- ۰ نظر
- ۱۷ آبان ۰۲ ، ۰۶:۴۵
ابن سَمّاک رَحِمَهُ الله :
دنیا همهاش اندکی بیش نیست، که از آن جز اندکی باقی نمانده،و از این باقیمانده جز اندکی به تو نرسیده،و از اندکِ تو جز اندکی نمانده است!
الدُّنْيَا كُلُّهَا قَلِيْلٌ، وَالَّذِي بَقِيَ مِنْهَا قَلِيْلٌ، وَالَّذِي لَكَ مِنَ البَاقِي قَلِيْلٌ، وَلَمْ يَبْقَ مِنْ قَلِيْلِكَ إِلاَّ قَلِيْلٌ...
سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء ۸/۳۳۰
حُذَیفَة بن یَمان رَضِيَ اللهُ عَنهُ :
«تا وقتی دینت را بشناسی فتنه به تو زیانی نخواهد رساند. فتنه هنگامی رخ میدهد که نتوانی حق را از باطل تشخیص دهی».
لَا تَضُرُّكَ الْفِتْنَةُ مَا عَرَفْتَ دِينَكَ إِنَّمَا الْفِتْنَةُ إِذَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ الْحَقُّ وَالْبَاطِلُ.
فَتحُ الباري ۱۳/۴۹
بَکر بن عبدالله مُزَني رَحِمَهُ الله :
«ای فرزند آدم، اگر میخواهی قدر نعمتهای الله را بدانی، چشمانت را ببند».
«يَا ابْنَ آدَمَ، إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ قَدْرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْكَ فَغَمِّضْ عَيْنَيْكَ»
الشكر لابن أبي الدنيا ۶۲
به ابن مبارک رَحِمَهُ الله گفتند :
تا کی به نوشتن علم ادامه خواهی داد؟
گفت: «شاید کلمهای را که از آن سود میبرم هنوز ننوشته باشم»!
قِيْلَ لَهُ: إِلَى مَتَى تَكتُبُ العِلْمَ؟
قَالَ: لَعَلَّ الكَلِمَةَ الَّتِي أَنْتَفِعُ بِهَا لَمْ أَكتُبْهَا بَعْدُ.
سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء ۸/ ۴۰۷
سَلَمَةُ بن دینار رَحِمَهُ الله :
ببین به سبب چه کارهایی از مرگ بدت میآید ( و دوست نداری از دنیا بروی )
( همین الان ) آن کارها را ترک کن، سپس هیچ زیانی برایت ندارد که چه وقت از دنیا بروی!
انْظُرْ كُلَّ عَملٍ كَرهتَ المَوْتَ مِنْ أَجْلِهِ، فَاترُكْهُ، ثُمَّ لاَ يَضرُّكَ مَتَى مِتَّ.
سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء: ۶/ ۹۸
سُفیان رَحِمَهُ الله :
أَتَدْرُونَ أَيُّ النَّاسِ أَحْرَصُ عَلَى الْعِلْمِ؟ فَسَكَتُوا، قَالَ: أَعْلَمُهُمْ .
آیا می دانید از بین مردم چه کسی برای علم،حریص تر و مشتاق تر است؟
دوستانش پاسخی ندادند.
گفت : داناترین آنها .
[تاريخ أبي زَرعَة الدِّمَشقي، صفحة ٥٥٠]
یعنی : علاقه و حرص برای تحصیل علم فقط در وجود افرادی ست که نسبت به اهمیتش آگاه هستند.
امام نَوَوي رَحِمَهُ الله :
قَالَ الْعُلَمَاءُ وَلَا يُشْتَرَطُ فِي الْآمِرِ وَالنَّاهِي أَنْ يَكُونَ كَامِلَ الْحَالِ مُمْتَثِلًا مَا يَأْمُرُ بِهِ مُجْتَنِبًا مَا يَنْهَى عَنْهُ بَلْ عَلَيْهِ الْأَمْرُ وَإِنْ كَانَ مُخِلًّا بِمَا يَأْمُرُ بِهِ وَالنَّهْيُ وَإِنْ كَانَ مُتَلَبِّسًا بِمَا يَنْهَى عَنْهُ فَإِنَّهُ يَجِبُ عَلَيْهِ شَيْئَانِ أَنْ يَأْمُرَ نَفْسَهُ وَيَنْهَاهَا وَيَأْمُرَ غَيْرَهُ وَيَنْهَاهُ فَإِذَا أَخَلَّ بِأَحَدِهِمَا كَيْفَ يُبَاحُ لَهُ الْإِخْلَالُ بِالْآخَرِ.
علما گفته اند : شرط نیست که فرد ( امر کننده به معروف و یا نهی کننده از زشتی برای جواز این کار ، خود او نیز ) حتما به صورت کامل به این چیزها که می گوید پایبند باشد
بلکه بر او واجب است که امر به معروف کند اگر چه خود آن را انجام نمی دهد
و واجب است نهی از منکر نماید اگر چه خود او نیز آن را انجام می دهد
زیرا حقیقت این است که دو چیز بر او واجب است
اول : اینکه خود به آن امر و نهی پایبند باشد و نفس خویش را امر و نهی نماید
دوم : اینکه دیگران را نیز به نیکی سفارش نموده و از بدی ها بازدارد
پس اگر او یکی از این دو را ضایع ساخت و یا در آن کم و کاستی داشت نباید به وظیفه ی دیگر نیز (آسیب زده ) و آن را نیز ضایع سازد.
شَرحُ النَّوَوي على مُسلِم ٢/٢٣
امام زین العابدین،علي بن الحسین رَضِيَ اللهُ عَنهُ به فرزندش توحید را آموزش می داد و می فرمود بگو :
امام شافِعی رَحِمَهُ الله :
هرکس که دنیا و آخرت را می خواهد ، باید که علم را لازم بگیرد.
مَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا فَعَلَيْهِ بِالْعِلْمِ وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ فَعَلَيْهِ بِالْعِلْمِ.
المجموع شرح المهذب للنووي، ج١ ص ٢٠
پ ن : در اصل برای اهمیت موضوع و ادای حق مطلب می بایست ترجمه به صورت جداگانه می بود :
هرکس که دنیا را می خواهد باید علم را لازم بگیرد
و هرکس که آخرت را می خواهد هم،باید علم مورد توجه اش باشد.
اما خب به جهت خوانش روان،ساده تر ترجمه شد.
نکته بعد : ضمن اینکه امام شافعی رحمه الله از آن دسته اندیشمندان مسلمان بودند که به علومی جز علم شرعی،همچون:طب،ریاضیات،ادبیات و...هم دانش داشتند و علم آموزی همیشه پسندیده و مفید است،اما معمولا اگرچه که منافاتی نیست هدف اصلی علم شرعی ست که سبب آبادی آخرت هم می گردد.
در هر صورت علم آموزی و علاقه به علم حتی اگر آورده مالی هم در بر نداشته باشد بدون شک در بهبود کیفیت و سلامت و پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی پر تاثیر است.
همانگونه که بالعکس،جهل و نادانی،موجب نابودی دنیا و آخرت هر فرد یا اجتماع می شود.
تاریخ دمشق (۱۵۴/۲۲)
نعم المنزل القبر لمن أطاع الله.
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد. نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند.
درشتی و نرمی به هم در بِه است
چو فاصِد که جراح و مرهم نِه است
درشتی نه گیرد خردمند پیش
نه سستی که ناقص کند قدر خویش
نه مَر خویشتن را فزونی نهد
نه یکباره تن در مذلت دهد
شبانی با پدر گفت : ای خردمند
مرا تعلیم ده پیرانه یک پند
بگفتا : نیکمردی کن نه چندان
که گردد خیره گرگ تیز دندان
سعدی-گلستان-باب هشتم در آداب صحبت
فاصِد : رگ زن ، حَجّام .
امام شافِعي رَحِمَهُ الله :
کسی که علم را دوست ندارد خیری در او نیست.
بنابراین نباید بین تو و این چنین شخصی،آشنایی و دوستی ای باشد.
منْ لَا يُحِبُّ الْعِلْمَ فَلَا خَيْرَ فِيهِ فَلَا يَكُنْ بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ مَعْرِفَةٌ وَلَا صَدَاقَةٌ.
المجموع ج ۱ ص ۲۰
بِلال بن سَعد رَحِمَهُ الله :
"به کوچک بودن گناه ننگر بلکه
به این بنگر که چه کسی را نافرمانی میکنی؟".
لَا تَنْظُرُ إِلَى صِغَرِ الْخَطِيئَةِ وَلَكِنْ انْظُرْ مَنْ عَصَيْتَ.
منبع: سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء ۹۱/۵