| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کوردستان» ثبت شده است

| چند‌خط‌کتاب


رینالد شاتیون (Raynald of Châtillon) وقتی که تصمیم گرفت به مدینه بتازد و قبر پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم) را مورد بی‌احترامی قرار دهد. هنگامی که خبر این حمله به صلاح الدین رسید، سلطان از غضب به خود پیچید گرچه رینالد از دست صلاح الدین گریخت اما نزدیکان او (۱۷۰ نفر از فرانک‌ها) به دام افتادند و شدیداً عقوبت شدند. صلاح الدین گرچه سرداری بخشنده و خویشتندار بود اما این بی‌احترامی را نمی‌توانست بپذیرد.

صلاح الدین در نامه‌ای به برادرش [سیف الدین العدیل] نوشت که این مردان باید به دو دلیل عقوبت شوند:

اول: به دلیل عملی.

دوم به دلیل شخصی.

نخست: این مهاجمان به یکی از مقدس‌ترین شهرهای اسلامی بی‌احترامی کرده‌اند. اگر اجازه دهند زنده بمانند بازهم با عده‌ی بیشتری به این شهر حمله می‌کنند.

دوم: شرف اسلام اجازه‌ی بی احترامی به شئونات دینی را نمی‌دهد و آنها می‌باید تاوان عمل خویش را بپردازند. «عملی این چنین تا به حال سابقه نداشته، بنابراین نباید تکرار شود.»


[منبع :رهبران‌دنیای‌باستان صلاح‌الدین‌فاتح‌جنگهای‌صلیبی،جان داونپورت،ترجمه:رضا جولایی،انتشارات‌جویا،تهران ۱۳۹۰،ص ۵۶-۵۵-۵۴]

|چندخط‌کتاب

صلاح الدین با موافقت خلیفه ی عباسی که مظهر اعلای جمیع قدرت های شرعی بود ، سلطان مستقل مصر و شام گردید و به تدریج حلب و موصل هم تابع حاکمیت وی شدند ، در سال ۱۱۸۲ م ( ۵۶۱ ه ) حاکم بلامنازع عالم اسلامی گردید و تمامی سلاطین و امرای آسیای غربی از جمله سلطان ایگونیوم و امیر مسلمان ارمنستان ، به سیادت و حاکمیت وی اعتراف کردند . از مهمترین خصوصیات صلاح الدین این است که او هیچ وقت خود را کُردی که بر اعراب حکومت می کند ، نخواند و هنگام انتخاب وزرا و مشاورین و فرماندهان و در باریان بین کرد و غیر کرد فرقی نمی گذاشت و در واقع آن زمان مثل حالا تعصب کرد و غیر کرد وجود نداشت ، کافی بود شخص مسلمان باشد . اصلاً دلیل رسیدن صلاح الدین به چنین درجه و مقامی که توانست نیروهای مشترک اروپای متعصب را هم شکست دهد ، اسلامیت او بود . ملاک ، عقیده بود و همچنان که برای صلاح الدین مسئله کرد و غیر کرد مطرح نبود ، اعراب هم از اینکه غیر عرب بر آنها حکم می راند حساسیت نشان نمی دادند ، چرا که برای همه ی اقشار عقیده ، ملاک بود .

سلطان صلاح الدین در تاریخ با لقب ایوبی مشهور شده است ، نه کردی . البته نه اینکه صلاح الدین از کرد بودن خود اکراه داشته است . بلکه تعصب و ملی گرایی که امروز میان تمامی مسلمین شایع ، و باعث انحطاط و سقوط و انحلال آنها گردیده است اصلاً آن زمان مطرح نبوده است . هر چند موصل و آمد و رواندوز – که از مهمترین مراکز اکراد هستند – در دست سلطان بود ولی او پایتخش را به هیچ کدام از این شهر ها منتقل نکرده و بیشتر از حد لازم و استحقاقشان بدان ها توجه نکرد ، کردستان برای او – که بزرگترین کرد شناخته شده در تاریخ است – جزئی از امپراطوری اسلامی بود و مصلحت اسلام را فوق مصلحت شخصی و طایفه ای قرار داده بود .

کردها و سرزمینشان / تألیف : سرهنگ شیخ عبدالوحید  با مقدمه ( ژنرال ایوب خان رئیس جمهور اسبق پاکستان) /مترجم : مهندس صلاح الدین  . ع، انتشارات : نشر احسان ۱۳۷۸

مغولان در پیشروی های خود در مناطق کردنشین (در ترکیه امروزی)به دره ‏اى سرازیر شدند که نزدیک طنزه بود و آن جا را وادى القریشیه مى‏ خواندند که در آن قومی از کُردهای مسمی به قریشی ساکن بودند قریشیه آب‏ هاى روان و باغهاى بسیار داشت و راهى که‏ بدان جا می رسید باریک و سخت بود مردم قریشیه با مغولان جنگیدند و آنان را از پیشروى باز داشتند و از زادگاه خویش دفاع کردند. از هر دو سو مردان بسیارى کشته شدند و در نتیجه پایدارى و ایستادگى مردم قریشیه، مغولان بى‏ اینکه از تاخت و تاز خود نتیجه ‏اى بگیرند بازگشتند.


----------------------------------------------------------------------------------

مفرج الکروب فی أخبار بنی أیوب، ج4، ص 325- 326. و نهایة الأرب فی فنون الأدب، ج27،ص343. و  تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ج33، 151- 152.

بعد از نابودی و تسخیر ممالک ایوبیان (از نوادگان صلاح الدین ایوبی) توسط هلاکو خان مغول، آخرین امیر آنان به نام ملک ناصر کُرد گریخت و سردار مغول یعنی کتبوغا در جستجوی اخبار ملک ناصر بود تا اینکه به مکان وی پی برد.

کتبوغا گروهى از سپاه را از پى او فرستاد  اینان او را گرفتند و نزد هولاکو آوردند. چون ملک ناصر حاضر آمد، ایلخان از دیدنش شادمان شد و به او وعده هاى جمیل داد و گفت که او را به کشورش باز مى گرداند. در این ایام هولاکو در جبال طاق بود.

اما در همین احوال خبر رسید که قوتوز ترکمانى، که والى مصر بود، در نبردی سهمگین سپاه مغول را درهم شکسته و کتبوغا را کشته و فرزندانش را نیز به اسارت گرفته است. این واقعه در بیست و هفتم ماه رمضان سال 658 بود. چون هولاکو این خبر بشنید به خشم آمد و ملک ناصر کُرد و برادرش ملک ظاهر و همه کسانى را که با او بودند به قتل رسانید.


----------------

تاریخ مختصرالدول، ابن العبرى، ترجمه عبد المحمد آیتى، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ اول، 1377 ش، ص 383 و نیز نگاه کنید به سیر أعلام النبلاء، شمس الدین الذهبی، القاهرة: دار الحدیث، الطبعة: 1427 هـ-2006 م، ج 16،ص 396 - 398.

در عهد قدیم، سفرملوک ثانی به مهاجرت اجباری و اسارت یهودیان ازمناطق خود به سوی بابل، آشور و سرزمین های ماد اشاره شده است. از جمله اینکه پادشاه آشور تغلث فلاسر یهودی ها را به اسارت روانه آشور کرده است.(1)

پادشاه دیگر آشور به نام شلمانصر، یهودی ها را به اسارت گرفته وبه شهرهای جلخ، خابور و نهر جوزان در شهرهای ماد فرستاد (2) و پادشاه بابل یعنی نبوخذ ناصر اورشلیم رادر حصار گرفت، سپس اهالی آن را به اسارت به سوی بابل فرستاد. (3)

بنابراین سرازیر شدن یهودیان در مناطق کردنشین ازجمله آشور که مورخان اسلامی سرزمین آشور را اقور یا اثور نامیده اند و اثور همان سرزمین جزیره می باشد که ابن فضل الله العمری (4) بدان اشاره کرده است نشان از وجود یهودیان در مناطق کردنشین جزیره دارد. و نیز یهودیانی که به خابور و شهرهای ماد و بابل سرازیر گشته اند به همان طور بوده است تا شهرهای دیگر کردنشین نیز یهودی نشین شوند. 

و بنیامین تطیلی نیز آمار مبالغه آمیزی از یهودیان به دست می دهد او آمار یهودیان شهر عمادیه را بیست و پنج هزار نفر، (5) نصیبین دو هزار نفر، (6) جزیره ابن عمر چهار هزار نفر (7) و موصل را هفتصد یهودی (8) می داند. بلاذری (9) نیز به محله یهودیان در موصل اشاره می کند. 

بنابراین وجود یهودیان در مناطق کردنشین نشان از همان مهاجرت اجباریی بوده است که پادشاهان بابل و آشور به آن دست زده اند. همان یهودیانی که به مناطق کردنشین وارد گشتند به تبلیغ دین خود در میان کردها نپرداختند چرا که آیین یهود را مختص بنی اسرائیل می دانستند اما به مرور زمان آداب، رسوم و فرهنگ کردها را به خود گرفتند اما باید گفت با اینکه بیش از 2000 هزار سال در میان کُردها زیستند اما باز خود را یهودی می دانستند و بر آیین و مسلک خود باقی ماندند تا جایی که با تشکیل دولت اسرائیل آنان مناطق کُردنشین را ترک کرده به سوی عبرانی های دیگر رفتند. 

اگر چه هنوز در مناطق کُردنشین می توان یهودی کُرد شده را دید اما تعداد آنها بسیار کم شده است. در صورتی که پدران ما به وجود یهودیان مخصوصاً در شهر روانسر و کامیاران اشاره دارند اما اکنون تعداد آنها بسیار کم شده است چرا که به اسرائیل باز گشتند.


-------------------------------------------------------

(1) - تورات، سفر ملوک ثانی، اصحاح15: 29.

(2) - همان، اصحاح17: 3 - 6.

(3) - همان، اصحاح24: 10 - 16.

(4) - العمری، ج5، ص168.

(5) - تطیلی، ص325.

(6) - همان، ص285.

(7) - همان، ص287.

(8) - همان، ص287.

(9) - بلاذری، فتوح البلدان، ص323.

گاسپار دروویل صاحب منصب نظامی فرانسوی که در زمان فتحعلی شاه قاجار به ایران آمده بود در سفرنامه خود درباره کُردها می نویسد: 


کُردها هرگز لب به شراب نمى زنند و کیفر کسى که مرتکب این خلاف بشود، فوق العاده وحشتناک است.


 چنین خلافکارى را از دو پا به یک درخت آویزان مى کنند و غالبا دوازده ساعت او را به همین حالت در هوا معلق نگاه مى دارند و چنانچه براى بار دوم دست به چنین کارى بزند علاوه بر آویزان کردن او را شلاق هم مى زنند.


--------------------------

 سفر در ایران، گاسپار دروویل، ترجمه منوچهر اعتماد مقدم، تهران: شباویز، چاپ چهارم، 1370ش، ص 318.

دریافت عکس نوشته
حجم: 212 کیلوبایت

عبد الحسین خان سپهر در ذکر وقایع سال 1317 قمری درباره قحطی کُردستان (در زمان مظفرالدین شاه قاجار) می نویسد: قحطى در کُردستان به حدى بود که چندین روز مردم نان پیدا نمى کردند و برگ درخت مى خوردند چنان که زنى که به حسن و کثرت مو معروف کردستان بود و چند طفل داشت و از براى آنها نان پیدا ننمود، ناچار گیس خود را مقراض(قیچی) کرد و به خانه اى برده به سه هزار و ده شاهى فروخت و آن همه پول را به بازار برد و نان نیافت.

 (عاقبت) در روز 9 صفر 1317، مردم کُردستان شوریدند و ( به احتشام السلطنة حاکم وقت کُردستان) گفتند پول حاضر است. باید گندم از هرجا ممکن است حاضر کنى والا تو را پاره پاره خواهیم کرد. احتشام السلطنه قبول کرد که گندم حاضر نماید.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مرآت الوقایع مظفرى، عبد الحسین خان سپهر، تصحیح عبدالحسین نوایى، تهران: میراث مکتوب، چاپ اول 1386، ج 1، ص 402- 403.

ژوبر فرانسوی که در زمان فتحعلیشاه قاجار از طرف ناپلئون به ایران آمده بود درباره مهمان نوازی کوردها می نویسد:


یک غریب که ظاهرى آراسته دارد هنگامى که از نزدیک یکى از این ایلات بگذرد سواران به شتاب به پیشبازش مى روند و به او مى گویند «خوش آمدید این خانه مال خودتان است و ما در خانه خودتان از شما پذیرائى مى کنیم. چه ساعت خوشى است؛ امیدواریم که براى شما سازگار باشد!» آنگاه او را به چادر مرد سالخورده ایل که از همه توانگرتر و محترم تر است راهنمائى مى کند و زنها برایش به شتاب خوراکى فراهم مى کنند. درحالى که یکى از زنها مشغول به نان پزى مى شود و آرد زبرى را به عجله خمیر مى کند دیگران در پى آوردن عسل و لبنیات هستند و بر روى زمین قالى هائى را که بافت دست خودشان است پهن مى کنند.

در همان وقت جوانکان به باربردارى از روى مالهاى بارکش مشغول هستند و پاهاى اسبان را مى شویند و در زمستان براى آنکه اسبها سرما نخورند نخست در پیرامون چادر خود، آنها را به تندى و سپس کم کم به آرامى مى رانند.

پیرمرد میزبان مى گوید «بچه ها، از مهمان ما خوب پذیرائى کنید: غریب عزیز خداست. درباره او و کسانش نباید که از هیچ چیز دریغ کنید. به مال سواریش توجه کنید چون اینها در بیابان براى صاحبش حکم کشتى را دارند؛ و تو اى مسافر، خوش آمدى، در اینجا در میان خانواده ات هستى. امیدوارم که خرسندى تو برکتهاى خداوند باشد. اگر تو چند ساعتى را با ما خوش بگذرانى ما بیش از تو خوشبخت مى شویم.»

------------

مسافرت در ارمنستان و ایران، ژوبر، پیر آمده امیلین پروب(متوفی 1847 م) ترجمه على قلى اعتماد مقدم، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، چاپ اول1347 ه. ش، ص 69-70.

در زمان یزدگرد دوم موبدى بسیار دانا بود، که از فرط تبحر در امور فقهى او را همگ دین لقب داده بودند. این مرد مکرر نصاراى ارمنستان را بعقوبت و فشار مبتلا کرد و عاقبت چنان از استوارى و ثبات عیسویان متأثر شد، که کیش نصارى گرفت. 

بنابر روایت الیزئوس، ناظر ارزاق، که ریاست انجمن تحقیق و تفتیش دینى را داشت، چون از این واقعه آگاه شد، ترسید که به مسئولیت خود خون یکى از روحانیان بزرگ را بریزد، قصه را بشاهنشاه عرض کرد. شاه فرمود تدبیرى کن تا مردم آن ناحیه موبد را متهم بخیانت نسبت بسلطنت نمایند وى چنین کرد و آن موبد گرفتار و محکوم به مرگ بوسیله گرسنگى شده، در بیابانى دور و بی آب و علف جان سپرد.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ایران در زمان ساسانیان، آرتور کرستین سن، ترجمه رشید یاسمى، تهران: دنیاى کتاب، چاپ ششم، 1368، ص 420.

دریافت عکس نوشته
حجم: 236 کیلوبایت

اردشیر بابکان در آغاز کار با خویشاوندان خود از طایفه بازرنگی و غیره مشغول زد و خورد شد و پیش از دست اندازی بەکرمان و سایر ولایات مجاور در فارس عشایر فارس را مطیع خویش کرد. در شاهنامه اشاره بەاین مصافها شده است.

سپاهی ز استخر بی مر ببرد 

بشد ساخته تا کند جنک کُرد


چو شاه اردشیر اندر آمد به تنگ

پذیره شدش کرد بی مر بەجنگ


یکی کار بد خوار و دشوار گشت 

ابا کرد  کشور همه یار گشت


یکی لشگری کرده بد پارسی 

فزونتر ز کُردان یکی دو بسی


یکی روز تا شب بر آویختند 

سپاه جهاندار بگریختند


اردشیر پس از فرار بار دیگر بەکُردان شبیخون برد:


چو شب نیم بگذشت و تاریک شد

جهاندار با کُرد  نزدیک شد


همه دشت از ایشان پر از خفته دید 

یکایک دل لشگر آشفته دید


چو آمد سپهبد ببالین کـرد

عنان بارۀ تیز تک را سپرد


همه بومهاشان بتاراج داد 

سپه را همه بدره و تاج داد


از این داستان بر می آید که کُردان در پارس بسیار بوده اند بحدی که در برابر پادشاە جوان و نیرومندی چون اردشیر مقاومت می کرده اند.

منبع ابیات:فردوسی-شاهنامه-پادشاهی اشکانیان

«استرابون» جغرافیدان و مورخ یونان باستان در چند قرن پیش از میلاد درباره چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کُرد می‌نویسد:

«جوانان ایرانی را چنان تربیت می‌کنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته،‌ ورزیده باشند. اینها را کردک (kardak) گویند».


"ادامه پست قبلی"

عهدنامه ی آذربایجان:

چون مسلمانان در پیشرویهای خود در ایران به آذربایجان رسیدند آذربایجان را به صلح فتح کردند میان مردم آذربایجان و عتبه بن فرقد فرمانده مسلمان، عهدنامه ای بسته شد که متن زیر بخشی از این عهد نامه ی خواندنی را شامل می شود:

بر اساس عهدنامه آذربایجان: هیچ کس کشته نشود کسی به اسارت گرفته نشود، آتشکده ای ویران نگردد و متعرض کُردهای بلاشجان، سبلان و ساترودان نشوند و اهل شیز را از رقصیدن در عیدهایشان و از انجام مراسمشان منع نکنند.

منبع:بلاذری، فتوح البلدان، ص۳۱۷

تلنگری برای نا آگاهان بی ادب:و متعرض کُردهای بلاشجان،سبلان و ساترودان نشوند.

شیز:تخت سلیمان نام محوطهٔ تاریخی بزرگی در نزدیکی تَکاب و روستای شهر تخت سلیمان (در گذشته نصرت‌آباد) دراستان آذربایجان غربی و ۴۵ کیلومتری شمال شرقی این شهر است که زمانی به شیز معروف بود همان شهر مشهوری است که بنا به برخی روایت‌ها، زادگاه زرتشت بوده است.

دریافت عکس نوشته
حجم: 236 کیلوبایت

چون مسلمانان در پیشرویهای خود در ایران به آذربایجان رسیدند آذربایجان را به صلح فتح کردند میان مردم آذربایجان و عتبه بن فرقد فرمانده مسلمان، عهدنامه ای بسته شد که مورخ بزرگ ابن جریر طبری متن آن را اینگونه نوشته اند:


بسم الله الرحمن الرحیم

این امانیست که عتبه بن فرقد عامل امیر المؤمنین عمر بن خطاب به اهل آذربایجان، از اهالی دشت و کوه، اطراف، دره ها و اهل ادیان می دهد که تمام آنها بر جان ها، اموال، ادیان و شریعت های خود درامانند بر این مبنا که به قدر توان جزیه بدهند. بر کودک، زن، بیماری که دارایی ندارد و عابد خلوت نشین که دارایی ندارد جزیه نیست

اهل آذربایجان باید یک شب و روز سپاه مسلمین را مهمانی و راهنمایی کنند. هر کس به سپاه مسلمین بپیوندد جزیه آن سال را نمی دهد و هر کس که خواست در آذربایجان اقامت نکند و برود در امان است. جُندب آن را نوشت و بکیر بن عبدالله لیثی و سِماک بن خَرَشَه انصاری شاهد شدند.

منابع:طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج4، ص153 - 155/مسکویه، ج1، ص399 - 400/بلعمی، ج3، ص529 - 530/ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج3، ص27/ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج7، ص122/ابن خلدون، ج2، ص561/بلاذری، فتوح البلدان، ص317.

دریافت عکس نوشته
حجم: 500 کیلوبایت

اسد الدین شیرکوه بن شاذی از کوردهای ارمنستان و سردار جنگی و عموی صلاح الدین ایوبی بود.

وی سردار زنگی و والی حمص بود.
شیرکوه حمله صلیبیون به مصر را دفع کرد و انطاکیه و اسکندریه را متصرف شد.سپس به حکومت مصر رسید.


منبع:تاریخ کورد و کوردستان-محمدامین زکی بیگ/الکامل فی التاریخ-ابن اثیر/سیر اعلام النبلاء-شمس الدین ذهبی

ایوبیان دودمانی کورد بودند که صلاح الدین ایوبی به مرکزیت مصر پایه گذاشت.این سلسله بر بخش عظیمی از خاورمیانه حکم می راند.

ایوبیان با شکست صلیبیان دست به فتوحات گسترده ای در سراسر خاورمیانه زدند.

سرانجام صلاح الدین با شکست اروپائیان و پادشاهی اورشلیم در جنگ حطین سرزمین مقدس را ضمیمه خاک ایوبیان کرد.

منابع:کورد و کوردستان-میخائیل لازاریف/الکامل فی التاریخ-ابن اثیر/صلاح الدین ایوبی-آلبر شاندور

پی نوشت اول:رنگ سبز در تصویر حدود حکمرانی دولت ایوبی را نشان می دهد.

پی نوشت دوم:به زبان ساده می توان گفت ایوبیان بر کشورهای امروزیِ

مصر

 عراق

(و کشور جعلی)اسرائیل

اردن

لبنان

لیبی

فلسطین

عربستان سعودی

سودان

سوریه

تونس

ترکیه

یمن

حکمرانی می کردند و سلطه داشتند.

پی نوشت سوم:دولت اسلامی ایوبی،بزرگترین دولت کوردی در طول تاریخ به شمار می رود.

پی نوشت چهارم و آخرین پی نوشت:اولین فاتح قدس خلیفه دوم مسلمانان عمر بن خطاب رضی الله عنه و دومین فاتح این سرزمین مبارک صلاح الدین ایوبی کوردی می باشد و این قضیه افتخاری بس عظیم برای جامعه اهل سنت و ملت کورد محسوب می شود.

کوردها را مانند دژی از گرجستان تا بغداد قرار داده ام که بدون گذشتن از آنها محال است دشمن بتواند به دولت اسلام آسیب بزند.

سلطان سلیم عثمانی

منبع:التواریخ جدید کوردستان-ملا محمود بایزیدی/کورد و کوردستان-لازاریف

در این پست قصد دارم بهترین نرم افزار فرهنگ لغت کردی wqferheng رو بهتون معرفی کنم که ان شاء الله ازش استفاده و لذت کافی رو خواهید برد.

بعضی از ویژگی های این نرم افزار کاربردی:

•امکان تغییر زبان علاوه بر کردی به ۴ زبان فارسی،انگلیسی،ترکی و آلمانی

•جستجوی سریع و آفلاین

•امکان مشاهده نتیجه جستجو به دو الفبای عربی و لاتین و نمایش تلفظ مورد جستجو شده

•قابلیت مشاهده توضیح و شرح کلمات ارائه شده توسط نرم افزار

•قابلیت نصب بر روی کارت SD

و...

دریافت نرم افزار

دریافت از طریق گوگل پلی
عنوان: دیکشنری کوردی
حجم: ۲۰.۲ مگابایت
آندروید مورد نیاز:2.3.3,2.3.4

مسجد

دریافت تصویر
حجم: ۴۹۱ کیلوبایت
توضیحات: مسجد حضرت رسول/روستای صفی آباد-شهر جوانرود

در این پست،مطالبی از کتاب «زندگی در شرق مسلمان»؛ نوشته «پیر پونافیدن» که آن را به روسی نوشته و همسرش «اما کوشران پونافیدن» نیز آن را به انگلیسی برگردانده‌است تقدیم می گردد.

ترجمه انگلیسی کتاب در سال ۱۹۱۱ یعنی کمی بیش از ۱۰۰ سال پیش چاپ شده و حاوی خاطرات نویسنده از ۳۶ سال کار و زندگی به‌عنوان کنسول پادشاهی روسیه در ایران و عثمانی، و سفرهای او به مناطق مختلف ایران، «عربستان ترکی» (حجاز، بغداد و بصره و بخشی از مناطق کردی عراق عرب) و «هندوستان» می‌شود:

------------------------
پس از بازدید از خرابه‌های تمدن باستانی بابل در جنوب بغداد، دوباره رو به شمال نهادیم، به سوی کوه‌های «حمرین» که حدودا ۵۶۰ کیلومتر در امتداد مرز ایران ادامه می‌‌یابد، یعنی تا محلی که رودخانه «زاب کوچک» به دجله می‌ریزد. روی تپه‌هایی که حدودا ۱۵۰ متر ارتفاع داشتند، کُردها زندگی می‌کردند ، یعنی از همان قومی که من و همسرم با آنها در ایران هم آشنا شده بودیم.
(رشته‌کوه‌های کوچک «حمرین» که یک شاخه غربی کوه‌های زاگرس است، در نقاط شمال شرقی عراق کنونی قرار دارد که از مرز ایران شروع شده، ایالت‌های صلاح الدین و کرکوک را قطع می‌کند و نوعی خط طبیعی و جغرافیایی بین عرب ها در جنوب این کوه‌ها و کرد‌ها در شمال آن به شمار می‌رود.)
در حالیکه به رشته کوه‌های حمرین نزدیک می‌شویم، وارد ولایات ترکی-عثمانی سلیمانیه، کرکوک و «طاوق» می‌گردیم که اهالی آنها کرد هستند.
کـُردها در سرزمین پهناوری به مساحت نزدیک به ۳۹۰۰ کیلومتر مربع زندگی می‌کنند که از کوه آرارات و شهر ارومیه در شمال آغاز شده تا نیمه‌های رود دجله یعنی دره‌هایی که رودخانه‌های زاب کوچک و زاب بزرگ به دجله می‌ریزند، دامن گسترده است.
این منطقه که کرد‌ها در آن مسکون شده‌اند، «کردستان» نام دارد و سرزمینی کوهستانی وصعب‌العبور است. گستره این سرزمین در شمال تا مرز روسیه می‌رسد و در شرق در امتداد مرز ایران و ترکیه رو به جنوب می‌ گذارد. نظر به آبیاری طبیعی و کافی توسط رودخانه‌ها و جویبار‌های کوچک، کردستان دارای دشت‌های سرسبزی برای چراندن گوسفندان است. تقریبا همه کـُردها دامداری می‌کنند.
آنها فصل زمستان را در دهکده‌ها سپری می‌کنند، پیوسته دنبال گله‌های خود از چراگاهی به چراگاه دیگر می‌روند و از این جهت نیمه کوچنده محسوب می‌‌شوند. بخشی از کردستان در ایران و بخشی دیگر در ترکیه است. نظر به اینکه این منطقه کوهستانی در فصل زمستان چندین ماه غیر قابل عبور است، مردم آن عملا صاحب نوعی استقلال شده‌اند و به راحتی از یک سوی مرز به سوی دیگر آن می‌روند.

کتاب: زندگی در شرق مسلمان (۱۹۱۱)/نوشته:پیر پونافیدن‌/ترجمۀ انتخابی و آزاد: عباس جوادی
پی نوشت:تصویر مربوط به روستای سوربان واقع در دره مارمیشو/ارومیه می باشد.


دریافت تصویر
حجم: ۱۶۵ کیلوبایت