| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تواضع» ثبت شده است

عمرو بن سواد نقل می‌کند که امام شافعی به او گفت:

 


"من در عسقلان متولد شدم و وقتی دو ساله بودم، مادرم مرا به مکه برد. اشتیاق من در دو چیز خلاصه می‌شد:

 

۱. تیراندازی

۲. و تحصیل علم.

 

در تیراندازی به چنان مهارتی رسیدم که از هر ده تیر، تمامی آن به هدف می‌نشست.

اما در مورد دانش [از روی تواضع] سکوت پیشه کرد."

 

[آنگاه] به او گفتم: "به خدا سوگند! مقام و مرتبه تو در علم، به مراتب بالاتر از جایگاهت در تیراندازی است."

 

 

أخبرنا عليّ بن أبي علىّ المعدّل قال أنبأنا عليّ بن عبد العزيز البرذعيّ قال نبأنا عبد الرّحمن بن أبي حاتم قال نبأنا أبي قال سمعت عمرو بن سوّاد يقول: قال لي الشّافعيّ ولدت بعسقلان، فلما أتى عليّ سنتان حملتني أمي إلى مكة، وكانت نهمتي في شيئين، في الرّمي وطلب العلم، فنلت من الرمي حتى كنت أصيب من عشرة عشرة، وسكت عن العلم. فقلت له: أنت والله في العلم أكثر منك في الرمي .

تاریخ بغداد، الخطیب البغدادي، ج ۲، ص ۵۷.

  • حسین عمرزاده

امام ذَهَبی رَحِمَهُ الله در «معجم محدثین» خویش، بیوگرافی بسیار مختصری از خود آورده و در نهایت فرموده است:

...وَجَمَعَ تَوَالِيفَ , يُقَالُ مُفِيدَةٌ , وَالْجَمَاعَةُ يَتَفَضَّلُونَ وَيثْنُونَ عَلَيْهِ، وَهُوَ أَخْبَر بِنَفْسِهِ و بنَقصِه فِي الْعِلْمِ و العَمَل، وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِهِ، وَإِذَا سَلِمَ لِي إِيمَانِي فَيَا فَوْزِي.

«تألیفاتی گردآوری کرده که گفته می‌شود مفید هستند، و مردم به او لطف داشته و مدحش می‌کنند حال آنکه او از میزان کاستی های علم و عمل خود آگاه تر است، والله المستعان ولا قوة إلا به، همین که ایمانم برایم سالم بماند، رستگاری بزرگی است!»

المُعجَمُ المُختَصّ بِالمُحَدِّثين،ص ۹۷

  • حسین عمرزاده

امام سُفیان ثَوری رَحِمَهُ الله:

«آرزو دارم که از تمام عمرم، فقط یک سال مانند ابن المبارک باشم، اما حتی نمی‌توانم سه روز هم مانند او زندگی کنم!»

إِنِّيْ لأَشتَهِي مِنْ عُمُرِي كُلِّهِ أَنْ أَكُوْنَ سَنَةً مِثْلَ ابْنِ المُبَارَكِ، فَمَا أَقْدِرُ أَنْ أَكُوْنَ وَلاَ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ.


[سِیَر أعلام النُّبَلاء، ج ۸، ص ۳۸۹]

این جمله گویای عظمت شخصیت عبدالله بن مبارک است که حتی امام سفیان ثوری، با تمام مقام علمی و زهدش، خود را در مقایسه با او ناتوان می‌بیند. این نشان می‌دهد که ابن المبارک نه‌تنها در علم، بلکه در ورع، زهد، اخلاق و مجاهدت در راه خدا جایگاهی والا داشت.

ابن المبارک (رحمه‌الله) دانشمندی جامع بود: فقیه، محدث، زاهد، مجاهد و شاعر. وی هم در میدان جهاد حضور داشت، هم در میدان علم. مال و ثروتش را در راه خدا صرف می‌کرد، فقرا را یاری می‌داد و به شاگردانش کمک می‌کرد. از لحاظ اخلاقی و معنوی چنان در سطح بالایی بود که حتی بزرگان عصرش آرزو داشتند اندکی مانند او باشند.
این سخن امام سفیان ثوری نشان‌دهنده تواضع او و همین‌طور اهمیت زیست و آثار ابن المبارک است و به ما می‌آموزد که بزرگان نیز از اهل فضل و تقوا الهام می‌گرفتند و آنان را سرمشق خود قرار می‌دادند.

  • حسین عمرزاده

در سرگذشت ربیع بن خثیم آمده است که او در مسجد بود و مردی پشت سر او قرار داشت، چون به نماز برخاستند آن مرد گفت: مقداری جلوتر برو، اما ربیع در جلو خود فرجه‌ای برای رفتن نمی‌دید تا خواستِ او را اجابت کند، آن مرد خشمگین شد در حالی که ربیع را نمی‌شناخت، پس سیلی محکمی بر پشت گردن او زد، ربیع که چنین برخوردی از آن مرد دید، نگاهی به او کرد و گفت:

 

«رحمت الله بر تو باد، و دو مرتبه دعا را تکرار کرد، آن مرد که متوجه شد ربیع است، سر به گریبان خود فرو برد و گریستن آغاز کرد».

 

منبع: طبقات ابن سعد، ج ۶، ص ۲۲۳.

  • حسین عمرزاده

کنانة بن جبله سلمی در شرح حال تابعی بزرگوار بَکر بن عبدالله مُزَني نقل می‌کند:


«بکر بن عبدالله گفت:

 

هروقت یکی را بزرگوارتر از خودت دیدی، چنان فرض کن که او از ناحیۀ ایمان و عمل صالح از تو بهتر بوده و بدین خاطر است که بر تو سبقت گرفته است.

و هرگاه یکی را کوچکتر از خودت دیدی، چنان تصور کن که تو به وسیلۀ گناه و معاصی از وی سبقت گرفته‌ای و او بهتر از تو است.

و هرگاه برادرانت تو را گرامی می‌داشتند، فرض کن که این اکرام و احترام فضل الله است.

و اگر از ایشان قصوری نسبت به خودت دیدی، فرض کن که این جزای گناهیست که خودت مرتکب آن شده‌ای».

 

صفة الصفوة: ج ۲، ص ۱۴۶.

  • حسین عمرزاده

ابوبکر رَضِيَ اللهُ عَنهُ هرگاه می‌دید یا می‌شنید که دیگران از او تعریف می‌کنند، چنین دعایی بر زبان می‌آورد:


 

«اللَّهُمَّ أَنْتَ أَعْلَمُ بِي مِنْ نَفْسِي، وَأَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْهُمْ، اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي خَيْرًا مِمَّا يَظُنُّونَ، وَاغْفِرْ لِي مَا لا يَعْلَمُونَ، وَلا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُون.»

یعنی: «بارخدایا! تو نسبت به من از خودم آگاه‌تری، و من نیز نسبت به خود از این‌ها بیشتر خبر دارم؛ خداوندا! مرا بهتر از گمان نیکشان نسبت به من قرار بده، و گناهانم را که آنان از آن بی‌خبرند، بیامرز، و مرا به آنچه ایشان درباره‌ام می‌گویند (و مرا نیک می‌پندارند) بازخواست نفرما.»

 

 

أسد الغابة، ج ۳، ص ۳۲۴.

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest