| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۷ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

این توهینات شرمناک و کذبیات وقیح در تورات، کتاب پیدایش، فصل ۳۲ چنین آمده است:

 

۲۱ پس‌ ارمغان‌، پیش‌ از او عبور کرد و او آن‌ شب‌ را در خیمه‌گاه‌ بسر برد.
۲۲ و شبانگاه‌، خودش‌ برخاست‌ و دو زوجه‌ و دو کنیز و یازده‌ پسر خویش‌ را برداشته‌، ایشان‌ را از معبر یبوق‌ عبور داد.
۲۳ ایشان‌ را برداشت‌ و از آن‌ نهر عبور داد، و تمام‌ مایملک‌ خود را نیز عبور داد.
۲۴ و یعقوب‌ تنها ماند و مردی‌ با وی‌ تا طلوع‌ فجر کشتی‌ می‌گرفت‌.
۲۵ و چون‌ او دید که‌ بر وی‌ غلبه‌ نمی‌یابد، کف‌ ران‌ یعقوب‌ را لمس‌ کرد، و کف‌ ران‌ یعقوب‌ در کشتی‌ گرفتن‌ با او فشرده‌ شد.
۲۶ پس‌ گفت‌: «مرا رها کن‌ زیرا که‌ فجر می‌شکافد.» گفت‌: «تا مرا برکت‌ ندهی‌، تو را رها نکنم‌.»
۲۷ به‌ وی‌ گفت‌: «نام‌ تو چیست‌؟» گفت‌: «یعقوب‌.»
۲۸ گفت‌: «از این‌ پس‌ نام‌ تو یعقوب‌ خوانده‌ نشود بلکه‌ اسرائیل‌، زیرا که‌ با خدا و با انسان‌ مجاهده‌ کردی‌ و نصرت‌ یافتی‌.»
۲۹ و یعقوب‌ از او سؤال‌ کرده‌، گفت‌: «مرا از نام‌ خود آگاه‌ ساز.» گفت‌: «چرا اسم‌ مرا می‌پرسی‌؟» و او را در آنجا برکت‌ داد.
۳۰ و یعقوب‌ آن‌ مکان‌ را «فِنیئیل‌» نامیده‌، (گفت‌:) «زیرا خدا را روبرو دیدم‌ و جانم‌ رستگار شد.»
۳۱ و چون‌ از «فِنوئیل‌» گذشت‌، آفتاب‌ بر وی‌ طلوع‌ کرد، و بر ران‌ خود می‌لنگید.
۳۲ از این‌ سبب‌ بنی‌اسرائیل‌ تا امروزعِرق‌النساء را که‌ در کف‌ ران‌ است‌، نمی‌خورند، زیرا کف‌ ران‌ یعقوب‌ را در عِرق‌النسا لمس‌ کرد.

  • حسین عمرزاده

توهین زشت و قبیح و افترای عظیم یهودیان به لوط علیه السلام، اینکه او با دو دختر خود زنا کرده است العیاذ بالله.
این افترای عظیم در تورات (عهد عتیق)، کتاب پیدایش، فصل ۱۹ چنین آمده است:


۲۹ و هنگامی‌ که‌ خدا شهرهای‌ وادی‌ را هلاک‌ کرد، خدا ابراهیم‌ را به‌ یاد آورد، و لوط‌ را از آن‌ انقلاب‌ بیرون‌ آورد، چون‌ آن‌ شهرهایی‌ را که‌ لوط‌ در آنها ساکن‌ بود، واژگون‌ ساخت‌.
۳۰ و لوط‌ از صوغر برآمد و با دو دختر خود در کوه‌ ساکن‌ شد زیرا ترسید که‌ در صوغر بماند. پس‌ با دو دختر خود در مَغاره‌ سُکْنی‌ گرفت‌.
۳۱ و دختر بزرگ‌ به‌ کوچک‌ گفت‌: «پدر ما پیر شده‌ و مردی‌ بر روی‌ زمین‌ نیست‌ که‌ برحسب‌ عادت‌ کل‌ جهان‌، به‌ ما در آید.
۳۲ بیا تا پدر خود را شراب‌ بنوشانیم‌، و با او همبستر شویم‌، تا نسلی‌ از پدر خود نگاه‌ داریم‌.»
۳۳ پس‌ در همان‌ شب‌، پدر خود را شراب‌ نوشانیدند، و دختر بزرگ‌ آمده‌ با پدر خویش‌ همخواب‌ شد، و او از خوابیدن‌ و برخاستن‌ وی‌ آگاه‌ نشد.
۳۴ و واقع‌ شد که‌ روز دیگر، بزرگ‌ به‌ کوچک‌ گفت‌: «اینک‌ دوش‌ با پدرم‌ همخواب‌ شدم‌، امشب‌ نیز او را شراب‌ بنوشانیم‌، و تو بیا و با وی‌ همخواب‌ شو، تا نسلی‌ از پدر خود نگاه‌ داریم‌.»
۳۵ آن‌ شب‌ نیز پدر خود را شراب‌ نوشانیدند، و دختر کوچک‌ همخواب‌ وی‌ شد، و او از خوابیدن‌ و برخاستن‌ وی‌ آگاه‌ نشد.
۳۶ پس‌ هر دو دختر لوط‌ از پدر خود حامله‌ شدند.
۳۷ و آن‌ بزرگ‌، پسری‌ زاییده‌، او را موآب‌ نام‌ نهاد، و او تا امروز پدر موآبیان‌ است‌.
۳۸ و کوچک‌ نیزپسری‌ بزاد، و او را بن‌عَمّی‌ نام‌ نهاد. وی‌ تا بحال‌ پدر بنی‌عمون‌ است‌.

  • حسین عمرزاده

کردها که در کتاب دینی خود مژده آمدن پیامبری از سرزمین درخت خرما و سرزمین شتر سرخ را شنیده بودند،مدام چشم انتظار بودند که این پیامبر عدل و داد ایشان را از ستم پادشاهان ستمگر خودی و روم برهاند این بود که با انتشار خبر پیامبری رسول الله(صلی الله علیه وسلم)جابانِ کُرد را به نمایندگی از طرف خود برای تحقیق و بررسی در مورد صدق این خبر روانه سرزمین عربستان کردند.و این برای ملت کُرد بسی جای خرسندی و افتخار است،در حالی که نزدیکان و خویشان رسول الله(صلی الله علیه وسلم)او را تکذیب و شکنجه می کردند،اما کُردها برای کشف حقیقت و راستی هزاران کیلومتر راه را طی کرده و خود را از هوای خنک و کوهستانی کردستان و کوههای سر به فلک کشیده آن به بیابان های گرم و سوزان عربستان می رسانند تا هدایت و نور را بیابند.

بخشی از جلد سوم سلسله کتب:نگاهی نو به تاریخ کُرد


  • حسین عمرزاده


دریافت
حجم: ۱۱۲ کیلوبایت

  • حسین عمرزاده

جابان کُردی(کابان کردی)اولین کُردی بود که ندای توحیدی اسلام را لبیک گفت،و به افتخار صحابه بودن پیامبر صلی الله علیه وسلم نائل گشت و در سال ١٨ ه.ق کردستان سرافراز را در آغوش گرفت و پرچم توحید و یکتا پرستی را بر بلندای قندیل و زاگرس برافراشت.

از پسرشان میمون کُردی نقل شده است که پدرش فقط ده بار حدیث پیامبر را نقل می کرد،دلیلش این بوده مبادا حدیث را کم و زیاد بازگو کند.


بخش هایی از جلد سوم کتاب:نگاهی نو به تاریخ کُرد

  • حسین عمرزاده

منابع تاریخی در میان کُردها به صحابه ای چون جابان الکُردی اشاره کرده اند که پسر او نامش میمون و کنیه او ابو بصیر یا ابونصیر بوده است.از جمله کسانی که به جابان والد میمون ابوبصیر اشاره کرده اند عبارتند از: ابونعیم اصفهانیابن اثیر،ابن حجر و آلوسی. و از جمله محققان معاصر نیز کسانی چون محمد امین زکی بیگ و استاد حسن محمود محمد کریم می باشند.و نیز از جمله کسانی که به میمون بن جابان الکُردی اشاره کرده،عبارتند از احمد حنبل،بخاری،ابویعلی،ابن حبان، بیهقی،خطیب بغدادی،ابن اثیر،ذهبی،ابن حجر و سیوطی.هدف از ذکر منابع در مورد جابان کُردی و پسر او ابوبصیر این بود که "کسانی" نوشته اند در هیچ کدام از کتب معتبر اسلامی نام آن ها نیامده است.بنابراین شخصیت وی را خیالی تعریف کرده اند.اما همچنانکه دیدیم بسیاری از منابع معتبر اسلامی به ذکر نام ابوبصیر و پدر او پرداخته اند،بنابراین آشنایی کُردها با اسلام به دوره قبل از فتوحات و زمان پیامبر صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم برمی گردد.در دوره فتوحات نیز همچنانکه به آن اشاره شد و محقق شهیر عراقی نیز در کتاب معروف خود به نام کُردستان در برابر فتوحات اسلامی به آن پرداخته است مناطق کُردنشین به سهولت در اختیار مسلمین قرار گرفته است.

از جمله اینکه منابع به کُرد بودن مادر آخرین خلیفه اموی اشاره کرده اند.(ذهبی،سیر اعلام النبلاء،ج 6، ص 77؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج10، ص46)

مهمتر از آن اینکه محدثین در اسناد خود به موثقینی اشاره کرده اند که کُرد بوده اند.از جمله مهدی بن میمون می باشد که ذهبی این گونه از او می گوید: امام، حافظ، ثقه و یکی از معمرین می باشد او کُرد بوده و در سال 172ق وفات کرده است.از جمله کسانی که به مهدی اشاره کرده اند عبارتند از: ابن سعد، المزی و ابن حجر. از جمله کُردان دیگری که محدثان در اسناد خود از آن ها روایت کرده اند عبارتند از عمرو بن کُردی که کسانی چون احمد حنبل، ابن حبّان، ابوحاتم، طبرانی و ابن حجر از او نام برده اند و نیز جابر الکُردی که کسانی چون اسلم بن سهل، دار قطنی، طبری و سلفی از او نام برده اند.

بخش هایی از کتاب مفید:کُردها و اسلام،ستیز یا سازش؟؟!! / مؤلف: دانا مهرنوس / انتشارات: آراس 1390.

  • حسین عمرزاده
پاکی و صفای روح و عفت و پاکدامنی این فرمانده و زعیم کُرد و سپاهیانش باعث شده بود که هیچ کس یارای مقاومت در برابر آنها را نداشته باشد و هر لشکر و قلعه و شهری در برابرشان سر تسلیم فرود می آورد.
-----------------
منبع:کُردها و سرزمینشان/تألیف:سرهنگ شیخ عبدالوحید با مقدمه(ژنرال ایوب خان رئیس جمهور اسبق پاکستان)/مترجم:مهندس صلاح الدین. ع
انتشارات:نشر احسان ۱۳۷۸
  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest