| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غرب زدگی» ثبت شده است

# خط ـ نوشته

 

گاهی دعوتگر مسلمان، ناخودآگاه از فضای رسانه‌ای و گفتمان مهندسی شده‌ی اسلام‌ستیزان تأثیر می‌پذیرد و رنگ می‌گیرد.
به عنوان مثال، آن‌قدر عبارت‌هایی چون «حجاب اجباری» را از زبان رسانه‌ها و افراد مختلف شنیده که خود نسبت به همین ترکیب، نوعی حساسیت یا پیش‌داوری پیدا کرده است؛ بی‌آنکه در معنای واقعی این عبارت یا اهداف نهفته در پسِ آن تأمل کند.
این همان مکانیزمی است که دشمنان دین، در بسیاری از مفاهیم مشابه نیز به کار می‌گیرند؛ نظیر واژه‌ی «اسلام‌گرا» که در حقیقت حربه‌ای زبانی برای حمله به خود «مسلمان» است.

 

اما مگر هر امر و نهی اجتماعی یا اخلاقی باید اختیاری باشد؟
اگر بنا باشد همه‌چیز را بر مدار اختیار محض بچرخانیم، دیگر قانون‌مداری و در مقابلش «هرج‌ومرج» چه معنا خواهد داشت؟
از همین رو، ما نه‌تنها با تعبیر «حجاب اجباری» مشکلی نداریم، بلکه این تعبیر را از اساس نادرست نمی‌دانیم. چراکه پوشیدگی و حیا، از فطرت انسان سالم، شریف و اصیل برمی‌خیزد.
چه بسا روزی بشنویم که کسانی از «پاکدامنی اجباری» هم سخن بگویند!

 

حجاب، فریضه‌ای الهی است بر دختر و زن مسلمان، که از روی ایمان و باور قلبی به اوامر پروردگارش آن را می‌پذیرد و عمل می‌کند. برخلاف آنچه اسلام‌ستیزان می‌کوشند با واژه‌ی «اجباری» در ذهن‌ها القا کنند، مؤمن با افتخار و طیب نفس، آن را برمی‌گزیند و می‌پوشد، نه از سر کراهت بلکه از سر ایمان.

 

اما آن دسته از دعوتگران که از «آزادی بی‌حجابی» سخن می‌گویند، اغلب نه از سر شناخت و باور عمیق به آزادی دینی و مدارا، بلکه بیشتر برای اعلام موضع سیاسی یا همراهی با جریان غالب اجتماعی چنین می‌کنند.
باور آنان به «آزادی دینی» معمولاً ریشه در دو کاستی دارد:
۱. شناخت ناکافی از حدود و ضوابط آزادی دینی و مدارا در اسلام.
۲. ناآگاهی از مسئله‌ی تطبیق شریعت و چگونگی تحقق آن در جامعه.

نکته‌ی نخست، یعنی شناخت حدود آزادی، کلید فهم این گره فکری است. رفتار پیامبرمانﷺ و شاگردانش ــ صحابه رضی‌الله‌عنهم، تابعین و تبع‌تابعین رحمهم‌الله، که دوران آنان را «خیرالقرون» نامیده‌اند ــ می‌تواند بهترین راهنما باشد. آنان در برابر منکرات، از جمله بی‌حجابی و بدپوششی، همواره رفتاری حکیمانه، مؤدبانه و در عین حال قاطع داشتند.

اما نکته‌ی مهم دیگر این است که حتی در شناخت ما از پوشش زنان پیرو ادیان دیگر نیز رسانه‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای یافته‌اند.
اگر به منابع مستند و ویدیوهای تاریخی (نه فیلم‌ها و سریال‌های نمایشیِ فیلمنامه نویسی و کارگردانی شده) مراجعه کنیم، خواهیم دید که حتی در جوامع غربی و غیرمسلمان نیز پوشش زنان در یک قرن گذشته، به‌مراتب کامل‌تر و آبرومندانه‌تر از آن چیزی بوده که امروز با عنوان «حجاب اجباری» به سخره گرفته می‌شود.
کافی است به تصاویر زنان لندن در صد سال پیش نگاهی بیندازیم تا دریابیم آنچه امروز در خیابان‌ها می‌بینیم، نه لباس بیرون، بلکه لباس اتاق خواب است؛ لباسی که هیچ دختر و زن اصیل و شریف، حتی در حضور پدر و برادر خود در خانه نیز به پوشیدن آن رضایت نمی‌دهد.
زیرا هدف از طراحی این لباس‌ها، آشکارا تحریک، جلب توجه و برهنگی هرچه بیشتر است.

