رهبر عادل و دلسوز:
ترحم و عطوفت فاروق (یعنی عُمَر رَضِیَ اللهُ عَنهُ)، به جایی میرسد که بهصورت مرد ناشناخته، در شهر مدینه مدتها هر روز به منزل پیر زن نابینایی میرود و منزل او را جارو میکشد و ظرفهای او را میشوید. و در دل شبها گاهی کولهبار سنگینی از آرد و روغن بر دوش خود گذاشته و در پیچوخم کوچههای تاریک و خلوت، آن را به منزل زنی میبرد که چند بچهی گرسنه و بیچاره بهدور او حلقه زدهاند.
گاهی همراه همسرش «ام کلثوم» در دل شب با کولهباری از وسایل و مواد غذایی، به منزل مرد غریبی میرود که زنش در حال زایمان است. همسرش ماما میشود و خودش کار آشپزی را برای این خانوادهی غریب انجام میدهد.
گاهی در حال نگهبانی از شهر است که در ساعتهای نیمهشب، چندمرتبه صدای گریهی نوزادی را میشنود و معلوم میشود که گریهی او به این علت است که بیمهی زندگی کودکان بر اساس قانون، پس از مرحلهی شیرخوارگی آغاز میگردد. امیرالمؤمنین در جهت ترحم و عطوفت نسبت به این نوزاد و امثال او، این قانون را اصلاح و از این پس، بیمهی زندگی نوزادان، از روز تولّدشان آغاز میشود.
سیمای صادق فاروق اعظم، ص۶۰۳ |ماموستا عبدالله احمدیان رحمهالله
- ۹۷/۰۸/۲۵