کانباغه یا قورگورو؟!
دوشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۷، ۰۱:۵۰ ب.ظ
قورباغه به کانگورو گفت:
من و تو میتوانیم بپریم؛
پس اگر با هم ازدواج کنیم بچه مان می تواند از روی کوه ها یک فرسنگ بپرد، و ما می توانیم اسمش را «قورگورو» بگذاریم!
کانگورو گفت: "عزیزم" چه فکر جالبی! من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم اما درباره ی قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاریم «کانباغه»!
هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند!
آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه»؛ اصلا من دلم نمی خواهد با تو ازدواج کنم!
کانگورو گفت: بهتر!
قورباغه دیگر چیزی نگفت. کانگورو هم جست زد و رفت. آنها هیچ وقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند که بتواند از کوه ها بجهد و تا یک فرسنگ بپرد. چه بد، چه حیف که نتوانستند فقط سر یک اسم توافق کنند!
این قصه ی زیبا مفهوم جالبی دارد:
«دستاوردهای بزرگ، قربانی اختلاف نظرهای کوچک می شود»!
- ۹۷/۰۹/۱۲