| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۶۱۳ مطلب توسط «حسین عمرزاده» ثبت شده است

ویل دورانت در  کتاب «تاریخ تمدن» می‌گوید:


«اگر بزرگی را به میزان اثر مرد بزرگ در مردمان بسنجیم، باید بگوییم؛ محمد از بزرگ‌ترین بزرگان تاریخ است.»


[تاریخ تمدن، ویل دورانت، ترجمه احمد آرام و دیگران، (تهران: اقبال، فرانکلین، 1337)، ج 4، ص 222]

  • حسین عمرزاده

در مقاله ای در سایت «مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری آمریکا» تحت عنوان «اسلام چگونه پزشکی را متحول کرد» می‌خوانیم:


علاوه بر یادگیری و انتشار علوم سایر فرهنگ‌ها، دانشمندان مسلمان اکتشافات و ابداعات زیادی در زمینه‌های ریاضی، نجوم، شیمی، کشاورزی، معماری، متالوژی (علم استخراج و شناخت و فناوری کار با فلزات) و نساجی داشته‌اند.

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC1322233/

  • حسین عمرزاده

خدمت‌رسانی پیامبراکرم (صلی الله علیه و سلم) نسبت به خانواده


یکی از مصادیق بارز  الگوپذیری پیامبراکرم(صلی الله علیه و سلم) در سلوک و رفتار با خانواده، خدمت رسانی در خانه به اهل و عیال است. و این یک مبنا و اصل است که مسلمانان خصوصاً مردان نسبت به امور خانه در تعامل با همسرانشان باید مراعات کنند و در انجام امورخانه اعم از نظافتی، پخت و پز و شست و شو و سایر کارهای این چنینی، همه را به دوش همسرانشان واگذار نکنند و بسان کارگر با آنها رفتار نشود چرا که بخش اعظم این امور جزو وظایف اصلی همسر نیست بلکه مردان نیز در آنها شریک هستند. الگوی ما رسول الله(صلی الله علیه و سلم) است و اگر مردی امور خانه را انجام داد نباید به چشم زن ذلیلی به او نگاه کرد بلکه این اوج صواب در  عمل خانه است و تبعیت از پیامبر رحمت می‌باشد و جزو خیریت و افضلیتی است که آن‌حضرت بدان سفارش و تأکید نموده است.


الگوپذیری پیامبر(صلی الله علیه و سلم)  در خانه دو بُعد دارد: ۱. نظری. ۲. عملی.


۱. جانب نظری


 پیامبراکرم (صلی الله علیه و سلم) فرمودند: 


«خیرکم خیرکم لأهله، وأنا خیرکم لأهلی»، یعنی: «بهترین شما کسى است که براى خانواده‌خود بهتر است، و من از همه شما براى خانواده خود بهترم.»[۱]


۲. جانب عملی


چیزی که از روایات از رفتار پیامبراکرم(صلی الله علیه و سلم) وارد شده، این است که آن‌حضرت کارهای شخصی خود را در منزل و حتی در بیرون از خانه انجام می‌داد و این کارهای شخصی را به دیگری واگذار نمی‌کرد بلکه خود را سزاوارتر به انجام آن می‌دانست و هم‌چنین بخشی از وقت خود را در اختیار خانواده و مردم اختصاص می‌داد. در روایات آمده است که رسول الله(صلی الله علیه و سلم)، شتر را علف می‌داد، و پای آن را می‌بست، خانه را جاروب می‌کرد، گوسفند را می‌دوشید، کفش خود را می‌دوخت، پینه جامه و لباسش را وصله می‌کرد، با خدمتکارش غذا می‌خورد و هرگاه خدمتکارش خسته می‌شد، آرد کردن گندم را خودش برعهده می‌گرفت، چیزهای[ضروری] را از بازار می‌خرید، و شرم و حیاء مانع آن نمی‌شد که آن را روی دست خویش بیاندازد و یا آن را در گوشه‌ی لباسش بدهد و به سوی اهل و عیالش حمل کند. [۲] 


از سیده عایشه پرسیده شد، پیامبر(صلی الله علیه و سلم) در خانه  چه کاری انجام می‌داد؟  سیده عایشه در پاسخ فرمود: «کان یکون فی مهنة أهله - تعنی خدمة أهله»، یعنی: «در خدمت خانواده‌اش بود.» [۳]


در حدیثی دیگر وارد است که سیده عایشه فرمود: «ما یصنع أحدکم فی بیته، یخصف النعل، ویرقع الثوب، ویخیط»، یعنی: «چیزی که هریک از شما در خانه‌اش انجام می‌دهد، کفش خود  را می‌دوخت، پینه‌های جامه‌اش را درست می‌کرد و خیاطی می‌کرد.» [۴] در حدیث دیگر نیز آمده که «گوسفند می‌دوشید و جامه‌اش را پاک می‌کرد (می‌شست) و به [شکل ظاهری] خودش می‌رسید.»[۵]


پی‌نوشت‌ها:


[۱] سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۶۳۶ ح ۱۹۷۷؛ صحیح ابن حبان، ج ۹، ص ۴۹۱ ح ۴۱۸۶ - حدیث صحیح.

[۲] ر.ک: إحیاء علوم الدین – أبوحامد الغزالی، ج۳، ص ۳۵۶.

[۳] صحیح البخاری، ج ۱، ص ۱۳۶ ح ۶۷۶.

[۴] الأدب المفرد للبخاری، ص ۱۹۰ ح ۵۴۰؛ شعب الإیمان للبیهقی، ج۱۰، ص ۴۸۶ ح ۷۸۴۵؛ مسند أبی یعلی الموصلی، ج۸، ص ۲۸۷ ح ۴۸۷۶ - حدیث صحیح.

[۵] ر.ک: صحیح ابن حبان، ج۱۲، ص ۴۸۸ ح ۵۶۷۵: «کان یفلی ثوبه، ویحلب شاته، ویخدم نفسه»- حدیث صحیح.

  • حسین عمرزاده
 
دریافت
عنوان: سلام کمسک الختام
حجم: ۹.۳۱ مگابایت
توضیحات: نشید عربی
  • حسین عمرزاده

حکایت امام اوزاعی رحمه الله و حاکم عباسی


عبدالله بن علی عباسی، ۳۸ هزار نفر مسلمان را به قتل رساند و اسبان لشکرش را داخل مسجد بنی امیه برد. سپس وارد قصرش شد و گفت: آیا از بین مردم، کسی را می شناسید که بتواند بر من اعتراض کند؟


به او گفتند: کسی جز اوزاعی یارای اعتراض به تو را ندارد! پس دستور داد که او را نزدش حاضر کنند. زمانی که به اوزاعی خبر دادند برخاست و غسل نمود، سپس کفنش را به تن کرد و بعد لباسش را بر آن پوشید، و عصایش را برداشت و از خانه اش خارج شده و رهسپار قصر شد.


حاکم به وزیرانش دستور داد که دو صف در طرف چپ و راست روبروی هم تشکیل دهند و شمشیرهای خود را بالا ببرند. خواست که اوزاعی را بترساند، سپس فرمان به ورود وی داد.


سپس اوزاعی که با هیبت علما و استواری سوارکاران گام بر می داشت وارد شد. حاکم به او گفت: آیا تو اوزاعی هستی؟ او نیز با ثبات و ابهت پاسخ داد: مردم می گویند که اوزاعی هستم.


اوزاعی درمورد خودش می گوید: به الله سوگند او را فقط مانند یک مگس در برابر خودم دیدم، روزی که عرش خدای رحمان را تصور کردم که در روز قیامت آشکار می گردد و منادی ندا می زند که گروهی در بهشت هستند و گروهی هم در جهنم . به الله قسم وارد قصرش نشدم، مگر بعد از اینکه جانم را به خداوند عزوجل فروختم.


حاکم به او گفت: نظرت درمورد این خونهایی که ریختیم چیست؟ امام اوزاعی فرمود: فلانی از فلانی از جد تو عبدالله بن عباس برایم روایت نموده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «ریختن خون هیچ انسان مسلمانی جایز نیست جز در سه مورد...»