 

پس منطقی نیست که از یک سو، با شور و جدیت به «امر به معروف» بپردازیم ــ چنان‌که حرکت‌های بسیار مبارکی در این زمینه در جریان است، از مراسم‌های ترویج حجاب گرفته تا فعالیت‌های فرهنگی متعدد، که خداوند از همه‌ی عاملانشان راضی باد ــ و از سوی دیگر، برای «منکر» مجوز و یا تبصره‌هایی ناآگاهانه صادر کنیم.
چگونه می‌توان در یک زمان هم مردم را به پوشیدگی و عفاف تشویق کرد و هم گفت: «اگر گروهی در جامعه بی‌حجاب بودند، مانعی ندارد»؟
پزشک حاذق، تنها به تجویز دارو بسنده نمی‌کند؛ بلکه هم‌زمان با درمان، عامل بیماری را نیز برمی‌چیند.

البته این سخن به هیچ‌وجه به معنای آن نیست که در برابر بی‌حجابی باید با خشونت افسارگسیخته و رفتار غیرشرعی برخورد کرد.
اسلام خود شیوه‌ی مواجهه با گناه و خلاف شرع را نیز آموخته است.
پس نگاه ما باید جامع باشد، نه تک‌بعدی؛ هم بر شفقت و اخلاق استوار، و هم بر قاطعیت در حفظ ارزش‌ها.

به‌گمان من، این رویکرد نه‌تنها در موضوع حجاب، بلکه در بسیاری از مسائل اجتماعی و فرهنگی دیگر نیز راهگشاست.
کافی است از خود بپرسیم: اگر پیامبرمان ﷺ یا صحابه‌ی بزرگوار، چون عمر بن خطاب و علی مرتضی رضی‌الله‌عنهما، در جامعه‌ای با بی‌حجابی روبه‌رو می‌شدند، چگونه رفتار می‌کردند؟
بی‌تردید، آنان هرگز رفتار نابجا و ناشایست نشان نمی‌دادند؛ اما آیا می‌توان تصور کرد که بی‌تفاوت می‌ماندند و واکنشی نشان نمی‌دادند؟
در روزگاری که حتی مردمان غیرمسلمان، بسیاری از ارزش‌های اخلاقی را محترم می‌شمردند و برهنگی و بی‌بندوباری را مایه‌ی سقوط انسانیت می‌دانستند، قطعاً آنان نیز در برابر چنین پدیده‌ای ساکت نمی‌نشستند.

 

در پایان، باید همواره هوشیار باشیم که در دام واژگان و تله‌های روانی اسلام‌ستیزان گرفتار نشویم.

مبادا با صدور مجوزهای ضمنی و در نتیجه عادی‌سازی برای برخی معاصی، ناخواسته گناهی بزرگ‌تر از خودِ گناه انجام دهیم؛ یعنی گناهِ توجیه و تسهیلِ گناه.
بله، دعوتگریِ مؤمنانه، نیازمند عقیده و بصیرت و درایتی است که میان دلسوزی و سازش، مرزی روشن بکشد.

 

وفقنا الله لما یحب و یرضی

  • حسین عمرزاده

ایران اینترنشنال iranintltv،گزارش داده:

«ویوک مورتی، جراح کل ایالات متحده، خواستار افزودن برچسب هشدار خطر ابتلا به سرطان بر روی نوشیدنی‌های الکلی شد و گفت مصرف الکل به‌طور مستقیم با افزایش خطر ابتلا به حداقل هفت نوع سرطان مرتبط است.

او افزود این اقدام می‌تواند نشان‌دهنده تغییر به سمت مقررات سختگیرانه‌تر مشابه مقررات دخانیات باشد و همچنین به مردم کمک خواهد کرد تا هنگام تصمیم‌گیری درباره مصرف الکل یا میزان آن، خطر ابتلا به سرطان را در نظر بگیرند.»

لینک منبع:

https://www.instagram.com/p/DEYA6yUhUqS/?igsh=cnBuMjNlZnJ5czN5

اما در این میان، همچنان برخی افراد، بدون هیچ پشتوانه علمی، مصرف الکل را توجیه می‌کنند! از جمله، این استدلال که "به اندازه مصرف کنی مشکلی ندارد" یا "برای دفع سنگ کلیه مفید است". این ادعاها، در برابر مستندات علمی که از مضرات گسترده مصرف الکل سخن می‌گویند، کاملاً بی‌پایه و غیرقابل قبول‌اند.

جالب‌تر اینجاست که در میان برخی، نگهداری بطری‌های مشروب در خانه، گرفتن عکس و استوری با آن، نشانه‌ای از مدرنیته و آزادی قلمداد می‌شود! غافل از آنکه آزادی حقیقی در ترک بردگی نفس و تصمیم‌گیری آگاهانه و خردمندانه است، نه در پیروی کورکورانه از عادات و تبلیغات مسموم.

از منظر دینی نیز، موضع اسلام در قبال مشروبات الکلی کاملاً روشن است. خداوند در قرآن، شراب را پلید و از اعمال شیطان می‌داند و پرهیز از آن را شرط رستگاری معرفی می‌کند:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

ای کسانی که ایمان آورده اید! همانا شراب و قمار و بتها، و تیرهای قرعه، پلید و از عمل شیطان است. پس از آنها دوری کنید، تا رستگار شوید.[المائدة : 90]

این حقیقت، هم در پژوهش‌های علمی و هم در تعالیم دینی آشکار است: الکل، نه تنها آزادی نیست، بلکه زنجیری است که عقل، جسم و روح را در بند می‌کشد. مدرنیته، در آگاهی، سلامت و تعالی فکری است، نه در تقلید کورکورانه از عاداتی که خود غرب نیز در تلاش برای محدود کردن آنهاست!

  • حسین عمرزاده

روزی دم روباهی در حادثه‌ای قطع شد. روباه‌های گروه گرد آمدند و از او پرسیدند: «دمَت چه شد؟»

روباه که به زیرکی و حیله‌گری مشهور بود، پاسخ داد: «خودم آن را قطع کردم.»

دیگران با حیرت پرسیدند: «چرا چنین کاری کردی؟ این‌که بسیار بد است!»

روباه با حیله‌گری گفت: «نه، این‌طور نیست. حالا که دم ندارم، احساس آزادی و سبکی می‌کنم. هنگام راه رفتن، گویی در حال پروازم.»

روباهی دیگر که ساده‌دل بود، فریب این سخنان را خورد و دم خود را برید. اما درد شدیدی را تجربه کرد و نمی‌توانست آن را تحمل کند. با رنج نزد روباه اول رفت و گفت: «برادر، تو که می‌گفتی سبک و راحت شده‌ای، چرا من این‌همه درد می‌کشم؟»

روباه اول لبخندی زد و گفت: «صدای درد و شکایتت را خاموش کن، وگرنه روباه‌های دیگر به هر دوی ما خواهند خندید. سعی کن خوشحال و مغرور به نظر برسی تا دیگران نیز دم خود را قطع کنند. در غیر این صورت، ما برای همیشه مورد تمسخر خواهیم بود.»

رفته‌رفته، شمار روباه‌های بی‌دم آن‌قدر زیاد شد که دیگر روباه‌های دم‌دار هدف تمسخر قرار گرفتند.

این حکایت به ما می‌آموزد که اگر در جامعه‌ای فساد فراگیر شود، افراد شریف و باعزت به جای آن‌که مورد احترام باشند، به سخره گرفته می‌شوند؛ و گاه حتی دیوانه خطاب می‌شوند...!

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest