| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علوم حدیث» ثبت شده است

ابن وهب می‌گوید:

 

"نَذَرتُ أَنِّي كُلَّمَا اغْتَبْتُ إِنْسَاناً أَنْ أَصُوْمَ يَوْماً، فَأَجْهَدَنِي، فَكُنْتُ أَغْتَابُ وَأَصُوْمُ، فَنَوَيْتُ أَنِّي كُلَمَّا اغْتَبتُ إِنْسَاناً، أَنْ أَتَصَدَّقَ بِدِرْهَمٍ، فَمِنْ حُبِّ الدَّرَاهِمِ تَرَكتُ الغِيْبَةَ."

 

نذر کرده بودم که هرگاه غیبت کسی را بکنم، یک روز روزه بگیرم. اما این کار برایم طاقت‌فرسا شد؛ چرا که غیبت می‌کردم و سپس روزه می‌گرفتم. پس تصمیم گرفتم که هر بار غیبت کسی را کردم، یک درهم صدقه بدهم. و چون به درهم‌ها علاقه داشتم، غیبت را ترک کردم.

 

راوی (نقل‌کننده‌ی سخن) می‌گوید:

 

"قُلْتُ: هَكَذَا -وَاللهِ- كَانَ العُلَمَاءُ، وَهَذَا هُوَ ثَمَرَةُ العِلْمِ النَّافِعِ، وَعَبْدُ اللهِ حُجَّةٌ مُطْلَقاً، وَحَدِيْثُهُ كَثِيْرٌ فِي الصِّحَاحِ، وَفِي دَوَاوِيْنِ الإِسْلاَمِ، وَحَسْبُكَ بِالنَّسَائِيِّ وَتَعَنُّتِهِ فِي النَّقْدِ حَيْثُ يَقُوْلُ: وَابْنُ وَهْبٍ ثِقَةٌ، مَا أَعْلَمُهُ رَوَى عَنِ الثِّقَاتِ حَدِيْثاً مُنْكَراً."

 

به‌خدا سوگند، چنین بودند عالمان راستین. و این، ثمره‌ی علم نافع است. عبدالله (ابن وهب) در هر حال حجّت است؛ و احادیث او، هم در کتاب‌های صحیح حدیث و هم در سایر منابع معتبر اسلامی بسیار آمده است. و همین بس که نسائی – با آن دقت و سخت‌گیری مشهورش در نقد حدیث – درباره‌اش گفته: «ابن وهب ثقه (قابل اعتماد) است؛ و من سراغ ندارم که او حدیثی منکر از ثقات روایت کرده باشد.»

 

سیر أعلام النبلاء، جلد ۹، صفحه ۲۲۸.

  • حسین عمرزاده

در کتاب «تهذیب الکمال» تألیف «مزّی» در قسمت معرفی علی بن حسین آمده است که ابوبکر بن ابی شیبه گفته است:

أصح الأسانيد كلها: الزُّهْرِيّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَن أبيه، عن علي.

«صحیح‌ترین سندها، سندی است که زُهری از علی بن حسین از پدرش از علی روایت کرده است».

منبع: تهذيب الكمال في أسماء الرجال، ج ۲۰، ص ۳۸۸.

  • حسین عمرزاده

«ابن عبدالرحمان بن ابی حاتم رازی» در مورد بعضی از مدارس دمشق می‌گوید:

 

وقتی وارد دمشق شدم، به میان اهل حدیث رفتم. از کنار حلقهٔ درس قاسم جُوعی گذشتم؛ دیدم جمعی گرد او نشسته‌اند و او برایشان سخن می‌گوید. منظره برایم جالب بود. جلو رفتم و شنیدم که گفت:

 

از روزگار خود پنج چیز را غنیمت بدانید:


۱- اگر در جایی حاضر شدید، شناخته نشوید؛
۲- اگر غایب شدید، کسی جویای شما نشود؛
۳- اگر در جمعی حضور یافتید، با شما مشورت نکنند؛
۴- اگر سخنی گفتید، سخنتان پذیرفته نشود؛
۵ و اگر کاری انجام دادید، به شما مزدی داده نشود.

 

و باز شما را به پنج چیز دیگر سفارش می‌کنم:


۱- اگر بر شما ستم کردند، شما ستم روا مدارید؛
۲- اگر ستایشتان کردند، دلخوش نشوید؛
۳- اگر پشیمان شدید، اندوهگین نشوید؛
۴- اگر بر شما دروغ بستند، خشمگین نشوید؛
۵- و اگر به شما خیانت کردند، شما خیانت نکنید.

 

این بود آنچه به‌عنوان بهره‌ام از دمشق برگرفتم.

 

صفة الصفوة: ج ۲، ص ۳۸۹.

  • حسین عمرزاده

خلیفه هارون‌الرشید فردی زندیق را دستگیر کرد و دستور داد او را گردن بزنند.

 

زندیق پرسید:
ـ چرا می‌خواهید من را بکشید؟

هارون گفت:
ـ چون می‌خواهم بندگان خدا را از شرّ تو راحت کنم.

زندیق گفت:
ـ پس با آن هزار حدیثی که من جعل کرده‌ام و به پیامبر خدا ‌(صلى‌الله‌علیه‌وسلم) نسبت داده‌ام چه می‌کنی؟ هیچ‌کدامشان حتی یک حرف از سخنان او نیست!

هارون بلافاصله گفت:

"فأين أنت يا عدو الله من أبي إسحاق الفزاري وعبد الله بن المبارك ينخلانها فيخرجانها حرفًا حرفًا."

ـ ای دشمن خدا، تو از ابو اسحاق فزاری و عبدالله بن مبارک چه می‌دانی؟ آنان احادیث را تک‌به‌تک می‌پالایند و از میانشان هر حرف ساختگی را بیرون می‌کشند.

 

 

منبع: تاریخ الخلفاء، جلال الدین السیوطی، صفحه ۲۱۶.

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest