چی جار می‌زدی ؟ الان همه شهر می دانند که
من پول به کسی نمی دهم و تو که از صبح فریاد می زدی و به همه خبر می دادی به آنچه می گفتی فکر نمی کردی ؟! »


مولوی روم در این حکایت به مخاطبانش گوشزد می کند که چه بسا عالمانی که وعظ می کنند اما خود مانند هیزم فروش ، به آنچه گفته اند نمی اندیشند و عمل نمی کنند.

۱۰ انسان نیک بخت و باعث افتخار جامعه اسلامی که پیامبر صلی الله علیه وسلم در یک حدیث و در همین دنیا مژده بهشتی بودن شان را داده و هرکدام از آنها دارای نقشی اساسی در پیشرفت و نشر دین اسلام در جهان بوده است.

افرادی که بدون شک در مورد تبعیت و پیروی قرار گرفتن از نظر گفتار و کردار، کاملا دارای صلاحیت می باشند و چه امضا و تاییدی بالاتر از آیات قرآن و احادیث پیامبر صلی الله علیه وسلم در شأن آن بزرگواران.

 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : أَبُو بَکْر فِی الْجَنَّةِ وَعُمَرُ فِی الْجَنَّةِ وَعُثْمَانُ فِی الْجَنَّةِ وَعَلِیٌّ فِی الْجَنَّةِ وَطَلْحَةُ فِی الْجَنَّةِ وَالزُّبَیْرُ فِی الْجَنَّةِ وَعَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ فِی الْجَنَّةِ وَسَعْدٌ فِی الْجَنَّةِ وَسَعِیدٌ فِی الْجَنَّةِ وَأَبُو عُبَیْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ فِی الْجَنَّةِ

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:ابوبکر در بهشت است و عمر در بهشت است و عثمان در بهشت است و علی در بهشت است و طلحه در بهشت است و زبیر در بهشت است و عبدالرحمن بن عوف در بهشت است و سعد (سعد بن أبی وقاص) در بهشت است و سعید (سعید بن زید) در بهشت است و ابو عبیدة بن الجراح در بهشت است. رواهُ الترمذی ۳۶۸۰

  • سرودی اسلامی به زبان فارسی در رابطه با عشره مبشره رضی الله عنهم اجمعین

عشره مبشره رضی الله عنهم اجمعین

 

 
دریافت سرود
حجم: ۱.۷۷ مگابایت

دنیا بدون عشق چیزی جز فضایی سرد و بی رنگ نیست

ما آدمها به خاطر نوع زندگی امروزی،در واقع عشق و محبت رو فراموش کردیم

گاها تماشای ویدیوهای این شکلی حقیقت این ادعا را برامون اثبات می کنه

تماشای صحنه هایی از عشق و محبت موجود در بین حیوانات

این ویدیو رو از دست ندید.
 


مدت زمان: ۱ دقیقه ۴۱ ثانیه
دریافت ویدیو
حجم: ۷.۸۶ مگابایت

خلاصه ماهیت واقعی جواب های یک آتئیست (منکر دین) به یک دین باور:


دین باور:قبل از تولد کجا بودی؟
آتئیست:نمی دانم
دین باور:چرا متولد شدی؟
آتئیست:نمی دانم
دین باور:هدفت از زندگی چیست؟
آتئیست:نمی دانم
دین باور:وقتی که بمیری به کجا خواهی رفت؟
آتئیست:نمی دانم
دین باور:چرا آتئیست شدی؟
آتئیست:نمی دانم!!!!
 
 
بی گمان،الله و ملائکه اش بر پیامبر درود می فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! بر او درود فرستید، و سلام بگویید، سلامی نیکو.آیه شماره ۵۶ سوره الاحزاب
 
دریافت ویدیو
عنوان: صلوات
حجم: ۱.۶۶ مگابایت
 
کیفیت درود بر پیامبر صلی الله علیه وسلم بر اساس روایت متفق علیه (روایت مشترک صحیح بخاری وصحیح مسلم ):
اللَّهمَّ صَلِّ على مُحمَّدٍ ، وَعَلى آلِ مُحمَّد ، کَمَا صَلَیتَ عَلى إبْرَاهِیمَ وَ عَلی آلِ إبْرَاهِیمَ ، إنَّکَ حمِیدٌ مجیدٌ . اللهُمَّ بارِکْ عَلى مُحَمَّد ، وَعَلى آلِ مُحَمَّد ، کَما بَارکْتَ على إبْرَاهِیمَ وَ علی آلِ إبْراهِیم ، إنَّکَ حمیدٌ مجیدٌ.



عطسه کردن از جمله مواردی است که خرافات زیادی در رابطه با آن وجود دارد تا جایی که برخی از افراد به محض عطسه کردن، فال حافظ می‌گیرند!

بعضی‌ها پس از یک عطسه از لفظ «صبر آمد» به کُردی (سه و ری هاورد) استفاده می‌کنند و بعضاً کار خود را به تعویق می‌اندازند، کفش‌های خود را لنگه‌ به لنگه می‌پوشند یا در  بعضی جا ها در کفش‌های خود نمک می‌ریزند!


حکمت از گفتن الحمد لله بعد از عطسه کردن


طی عطسه کردن نبض قلب کند می شود. وقتی سینه یتان به خاطر عطسه منقبض می شود، جریان خونتان هم موقتا منقبض می شود

سرعت عطسه 100 مایل بر ساعت است و عطسه می تواند 100.000 میکروب را وارد هوا کند. وقتی می خوابید اعصاب عطسه هم می خوابند بنابراین هرگز در خواب عطسه نمی کنید

اگر هنگام عطسه شد جلوی دهانتان را بگیرید چون ممکن است به دنده های سینه یتان آسیب برسد

و اگر بخواهی مانع عطسه کردن شوی ممکن است جریان خون گردن و یا سرت برگردد یا متوقف شود و در نتیجه منجر به سکته یا حتی مرگ شود

پژوهشگران آمریکایی اعلام کردند که افرادی که دچار سکته مغزی می‌شوند، ممکن است برای مدت کوتاهی توانایی عطسه کردن را از دست بدهند.

به گفته محققان مرکز عطسه در بصل‌النخاع قرار دارد و پس از سکته مغزی ممکن است نیمی از بصل‌النخاع برای مدتی از کار بیفتد و به همین علت، عمل عطسه کردن نیز انجام نمی‌شود.

در این حالت احساس نیاز به عطسه، در فرد به وجود می‌آید، اما عمل غیر ارادی، عطسه کردن انجام نمی‌شود و همین امر بیمار را رنج می‌دهد. معمولاً این بیماران حداکثر یک سال پس از سکته مغزی توانایی عطسه را دوباره به دست می‌آورند.

با چشم باز عطسه کردن تقریبا محال است، اما اگر کسی با چشم باز عطسه کند ممکن است به این کار به چشمانش نیز آسیب برسد چون عطسه کردن فشار خون پشت چشم را کمی بالا می برد.

 زمان عطسه فقط یک ثانیه یا کمتر است، اما با این حال بر عملکرد دستگاه تنفسی، گوارشی،، دفع ادرار و حتی قلب تاثیر می گذارد

و بعد از آن اگر الله بخواهد این دستگاه ها دوباره به کار خود ادامه می دهند و گویی که اصلا چیزی اتفاق نیفتاده است

به همین دلیل گفتن الحمد لله بعد از عطسه سنت است

« هر گاه یکی از شما عطسه کرد بگوید الحمد لله ، کسی هم که کنارش بود در جواب او بگوید یَرحَمُکَ الله ، هر وقت به او گفت یرحمک الله ، او نیز بگوید یَهدیکُمُ اللهُ وَ یُصلِح بالَکُم ».



دریافت عکس نوشته
حجم: ۱۰۸کیلوبایت

در این نوشتار به درج نمونه هایی از اشعار شاعران فارسی زبان ایران زمین،در مدح خلیفه دوم جهان اسلام عمر بن خطاب رضی الله تعالی عنه می پردازیم و در پایان هم دو سرود زیبای فارسی در وصف آن بزرگوار تقدیم می شوند که پیشنهاد می کنم حتما دانلود بفرمایید.

 

  • عمر بن خطاب رَضِیَ اللهُ تَعالی عَنه در نظر جلال الدین محمد بلخی،شاعر شهیر قرن هفتم هجری:


عاشقانی که با خبر میرند          پیش معشوق چون شکر میرند


و آنک اخلاق مصطفی جویند         چون ابوبکر و چون عمر میرند  

 

  • حکیم ابوالقاسم فردوسی،شاعر اسطوره پرداز قرن چهارم هجری:

 

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی                    خداوند امر و خداوند نهی


که خورشید بعد از رسولان مه                       نتابید بر کس ز بوبکر به


عمر کرد اسلام را آشکار                           بیاراست گیتی چو باغ بهار

 

  • در بین آثار محمد عطار نیشابوری،شاعر ایرانی در پایان سده ششم و آغاز سده هفتم،بار بار از عمر بن خطاب رضی الله عنه با القابی چون امیر المومنین و فاروق اعظم و رفتار او سخن به میان آورده است.از جمله در الهی نامه ،اسرار نامه(بخش«فی فضیلة أمیر المؤمنین عمر رضی الله عنه»).

اسرار نامه یکی از مثنوی های مسلم السند فرید الدین محمد عطار نیشابوری و احتمالاً از جمله نخستین آثار او بوده‌است. این اثر مشتمل است بر ۳۳۰۵ بیت در ۲۲ مقاله. سه مقاله نخستن آن به ترتیب درباره «توحید» و «نعت رسول اکرم» و «فضائل خلفای راشدین» است. بخش مربوط به عمر بن خطاب «فی فضیلة أمیر المؤمنین عمر رضی الله عنه»نامگذاری شده‌است. ابیات زیر ازین بخش است.

 

سپهر دین عمر خورشید خطّاب      چراغ هشت جنّت شمع اصحاب
 

چه شمعی کافتاب نامبردار             طواف او کند پروانه کردار  

 

ازاین پرتو که بودآن شمع دین را         نمی شایست جز خلد برین را   

 

اگر او قطب دین حق نبودی             کمال شرع را رونق نبودی

 

زبهر سر بریدن سر بداد او              بدان شدتا سرآردسر نهاد او 

 

چو آهنگ سر شمع هدی کرد            به پیش طای «طاها» سرفدا کرد

 

چو چشم جان او اسرار بین شد          شکش برخاست مشکلها یقین شد  

 

شریعت راکمال افزود اوّل           زچل مردان یکی او بود اوّل

 

رسولش گفت گر بودی دگر کس          نبی جز من نبودی جز عمر کس

 

  • سنایی غزنوی از بزرگ‌ترین شاعران قصیده‌گو و مثنوی‌سرای ادبیات فارسی، که در سدهٔ ششم هجری می‌زیسته‌است. ، در اثرش طریق التحقیق می سراید:

 


قوت دین حق زعمر بود                 خانه دین بدو معمر بود


جگر مشرکان پر از خون کرد            کبرشان از دماغ بیرون کرد
 

از پی معدلت میان، اوبست                 کمر عدل در جهان، اوبست


         عادت بدعت از جهان برداشت           که کژی جز که در کمان نداشت        

 

  • سعدی, شاعر و نویسنده زبان پارسی می سراید:

 

دیگر عمر که لایق پیغمبر بدی                گر خواجه رسل نبدی ختم انبیا

 

سالار خیل خانه ی دین صاحب رسول             سر دفتر خدای پرستان بی ریا    

 

دیوی که خلق عالمش از دست عاجزند        عاجز در آنکه چون شود از دست وی رها؟

 

  • نظامی گنجوی:

 

به مهر علی گرچه محکم پیم        زعشق عمر نیز خالی نیم

 

  • شمس تبریزی:

 

عمر آمد, عمر آمد ببین سر زیر شیطان را        سحر آمد, سحر آمد, بهل خواب سباتی را

 

  • بیدل دهلوی:

 

 

عمر یافت کام از می عدل و داد           بر آفاق چون استوا, خط نهاد

 

 

که هر کس زمضمون این خط گذشت          به اسرار تحقیق واصل نگشت   

 

  • عبید زاکانی:

 

 

چون بست بهر دین محمد میان عمر   در هم شکست گردن گردن کشان عمر

 

برباد رفت خرمن کفار خاکسار    چون برکشید خنجر آتش فشان عمر

 

خورشید دین به اوج کمال آن زمان رسید    کانداخت سایه بر سر اسلامیان عمر         

 

دستش به مکه گردن قیصر بزد به روم          چون گشت برممالک دین قهرمان عمر              

 

هم آسمان دانش و هم آفتاب عدل         هم خوابه ی محمد آخر زمان عمر   

 

  • عبدالرحمن جامی:

 

 

خاصه آل پیغمبر و اصحاب     کز همه بهترند در هر باب

 

وز میان همه نبود حقیق         به خلافت کسی به از صدیق

 

وز پی او نبود از آن احرار       کس چو فاروق لایق آن کار

 

  • اقبال لاهوری:

 

تازه کن آئین صدیق و عمر          چون صبا بر لاله صحرا گذر

-------------------------------------------------------
 
سرود فارسی در وصف صحابی پیامبر صلی الله علیه وسلم،عمر فاروق رضی الله عنه
 
 

دریافت سرود اول
عنوان: جام بیداری
حجم: ۵.۵۱ مگابایت
 
دریافت سرود دوم
عنوان: عمر رضی الله عنه
حجم: ۶.۷۱ مگابایت



تفسیر نور نام تفسیر مختصر قرآنی اثر دکتر مصطفی خرم دل،نویسنده اهل سنت و جماعت کُرد ایرانی است.این کتاب در اولین چاپ خود در سال ۱۳۷۲ توسط انتشارات احسان در تهران در ۷۵۸ صفحه، با خط عثمان طه به چاپ رسیده است.آن‌طور که در پایان کتاب ذکر‌شده، ترجمه و تفسیر آن در اول فروردین ۱۳۷۰ به پایان رسیده‌است. مصطفی خرم‌دل در مورد چگونگی نوشتن و ترجمه تفسیر نور در مقدمهٔ کتاب این‌گونه ذکر کرده‌است:

چند سال پیش تفسیری را به نام «المنتخب» تألیف «انجمن قرآن و سنت» مصر، خریداری کردم … سخت شیفتهٔ آن گشتم و بر آن شدم این تفسیر گرانقدر را به فارسی برگردانم … متوجّه شدم که بعضی از تفاسیر دیگر در معنی برخی از آیات راهیاب‌تر و به مقصود وافی‌ترند. تصمیم گرفتم از باغ پرگل مجموعهٔ تفاسیری که در دسترس است به گلچین معانی بپردازم و همچون زنبور عسل بر بهترین شکوفه‌ها و خوشبوترین گلها بنشینم … شش سال پرکشیدن بدین گلزار و آن گلزار، و مکیدن شیرهٔ این گل و آن گل، توانستم شهد فائق و معطّر سی جزء قرآن را بر خوان دوستان نهم … این گلچین را «تفسیر نور» نامیده‌ام، چرا که خود فرستندهٔ قرآن پروردگار جهان، کتاب خود را نور نامیده است.— مصطفی خرم‌دل، تفسیر نور، پیشگفتار مؤلف، صفحه چهار، چاپ نهم، ۱۳۹۱.
این کتاب در چاپ خود در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳، در چاپ دهم خود در ۱۴۸۰ صفحه و در تیراژ ۱۰ هزار نسخه‌ای توسط انتشارات احسان در تهران به چاپ رسیده است.
این برنامه که در حقیقت استفاده از کتاب فوق را بر روی سیستم آندرویدی شما میسر می سازد دارای امکاناتی همچون ؛دسترسی به متن قرآن و ترجمه فارسی تمامی آیات،جستجو در نرم افزار،امکان اضافه نمودن توضیح و یادداشت برای هر سوره،قابلیت های به اشتراک گذاری آیه،مشاهده توضیحات آیه،اضافه کردن به لیست نشان ها و اضافه کردن به فهرست موضوعی با لمس آیه مورد نظر و ...می باشد.
نکته:از آنجاییکه بنی آدم ممکن الخطا می باشند و نتیجتا هیچ کتابی به جز کتابهای آسمانی کامل نیست لذا توصیه می شود ضمن استفاده از این کتاب مفید،مراجعه و مطالعه کتابهای تفسیر مهم و اکمل و دارای اولویت اهل سنت و جماعت مانند تفاسیر طبری،ابن کثیر،قرطبی و...را نیز در برنامه مبارک تحصیل و مطالعه کتب اسلامی خود داشته باشید.
  • اسکرین شات از محیط نرم افزار و لینک دریافت آن:

دریافت نرم افزار
حجم: ۵.۳ مگابایت

مدتی پیش مطلبی را تقدیمتان کردم تحت عنوان معرفی سایت مفید که به معرفی سایت المعانی اختصاص داشت.سایتی بسیار مفید که برای مترجمان،طلاب علوم شرعی، و در کل برای همه کسانی که با زبان عربی سر و کار دارند بسیار حائز اهمیت است.

امروز نرم افزار آندرویدی این سایت را تقدیم شما خواهم کرد که در حقیقت نسخه مختصری ست از نتائج صفحه دیکشنری عربی - فارسی سایت المعانی.نرم افزاری که قابلیت ترجمه لغات مورد نظر کاربر به عربی - فارسی یا بالعکس را داراست و ان شاء الله بسیار مفید خواهد بود.



آیا تا به حال با افرادی که از آزار رساندن به دیگران لذت می برند برخورد داشته اید؟آیا با بیماری این افراد آشنایی دارید؟

اگر می ‌خواهید با مفهوم سادیسم بیشتر آشنا شوید، گفتگوی زیر را با دکتر مظاهری، روانپزشک و دبیر علمی انجمن روانپزشکی ایران بخوانید...

------------------------------------------------------------------

تقریبا همه مردم به نوعی واژه سادیسم را شنیده‌اند و تصورات متفاوتی از این کلمه دارند. از نظر روان ‌شناسان این واژه چه مفهومی دارد؟

سادیسم عبارت است از علاقه به آزار رساندن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی، طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود.

  • چرا نام سادیسم برای آن انتخاب شده است؟

در اواخر قرن ۱۸ در فرانسه نویسنده ‌ای به نام مارکی دوساد در نوشته‌ های خود ویژگی شخصیت این ‌گونه افراد را بیان کرده بود. اصطلاح “سادیسم” را از نام “دوساد” گرفته ‌اند.

  • ویژگی ‌های شخصیتی فرد سادیسمی را توضیح دهید.

این افراد از تحقیر و تمسخر و آزار روحی یا جسمی و جنسی افراد به خصوص در حضور دیگران لذت زیادی می‌ برند و گاهی رفتارهای پرخاشگرانه یا جنایتکارانه از خود بروز می ‌دهند.

  • میزان شیوع این اختلال چه قدر است؟

در ابتدا باید عرض کنم این ویژگی شخصیتی تا چند سال قبل، یعنی تا زمان طبقه‌ بندی موسوم به “ای‌.‌اس‌.‌ام سه” به عنوان اختلال شناخته می شد، ولی از زمان انتشار طبقه ‌بندی “ای‌.‌اس‌.‌ام چهار” از آن به عنوان یک ویژگی شخصیتی نام برده می ‌شود و با وجود نادر بودن آن متاسفانه در زندگی روزمره به افرادی برخورد می‌ کنیم که معیارهایی از این ویژگی را دارند.

سادیسم عبارت است از علاقه به آزار رساندن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی، طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود.


  • می‌ توانید مثال‌هایی را در این مورد بیان کنید؟

در روابط روزمره در اجتماع به خصوص اداره‌ ها، میهمانی‌ ها و حتی مجامع علمی به افرادی برخورد می ‌کنیم که از تحقیر، تمسخر و کنایه زدن دیگران لذت می ‌برند ، مثلا شوهری که در حضور میهمانان همسر خود را شماتت و تحقیر می ‌کند، یا پدری که فرزندش را در جمع سرزنش می کند، یا رئیسی که از آزار روحی کارمندان زیردست خود لذت می‌ برد و یا معلمی که عادت به ناچیز شمردن و تحقیر شدید دانش‌آموزان خود دارد.

  • آیا صرف تحقیر دیگران سادیسم است؟

خیر، همان‌گونه که در تعریف سادیسم ذکر شد، این عمل(آزار جسمی، روانی و جنسی دیگران) باید موجب ارضای روحی و لذت و آرامش خود فرد شود.

این افراد در روابط زناشویی، همسر خود را مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار داده و احساس لذت می ‌کنند.

  • چه عواملی موجب پیدایش این ویژگی در شخصیت انسانی می‌ شود؟

هنوز علت کاملا مشخصی برای دیگرآزاری مشخص نشده است و اطلاعات کمی در مورد زمینه‌های ژنتیکی یا خانوادگی افراد مبتلا وجود دارد.

  • این مشکل از چه سنی شروع می ‌شود؟

در دوران نوجوانی و اوایل بزرگسالی خود را نشان می ‌دهد و هیچ ‌گونه ارتباطی با سوء مصرف داروها، بیماری‌ های جسمی یا ضربه مغزی قبلی ندارد.

  • چه تفاوتی بین سادیسم و اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد؟

در اختلال شخصیت ضد اجتماعی، فرد آزاررسان، به دلیل لذت بردن دیگران را آزار نمی ‌دهد، ولی فرد مبتلا به سادیسم از آزار دادن و صدمه زدن به دیگران، احساس لذت می ‌کند.

  • این اختلال قابل درمان است یا خیر؟

روان‌ درمانی تحلیلی و رفتاردرمانی تا حدودی موثر هستند. ملاک‌ های شخصیتی از قبیل مکانیسم ‌های کپی ‌برداری، باورها و ویژگی ‌های رفتاری مدت زمان طولانی برای تثبیت شدن نیاز دارند و به کندی تغییر می ‌کنند.

رفتارهایی از قبیل بی‌ توجهی، گوشه‌ گیری و پایین بودن اعتماد به نفس در ایشان با چند ماه درمان، قابل تغییر هستند. شرکت در گروه‌ های خود یاری و همچنین خانواده درمانی نیز می‌ توانند موجب تغییر در رفتارهای فرد شوند.

کاهش استرس‌ های محیطی می ‌تواند موجب کاهش اضطراب یا افسردگی در مبتلایان شود.

داروها اثر محدودی دارند و در عین حال که می ‌توانند سوء مصرف شوند و یا در اقدام به خود کشی استفاده شوند، اضطراب و افسردگی ایجاد شده را درمان می‌ کنند.

  • این اختلال چه عوارضی را به دنبال خواهد داشت؟

همانند سایر اختلالات روان‌ پزشکی، به مرور موجب کاهش عملکرد شغلی و اجتماعی فرد می ‌شود.

نزدیکان و یا همکاران وی، از او کناره ‌گیری می‌ کنند و در مواردی که آزارهای جنسی یا جسمی شدید باشد، مشکلات قانونی نیز پیدا خواهند کرد.

تبیان

نکته:اولین و مهمترین درمان برای این بیماری،داشتن ارتباط با الله متعال و رعایت دستوراتش می باشد.


همانگونه که مستحضر هستید الله متعال به هر پیامبر و فرستاده خود معجزه ای عطا کرده تا به وسیله آن به تبیین قدرت الله تعالی و دعوت به اطاعت و پیروی از احکام نورانی و پاکش بپردازند و برای خاتم الانبیاء و المرسلین محمد صلی الله علیه وسلم نیز هدیه و معجزه ای  بسیار ارزشمند به نام قرآن را عطا فرموده که در فصاحت و بلاغت و ...جن و انس  را یارای مقابله با آن نیست و حتی از آوردن سوره و یا آیه ای مانند سوره ها و آیات آن عاجز و ناتوانند.

علم تفسیر قرآن از مهمترین علومی محسوب می شود که ضروری ست طلاب و دانش آموزان و علاقه مندان به علوم شرعی،به آن توجه ویژه ای داشته باشند چراکه به گفته علما و اندیشمندان اسلامی،اولین قدم برای فراگیری علوم شرعی حفظ نمودن کتاب الله متعال یعنی قرآن و فهم آن است و هرچه که مسیر فهم قرآن را برای انسان تسهیل کند همان هم در درجه وجوب و ضرورت قرار دارد.

در این بین تفسیر «جامع البیان عن تأویل آی القرآن» یا مشهور به «تفسیر طبری» ، اثر دانشمند مسلمان و اهل سنت و جماعت آمُلی - ایرانی ،امام محمد بن جریر بن یزید الطبری رحمه الله از جمله تفاسیر مهم و بسیار خوب موجود در جامعه اسلامی می باشد که در بین اهل فن و اندیشمندان بسیار حائز اهمیت است.

امام طبری رحمه الله از جمله معتبرترین و قابل اعتمادترین دانشمندان امت اسلامی ست که در قرن سوم هجری می زیسته است و برای تحصیل و کسب علوم اسلامی،به سرزمین های دور سفر کرده است.

آن امام بزرگوار در علوم بسیاری از جمله:علم قراءات،تفسیر،علم حدیث،فقه،تاریخ و ...دارای تبحر بوده و در موضوعات و علوم مختلفی به نوشتن کتاب ها و مقالات پرداخته است که به عنوان مثال می توان به کتاب های تفسیر و تاریخ ایشان رحمه الله اشاره نمود که از وسعت علم آن بزرگوار خبر می دهند.

امام نووی رحمه الله که به پیراینده فقه امام شافعی رحمه الله مشهور است می فرماید:أجمعت الأمة على أنه لم یصنف مثل تفسیر الطبری،یعنی:امت اسلامی بر اینکه مانند تفسیر طبری نگاشته نشده است اجماع کرده اند.

ذکر اقوال تمامی علما در مورد این اثر ارزشمند و خصوصا نویسنده بزرگوار آن کاری ست که مجال و فرصت بسیار می طلبد.لذا بدون توضیح بیشتر و با اکتفا به مطالب مختصر فوق،نسخه apk تفسیر امام طبری رحمه الله تقدیم می گردد.

«راز نماز در این است؛ نماز دنیا را تغییر نمیدهد، نماز ما را تغییر میدهد، ما دنیا را تغییر میدهیم».

 

نوجوان بودم، و جریان های فکری ما را همه جا تعقیب می کردند، در هر کتاب، در هر بحث و گفتگو. روزهای دبیرستان دشوارترین روزهای زندگی­ام بود، روزهای شک و حیرت، روزهای گم گشتگی و سرگردانی میان مدرسه های اندیشه ی وضعی.

 

مدارس فکری مرا با خود بردند و من از بزرگان اندیشه ی جهان الهام گرفتم و مدت زیادی اسیر اندیشه ی اندیشمندان آلمانی شدم. با وجود آنکه از کودکی انگلیسی می خواندم اما این ترجمه ی انگلیسی نوشته های «گوته» و «شیلر» و «کانت» و «نیچه» و «ریلکه» بود که فکرم را ربود.

 

پس از آن با «شاپنهاور» آشنا  شدم. او اندیشه های نیچه را در باره ی اوج قدرت و عدالت نیرو و جبروت در سرم فرو کرد، گو اینکه این اندیشه ها دینی بود که او مبشر آن بود.

 

نیچه مرا با توجیه ها و دلایل سخت خود همراه کرد. توجیهاتی که به سختی صعود به کوه های باواریا بود. صعود به قله‌ای که او آن را «اراده ی بالا» می خواند. سپس او مرا به ساحل «برتراند راسل» پرتاب کرد.

 

پس از آن به  مدرسه ی «فابین» در نیمه ی جدی «برنارد شاو» اهتمام ورزیدم و با «انگلز» از دنیا بریدم..

 

اندیشه، کاملا و به دور از روح متصل به آسمان، مرا با خود برد. به دور از آنجایی که «یقین» همه چیز است و ایمان خورشیدی است که از دور می تابد اما از همه­ی عناصر وجود به تو نزدیک­تر است زیرا این ایمان نیروی وجود است.

 

سرگردان شدم... با آنچه که از کتابها دانسته بودم سرکش و مغرور شدم. دیگر سراغ کتاب هایی که در کودکی مرا تا خواب همراهی می­ کردند نرفتم. کتاب­های دینی در تفسیر و فقه حدیث و ادبیات عرب...

 

دست از آنچه آن را دنیایی قدیمی که غبار تاریخی مبهم آن را در برگرفته برداشتم. رو به دانستنی­ هایی آوردم که در آن نور اندیشه ­ی انسانی روشنگری می­ کرد... و سپس... بی نماز شدم.

 

معلم زبان عربی ما ـ الله او را بیامرزد ـ انسانی متدین از اهل غزه بود. انسانی بود با فکری استوار و از آنجایی که من به دانستن میل داشتم و در ادبیات برجسته بودم توجهی ویژه به من داشت.

 

 پس از آن بین من و او دوستی خارج از محیط مدرسه برقرار شد تا اینکه اندیشه­ های اگزیستانسیالیستی مرا ربودند. فلسفه­ ای که اولین لغزشگاه من برای وارد شدن به دیگر فلسفه ­ها بود.

 

معلمم بارها مرا از این باز می­ داشت و مرا هشدار می­ داد. به من می­ گفت تو در سنی نیستی که بر دنیا و بر معارف امت خود و دیگر ملت­ها حکم صادر کنی. به منبع خودت برگرد و از آن برگیر و خود را نیرومند کن و پس از آن از دیگر منابع نیز استفاده کن. آنگاه خواهی توانست بدون آنکه چیزی از آن به درونت راه یابد از منابع دیگر نیز بهره بگیری و عناصر تشکیل دهنده ی آن را بفهمی زیرا آن هنگام درک معرفتی تو که بر پایه ی فرهنگ و دینت شکل گرفته مانع از آن خواهد شد...

 

اما من سرکشی کردم... حس کردم موجی روشن مرا با خود برد و او را پشت سرم در دریاهای تاریکی رها کردم...

 

در راه مادی جدیدی که در پی گرفته بودم و در سن ۱۷سالگی، برای مجله ی «الجمهور» لبنان مقاله می نوشتم. آنها مرا انسانی بزرگ در کشورم تصور می کردند و به مانند شخصی بزرگسال برایم نامه می نوشتند و حواله های بانکی را برایم می فرستادند. پس از آن به نوشتن مقالات انگلیسی در یک مجله ی انگلیسی زبان که در بحرین منتشر می شد پرداختم. نامم به عنوان اندیشمندی آزاد بر سر زبان ها افتاده بود.

 

نوشته های من تراوشی بود از اطلاعات و کتابهایی که سالها در درون خود ریخته بودم. سرم را از کتابی برنداشته، به کتاب دیگری مشغول می شدم تا اینکه علوم فلک و انسان شناسی و دیرین شناسی و پزشکی و جغرافیا مرا فریفته ی خود کرد. نوشته های دانشمندانی را می خواندم که قبلا از «غیر روحانی» بودنشان اطمینان حاصل کرده بودم تا آنکه تفکر مرا با اندیشه هایی که از طریق استدلال مادی قابل اثبات نیست پراکنده نسازند.

 

مجلات و روزنامه ها درهای خود را به رویم گشودند. در حالی که هنوز در مرحله ی دبیرستان بودم اما بسیار پرکار برای مجلات و روزنامه هایی در لبنان و کویت و ایران و بحرین و آمریکا می نوشتم. فریفته ی خود گردیدم و معلمم را متکبرانه از بالا می دیدم.

 

«چرا دیگر نماز نمی خوانی؟» این سوالی بود که معلمم از من پرسید. در پاسخ گفتم: «آیا نماز دنیا را تغییر می دهد؟» در پاسخم جمله ای را گفت که عقلم را پراند و ارکان درونم را که گمان می بردم بر پایه ای محکم قرار دارند، لرزاند: «درست است. نماز دنیا را تغییر نمی دهد. اما ما را تغییر می دهد و ما دنیا را تغییر خواهیم داد» اما من در برابر تاثیر دهشتناک آن جمله مقاومت کردم و به گمراهی خویش ادامه دادم.

 

سال ها از پی هم رفتند و من به خانه بازگشتم. در خانه ی ما هیچ شوخی و سهل انگاری درباره ی نماز وجود نداشت. پدرم از رفتن به مسجد مراسمی نورانی می ساخت و مادرم ما را پیش از اذان صبح برای نماز بیدار می کرد! نفسم را به زور زیر پا گذاشتم و دوباره نمازخوان شدم اما هنوز آن تکبر درون را داشتم...

 

تا اینکه بیمار شدم و پزشک به من گفت: «متاسفم نجیب، بدون تردید پس از ۹ ماه خواهی مرد»

 

آن هنگام در شهر ساحلی تاکوما در آمریکا بودم. تنها از تپه ی سبزی بالا رفتم. اقیانوس عظیم را در برابر داشتم و دیگر هیچ نبود جز من و آسمان و آب و مرگ، و زندگی. از خود پرسیدم: آیا خواهم توانست چیزی را تغییر دهم؟

 

غرق در تامل بودم و اشک هایی که از چشمانم جاری بود وسعت اقیانوس را در حالتی مه آلود و مبهم فرو می برد که ناگهان آن جمله به ذهنم پرید: «نماز ما را تغییر می دهد، ما دنیا را تغییر خواهیم داد»...

 

به سرعت به محل اقامتم برگشتم و این جمله را بی هیچ مقدمه ای و بی هیچ جمله ی دیگری به معلمم تلگراف کردم. پاسخ او این بود: «خداوند تو را برگرداند، با خیالی آسوده زندگی کن».

 

بزرگترین نمازی که مرا با خود برد در کنار ساحل اقیانوس اطلس در تاکومای آمریکا بود... آنجا بود که دانستم «الله» حق است و دانستم که حق یعنی چه و اینکه معنای نهایی آن در آسمان است نه در زمین...

 

و هنوز نمرده ام.

--------------------------------------------------
آنچه گذشت داستان گمراهی و سپس بازگشت یکی از نویسندگان و روزنامه نگاران مسلمان بود که به نقل از مطالب موجود در اینترنت تقدیم شد.



دریافت عکس نوشته
حجم: ۳۲۱کیلوبایت


درمان شرعی سحر و جادو:


قسمت اول: هر آنچه که به وسیله آن سحر و جادو قبل از وقوع دفع میشود، از قبیل:

۱) انجام کلیه واجبات و ترک نمودن تمامی محرمات و توبه نمودن از تمامی گناهان می باشد.

۲) قرائت زیاد قرآن کریم، هر روز قرائت قسمتی از قرآن را عادت خود نمودن.

۳) پناه بردن به الله عزوجل به وسیله دعاها و معوذات و ذکرهای مشروعه، از قبیل دعاهای زیر:

«بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَیْءٌ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» سه بار صبح و سبه بار شب خوانده شود (ترمذی، ابوداود، ابن ماجه).

یعنی «با نام الله، ذاتی که با اسم او هیچ چیز در زمین و آسمان ضرری نمی رساند و او شنوای داناست».

خواندن آیه الکرسی بعد از هر نماز فرض و هنگام خواب و صبح و شب، خواندن سورة اخلاص، فلق، و ناس. سه بار و هنگام خواب، (حاکم) خواندن ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» صد بار در هر روز (بخاری و مسلم).

«یعنی به جز الله هیچ اله و معبود بر حقی نیست، تنهاست و شریکی ندارد و مُلک و ستایش از آنِ اوست، و او بر همه چیز تواناست».

همچنین استمرار و محافظت بر ذکرهای صبح و شب و ذکرهای بعد از نمازهای فرض و قبل از خواب و خوابیدن با آن اذکار، ذکرهای داخل و خارج شدن از منزل و دعای سوار شدن بر سواری، دعای ورود و خروج به مسجد و دعاهای ورود و خروج به توالت، دعای دیدن مصیبت بر شخصی و دعاهای دیگر بر حسب احوال و مناسبات و مکان و زمان خاص و محافظت بر تمامی این دعاها می باشد.

شکی نیست که محافظت بر این اذکار و دعاها از اسبابی است که از ابتلا به جادو و چشم خوردن و جن زدگی به اذن و اراده الله عزوجل جلوگیری می نماید و حتی از بهترین درمانهایی می باشد که بعد از ابتلا به آفات مزبور تجویز می گردد.

۴) در صورت امکان خوردن ۷ خرما با شکم خالی هنگام صبح، برای اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: (هر کس با شکم خالی، ناشتایی هفت خرما بخورد آن روز سم و جادو او را ضرر نمی رساند) (صحیح بخاری) و اضافه شده که (از خرمای مدینه باشد و از آنچه که بین زمینهای سنگلاخ است) (صحیح مسلم). و یکی از علما رحمه الله می گفت: «که در تمامی خرماهای مدینه، این صفت ذکر شده، طبق حدیث زیر دیده می شود (هر کس از آنچه بین زمینی که گیاهی در آن نیست هنگام صبح بخورد...) (مسلم) آن عالم رحمه الله فرموده است که این صفت برای کسی که خرمایی غیر از خرمای مدینه می خورد نیز امید است حاصل گردد.

قسمت دوم درمان جادو: درمان جادو بعد از وقوع، که به چند نوع انجام می شود:

نوع اول: پیدا کردن و باطل نمودن جادو، زمانی که مکانش با راههای شرعی شناخته شود، این نوع درمان از بهترین روشهای درمان است که به وسیله آن،مسحور (جادو شده) معالجه می گردد (بخاری و مسلم).

نوع دوم: رقیه (دعای شرعی) می باشد، که چند نمونه را ذکر می کنیم:

الف) هفت برگ از برگهای سدر سبز، با سنگ خوب کوبیده می شود، سپس بر روی آن آب ریخته می شود به اندازه ای که برای شستشو کافی باشد و بر آن آیه ها و سوره های زیر خوانده می شود:

«اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ» (بقره / ۲۵۵)

«الله (معبود بر حق است) هیچ معبودی بحق جز او نیست، زنده (و جهان هستی را) نگه دار و مدبر است ، نه چرت او را فرا گیرد و نه خواب، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست که در نزد اوجز به فرمان او شفاعت کند ؟ آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشت سرشان است می داند. و به چیزی از علم او، جز به آنچه بخواهد احاطه نمی یابد، کرسی او آسمانها و زمین را در بر گرفته،و نگاهداری آن دو (زمین و آسمان) بر او گران و دشوار نیاید، و او بلند مرتبه و بزرگ است».

«وَأَوْحَیْنَا إِلَی مُوسَی أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ * فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ * فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِینَ» (اعراف / ۱۱۷-۱۱۹)

«و (ما) به موسی وحی کردیم که: «عصای خود را بیفکن» پس ناگهان آن (عصا, به صورت اژدهای درآمد) آنچه را که به دروغ بر ساخته بودند, می بلعید.آنگاه حق آشکار (وپیروز) شد وآنچه آنها (ساخته بودند و) انجام می دادند باطل گشت.پس در آن جا (فرعون وفرعونیان همگی) مغلوب شدند وخوار وزبون بازگشتند و ساحران به سجده افتادند.».

«قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِینَ * رَبِّ مُوسَی وَهَارُونَ» (اعراف / ۱۲۱-۱۲۲)

«گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار عالمیان، پروردگار موسی و هارون».

«وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِی بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ * فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَی أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ * فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَی مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ * وَیُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» (یونس /۸۲-۷۹)

« و فرعون گفت:تمام جادوگران (ماهر و) دانا نزد من بیاورید. پس چون جادوگران آمدند ، موسی به آنها گفت :آنچه شما (از وسایل سحر) می توانید بیفکنید ، (اکنون بر زمین ) بیفکنید.  پس چون افکندند، موسی گفت : «آنچه شما آورده اید ، سحر است ، بی گمان الله آن را باطل خواهد کرد ، همانا الله عمل مفسدان را اصلاح نمی کند. و خداوند با کلمات خود ، حق را (ثابت و) پایدار می کند گرچه مجرمان کراهت داشته باشند» .

«قَالُوا یَا مُوسَی إِمَّا أَن تُلْقِیَ وَإِمَّا أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَی * قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَی * فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُّوسَی * قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَی * وَأَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَی * فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَی» (طه / ۶۵-۷۰)

«(ساحران) گفتند :«ای موسی ! یا این است که (اول) تو (عصا را) بیفکنی یا آنکه ما کسانی باشیم که اول بیفکنیم ؟! (موسی) گفت :« بلکه، (شما) بیفکنید» پس نا گهان ریسمانهایشان و عصا هایشان از (اثر) سحرشان چنان به نظرش رسید که حرکت می کند (و می دوند)،پس موسی در دل خود ترسی احساس کرد (مبادا در ایمان مردم خللی ایجاد شود). گفتیم : «نترس! مسلماً تو (غالب و) برتری،و آنچه را در دست راست خود داری بیفکن، تا (تمام) آنچه را که ساخته اند، ببلعد، بی شک آنچه ساخته اند، تنها مکر ساحر است، و ساحر هر جا رود رستگار (و موفق) نخواهد شد،( پس موسی عصای خود را افکند، ناگهان به مار بزرگی تبدیل شد و همه ی آنها را که ساخته بودند بلعید) آنگاه ساحران (همگی) به سجده افتادند، گفتند: «(ما) به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم».

بسم الله الرحمن الرحیم

«قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ * لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ * وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ» (کافرون / ۱-۶).

بسم الله الرحمن الرحیم

«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ» (اخلاص / ۱-۴).

بسم الله الرحمن الرحیم

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِن شَرِّ مَا خَلَقَ * وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ * وَمِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ * وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ» (فلق / ۱-۵).

بسم الله الرحمن الرحیم

«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ * مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ *الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ» (ناس / ۱-۶)

بعد از خواندن آیات و سوره های مذکور در آب، بیمار از آن آب سه بار می نوشد و با بقیه آن غسل می کند و به وسیله آن ان شاءالله درد رفع میگردد، اگر نیاز شد دو بار یا بیشتر این عمل را انجام دهد تا بیماری به کلی رفع گردد.

بسیاری از مردم دچار (سحر و بیماری) بوده اند و الله عزوجل به وسیله اعمال مذکور سلامتی را به آنان باز گردانیده است، برای کسی که از زنش بازداشته شده یعنی تمایل به او ندارد بهترین روش، روش فوق میباشد.

ب) خواندن سوره فاتحه و آیة الکرسی و دو آیه آخر سوره بقره و سوره اخلاص و معوذتین (فلق و ناس) سه بار یا بیشتر همراه فوت کردن و مسح نمودن موضع درد با دست راست نیز تجویز میگردد (بخاری و مسلم).

 

تعوذات (پناه جستن به الله عزوجل) ورقیه و دعاهای جامع

۱- «أَسْأَلُ اللَّـهَ الْعَظِیمَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ أَنْ یَشْفِیَکَ» «۷ مرتبه» (ترمذی و ابوداود) یعنی: از الله بزرگ پروردگار عرش بزرگ میخواهم که تو را شفا دهد.

۲- مریض دستش را بر موضعی از بدنش که درد میکند، قرار می دهد و سه بار«بسم الله» میگوید، و سپس هفت بار این دعا را میخواند: «أَعُوذُ بِاللَّهِ وَقُدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ وَأُحَاذِر». (مسلم) یعنی: به الله و قدرتش پناه میبرم از شر آنچه که احساس (درد) میکنم و از آن بیم دارم.

۳- «اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ أَذْهِبْ الْبَاسَ اشْفِهِ وَأَنْتَ الشَّافِی لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُکَ، شِفَاءً لَا یُغَادِرُ سَقَمًا». (بخاری و مسلم) یعنی: ای الله، پروردگار مردم، این مشکل را رفع کن و شفا بده که تو شفادهنده هستی، شفایی نیست مگر شفای تو، شفایی بده که ناراحتی نماند.

۴- (أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّةِ مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ وَهَامَّةٍ وَمِنْ کُلِّ عَیْنٍ لَامَّةٍ». (بخاری) یعنی: پناه میبرم به کلمات کامل الله از شر شیطان و از هر حیوان زهردار و از هر چشم شر (زننده).

۵- «أَعُوْذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ». (مسلم) یعنی: پناه میبرم به الله و کلمات کامل او از شر آنچه آفریده است.

۶- «أَعُوْذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ غَضَبِهِ وَعِقَابِهِ، وَشَرِّ عِبَادِهِ، وَمِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِیْنِ وَأَنْ یَحْضِرُوْنِ». (ترمذی و ابوداود) یعنی: پناه می برم به الله و کلمات کامل او از غضبش و مجازاتش و از شر بندگانش و از وسوسه های شیاطین و پناه می برم به الله از اینکه شیاطین نزد من بیایند.

۷- «أَعُوْذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ الَّتِیْ لاَ یُجَاوِزُهُنَّ بَرٌّ وَلاَ فَاجِرٌ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ، وَبَرَأَ وَذَرَأَ، وَمِنْ شَرِّ مَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ، وَمِنْ شَرِّ مَا یَعْرُجُ فِیْهَا، وَمِنْ شَرِّ مَا ذَرَأَ فِیْ اْلأَرْضِ، وَمِنْ شَرِّ مَا یَخْرُجُ مِنْهَا، وَمِنْ شَرِّ فِتَنِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، وَمِنْ شَرِّ کُلِّ طَارِقٍ إِلاَّ طَارِقاً یَطْرُقُ بِخَیْرٍ یَا رَحْمنُ». (مسند امام احمد) یعنی: پناه می برم به الله عزوجل به وسیله همان کلمات کاملش که هیچ نیک و بد نمی تواند از آن تجاوز نماید، از بدی آنچه از آسمان فرود می آید و به سوی آن بالا میرود، و از بدی آنچه در زمین موجود است و از آن خارج می شود، و از بدی فتنه های شب و روز، و از بدی آنچه در شب و روز رفت و آمد دارد، مگر چیزی که به قصد خیر می آید، ای پروردگار مهربان.

۸- «اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَوَاتِ السَّبْعِ وَرَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِیْمِ، رَبَّنَا وَرَبَّ کُلِّ شَیْءٍ، فَالِقَ الْحَبِّ وَالنَّوَی، وَمُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَاْلإِنْجِیْلِ وَالْفُرْقَانِ، أَعُوْذُ بِکَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شَیْءٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهِ. اللَّهُمَّ أَنْتَ اْلأَوَّلُ فَلَیْسَ قَبْلَکَ شَیْءٌ، وَأَنْتَ الآخِرُ فَلَیْسَ بَعْدَکَ شَیْءٌ، وَأَنْتَ الظَّاهِرُ فَلَیْسَ فَوْقَکَ شَیْءٌ، وَأَنْتَ الْبَاطِنُ فَلَیْسَ دُوْنَکَ شَیْءٌ...».(مسلم) یعنی: ای پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ، پروردگار ما و پروردگار همه چیز، شکافنده دانه و هسته خرما و فرودآورنده تورات و انجیل و قرآن، پناه میبرم به تو از بدی هر چیزی که پیشانیش بدست توست، تو اول هستی و قبل از تو چیزی نیست و تو آخر هستی و بعد از تو چیزی نمی باشد، و تو آشکار هستی و برتر از تو چیزی وجود ندارد، و تو باطن هستی و چیزی غیر از تو وجودی ندارد.

۹- (بِاسْمِ اللَّهِ أَرْقِیکَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یُؤْذِیکَ مِنْ شَرِّ کُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَیْنِ حَاسِدٍ اللّـَهُ یَشْفِیکَ بِاسْمِ اللَّـهِ أَرْقِیکَ). (مسلم) یعنی: به نام الله تو را دم میزنم، تا محفوظ شوی از هر آنچه تو را اذیت می کند، و از بدی هر نفس و چشم حسود، الله تو را شفا دهد، بنام الله تو را دم می زنم.

۱۰- (بِاسْمِ اللَّهِ یُبْرِیکَ وَمِنْ کُلِّ دَاءٍ یَشْفِیکَ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ وَشَرِّ کُلِّ ذِی عَیْنٍ). (مسلم) یعنی: به نام الله که تو را شفا می دهد و از هر دردی تو را شفا م یدهد و از هر بدی حسود آنگاه که حسد می ورزد و از شر هر چشم شور دور کند.

۱۱- «بِسْمِ اللَّـهِ أَرْقِیکَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یُؤْذِیکَ مِنْ حَسَدِ حَاسِدٍ وَمِنْ کُلِّ عَیْنٍ اللَّـهُ یَشْفِیکَ». (ابن ماجه) یعنی: به نام الله تو را دم می زنم تا حفظ شوی از هر آنچه که تو را اذیت میکند و از حسد حسود و از هر چشم شور، الله تو را شفا دهد.

و با این معوذات و پناه جستن ها به الله عزوجل و دعاها و رقیه به آنها، جادو، چشم خوردگی، جن زدگی و تمام بیماری ها را معالجه می کنند، و این ادعیه به اذن الله عزوجل رقیه ها و نسخه های جامع و نافعی می باشند.

 

شکل سوم: استفراغ به وسیله انگشت نمودن در حلق و حجامت (رگ زدن) عضوی که آثار سحر و جادو در آن ظاهر شده، البته اگر امکان داشته باشد، در صورت غیر ممکن بودن آنچه سابقاً از روشهای معالجه ذکر گردید، بحمدالله کفایت می کند.

 

شکل چهارم: استفاده از داروهای طبیعی: داروهای طبیعی که نافع هستند و قرآن کریم و سنت پاک رسول صلی الله علیه وسلم بر استفاده از آنها دلالت می کنند.

اگر شخصی با یقین و صداقت و توجه و اعتماد به الله عزوجل آنها را استعمال نماید حتماً منتفع می شود، و ان شاءالله بهبودی حاصل می گردد، که همانا نفع و بهبودی از جانب الله است و بس.

داروهای مرکبی از گیاهان و غیره وجود دارند که از روی تجربه به دست آمده اند و شرعاً هم مانعی برای استفاده از آنها وجود ندارد، مگر اینکه حرام باشند.

از جمله داروهای طبیعی که به اذن الله عزوجل شفابخش هستند می توان به عسل، سیاهدانه، آب زمزم و آب باران اشاره نمود و الله عزوجل می فرماید: « وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَکًا» (ق / ۹)

«و فرود آوردیم از آسمان آب با برکت».

و روغن زیتون از جمله آن داروها است، پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرمایند (از روغن زیتون بخورید و از آن بر خود بمالید که آن از درختی مبارک می باشد) (احمد، ترمذی، ابن ماجه).

از طریق تجربه و استعمال و نوشته ها ثابت شده است که روغن زیتون از بهترین نوع روغن است و باید که در شستشو، نظافت و پاکیزگی از مواد طبیعی استفاده نمود.

وصلی الله و سلّم علی عبده ورسوله محمد وعلی آله وأصحابه أجمعین ومن تبعهم بإحسان إلی یوم الدّین


آزار و اذیت مسلمانان در میانمار، اشاره به درگیری گسترده و قتل‌عام مسلمانان توسط بودائیان در کشور میانمار دارد.سازمان ملل متحد مسلمانان میانمار را که از طرف دولت این کشور از حقوق شهروندی محروم شده‌اند را به عنوان «اقلیت دینی که در معرض بیشترین ظلم‌های انسانی در جهان قرار دارند» معرفی کرده‌است.در حال حاضر دولت این کشور تابعیت مسلمانان را انکار می‌کند و آنها را مهاجران غیرقانونی از بنگلادش می خواند.

برادران و خواهران مسلمان میانماری ما سالهاست که به دست بودائیان وحشی،انواع آزار و اذیت ها و شکنجه ها را فقط به یک دلیل و آن هم مسلمان بودن و بت پرست نبودن متحمل می شوند که امروزه کمتر کسی ست که از مورد هتک حرمت واقع شدن بانوان مسلمان میانماری و سوزانده شدن و قتل عام شدن این مردم ضعیف،بی خبر باشد.

اما کجایند پیروان عمر فاروق،علی مرتضی،خالد بن ولید و ....

کجایند نوادگان صلاح الدین ایوبی که به ظلم و طغیان ظالمان بر علیه مسلمانان پایان دهند...


سرودی غمگین به زبان کوردی در مورد مسلمانان عزیز بورما



عن جابر رضی اللّه عنه قال: قال رسول اللّه صلى الله علیه وسلم: «مَاءُ زمْزَمَ لِما شُرِبَ لَهُ.»

از جابر رضی الله عنه روایت شده است که گفت:پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:آب زمزم برای چیزی است که به خاطر آن نوشیده می‌شود.مصنف ابن أبی شیبة (۲۴۱۹۱)

امام نووی می‌گوید: علما و نیکان بر این عمل کرده‌اند و برای مقاصد مهم آب زمزم نوشیده‌اند.الأذکار النوویة (ج ۱/۲۰۲).

پس اگر برای شفا ، آن را نوشیدی، الله به تو شفا می بخشد، و اگر برای سیر شدن نوشیدی؛ الله تو را سیر می گرداند، و اگر برای رفع تشنگی نوشیدی؛ الله تشنگی تو را برطرف می سازد.

از ابوذر رضی الله عنه روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده اند:إِنَّهَا مُبَارَکَةٌ إِنَّهَا طَعَامُ طُعْمٍ - زمزم، آب مبارکی است و غذایی است که گرسنه را سیر می کند ".    صحیح مسلم (۲۴۷۳)

مهندس سامی عنقاوی مدیر مرکز ( ابحاث ) تحقیقات حج می گوید : ما در هنگام توسعه جدید حرم؛ مشغول حفاری چاه زمزم بودیم، هر چه آب را بیرون پمپاژ می کردیم ، باز جوشش آب بیشتر می شد ، ناچار شدیم سه پمپ بزرگ برای تخلیه آب نصب کنیم ، تا این که بتوانیم اساس آن را پایه ریزی کنیم ، آنگاه از سر چشمه های اصلی زمزم نمونه برداشتیم ، تا آزمایش های لازم را به عمل آوریم که آیا حاوی میکروب است یا خیر؟ بنابراین به این نتیجه رسیدیم که خالی از میکروب می باشد ، و یک عدد میکروب هم در آن نیافتیم! پاک و تمییز است، ولی گاهی اوقات هنگام استفاده از آب زمزم که در گالون یا دلو ریخته می شود ؛ یا از کانال لوله کشی عبور می کند ، امکان آلوده شدن دارد، اما خود آب در ذات خودش هیچ گونه آلودگی یا میکروب ندارد ، و این ویژگی آب زمزم است.

الله متعال توفیق نوشیدن آن از سرزمین وحی را به من و شما عطا کند.آمین



تصویر بالا عکس هتلی است که وقف عثمان بن عفان است.

اما چگونه عثمان بن عفان رضی الله عنه هتلی را وقف کرده است؟


داستان این هتل به هزار و چهارصد سال قبل بر می گردد. زمانی که مهاجرین از مکه به مدینه مهاجرت کردند. مهاجرین که قبلا در مکه آب زمزم می نوشیدند با آب مدینه اذیت شدند. آنها نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمدند و مشکل شان را پیش ایشان مطرح کردند و گفتند چاهی در مدینه وجود دارد که به آن بئر رومة می گویند و طعم آب آن شباهت بسیاری به طعم آب زمزم دارد، منتها صاحب این چاه یک یهودی است که آب را حتی به اندازه ی یک کف دست می فروشد

رسول الله صلی الله علیه و سلم برای یهودی قاصدی فرستاد و به او پیام داد که این چاه را به مسلمانان بفروشد و در مقابل برای او چشمه ای در بهشت خواهد بود. یهودی قبول نکرد و گفت خواهان مال است

هنگامی که عثمان رضی الله عنه این خبر را شنید نزد یهودی رفت و گفت می خواهد چاه را از او بخرد و یک روز چاه برای مسلمانان باشد و روز دیگر برای شخص یهودی. او پذیرفت، و از روز بعد همه ی مردم در روز عثمان آب می نوشیدند و روزی که نوبت یهودی بود کسی به سراغش نمی آمد

یهودی گمان کرد  که ضرر کرده است و سراغ عثمان رضی الله عنه رفت و به او گفت آیا چاه را می خری؟، عثمان رضی الله عنه موافقت کرد و با مبلغ بیست هزار درهم چاه را خرید و آن را وقف کرد تا مسلمین از آبش بنوشند

بعد از مدتی یکی از صحابه نزد عثمان آمد و از ایشان خواست چاه را به مبلغ بسیار بالایی به او بفروشد، عثمان رضی الله عنه گفت بیشتر از این به من پیشنهاد شده است!او گفت من سه برابر بیشتر از این پول می دهم عثمان رضی الله عنه گفت بیشتر از این به من پیشنهاد شده است و همچنان شخص مبلغ را بالاتر می برد تا زمانی که نه برابر پول اولیه را پیشنهاد داد و عثمان نپذیرفت. صحابی تعحب کرد و گفت این شخص که بیشتر از من پرداخت می کند کیست؟، عثمان گفت: الله تعالی ده برابر این به من نیکی می دهد

بعد از آن که چاه وقف مسلمین شد و بعد از گذشت مدتها درختان نخل در اطراف این چاه پدیدار شدند و در زمان عثمانی ها،دولت عثمانی به آنها رسیدگی کرد تا بزرگ شدند و بعد از آن دولت سعودی آمد و همچنان به آنها رسیدگی کرد تا زمانی که تعداد درختان نخل به حدود ۱۵۵۰ رسید

وزارت کشاورزی مسئول فروش خرمای این درختان شد و هر چه از پول آن به دست می آمد نصف آن بین ایتام و مساکین پخش می شد و نصف دیگر آن در حسابی مخصوص به اسم عثمان بن عفان در بانک و زیر نظر وزارت اوقاف نگه داری می شد

پس از گذشت مدتی پول واریز شده به بانک به اندازه ای رسید که می شد با آن یک قطعه زمین در منطقه ی مرکزی مدینه و نزدیک به مسجد نبوی خریداری کرد و زمین به اسم سیدنا عثمان بن عفان خریداری و به اسم ایشان هم ثبت شد و عملیات ساخت هتلی بزرگ در همان منطقه شروع شد

اکنون مراحل نهایی ساخت این بنا رسیده است و قرار است این هتل به یک شرکت هتل داری اجاره داده شود و پیش بینی می شود سالانه پنجاه میلیون ریال سعودی درآمد داشته باشد که نصف درآمد بین ایتام و مساکین توزیع می شود و نصف دیگر آن در بانک و حسابی به نام عثمان بن عفان نگه داری می شود

معامله با الله جل جلاله همیشه سودمند است


پسر:پدر،چرا بعضیا با اسلام مخالف هستن؟

پدر:اسلام کهنه ست،مال اعراب ۱۴۰۰ سال پیشه و خرافه ست پسرم...فقط گفتار نیک،پندار نیک،کردار نیک

پسر:جمله ای که گفتین از کیه؟

پدر:زرتشت گفته

پسر:زرتشت کی هست؟

پدر:پیغمبر ایرانیه که ۲۵۰۰ سال پیش زندگی می کرده

پسر:این که خیلی کهنه تره!

پدر:

پسر:پدر،مگه دیشب اون آقاهه تو ماهواره نمی گفت یه ایرانی اعتقاداتشم باید ایرانی باشه و دین عرب به درد خودش میخوره؟

پدر:آره می گفت،خوبم می گفت

پسر:اما پدر،خود آمریکایی ها و اروپایی ها که ادعا می کنن مسیحی هستن!

پدر:خب که چی؟

پسر:پس چرا اونا خودشون پیرو دینی شدن (مسیحیت) که منشأش یه سرزمین عربیه؟چرا مسیحیت برای اونا بیگانه نیس و کلی هم براش تبلیغ می کنن،اما اسلام برای ما باید بیگانه باشه؟!

پدر:

پسر:پدر یه سوال دیگه...

پدر:نه دیگه کافیه!

سرود بسیار زیبا و پرمحتوای فارسی - اسلامی

با عنوان : جوان تا کِی؟

 
 
 
 
دریافت
حجم: ۹.۳۵ مگابایت