| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب در مرداد ۱۴۰۳ ثبت شده است

دعا نامیدن سِحر و جادو و دعا نویس دانستن جادوگران،ظلم و اجحافی بزرگ در حق دعا و مناجات با خداوند و نوعی خدمت ناخودآگاه به جادوگران است.

در متن شریعت اسلام نه تنها استمداد و کمک از غیر خداوند،کاربرد اسامی عجیب اجنه و شیاطین،نقاشی ها و جدول های نامفهوم به عنوان دعا نمی بینید،بلکه همان دعاها و اوراد و اذکار مستند،مسنون و سنتی که از پیامبر صلی الله علیه وسلم و صحابه (شاگردان و یاران نزدیک پیامبر صلی الله علیه وسلم) به ما رسیده اند را اگر دقت کنید همگی سرشار هستند از روح معنویت و آموزه های توحیدی و اخلاقی و پرفایده برای زندگی فردی اجتماعی.

در اسلام یکی از عوامل اجابت نشدن دعای یک فرد،تغذیه حرام و مواردی از این دست است۱.حال چگونه می توان یک جدول اعداد یا نقاشی نامفهوم که اگر هم بصورتِ نوشته باشد فقط زبان عربی آن به اسلام مرتبط می شود نه متن کفرآمیز و مملو از پلیدی آن (که خود گناه و از موانع اجابت می باشد) و با غرض ایجاد جدایی و اختلاف میان زن و شوهر و...ساخته شده را «دعا» نامید؟!

قبیح و زشت ندانستن فساد،موجب هموار کردن مسیر هم برای نا آگاهان است و هم برای جادوگرانی که با پوشیدن کلاهی سبز رنگ یا گرفتن تسبیح به دست،دین و دنیای مردم را به یغما می برند.


برکسی پوشیده نیست معمولا مراجعین این شیادان را آن دسته افرادی تشکیل می دهند که یا به دنبال ضربه زدن هستند یا به دست آوردن

ضربه زدن و تخریب خانه و خانواده افراد فقط به این خاطر که از دید بیمار و حسود این مراجعین،مستحق خوشی و خوشبختی نیستند!

و گاهی به دست آوردن دل دختری پاکدامن یا پسری با ایمان با استفاده از فریب و نیرنگ.

تجربه ثابت کرده که اغلب و اوایل اگرچه آن سحر و جادوها به ظاهر موثر واقع شده اما بعدها عین نتیجه،معمولا دامن گیر و متوجه همان افرادی شده که به دنبال جادو بوده اند.


آستانه و بارگاه پادشاهیِ بی مانندِ الله خداوند یکتا،بی عیب و نقص بوده و همچون دربار شاهان و قدرتمندان دنیا نیست که نیاز به واسطه و وکیل و وزیر برای طرح درخواست و دعا داشته باشد.

او در شنیدن صدا و دیدن وضعیت بندگانش سمیع و بصیر بی مانند است۲ و صلاح بندگانش را از هر کسی بهتر می داند و فقط کافیست او را از دل و جان بخوانیم تا ما را اجابت کند۳ و هرچه مصلحت و خیر ما در آن باشد سر راهمان قرار دهد.۴

برای تاثیر بیشتر اجابت هم لزومی به پرداخت مبلغی به کسی یا بکارگیری ناپاکی ها (آنگونه که جادوگران برای جلب بیشتر اجنه از ادرار و مدفوع حیوانات استفاده می کنند) یا انجام کارهای خارج از توان و وسع فرد نیست و می توان او را با آدابی که دین اش به ما آموخته صدا کرد.

با وضو،خشوع،توسل به نام های نیک اش و عباداتی که توسط آنها می توان رحمتش را جلب کرد.


پیامبر صلی الله علیه وسلم یکی از گناهان هلاک کننده را سِحر و جادو معرفی کرده اند.۵


الله متعال در قرآن می فرماید:


أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ [الزُّمَر : 36]

آیا الله برای بند ه اش کافی نیست؟! و تو را به کسانی غیر از او می ترسانند، و هر کس را الله گمراه کند، پس او را هیچ هدایتگری نیست.


پ.ن ها:


(۱) بخشی از حدیث: ...ثُمَّ ذَكَرَ الرَّجُلَ يُطِيلُ السَّفَرَ أَشْعَثَ أَغْبَرَ، يَمُدُّ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ، يَا رَبِّ، يَا رَبِّ، وَمَطْعَمُهُ حَرَامٌ، وَمَشْرَبُهُ حَرَامٌ، وَمَلْبَسُهُ حَرَامٌ، وَغُذِيَ بِالْحَرَامِ، فَأَنَّى يُسْتَجَابُ لِذَلِكَ؟

سپس درباره ی شخصی سخن گفت که سفری طولانی کرده و ژوليده موی و غبارآلود است؛ دستانش را به سوی آسمان بلند می کند و می گويد: پروردگارا، پروردگارا؛ درحالی که آب و غذا و لباسش (از مال) حرام بوده و با حرام تغذيه شده است؛ چگونه دعای چنين شخصی پذيرفته می شود؟».


صحیح مسلم ۱۰۱۵


(۲) إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ [غافِر : 20]


بی گمان الله همان شنوای بیناست.


وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ ۖ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ [الملك : 13]


گفتار خود را پنهان دارید یا آن را آشکار سازید, (به هر حال) او به آنچه در دلهاست آگاه است.


(۳) وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ [البقرة : 186]


   و چون بندگانم، از تو درباره من بپرسند، بگو: به راستی که من نزدیکم، دعای دعا کننده را هنگامی که مرا بخواند؛ اجابت می کنم. پس (آنان) باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، باشد که راه یابند.


وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ [غافِر : 60]


و پروردگار شما فرمود:مرا بخوانید، تا (دعای) شما را اجابت کنم.


(۴) پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده اند:


ما من مسلِمٍ يَدعو ، ليسَ بإثمٍ و لا بِقطيعةِ رَحِمٍ إلَّا أَعطَاه إِحدَى ثلاثٍ : إمَّا أن يُعَجِّلَ لهُ دَعوَتَهُ ، و إمَّا أن يَدَّخِرَها لهُ في الآخرةِ ، و إمَّا أن يَدْفَعَ عنهُ من السُّوءِ مِثْلَها قال : إذًا نُكثِرَ ، قالَ : اللهُ أَكثَرُ


 «هیچ مسلمانی  نیست که دعا کند و چيزی از الله بخواهد به شرطی که دعايش حاویِ گناه يا قطع رابطه ی خويشاوندی نباشد،مگر اینکه الله یکی از این سه مورد را به او عطا می کند ؛

یا خواسته اش را برآورده می سازد

يا به همان اندازه پاداش برای او ذخيره می شود

و یا همانندِ آن، بدی را از او دور می کند؛ ».

يکی از حاضران گفت: در اين صورت بيشتر دعا می کنيم. رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود: «اللهُ أكْثَرُ»: «الله بيشتر عطا می کند».


البخاري في ((الأدب المفرد)) (710) واللفظ له، وأبو يعلى (1019)


(۵)"اجتنبوا السبع المُوبِقَات، قالوا: يا رسول الله، وما هُنَّ؟ قال: الشركُ بالله، والسحرُ، وقَتْلُ النفسِ التي حَرَّمَ الله إلا بالحق، وأكلُ الرِّبا، وأكلُ مالِ اليتيم، والتَّوَلّي يومَ الزَّحْفِ، وقذفُ المحصناتِ الغَافِلات المؤمنات"


"از هفت گناه هلاک كننده دورى كنيد، گفتند: يا رسول الله، كدامها هستند؟ فرمودند: شرک ورزيدن به الله متعال، سحر، قتل نفسى كه الله متعال آن را حرام كرده، مگر با حق آن، رباخوارى، خوردن مال يتيم، فرار كردن در ميدان جهاد مسلحانه، و تهمت زدن به زنان مؤمن پاكدامن بى گناه".


متفق علیه

  • حسین عمرزاده

نبود دانشمند مطرح و رشد علمی به آن شکل و گستردگی ای که در ایران پس از اسلام به وجود آمد به این معنا نیست که پیش از اسلام،مرد و زن ایرانی استعداد علمی نداشته یا کند ذهن بوده است۱.

بلکه علت را باید در نوع سیستم دینی و سیاسی حاکم بر آن روزگاران جستجو کرد.

سیستم دینی و سیاسی طبقاتی و کاستی ای که  قلم و کتابت را آموخته دیوان۲ و در صورت ضرورت منحصر به عده ای خاص از اشراف (که درصدشان مطمئنا به هیچ وجه با اکثریت جامعه هم قابل قیاس نبوده) می دانست.

به تعبیری؛شما اگر دهقان زاده یا...متولد می شدید،تا ابد و نسل اندر نسل همانی می بودید که قبلا بودید و (حتی در صورت دارا بودن شرایط رشد و ترقی هم) اجازه جابجایی از طبقه خود به دیگر طبقات اجتماع را نداشتید.۳چنانکه دادگرترین پادشاه ساسانی حق سوادآموزی را از فرزند طبقه بازارگان ایرانی دریغ کرد.۴

مردم باید مطابق میل و خواست سیستم حاکم می بودند و حتی اگر شاه را دوست نمی داشتند از نظر حکومت لایق باقی ماندن پوست بر بدنشان نبودند.۵

درباره هیتلر و نژاد پرستی نازی ها شنیده ایم اما جالب است اگر بدانیم که قرن ها پیش از آن ها نازی هایی افراطی تر  بر جان و مال و دین مردم این سرزمین حکومت می کردند.

تا حدی که هرکسی را که به هر دلیلی که خودش هم در آن هیچگونه دخالتی نداشته،دچار نقص عضو یا کوتاهی قد و...بود لایق زندگی و ترقی نمی دانستند!

و علت اینکه در بسیاری موارد قبل از قتل عام شاهزادگان و پادشاهان حتما آن ها را کور و تکه تکه می کردند هم همین بوده است.(چون معتقد بودند شخص کور و...از امتیازات ویژه پادشاهی محروم است)

جناب رضا مرادی غیاث آبادی در مورد ریشه دار بودن این تفکر در دیانت زرتشتی (دیانت رسمی و باستانی ایران) می نویسد:

«یکی از دستورات و رویه های نژادپرستانه فاشیسم و نازیسم آریاگرا عبارت است از قتل عام و نسل کشی معلولان جسمانی و عقب افتاده های ذهنی،و یا دستکم طرد و حذف آنان از جامعه با این توجیه که این عده اشخاص پلید و ناپاک و مضری هستند که می توانند مانع رشد و ترقی و اعتلای «انسان برتر» و «نژاد برگزیده» شوند.

نازی های ملی گرا تلاش کردند که خلوص خون و نژاد آریایی را بوسیله برنامه های اصلاح نژادی،شامل عقیم سازی اجباری بیماران روانی و معلولان ذهنی و اعدام بیماران روانی بستری شده در آسایشگاه ها در قالب بخشی از برنامه مرگ آسان،حفظ کنند.

...چنین دستورات و توصیه هایی در دین زرتشتی دارای سابقه است. به موجب فرگرد دوم متن اوستایی وندیداد،جمشید به فرمان اهورامزدا مأمور می شود تا انسان ها و دیگر موجودات آفریده اهورامزدا را نجات دهد و در یک سرزمین نمونه و آرمانی گرد هم بیاورد.چرا که قرار است هر شخص یا موجود دیگری به جز این عده به سرنوشت محتوم هلاکت دچار شوند.

یکی از انواع گروه های انسانی که از راه یافتن بدان جامعه باز می مانند و حق زندگی و زنده ماندن را از دست می دهند،معلولان جسمی و عقب افتاده های ذهنی هستند.

اعم از اشخاصی که قوز یا قد کوتاه دارند و یا دارای چشمان ضعیف و اندام شکسته هستند.

چرا که مطابق با آموزه های دین زرتشتی،این انسان ها «داغ خوردگان اهریمن» (شیطان صفت) به حساب می آیند و لازم است تا از اجتماع تصفیه شوند.

اهورامزدا در بندهای ۲۹ و ۳۷ از فرگرد دوم وندیداد به صراحت و تأکید به جمشید هشدار می دهد که:«مبادا اینان بدان جایگه راه یابند».۶

ناگفته نماند؛امروزه نئو نازیست های آریا گرا وجود دارند که با اسلام ستیزی و حمله به فتوحات اسلامی،در صدد احیای همین تفکرات پیش از اسلام حاکم بر این سرزمین هستند!

منابع و پی نوشت ها:

۱:اگر هم مواردی وجود داشت و اسلام ستیزان هم امروزه به همان موارد اندک مباهات می کنند،همان ها به دست پادشاهان مثلا دادگر شکنجه و کور شده و به قتل می رسند!

چنانکه بزرگمهر حکیم به خاطر باد معده انوشیروان دادگر ! سگ خطاب شده و شکنجه  و فوت می شود. مراجعه کنید به شاهنامه:

بدو گفت کای سگ تو را این که گفت

که پالایش طبع بتوان نهفت

۲:مراجعه کنید به شاهنامه،طهمورث:

کشیدندشان خسته و بسته خوار

به جان خواستند آن زمان زینهار

كه ما را مكش تا يكى نو هنر

بياموزى از ما كِت آيد بِبَر

كى نامور دادشان زينهار

بدان تا نهانى كنند آشكار

چو آزاد گشتند از بند او

بجستند ناچار پيوند او

نبشتن بخسرو بياموختند

دلش را بدانش بر افروختند

 

۳: نامه تنسر به گشنسب،تصحیح مجتبی مینوی،انتشارات خوارزمی،ص۵۷

۴:شاهنامه:

بدو گفت شاه ای خردمند مرد / مگر دیو عقل تو را خیره کرد

تو بازاره‌گان بچه گردد دبیر / هنرمند و به دانش و یادگیر

چو فرزند ما برنشیند به تخت / دبیری بباید پیروز بخت

برو همچنان بازگردان شتر / مبادا کز او سیم خواهیم و در

۵:شاهنامه:

هر آن كس كه بر پادشا دشمنست

روانــــش پرســتار آهـِـرمنســـــــت

دلى كو ندارد تـن شـــــــــاه دوســت

نبايد كه باشد ورا مغز و پوست

 

۶:رضا مرادی غیاث آبادی،رنج های بشری،ص۶۱ و اوستا،وندیداد،ترجمه جلیل دوستخواه،فرگرد دوم،ص۶۶۵ تا ۶۷۳،بندهای ۲۹ و ۳۷

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter YouTube Aparat Pinterest