بنابراین حاکم بسیار خشمگین شد. سپس اوزاعی عمامه اش را برداشت تا اینکه مانع شمشیر او نشود و وزیران لباس خود را جلوی صورت خود گرفتند تا که خونش به صورت آنها نپاشد.


حاکم که سراپای خشم و عصبانیت بود، به او گفت: نظرت درمورد این اموالی که ستاندم و این خانه های که به زور غصب کردم چیست؟ امام اوزاعی به او گفت: خداوند متعال در روز قیامت تو را تک و تنها و بی چیز می گرداند و تو را برهنه و بدون لباس بازخواست می کند؛ همانطور که تو را آفریده است. پس اگر آن مالها حلال بوده باشد، که پاداش می گیری؛ اما اگر حرام باشد، مجازات خواهی شد.


پس خشم حاکم دو چندان شد و امام نیز شروع به تکرار این کلمات نمود: حسبی الله لا إله إلا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم.


حاکم به او گفت: بیرون برو. و مالی به او داد که امام نپذیرفت. یکی از وزیران اشاره کرد که مال را به او بدهد، پس مال را از او گرفت و در مقابل امام اوزاعی، بر دیگر وزیران هم تقسیم نمود. سپس سربلند از آنجا بیرون رفت و فرمود: خداوند متعال جز عزت و کرامت بر من نیافزود.


زمانی که امام اوزاعی وفات یافت، حاکم نزد قبرش رفت و گفت: به الله سوگند همانند ترسوترین شخص روی زمین، از تو می ترسیدم. به الله قسم هر وقت تو را می دیدم، انگار که شیر را در مقابل خود مشاهده می کردم!


منبع: البدایة و النهایة / جزء دهم / زندگینامه اوزاعی رحمه الله

  • حسین عمرزاده


"صد: رتبه ‌بندی مؤثرترین چهره ‌های تاریخ" کتابی به قلم مایکل هارت است که در سال 1978 منتشر شد. این کتاب رتبه بندی صد شخص میباشد که بر طبق نظر هارت، بیشترین تأثیر را در تاریخ داشته‌اند.



انتخاب محمد توسط من بعنوان صدرنشین لیست اشخاص تاثیرگذار تاریخ ممکن است بسیارى را متعجب کند،ولى او تنها کسى بود در تاریخ که به طور عالى هم در زمینه دینى و هم سکولار موفق بود

مایکل هارت

  • حسین عمرزاده

خطبه عمر فاروق در آغاز فرمانروایی :


"إنّی عبدُٗ ضعیفُٗ إلّا ما أعانَ اللهُ و لن یُغَیّرُنی الذی وُلّیتُ مِن خلافتکم مِن خُلُقی إن شاء الله؛فإنّما العظمةُ للهِ و لیس للعِباد فیها شیءُٗ؛ فلا یَقولنَّ أحَدُٗ مِنکُم أنَّ عُمَرَ بنَ الخطّاب تَغَیَّرَ مُنذُ وُلّیَ إِم٘رَةَ المؤمنین؛ أیّما رجلُٗ کانت له حاجةُٗ أو ظُلِمَ بمظلمةِِ أو عَیّبَ علینا فی خُلُقِِ،فَل٘یُؤَدّی إلینا؛ فإنّما أنا آمُرُٗ مِنکم و لن٘ یَحمِلنی سلطانی الذی أنا علیه أن أتعظّم علیکم أو أَغلق بابی دونَکم".


من بندەای ناتوانم مگر در آن چه الله یاری کند و به امید الله، خلیفه شدنم چیزی از خُلق و خویم را تغییر نخواهد داد؛شُکوه و بزرگی در انحصار آفریدگار است و بندگان سهمی از آن ندارند؛پس مبادا کسی بگوید که عمر از زمان تصدّیِ خلافت،تغییر کرده است؛ هر شخصی نیازی داشت یا حقّی از او ضایع شد یا عیبی در عملکرد ما دید،آن را به ما گزارش کند؛فرمانروایی و قدرت من از شماست و قدرتی که دارم هیچگاه سبب نخواهد شد که بر شما گردن فرازی کنم یا درِ سرایم را به رویتان ببندم.


- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

باقَلّانی،مناقب الأئمة الأربعة،ص629،بیروت:دار المنتخب العربی، چاپ اول، 1422ق 

  • حسین عمرزاده

یهودیان اسپانیا همواره در پیشرفت بودند تا آنکه در سال 1492م فردیناند غرناطه را فتح کرد و تمام عرب ها را از اسپانیا بیرون ریخت؛یهودیان شبه جزیره  (اسپانیا ) که در زیر لوای محبت مسلمانان فاتح،آسوده و آزاد می زیستند دچار محنت تفتیش عقاید گردیدند و مجبور شدند که یکی از دو راه را برگزینند: یا غسل تعمید کرده به مذهب مسیح درآیند و یا از اموال خود چشم پوشیده، راه دیار دیگر پیش گیرند!

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -


ویل دورانت،تاریخ فلسفه،ص205،ترجمه زریاب خویی،شرکت سهامی کتابهای جیبی،چاپ هفتم،1357ش.

  • حسین عمرزاده

نیاز تمدن امروز؛ شناخت و چیستی خلقت انسان


آلکسیس کارل (Alexis Carrel) زیست شناس فرانسوی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل می‌گوید: 


«در حقیقت تمدن امروز موجباتی فراهم می‌ساخته است که بدون اینکه علت آن را بدانیم زندگی ما از هر حیث مشکل شده، تشکیلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ما به غیر از نگرانی و ناراحتی خیال برای ما فایده‌ای ندارند. تنها چاره این همه بدبختی‌ها شناسائی عمیق خودمان است اگر ما خودمان را خوب شناختیم و دانستیم برای چه خلق شده‌ایم و از دنیا چه می‌خواهیم آن وقت خواهیم فهمید چه عواملی برای آسایش بدن ما لازم است.»


[انسان موجود ناشناخته، آلکسیس کارل، ترجمه عنایت، (تهران: انتشارات شهریور، چاپ دوم، بی‌تا)، ص 22]

  • حسین عمرزاده

وقتی عمر بن خطّاب به خلافت رسید ابوعُبَیده جَرّاح و معاذ بن جَبَل (رضی الله عنهم ) اندرزنامەای خطاب به او نوشتند که به رغم اختصار،آموزه هایی ارزنده و اندیشیدنی در بر دارد:


"درود بر تو!


بر مبنای شناختی که از تو داریم، خودسازی برایت مهم بوده است؛اکنون که فرمانروای تمام مسلمانان اعم از سرخ و سیاه شدەای و فرادست و فرودست و دوست و دشمن در حضورت می نشینند و توقّع عدالت دارند،مراقبِ خودت باش ای عمر! و بترس از روزی که چهرەها در آن فرو افتاده و دل ها از آن هراسناک اند و امکانِ گریز و بهانه تراشی نیست و انسان ها همه محکوم چیرگی آفریدگار و امیدوار بخشایش او و نگران کیفرش هستند! پیشتر به ما یادآوری می شد که کار مسلمانان به جایی خواهد رسید که دوستان ظاهر ، دشمنان پنهانیِ یکدیگر خواهند بود و پناه بر الله که برداشتِ تو از این پیام ما، چیزی غیر از انگیزهٔ نگارش آن باشد که آن هم البته خیرخواهی برای تو بوده است!


آسودگی و تندرستی،نصیبتان باد"!


---------------------------------------------------

اصفهانی، ابو نُعَیم؛حِلیَةُ الأولیاء، ج۱ ص۲۳۷

  • حسین عمرزاده

بازرگانی و ثروتمندی در اسلام و نتیجه‌ی توجه اسلام به آن در جامعه


فلیپ آدلر «Philip Adler » می‌گوید:


«در دنیای اسلام مخصوصاً بازرگانی کاملاً تکامل پیدا کرد؛ و تأیید قرآن در حفظ "شرافت و شأن تجارت" عموماً رعایت می‌شد. مسلمانان مؤمن عیبی در کسب ثروت نمی‌دیدند و بر خلاف مسیحیان و بوداییان، انسانِ دولتمند را شایسته‌ی برکات خداوند و لایق زندگی مرفه می‌شمردند. اما ثروتمندان وظیفه داشتند فقیران را از ثروت خود بهره‌مند کنند. بیشتر مدارس و بیمارستان‌ها و یتیم‌خانه‌ها و نظایر آن در مناطق مسلمان‌نشین حتی امروز هم نشانه‌هایی از خیرات و موقوفات شخصی هستند و بنیادهایی به شمار می‌روند که از طریق هدیه‌های مردم تأسیس شده‌اند؛ اهدای این قبیل مؤسسات از طریق وصیت در بین مسلمانان بسیار رواج دارد.» 


[تمدن‌های عالم، فیلیپ جی آدلر، ترجمه محمدحسین‌آریا، (تهران: امیر کبیر، چاپ دوم، 1387)، ج1، ص 238.]

  • حسین عمرزاده

امیرالمومنین عمر بن خطاب در بخشنامه ای به استاندارانش نوشت:


 " إِنَّ أَهَمَّ أَمْرِکُمْ عِنْدِی الصَّلَاةُ ، فَمَنْ حَفِظَهَا وَحَافَظَ عَلَیْهَا ، حَفِظَ دِینَهُ ، وَمَنْ ضَیَّعَهَا فَهُوَ لِمَا سِوَاهَا أَضْیَع"!


مهم ترین کارتان در نگاه من نماز است؛هر کس آن را پاس بدارد و بر ادای آن استوار بماند دینش را پاس داشته است و هر کس به نماز بی اعتنا باشد قطعاً نسبت به دگر امور بی اعتناتر خواهد بود!


امام مالک،الموطأ 

  • حسین عمرزاده

قورباغه به کانگورو گفت:

من و تو میتوانیم بپریم؛

پس اگر با هم ازدواج کنیم بچه مان می تواند از روی کوه ها یک فرسنگ بپرد، و ما می توانیم اسمش را «قورگورو» بگذاریم!

کانگورو گفت: "عزیزم" چه فکر جالبی! من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم اما درباره ی قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاریم «کانباغه»!

هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند!

آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه»؛ اصلا من دلم نمی خواهد با تو ازدواج کنم!

کانگورو گفت: بهتر!

قورباغه دیگر چیزی نگفت. کانگورو هم جست زد و رفت. آنها هیچ وقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند که بتواند از کوه ها بجهد و تا یک فرسنگ بپرد. چه بد، چه حیف که نتوانستند فقط سر یک اسم توافق کنند!


این قصه ی زیبا مفهوم جالبی دارد:

«دستاوردهای بزرگ، قربانی اختلاف نظرهای کوچک می شود»!

  • حسین عمرزاده

سِر پِرسی سایکس (Sir Percy Sykes) در کتاب «تاریخ ایران» می‌نویسد:


«به عقیده‌ی شخصی من، محمد در میان عالم بشریت بزرگترین انسانی است که با یک مرام عالی تمام هم خود را مصروف این داشت که شرک و بت‌پرستی را از ریشه منهدم ساخته و به جای آن، افکار بلند اسلام را برقرار سازد.»


[تاریخ ایران، سِر پِرسی سایکس، ترجمه‌ی سید محمد فخر داعی گیلانی، نشر افسون، ج 1، ص 726]

  • حسین عمرزاده


دریافت تصویر
حجم: ۵۹.۸ کیلوبایت

  • حسین عمرزاده

میرزا محمد یزدی، شاعر، روزنامه نگار و مبارز سیاسی صدر مشروطیت به سال ۱۲۶۷ شمسی در یزد به دنیا آمد و با تشکیل حزب دمکرات توسط مشروطه خواهان به عضویت این حزب در یزد درآمد و به فعالیت مشروطه خواهانه پرداخت؛شهامت و صراحت وی در نفی استبداد و ترویج آزادی خواهی  در حدی بود که حاکم وقت یزد دهانش را با نخ و سوزن دوخت! وی سردبیر نشریات متعددی از جمله نشریه طوفان نیز بود؛سرانجام در ۲۵ مهر ۱۳۱۸ در حالی که بر اثر مبارزات سیاسی در زندان بود،به دستور رضاخان و به وسیله آمپول هوا کشته و در مدفنی نامعلوم به خاک سپرده شد!

این شاعر مبارز در سروده ای مشهور که بازتاب باور عمیق وی به اسلام و دردمندی جدی او بابت فرودستی مسلمین است،ضمن یادآوری حسرت آمیز دوران شکوه مسلمین،به گونه ای ستایش آمیز و ستایش برانگیز، چنین از خلفای راشدین یاد کرده است :


حَبـــّـذا روزی که اسلام، طرفــداری داشت

چون رسولِ مدنی سیّد و سالاری داشت

صــدقِ صـدّیقی و فاروقِ فـداکاری داشت

عَم٘رو زنِ مِرحَب کُش، حیدر کرّاری داشت


روی حق، جلوەگر از حمزهٔ نام آور بود

پشتِ اســلام، قوی از مدد جعفــر بود!


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


داشت امروز گــر اســلام نگهبــانی چند

یا مسلمانی چون بوذر و سلمانی چند

یا که مانند زُبَـیــر اشجع، شَجعانی چند

کی شدی پامال از دست غَرَض‌رانی چند!


غازیان اُحـُـد و بــدر مگر در خـوابند،

که به دنیا ز پیِ نصرت ما نشتابند!

  • حسین عمرزاده

امام شافعی در شرح آیه مشهور اطاعت می فرماید: 


"کل من کان حول مکة من العرب لم یکن یعرف إمارة، وکانت تأنف أن یعطی بعضها بعضا طاعة الإمارة. فلما دانت لرسول الله بالطاعة، لم تکن ترى ذلک یصلح لغیر رسول الله. فأُمروا أن یطیعوا أولی الأمر الذین أمَّرهم رسول الله، لا طاعة مطلقة، بل طاعة مستثناة، فیما لهم وعلیهم":

"قبایل عرب اطراف مکه،با فرهنگ حکومت آشنایی نداشتند و فرمانبرداری از یکدیگر را عار می پنداشتند و اگر هم فرمانروایی پیامبر  (صلی الله علیه وسلم) را گردن نهادند، این امتیاز را ویژه ایشان و غیرقابل تسری به دیگران می انگاشتند؛از این رو،فرمان یافتند که بر اساس حقوق و وظایف، از والیان مورد تأیید شریعت محمدی نیز اطاعت کنند؛البته اطاعت مشروط و استثنایی و نه به صورت مطلق".


الشافعی، الرسالة، ۱/۷۹

  • حسین عمرزاده

خشونت گرایی برخی مدعیان مسلمانی،آموزه های شرعی منع شکنجه را به حاشیه رانده و کم رنگ ساخته است و حتی کسانی گمان می کنند که متون اسلامی در این باره ساکت و بی طرف اند؛این در حالی است که نصوص دائر بر ضرورت مراعات اخلاق در اجرای حدود و کیفرها و منع شکنجه،به اندازه کافی یافت می شود؛به عنوان نمونه امام مسلم نیشابوری نقل می کند که :


 حَدَّثَنَا  أَبُو کُرَیْبٍ ، حَدَّثَنَا  أَبُو أُسَامَةَ ، عَنْ  هِشَامٍ ، عَنْ  أَبِیهِ  قَالَ :  مَرَّ هِشَامُ بْنُ حَکِیمِ بْنِ حِزَامٍ عَلَى أُنَاسٍ مِنَ الْأَنْبَاطِ بِالشَّامِ، قَدْ أُقِیمُوا فِی الشَّمْسِ، فَقَالَ : مَا شَأْنُهُمْ ؟ قَالُوا : حُبِسُوا فِی الْجِزْیَةِ. فَقَالَ  هِشَامٌ  : أَشْهَدُ لَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ : " إِنَّ اللَّهَ یُعَذِّبُ الَّذِینَ یُعَذِّبُونَ النَّاسَ فِی الدُّنْیَا ":


امام مسلم نیشابوری با سند خویش روایت می کند که هشام پسر حکیم بن حزام، در منطقه شام از محلّی عبور کرد که در آن شماری از مردمان نَبَطی را جلوی آفتاب سوزان خوابانده بودند؛ پرسید:جریان چیست؟! در پاسخ گفتند قضیهٔ جِزیَه( یا مالیات سرانه) است!

هشام گفت:گواهی می دهم که از پیامبر، صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم، شنیدم که فرمود:


  "الله، کسانی را که در دنیا مردم را شکنجه کنند،شکنجه و عذاب خواهد کرد"!


- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - - - - - - - - - 

صحیح مسلم، حدیث شماره ۲۶۱۳

  • حسین عمرزاده
آواهای اسلامی و بدون موسیقی مناسب برای صداگذاری و مونتاژ ویدیو


▪شماره ۱:




دریافت
حجم: ۲.۸۵ مگابایت


▪شماره ۲:


دریافت
حجم: ۱.۵۱ مگابایت


▪شماره ۳:


دریافت
حجم: ۵۵۰ کیلوبایت


▪شماره ۴:


دریافت
حجم: ۱۰۱۴ کیلوبایت

  • حسین عمرزاده
تعدادی آوای اسلامی بدون موسیقی مناسب برای صداگذاری و مونتاژ ویدیو

▪شماره ۱:



دریافت
حجم: ۲.۱۶ مگابایت


▪شماره ۲:



دریافت
حجم: ۶۳۴ کیلوبایت


▪شماره ۳:


دریافت
حجم: ۲.۳ مگابایت


▪شماره ۴:


دریافت
حجم: ۲.۸۲ مگابایت


▪شماره ۵:


دریافت
حجم: ۱.۲۹ مگابایت


▪شماره ۶:


دریافت
حجم: ۴۸۴ کیلوبایت


▪شماره ۷:


دریافت
حجم: ۱.۸۳ مگابایت


▪شماره ۸:


دریافت
حجم: ۵۱۰ کیلوبایت


شماره ۹:



دریافت
حجم: ۲.۰۱ مگابایت


▪شماره ۱۰:


دریافت
حجم: ۱.۲ مگابایت


،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

▪شماره ۱۱:



دریافت
حجم: ۴۶۷ کیلوبایت


▪شماره ۱۲:



دریافت
حجم: ۷۳۹ کیلوبایت


▪شماره ۱۳:


دریافت
حجم: ۱.۶۱ مگابایت


▪شماره ۱۴:



دریافت
حجم: ۶۰۳ کیلوبایت


▪شماره ۱۵:


دریافت
حجم: ۱.۲۵ مگابایت


▪شماره ۱۶:


دریافت
حجم: ۱.۲ مگابایت


▪شماره ۱۷:


دریافت
حجم: ۱.۳۶ مگابایت


▪شماره ۱۸:


دریافت
حجم: ۱.۴۸ مگابایت


▪شماره ۱۹:


دریافت
حجم: ۷ مگابایت


▪شماره ۲۰:


دریافت
حجم: ۳.۲۴ مگابایت


،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
شماره ۲۱:



دریافت
حجم: ۳.۴۶ مگابایت


▪شماره ۲۲:


دریافت
حجم: ۲.۵۶ مگابایت


▪شماره ۲۳:


دریافت
حجم: ۷۹۱ کیلوبایت


▪شماره ۲۴:


دریافت
حجم: ۱.۲۴ مگابایت


شماره ۲۵:


دریافت
حجم: ۲.۲۴ مگابایت


▪شماره ۲۶:


دریافت
حجم: ۵.۰۷ مگابایت


▪شماره ۲۷:


دریافت
حجم: ۲.۴۳ مگابایت


▪شماره ۲۸:


دریافت
حجم: ۲.۱ مگابایت


▪شماره ۲۹:


دریافت
حجم: ۲.۰۲ مگابایت


▪شماره ۳۰:


دریافت
حجم: ۲.۲۳ مگابایت

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest