بشر بن حارث رحمه الله :
کسی که دوست می دارد مردم او را بشناسند، شیرینی آخرت را نخواهد یافت.
[حلیة الأولیاء ٨/٣٤٣ ]
- ۰ نظر
- ۰۳ دی ۹۷ ، ۰۱:۰۰
بشر بن حارث رحمه الله :
کسی که دوست می دارد مردم او را بشناسند، شیرینی آخرت را نخواهد یافت.
[حلیة الأولیاء ٨/٣٤٣ ]
الله متعال می فرماید:
إنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ .
بیگمان کسانیکه گفتند: پروردگار ما الله است.سپس استقامت کردند.
[ سوره ى فصلت آیهى ۳۰ ]
امام ابن رجب رحمه الله می فرماید:
کسانی که می گویند پروردگار ما الله است زیادند؛
ولی اهل استقامت و پایداری کم هستند.
[ مجموع رسائل ابن رجب ۱/۳۳۹ ]
علی بن ابی طالب رضی الله عنه در اولین شب از ماه رمضان از خانه اش خارج شد در حالی که قنادیل روشن بودند و در مساجد قرآن خوانده می شد
پس ایشان فرمودند:
الله قبرت را نورانی کند ای عمر بن خطاب همانگونه که مساجد الله را با تلاوت قرآن نورانی کردی...
عن أبی إسحاق الهمدانی قال:خرج علی بن أبی طالب رضى الله عنه فی أول لیلة من شهر رمضان والقنادیل تزهر، وکتاب الله یتلا فی المساجد، فقال: نوَّر الله لک یا عمر بن الخطاب رضى الله عنه فی قبرک، کما نورت مساجد الله بالقرآن.
ابن ابی الدنیا،فضائل رمضان رقم٣٠
امام علی بن ابی طالب رَضِیَ اللهُ عَنه بر سر مزاری رفت و گفت:
ای اهل قبور! ای کسانی که اکنون استخوان هایتان پوسیده است ای اهل وحشت نزد شما چه خبر است؟
خبر نزد ما این است که :
منزل های شما جای سکونت وارثان است،اموال شما بین وارثان تقسیم شده وهمسرانتان ازدواج کرده اند.
این خبر ما بود، شما چه خبر دارید؟ سپس گفت: قسم به کسی که جان من در دست اوست! اگر قدرت سخن گفتن داشتند، می گفتند:
بهترین توشه تقوا است.
[ البیان والتبین۱۴۸/۳ ]
عبدالله بن مسعود رضی الله عنه:
اگر قبضهای از آتش را به دهان بگیرم برایم بهتر است از آنکه در برابر قضا و قدر الله بگویم: ای کاش چنین و چنان نمی شد.
[الزهد لأبی داود ١٣۶]
عبدالله بن مسعود رضى الله عنه:
از جمله ی ایمان این است که شخصی، شخصی را نه به خاطر رابطه فامیلی و نه به خاطر مالی که به او می بخشد، دوست داشته باشد، بلکه محبتش جز برای الله نباشد.
[موسوعة ابن أبی الدنیا ۸/۱۵۶]
بلال بن سعد رحمه الله فرمود:
سه چیز هست که اگر در کارها باشند، مورد قبول واقع نمیگردند.
شرک، کفر، و رأى.
گفته شد: رأى چیست؟
فرمود: کتاب الله و سنت رسولش صلی الله علیه و سلم را ترک نماید و به رأى و نظر خویش عمل کند.
[حلیة الاولیاء ۵/۲۲۹ ]
امام ذهبی رحمه الله:
اِذَا ثبتَتْ إِمَامَةُ الرَّجُلِ وَفَضْلُهُ، لَمْ یَضُرَّهُ مَا قِیْلَ فِیْهِ
وقتی پیشوایی و برتری عالمی ثابت شد،دیگر سخنانی که درباره او گفته شود به او زیانی نخواهد رساند.
سیر أعلام النبلاء ج ۸ ص ۴۴۸
کتاب حاضر که به نام «سیمای صادق فاروق اعظم» در دو نسخه ورد و پی دی اف و تالیف ماموستا عبدالله احمدیان رحمه الله در دسترس خوانندگان عزیز قرار می گیرد، کتابی است مستند به اسناد تاریخی و نمایانگر سیمای واقعی شخصیت فاروق اعظم عمر بن خطاب است، که آشنایی با این سیما، چه از حیث احوال فردی، و چه از حیث جنبه های اجتماعی بر همه مسلمانان لازم است.
اما از جنبه فردی به این علت که عمر بن خطاب (رضی الله عنه) از جمله افراد معدودی بوده، که در سالهای اول بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم و تحت تاثیر نزول آیه های قرآن، از یک فضای تاریک کفر و جهالت به یک فضای روشن ایمان و آگاهی پا نهاده است، و زیر تربیت مستقیم و مستمر پیامبرصلی الله علیه وسلم هر چه غیر از اسلام بوده، از آن دوری جسته، و هر چه از اسلام بشمار آمده، به آن پیوسته است (بنابراین، رفتار و کردار و اخلاق و معتقدات این صحابی بزرگوار و این دومین وزیر رسول الله، بی گمان یکی از نسخه های اصیل اسلام عصر پیامبرصلی الله علیه وسلم بشمار می آید، و بسیار بجا است که سرمشق خط اسلام گرائی، و بعنوان یک الگو و نمونه اسلام راستین مورد توجه تمام مسلمانان قررا گیرد.
و اما از جنبه اجتماعی به این علت که این صحابی بزرگوار، در دوران امارتش، و در جهت گسترش بعدهای نظامی و فرهنگی و اداری و تعمیم داوری دین اسلام، به اقدامات محیر العقولی مبادرت ورزیده است که تحقیق و بررسی ضوابط و عوامل این موفقیتها، وظیفه همه مسلمانانی است که باقتضای آیه های صریح قرآن به جهان شمولی دین اسلام) اعتقاد راسخ دارند و همواره آرزوی تحقق آن را در دل خود می پرورانند.
▪ نسخه پی دی اف:
حجم: ۴۵.۸ مگابایت
▪نسخه ورد:
حجم: ۲۳.۸ مگابایت
در زمان پادشاهان ایوبی محلّی بهنام دارالعدل در قاهره تأسیس شد، و در روز های معین سلاطین ایوبی به آنجا آمده و دادخواهی میکردند، پادشاه عادل «نورالدّین زنگی» که اصالتاً تُرک بود، پیش از همه در شهر دمشق «دارالعدل» تشکیل داد، سلاطین ممالک به دارالعدل میآمدند و با احترام و مهربانی، مردم را پذیرفته و به حرفشان میرسیدند، سلاطینِ ممالک در روز های رسیدگی از تخت فرود میآمدند و پهلو به پهلوی مردم روی نیمکتها مینشستند، بطوری که پادشاهان مثل سایر مردم روی زمین جلوس میکردند...خلاصه اینکه فرمانروایان اسلام به موضوع دادرسی توجهٔ بسیار داشتند و هرکس ولو فرزندان و نزدیکان آنها شکایتی داشت، شخصاً رسیدگی نموده و حکم بحقّ میدادند، موارد بسیاری در تاریخ اسلام موجود است که صحت این گفته را تأیید میکند و طوری این موضوع عادّی بود که فرمانروایان اسلام آنرا جزء فریضهٔ حتمی خود میدانستند.
[تاریخ تمدّن اسلام اثر جُرجی زیدان مسیحی ، ص 193_192،ترجمهٔ علی جواهر کلام،مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۲.ش]
وهب بن منبه رحمه الله تعالی فرموده است:
"نشانهی منافق آن است که نکوهش را ناپسند داشته، اما دوست دارد که ستوده شود!"
الزهد لأحمد بن حنبل، ص ۳۰۲ - رجاله ثقات
از امام خلیل بن أحمد فراهیدی رحمه الله نقل شده که فرمودند:
"چیزی را نشنیدم که آن را ننویسم، و چیزی را ننوشتم که حفظ نکنم، و چیزی را حفظ نکردم مگر آنکه از آن سود بردم!"
جامع بیان العلم وفضله لابن عبد البر، ج ۱، ص ۳۳۵
میمون بن مهران رحمه الله:
بر زنان(نامحرم)وارد نشو (یعنی با آنان همنشینی و اختلاط نکن) حتی اگر بگویند :
"کتاب الله را به او بیاموز"
الحلیة ٨٥/۴
از ابوالحسن البوشنجی در رابطه با (معنا و حقیقت) جوانمردی (یا اصطلاحا همان مردانگی ای که برخی از مردم به آن افتخار می کنند) سوال شد...
در جواب گفت: از نظر من (مفهوم حقیقی) جوانمردی در آیه ای از کتاب الله (یعنی قرآن) و فرموده ای از پیامبر صلی الله علیه وسلم نهفته است.
آیه،این فرموده ی الله متعال است که : کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست میدارند، و در دلهای خود از آنچه (به مهاجران) داده شده احساس حسد (و نیازی) نمیکنند، و آنها را بر خود مقدم میدارند،هرچند خودشان نیازمند باشند. (آیه ۹ سوره حشر)
و حدیث،این فرموده ی پیامبر(صلی الله علیه وسلم) است که:بنده،مومن (واقعی) نخواهد شد (مگر) زمانیکه دوست بدارد برای برادر(دینی اش)آنچه را که برای خودش دوست دارد.
بنابراین هر شخصی که این دو(یعنی آیه و حدیث فوق) در او جمع و موجود باشند پس در نتیجه دارای خصوصیت جوانمردی ست.
------------------------------------------
سئل أبو الحسن البوشنجی عن الفتوَّة -أی:الرجولة التی یتفاخر بها بعض الناس-؟ فقال:الفتوَّة عندی فی آیة من کتاب الله،وخبر عن النبیِّ صلى الله علیه وسلم،فالآیة قوله تعالى:یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ،والخبر:لا یؤمن العبدُ حتى یحب لأخیه ما یحب لنفسه،فمن اجتمعتا فیه، فله الفتوَّة.
شعب الإیمان - بیهقی
در دوران زمامداری عبدالرحمن الناصر در اندلس(به اسپانیایی:Andalucía،یکی از ۱۷ بخش خودمختار کشور اسپانیا) قحط سالی همه جا را فرا گرفت.
خلیفه شخصی را به سوی قاضی منذر بن سعید بلوطی روانه کرد تا با مردم نماز استسقاء ( طلب باران ) برگزار کند،وقتی پیک خلیفه به قاضی رسید ایشان خطاب به قاصد فرمود: بگو خلیفه خود چه می کند؟
قاصد
گفت: او را خاشعتر و فروتنتر از امروز ندیدهام لباسی زمخت برتن کرده و
در خلوت خویش با گریه و زاری شدید مشغول دعاست و میگوید: خدایا همه چیز من
در قبضهی تو قرار دارد، به خاطر من بندگانت را عذاب مده!
قاضی فرمود: الله اکبر، به الله سوگند از آسمان برایتان باران میبارد، هرگاه جبار زمین فروتن شد جبار آسمان به رحم می آید…
سپس به غلامش گفت: برای ادای نماز طلب باران ندا بزن و چترم را برایم بیاور.
مردم همه جمع شدند و قاضی بر بالای منبر رفت..
مردم
همه مشتاق شنیدن سخنان قاضی منذر بن سعید بودند، قاضی سخنان خود را با این
آیه آغاز نمود: ﴿سَلَامٌ عَلَیْکُمْ ۖ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ
الرَّحْمَهَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءًا بِجَهَالَهٍ ثُمَّ
تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴾؛ «سلام بر شما،
پروردگارتان رحمت را بر خود فرض کرده که هر کس از شما از روی نادانی کار
بدی مرتکب شود؛ سپس بعد از آن توبه و درستکاری کند، البته او آمرزندهی
مهربان است». [سورهی انعام، آیهی ۵۶]
چندین بار این آیه را تکرار کرد…
مردم با شنیدن این آیات لرزه بر اندامشان افتاد و به گریه افتادند و صدای ضجه شان همه جا را فرا گرفت…
غرق در گریه و زاری و توبه و انابت بودند که ابرهای زیادی آسمان را فرا گرفت و بارانی شدید باریدن آغاز کرد.