کارل مارکس:
ما میتوانیم به وسیله سقطِ جنین و همجنس گرایی جهان را تغییر دهیم
منبع: https://goo.gl/au4U9c
کارل مارکس:
ما میتوانیم به وسیله سقطِ جنین و همجنس گرایی جهان را تغییر دهیم
منبع: https://goo.gl/au4U9c
در هنگام طلوع خورشید
روباهی از لانهاش بیرون آمد
و با حالتی سراسیمه به سایهاش نگاه کرد
و گفت:
امروز شتری خواهم خورد!
سپس به راه خود ادامه داد
و تا ظهر به دنبال شتر گشت.
آنگاه دوباره به سایهاش نگریست
و گفت:
آری! یک موش برای من کافی است!
کشتی بردگان، اثری از ویلیام ترنر که ماجرای کشتی زونگ را ارائه میکند.
کشتار بردگان در کشتی زونگ
کشتی زونگ که متعلق به یکی از اتحادیههای بردهداری لیورپول بود، از آکرا در مسیر جامائیکا بود؛ که از مسیر خود منحرف شد. گفته میشود بیش از ۴۴۲ برده را سوار کرده بودند؛ که بسیار بیشتر از حد توان کشتی بود. شلوغی بیش از حد، سوء تغذیه و انواع بیماریها در طول مسیر جان چندین خدمه و برده را گرفته بود.
طبق گفتههای جیمز کلسال، از خدمه کشتی، زمانی که به اشتباه بودن مسیر پی برده شد، که تنها برای ۴ روز دیگر آب آشامیدنی باقیمانده بود. اگر بردهها در ساحل میمردند، بیمهگران هیچ پولی پرداخت نمیکردند، همچنین مرگ بر اثر عاملی طبیعی نیز شامل بیمه نمیشد. اما اگر بردهها شروع به نافرمانی میکردند، برای حفظ جان خدمه کشتی و بر طبق قانون زیان همگانی، مرگش شامل بیمه میشد.
نهایتا در ۲۹ نوامبر ۱۷۸۱ تصمیم به انداختن تعدادی از بردهها به دریا گرفته شد. در ادامه ۵۴ زن و کودک از پنجرههای کابین به دریا انداخته شدند. روز بعد (اول دسامبر) ۴۲ برده مذکر را به دریا انداختند و مرحله بعد ۳۶ نفر بعدی را. در این میان، ۱۰ نفر نیز به نشانه اعتراض به این رفتار ضد انسانی علیه بردهها، خود را به دریا پرت کردند. یعنی در کل تقریباً ۱۴۲ زن، کودک و مرد آفریقایی به دریا پرت شدند.
گفته میشود صدای فریاد بسیاری از بردهها در دریا شنیده میشد، تا جایی که یکی از بردههای داخل کشتی به خدمه پیشنهاد کرد که سایر بردههای باقیمانده در کشتی بمانند؛ ولی نه از آب و نه از غذا مصرف کنند که با درخواستش مخالفت کردند. طبق گفتههای خدمه، یکی از بردههایی که به دریا انداخته شده بود توانست خود را مجدداً به کشتی برساند.
بعد از این واقعه، خدمه مدعی شدند بخاطر کمبود آب برای ادامه سفرشان، بردهها شروع به نافرمانی کرده بودند که البته این ادعا چندی بعد رد شد، زمانی که کشتی با چندصد گالون آب باقیمانده به مقصد خود رسید. البته خدمه در این خصوص توضیح دادند که در روز اول دسامبر و در زمانی که در حال انداختن بردهها به آب بودند، باران شدیدی میبارید و توانسته بودند مقداری آب باران را جمع کنند.
افراد بیمهگر از پرداخت پول خودداری میکردند و در نهایت کار به دادگاه کشیده میشود. دادگاه مربوطه طی حکمی، قتل عمل بردهها توسط خدمه کشتی را قانونی عنوان کرده و بیمهگران را ملزم به پرداخت تمامی پولها میکند.
نقاشی فوق، اثری از ویلیام ترنر میباشد؛ که ماجرای کشتی زونگ را ارائه میکند.
منبع: دانشنامه انگلیسی ویکی پدیا، ذیل واژه Zong massacre، لینک:
en.wikipedia.org/wiki/Zong_massacre
متن قطعنامه «یونسکو» در مورد فلسطین اشغالی
سازمان یونسکو یکی از سازمانهای تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است که در سال ۱۹۴۵ تشکیل شد. هدف این سازمان کمک به صلح و امنیت در جهان از راه همکاری بینالمللی در زمینههای آموزشی و علمی و فرهنگی و تربیتی به منظور افزایش احترام به عدالت و قانونمداری و حقوق بشر، بر پایه منشور سازمان ملل متحد است.
یونسکو در نشستی اعلام کرد که قدس متعلق به مسلمانان است.
https://www.timesofisrael.com/full-text-of-new-unesco-resolution-on-occupied-palestine/
لینک خبر در سایت تایمز اسرائیل
سم هریس اعتراف می کند که ازنظر غرب اسلام افراطی و اسلام معتدل فقط یک شعارپوچ است و غرب با تمامیت اسلام و قرآن سر جنگ دارد
سم هریس خداناباور افراطی در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست در سال 2004 می گوید
وقت آن است که همه بدانند که ما با تروریسم در جنگ نیستیم بلکه در جنگ با اسلام هستیم ....ما با دیدی که قرآن از زندگی برای مسلمانان ارائه داده است در جنگ هستیم... مبادی اسلامی برای ما خطرناک است
https://www.washingtontimes.com/news/2004/dec/1/20041201-090801-2582r/
آلبر کامو فیلسوف فرانسوی و برنده جایزهٔ نؤبل:
«هرکس که تنها باشد و به خدا، بیاعتقاد باشد سختیهای روزگار برایش بسیار دردناک و سنگین خواهد بود، ما باید به خدا اعتقاد داشته باشیم، من ندانمگرا ها و پوچ گراهای زیادی را میشناسم که هرشب دعا میکنند»
منبع:
prometheus rebound: the irony of atheism p.252
اعتراف تلخ سرباز آمریکایی:
ما در افغانستان برای تفریح و سرگرمی به سوی مردم تیر اندازی می کردیم و آنها را می کشتیم
لینک خبر در سایت گاردین
https://www.theguardian.com/world/2011/mar/23/us-soldier-admits-killing-afghans
حسن بصری رحمه الله :
گروهی چنان خود را به آرزوی مغفرت مشغول نمودند که با دستی خالی از نیکیها از دنیا رفتند و گفتند: ما نسبت به خداوند پندارمان نیک است! اما دروغ میگویند... اگر پندارشان نیک بود کردارشان نیز نیک میشد.
[الوجل والتوثق بالعمل ابن ابی الدنیا]
پلیس چین خطاب به مسلمانان:
کسانی که در نزد آنها قرآن و یا جا نمازی وجود داشته باشد با برخورد سختی مواجه خواهند شد.
http://www.dailymail.co.uk/news/china/article-4929064/Chinese-police-ask-Muslims-hand-copies-Koran.html
شبهه: در اسلام شهادت دو زن برابر یک مرد است!
پاسخ:
بطور مختصر عرض میشود:
اولاً: بطور کلی شهادت جزو حقوق انسانی نیست بلکه جزو تکالیف هست و بین حق و تکلیف تفاوت هست و شهادت فرض کفایی است. (ر.ک: المغنی لابن قدامه، ج 10، ص 128)، بنابراین اگر از کسی طلب شهادت شود و استنکاف کند وی گناهکار میباشد.
ثانیاً: مراتب شهادت برحسب «جنسیت» یا «ارزشمندی افراد» نیست بلکه بر اساس «موضوع» است؛ یعنی برای نوعهای شهادت ما به موضوعیت شهادت نگاه میکنیم نه به جنس شهود که زن باشد یا مرد.! فتأمل!...
ثالثاً: شهادت انواعی دارد:
1- شهادت دو مرد. (بقره : 282).
2- شهادت دو زن و یک مرد. (بقره : 282).
3- شهادت یک مرد و یک زن. ( سوره نور: 6 - 9)، اگر مردی همسرش را متهم به زنا کند و یا بالعکس، زنی شوهرش را بدان متهم کند - و در این حالت شاهدی وجود نداشته باشد- خود مرد و زن باید در حضور قاضی بر یکدیگر شهادت دهند.
4- شهادت زن بدون مرد. (المغنی لابن قدامه، ج 10، ص 137؛ بدایة المجتهد لابن رشد، ج 4، ص 248)، در این خصوص حدیث صحیحی از پیامبراکرم (صلی الله علیه و سلم) در صحیح بخاری (ج 7، ص 10 ح 5104) روایت شده است. و عامر شعبی، ابراهیم نخعی و حسن بصری و ... بدان فتوا دادهاند و این قول جمهور قریب به اتفاق علمای اسلام است. الله اعلم.
