دار العدل:
«در زمان پادشاهان ایوبی محلّی بهنام دارالعدل در قاهره تأسیس شد، و در روزهای معین سلاطین ایوبی به آنجا آمده و دادخواهی میکردند. پادشاه عادل «نورالدّین زنگی» که اصالتاً تُرک بود، پیش از همهٔ ایوبیان در شهر دمشق «دارالعدل» تشکیل داد، پس از ایوبیان سلاطین ممالک به دارالعدل میآمدند و با احترام و مهربانی، مردم را پذیرفته و به حرفشان میرسیدند. سلاطینِ ممالک در روز های رسیدگی از تخت فرود میآمدند و پهلو به پهلوی مردم روی نیمکتها مینشستند، به قسمی که پاهایشان مثل سایر مردم به زمین میرسید.
...خلاصه اینکه فرمانروایان اسلام به موضوع دادرسی توجه بسیار داشتند و هرکس از ولو فرزندان و نزدیکان آنها شکایتی داشت، شخصاً رسیدگی نموده و حکم بحقّ میدادند. موارد بسیاری در تاریخ اسلام موجود است که صحت این گفته را تأیید میکند، و طوری این موضوع عادّی بود که فرمانروایان اسلام آنرا جزء فریضهٔ حتمی خود میدانستند.»
جُرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهرکلام، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۲، صص ۱۹۲-۱۹۳.