پروفسور ایرا ماروین لاپیدوس میگوید:
«آنچه که محمد را شخصیت بینظیر تاریخ کرد و آنچه او را در جایگاه پیامبری نشاند، توانایی وی در انتقال بینش خود به اطرافیان بود؛ بدینسان مفاهیمی که از دیرباز برای همگان شناخته شده بود، غنایی تازه یافت و توانست زندگی دیگران را دگرگون کند، چنان که زندگی خود وی را نیز متحوّل کرده بود. این امر نه تنها از طریق موعظه مستقیم دربارهی خداوند، بلکه با متحول کردن زندگی خانوادگی و نهادهای مربوط به آن و با ارائهی شعائر، آداب و رسوم اجتماعی و وفاداری سیاسی جدید میّسر شد. محمد پیامبری بود که بینش دینی جدیدی را در کالبد یک جامعهی کامل دمید.»
[تاریخ جوامع اسلامی از آغاز تا قرن هجدهم، ایرا ماروین لاپیدوس، ترجمه محمود رمضان زاده، (مشهد:بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، 1376)، ص 75.]
خلیفه هارون الرشید فردی زندیق را زندانی کرد و دستور داد او را اعدام کنند. زندیق پرسید: چرا می خواهید من را بکشید؟ هارون گفت: چون می خواهم مخلوقات خدا از شر تو رها شوند. زندیق گفت: پس آن هزار حدیث را که من وضع کرده ام و به پیامبر نسبت داده ام را چه می کنی؛ بدان که یک حرف از آنها هم گفته پیامبر نیست. هارون بلافاصله گفت: به آن فکر نکن، چون فکر این را هم کرده ام. ابو_اسحاق فرازی و عبدالله بن مبارک آنها را مو شکافی کرده و حرف به حرف جدا می سازند.
منبع: تاریخ الخلفاء، جلال الدین السیوطی، صفحه ۲۹۳
فیلیپ آدلر « Philip Adler» در کتاب «تمدنهای عالم» میگوید:
1«دانشگاه مخلوق مسلمانان است. قدیمیترین دانشگاه دنیا که هنوز هم به منزلهی نهاد آموزش عالی فعالیت میکند دانشگاه قاهره است که روحانیان مسلمان در سدهی نهم میلادی / دوم هجری قمری آن را به عنوان حوزهی مطالعات دینی پی ریزی کردند. مدتها پیش از آنکه نام ارسطو و افلاطون به گوش مسیحیان غربی برسد، مسلمانان در خاورمیانه ارزش یافتههای علمی یونان کلاسیک را تشخیص دادند و در حفظ و گسترش آن کوشیدند. طالبان فلسفه و علومِ متنوع دیگر در آکادمیهای بغداد و سایر مراکز اسلامی گرد میآمدند و در تحریرات استادان یونانی مداقه و بحث میکردند. ... علمای اسلام عظمت فکری ارسطو را به اتباع مسیحی خود در اسپانیا منتقل کردند که به نوبهی خود آن را در سدههای دوازدهم و سیزدهم به سایر مسیحیان ساکن اروپا انتقال دادند. سهم مسلمانان در پیشرفت علم، گزینشی اما مهم بود. دنیای اسلام در زمینهی علوم پزشکی از تمام جنبههای این علم در تمدن مغرب زمین بسیار جلوتر بود. مخصوصاً باید از داروسازی و فیزیولوژی و کالبدشناسی و بالاتر از همه در چشم پزشکی و علوم بصری بهعنوان نقاط قوت طب اسلامی یاد کنیم. در زمینهی جغرافیا نویسندگان عرب و ایرانی و سیاحان اطلاعات فراوانی دربارهی دنیای شناخته شده و دنیایی که تا آن زمان اطلاعاتی از آن در اختیار نبود، فراهم آوردند و در پیشرفت این علم سهم مهمی بازی کردند. مسلمانان در زمینهی نجوم و احکام نجوم سنتهای نظارهگری دقیق و میراث دانشمندان خاور نزدیک را قوت بخشیدند و گستراندند. در حوزهی ریاضیات، نظام عددی هند باستان را بسط دادند و منطقی کردند و "ارقام عربی" را ساختند که هنوز هم کاربرد جهانی دارد؛ همچنین مفهوم جبر و نظام ده دهی را به دنیای غرب هدیه کردند. ابن سینا، طبیب و دانشمند عالیقدر، از برجستهترین عالمان دنیای اسلام، در اروپای قرون وسطا صاحب منزلت بود؛ از زمرهی علمای دیگر در زمینه فلسفه باید از الکندی و ابن رشد و در زمینهی ابداعات جراحی و طب از زهراوی یاد کنیم.» [1]
2«طب اسلامی بسیار پیشرفتهتر از روشهای طبی در اروپای قرون وسطا بود؛ به رغم خصومت میان مسیحیت و اسلام، اطبای عرب مکرر برای تدریس به اروپا دعوت میشدند. پزشکان مسلمان خاصه در جراحی چشم و قطع اندام مهارت داشتند.»
پینوشتها
[1] تمدنهای عالم، فیلیپ جی آدلر، ترجمه محمدحسینآریا، (تهران: امیر کبیر، چاپ دوم، 1387)، ج1، ص 235.
[2] منبع قبل، ج1، ص 235.
مردی از اهل شام که فردی نیرومند و دلیر نیز بود،گاه گاه نزد عمر بن خطّاب می رفت؛مدّتی خبری از وی نشد؛عمر احوالش را جویا شد؛آشنایان گفتند یا امیرالمؤمنین گرفتار شرابخواری گشته است!
عمر کاتب خویش را فراخواند و فرمود بنویس:
"از عمر بن خطاب به فلان بن فلان!
سلام علیک
آفریدگار متعال را می ستایم که کسی جز او لیاقت خدایی ندارد،آمرزندهٔ گناه،توبەپذیر،سختگیر و نیرومند است و هیچ خدایی جز او شایستگی ندارد و بازگشت به سوی او خواهد بود:(غافِرِ الذّنبِ قابِلِ التّوبِ شدیدِ العِقابِ ذی الطَّولِ لا إله إلّا هو، إلیهِ المَصیر )!
سپس به یارانش فرمود دست به دعا بردارید و از الله متعال بخواهید که توفیق ترک گناه به برادرتان عنایت فرماید و توبەاش را بپذیرد!
نامهٔ خلیفهٔ عادل که به دست آن شخص رسید،فوراً آن را خواند و مرتّباً عبارت "آمرزندهٔ گناه،توبەپذیر و سختگیر" را تکرار می کرد و با خود گفت:مرا از کیفرش بر حذر داشته و در عین حال وعدهٔ آمرزش نیز داده است! این را می گفت و می گریست و در نهایت،شرابخواری را ترک کرد و دیگر به سراغش نرفت!
خبر توبهٔ مرد شامی که به عمر فاروق رسید،خوشحال شد و گفت:
شما نیز همین طور رفتار کنید؛برادرتان که دچار لغزشی شد،او را راهنمایی کنید و به مسیر درست بازآورید و از الله بخواهید توفیق توبه را نصیبش گرداند و هیچ گاه شیطان را بر ضدّ برادرتان یاری نکنید!
تفسیر ابن کثیر،ذیل آیه ۳ سوره غافر.
ابن خلدون(متوفّای 808ه.ق) در بیان تأثیر نوع نگرش و رفتار حاکمان در شکل دهی به فرهنگ عمومی،چنین گفته است:
فإنَّ المَلِکَ إذا کانَ قاهراً باطشاً بالعقوبات مُنَقِّباً عن٘ عَوراتِ النّاسِ و تعدیدِ ذُنوبِهم،شَمَلَهُمُ ال٘خَوفُ و الذُّلُّ و لاذوا مِنهُ بِال٘کَذِبِ و ال٘مَکرِ و الخَدیعةِ، فَتَخَلَّقوا بِها و فَسَدَت بصائرُهُم و أخلاقُهُم:
اگر حاکم زورگو و سرکوبگر و در جستجوی نقاط ضعف مردم باشد و برای مجازات آنان بهانەجویی پیش گیرد،ترس و زبونی آنان را فرا خواهد گرفت و در برابرش به دروغ و نیرنگ و تظاهر متوسّل خواهند گشت و تدریجاً به این حالت خو خواهند گرفت و منش و اخلاقشان تباه خواهد شد!
مقدّمه،شرح دکتر اسکندرانی،ص ۱۸۳.
برادران چلبی، دانشمندان عرصه هوافضا
دانشمند عثمانی حسن چلبی ملقب به لاگاری مخترع اولین موشک حامل انسان در سال 1633 میلادی است. جهانگرد معروف عثمانی به اسم اولیا چلبی در کتابش تحت عنوان سفر نامه می نویسد:
به هنگام مراسم شادی تولد دختر سلطان مراد چهارم، حسن چلبی بوسیله 60 کیلوگرم باروت، موشکی به طول 3.5 متر ساخت. وی سوار بر این موشک شد و دستیارش فتیله را آتش زد. وی به ارتفاع بیش از 275 متر در آسمان بالا رفت و سپس بوسیله بالهایی که از قبل مهیا کرده بود، در ساحل نزدیک قصر سلطان فرود امد. سلطان مراد چهارم نیز میان انبوه جمعیت وی را تشویق کرد و هدایا و مقاماتی به وی اعطا کرد.
منبع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Lag%C3%A2ri_Hasan_%C3%87elebi
دانشمند عثمانی احمد چلبی معروف به هزار فن (1609-1640 میلادی) توانست در سال 1632 میلادی طولانی ترین پرواز خود را انجام دهد. وی از فراز برج گالاتا پروازش را آغاز کرد و پس از طی 3358 متر، از تنگه بوسفور عبور کرد و در منطقه اسکودار فرود آمد. او قبل از این نیز 9 دفعه دیگر پروازهای کوتاه تری انجام داده بود. این واقعه در سفرنامه اولیا چلبی ثبت شده است و در دوران سلطنت مراد چهارم رخ داده است. وی به پاس تلاش هایش از طرف سلطان مورد تقدیر قرار گرفت.
https://en.wikipedia.org/wiki/Hez%C3%A2rfen_Ahmed_%C3%87elebi
پیامبر ﷺ :
«اُنْصُرْ أَخَاکَ ظَالِمًا أَوْ مَظْلُومًا»
«برادرت را چه مظلوم باشد و چه ظالم، یاری کن.»
اصحاب گفتند: ای رسول الله! کمک به مظلوم روشن است ولی چگونه به ظالم کمک کنیم؟!
پیامبر ﷺ فرمود:
«تَحجُزُهُ عَنِْ الظُّلْمِ؛ فَذَلکَ نَصْرُکَ إِیَّاهُ»:
«دست او را بگیرید و از ظلم کردن باز دارید؛این پشتیبانی تان از اوست»!
[مُتـّفَقٌ علیه]
بخاری(۶۵۹۲) ، مسلم (۲۵۸۴)
وصیت عمر فاروق به فرزندش عبدالله(رضی الله عنهما):
«فَإنّ مَنِ اتّقَی اللهَ وَقاهُ و مَنِ اتّکلَ علیهِ کَفاهُ و مَن٘ شَکَرَ لَهُ زادَهُ و مَن٘ أقرَضَهُ جَزاهُ؛فَاج٘عَلِ التّقوی عمارةَ قلبِکَ و جلاءَ بَصَرِکَ؛فإنّه لا عملَ لمَن لا نیّةَ لهُ و لا خیرَ لِمَن٘ لا خشیةَ لهُ و لا جدیدَ لِمَن٘ لا خَلَقَ لهُ».
«بی گمان هر که رضایت الله متعال را پاس بدارد،او را پاس خواهد داشت و هر کس به او پشت ببندد برایش کافی است و هر که سپاس او را به جای آورد،نعماتش را افزون تر خواهد ساخت و هر کس به او وام دهد،پاداشش را خواهد داد؛پس پرهیزکاری و خداترسی را به آبادی درون و درخشندگی چشمانت بگمار و بدان عمل عاری از نیّت پوچ است و شخص عاری از خداترسی هیچ است و آن که سابقه و اندوختەای نداشته باشد،آیندەای نیز نخواهد داشت».
ابن عبد ربّه،العقد الفرید،ج ۳ ص ۱۱۴
در فرمودەای حکیمانه از پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده است:«اَلحیاءُ لایَأتی إلّا بِخَیر» یعنی حیا همواره سودبخش است و حاصلی جز خیر ندارد؛در عمل امّا،می بینیم که حیا احیاناً زیانبخش و عامل از دست دادن برخی فرصت ها(مانند طرح سؤال،اظهار نظر،ارائه موفّق دستاوردها و...) و مانع دستیابی به حقوق و سبب ترک پارەای فضائل همچون امر به معروف و نهی از منکر است؛دقّت در این باره نشان می دهد که آن چه زیان بخش و فرصت سوز است، شرمگینی و کمرویی است کە نباید آن را حیا نامید؛ هم چنان که علّامه ابن صلاح شهرزوری نیز گفتەاند:
"موانع شکوفایی همانند فقر خودباوری و زبونی را که عرفاً و در محاورات روزمره حیا نامیده می شود،در واقع حیا نیست بلکه شِبهِ حیاست؛حیای راستین، خویی است که آدمی را به پرهیز از زشتی ها وا می دارد و از کوتاهی در ادای حقّ صاحبان حق باز می دارد"!
امام نَوَوی،شرح صحیح مسلم، ج ۲ ص ۵و۶