- ۰ نظر
- ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۰۲:۱۲
دزدی مرتبا به دهکده ای میزد، ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺭﺩﭘﺎﯼ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ،
ﺷﺒﻴﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺩﺯﺩ، ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﺵ ﺷﺒﯿﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ. ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻃﺮﯾﻘﯽ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ. ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ: ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ؛ ﺩﺯﺩ، ﺧﻮﺩ ﮐﺪﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺩﻡ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﯼ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻪﺩﻝ ﻧﮕﯿﺮ، ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻗﻞ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺍﻭﺳﺖ.
ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ ﻭقتی ﺍﺣﻮﺍﻟﺶ ﺭﺍ ﺟﻮﯾﺎ می ﺷﺪﻧﺪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻣﯿﮕﻔﺖ:
ﺩﺯﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﺩﺭﮎ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ، ﻓﺮﺳﻨﮕﻬﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺷﺖ،
ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ.
ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺑﺎﺩﯼ، ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺑﻬﺎﻳﺶ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻭﻟﯽ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ، ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ.
یک زوج، روز بعد ازدواجشان تصمیم گرفتند :که در را به روی هیچ کس باز نکنند ..!
وخانواده ی مرد آمدند ودر را کوبیدند .هریک از زن ومرد به دیگری نگاهی کردند که نشان از اجرای تصمیم داشت ودر راباز نکردند
وچیزی نگذشت که خانواده زن آمدند ودر را کوبیدند
مرد به زن نگاه کرد :ودید اشک میریزد ومی گوید :به خدا برایم آسان نیست که پدر ومادرم روی پا بایستند ودر را باز نکنم .مرد سکوت کرد .وزن در را به روی پدرومادرش گشود
سالها گذشت وصاحب چهار پسر شدند..
وپنجمی آنها دختر بود که پدر بسیار خوشحال شد
مردم باتعجب از او پرسیدند :
علت اینکه خوشحالی تو نسبت به فرزند دختر بیش از فرزند پسر است ،چیست ؟ جواب داد:این دختر همان کسی است که در را به روی من بازمیکند ".. هرکس زن رانشناسد قدرش را نمی داند
-----------------------------------------------
اتفق زوجان فی الصباح التالی لزواجهما :أن لا یفتحا الباب لأی زائر کان .. ! !
وبالفعل جاء أهل الزوج یطرقون الباب فنظر کل من الزوجین لبعضهما نظرة تصمیم لتنفیذ الإتفاق و لم یفتحا الباب . .
لم یمض إلا قلیل حتى جاء أهل الزوجة یطرقون الباب
فنظر الزوج إلى زوجته : فإذا بها تذرف الدموع و تقول : و الله ما یهون علی وقوف أبوی امام الباب ولا أفتح لهما .سکت الزوج . و فتحت لأبویها الباب .. !
مضت السنوات و قد رزقوا بأربع أولاد ..
و کانت خامستهم '' طفلة ''فرح بها الأب فرحاً شدیداً.. ! !
فسأله الناس متعجبین : : ما سبب فرحک بالبنت ،الذی غلب على فرحتک بأولادک الذکور .. ؟
فأجاب :" هذه هی التی ستفتح لی الباب "..
من لا یفهم الأنثى لا یعرف قدرها .. !
الاغ طلحک را دزدیدند. مردم دورش جمع شدند و هرکس چیزی میگفت یکی میگفت: گناه از توست که در نگهداری اش کوتاهی کردی. دیگری میگفت گناه اصلی و مهمتر را کسی کرده که در طویله را باز گذاشته. دیگری می گفت: گناهکار اصلی کسی است که نتوانسته دزد را بگیرد و دزد به راحتی فرار کرده. ناگهان طلحک عصبانی شده و گفت: در اینصورت دزد کاملا بی گناه است.
عبید زاکانی
علم و فرق بین گوشت خوک و چهارپایان اهلی:
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیَةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِکُمْ فِسْقٌ
(گوشت) مردار، و خون و گوشت خوک و آنچه (هنگام ذبح) نام غیر الله بر آن برده شود، و (حیوانات) خفه شده، و با ضربه مرده، و از بلندی افتاده، و به ضرب شاخ (حیوان دیگری) مرده، و آنچه درندگان خورده باشند،- مگر آنکه ذبح (شرعی) کرده باشید- ، و آنچه برای بتها ذبح شده، و آنکه با تیرهای فال؛ بخت و قسمت طلب کنید (همه) بر شما حرام شده، و (روی آوردن به تمام) اینها فسق و نافرمانی است.
بخشی از آیه شماره ۳ المائدة
همه ما می دانیم که خداوند متعال بدنی به خوک داده که سازگار با هضم چیزهای آلوده و پس-مانده ها و کثافتهایی است که بعنوان یک منبع طبیعی غذایی آنها را می خورد و بدین گونه انسان را از این کثافتها در مزارع و... خلاص می کند، به همین دلیل مشاهده می کنیم که بدن خوک دارای اختلافاتی با بقیه پستانداران دیگر بویژه چهارپایانی است که کشاورزان پرورش می دهند و از گوشت آنها می خورند، و این اختلافات در بدن خوک بصورتی طبیعی است که با آن متولد می شود و می میرد صرف نظر از نوع چیزهایی که می خورد (یعنی فرقی به حال خوک نمی کند اگر در مکان پاکی آن را پرورش بدهی و غذای پاکی به آن بخورانی باز هم چنین است) و سؤالی که اکنون سعی داریم بدان برسیم اینست که:
گوشت خوک عملا (و از لحاظ علمی) تا چه حدی با گوشت چهارپایان اهلی تفاوت دارد؟ و گوشتش تا چه اندازه برای انسان مضر است؟
ابتدا با مقایسه بین خوک و چهارپایان و حالتهای انتقال ویروسهای التهاب معده (نورو ویروس) توسط آنها، بحث را آغاز می کنیم..
چنانکه تحقیقی که دانشمندانی از کانادا انجام دادند و در شماره ۶ این مجله در سطح جهان در زمینه علوم بیماریهای مسری منتشر کردند بین میانگین انتشار ویروسهای التهاب معده Noroviruses در خوک و چهارپایان مقایسه صورت داده است.
عنوان:
Human Noroviruses in Swine and Cattle
لینک:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC2828081/
چنانکه ویروسهای التهاب معده سبب التهابی می شود که عوارض آن: استفراغ، درد شکم و ضعف در کل بدن می باشد و بسیاری از بیمارانی که بدان مبتلا هستند برای درمان در بیمارستانها بستری می شوند و گاها نیز سبب وفات شخص می گردد بویژه اینکه کودکان را نیز مبتلا ساخته و بدین دلیل در معرض فشار و آزار دو چندان قرار می گیرند.
منبع:
Norovirus Disease in the United States
لینک:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3739528/
خلاصه پژوهش مذکور به شرح زیر می باشد:
۱. ویروسهای التهاب معده خوک با ویروسهایی که انسان را مبتلا می سازد نزدیک و شبیه است طوری که خوک را یکی از عوامل اصلی ابتلای انسان به این ویروس قرار می دهد.
منبع:
Porcine noroviruses related to human noroviruses
لینک:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/16485473/
۲. ویروسهای التهاب معده در چهارپایان کمترین شباهت را به ویروسهایی دارد که انسان را مبتلا می سازد به گونه ای که فرصتهای ابتلای انسان به این بیماری از طریق گوشت چهارپایان را کاهش می دهد.
منبع:
Molecular characterization of bovine enteric caliciviruses: a distinct third genogroup of noroviruses (Norwalk-like viruses) unlikely to be of risk to humans
لینک:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/12552024/
۳. هنگام انجام آزمایشات و تحقیقات بر روی مدفوع خوکها و گاوها در مزارع کانادا دریافتند که در یک چهارم خوکها (25%)، ویروسهایی وجود دارد که انسان را مبتلا می کند.. در مقابل دریافتند که در چهارپایان، فقط (1.6%) از این ویروسها وجود دارد!! (یعنی این نسبت بیش از ۱ تا ۱۵ برابر بین خوک و گاو است).
۴. بهمین دلیل پژوهشگران ترجیح دادند که خوکها، عامل انتقال این ویروسها به انسان از طریق خوردن گوشتشان یا تماس با آنها یا با محیطی است که خوک ممکن است آلوده کرده باشد.
ستیتة محاملی بغدادی، فقیه، عالم و ریاضی دان برجسته (رحمها الله):
وی محدث، فقیه، عالم و حافظ کتاب الله "قرآن کریم" بود، و در علم ریاضیات، به ویژه در علم حساب و فرائض (علم تقسیم ارث بر ورثه) سرآمد گردید.
امام خطیب بغدادی (رحمه الله) میگوید:
"او قرآن و نیز فقه بر مذهب شافعی و فرائض و حساب و نحو و علوم دیگر را حفظ نمود و زنی بخشنده بود، بسیار صدقه می داد، اهل خیر بود و حدیث از وی به نگارش درآمده است." [۱]
حافظ ابن کثیر (رحمه الله) دربارهی او اظهار داشته است:
"قرآن را خواند و فقه و فرایض و حساب و نحو و... را حفظ نمود، و از عالمترین افراد زمان خود به مذهب شافعی بود." [۲]
امام صفدی (رحمه الله) نیز دربارهی وی میگوید:
"امة الواحد دختر قاضی ابوعبدالله حسین بن اسماعیل محاملی، از پدرش و اسماعیل وراق و عبدالغافر بن سلامه روایت نموده و قرآن را حفظ کرد و در مذهب شافعی به فقاهت رسید و در علم فرائض و علوم زبان عربی و دیگر علوم اسلامی به شهرت رسید، و حسن بن عبدالله بن خلال و دیگران از او روایت نمودهاند. و او مادر قاضی ابوالحسین محمد بن احمد بن قاسم محاملی و نامش سُتیته است، که برقانی گوید: او به همراه ابوعلی ابن ابوهریره فتوا میداد، و در ماه رمضان سال ۳۷۷ وفات یافت." [۳]
بنت المحاملی به مقام فتوادادن رسیده بود، امام ذهبی (رحمه الله) گوید:
"دختر محاملی، أمة الواحد دختر حسین، عالم، فقیه ومفتی بود، او نزد پدرش فقه آموخت و از وی و اسماعیل وراق و عبدالغافر حمصی روایت کرد. قرآن و نیز فقه شافعی را حفظ نمود و در علم فرایض و علوم زبان عربی سرآمد شد. نامش ستیته است... و دیگران گفتهاند: از فقیهترین افراد بود." [۴]
پینوشتها:
[۱] تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی (۴۶۳ هــ)، دار الکتب العلمیة، ج ۱۴، ص ۴۴۳
[۲] البدایة و النهایة، ابن کثیر الدمشقی (۷۷۴ هــ)، دار الفکر، ج ۱۱، ص ۳۰۶
[۳] الوافی الوفیات، صلاح الدین الصفدی (۷۶۴ هــ)، دار إحیاء التراث، ج ۹، ص ۲۲۱
[۴] سیر أعلام النبلاء، شمس الدین الذهبی (۷۴۸ هــ)، مؤسسة الرسالة، ج ۱۵، ص ۲۶۴
شبی حسن بصری رحمه الله تعالی دعا مى کرد: "یا الله! از کسانى که به من ظلم کرده اند، درگذر" و این دعا را بسیار تکرار مى کرد.
شخصی به او گفت:
اى پدر سعید! امشب شنیدم که براى دشمنانت آن قدر *دعاى عفو و بخشش* کردی که آرزو نمودم اى کاش از کسانی بودم که به تو ستم کرده اند. چه چیزى تو را به چنین دعایی واداشت؟
پاسخ داد: فرمایش پروردگارم که فرموده است:
فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ
"پس هر کس *گذشت کند و اصلاح نماید،* پاداش او با الله است."( یعنی الله پاداش خاص و ویژه ای برای او مقرر فرموده است).[سورة الشورى ٤٠]
شرح بخاری از ابن بطال (۵۷۵/۶ )
امیرالمومنین عمر رضی الله عنه:
«اگر دیدی شخصی نمازش را ضایع میسازد، به الله سوگند چیزهای دیگر را بیشتر ضایع خواهد ساخت».
[التهجد وقیام اللیل]
دریافت
عنوان: شیخین و صهرین
تالیف: سید عبدالرحیم خطیب رحمه الله
حجم: ۳.۳۳ مگابایت
توضیحات:
دو کتاب در یک فایل زیپ
در وصف خلفاء اربعه رضی الله عنهم
إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا...
اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی کرده اید، و اگر بدی کنید، باز به خود کرده اید
بخشی از آیه شماره ۷ سوره الاسراء
زن کره ۱ کیلویی آماده می کرد و مرد آن را به بقالی می برد و به جای آن مایحتاج خود را فراهم می کرد
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و آنها را وزن کرد . اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.
او عصبانى شد و به مرد فقیر گفت:دیگر از تو کره نمیخرم کره ۹۰۰ گرم بود
مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت:
ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار مى دادیم ...
زاهدی مهمان پادشاهی بود.چون بنشستند ، کم تر از آ ن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند ، بیشتر از آن کرد که عادت او ، تاظن صلاح درحق او زیادت کنند.
" ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کاین ره که تو می روی به ترکستان است"
چون به مقام خویش باز آمد، سفره خواست تا تناولی کند.
پسری داشت صاحب فراست"گفت: ای پدر , باری به دعوت سلطان در طعام نخوردی؟ گفت : در نظر ایشان چیزی
نخوردم که به کار آید ، گفت:"نماز راهم قضا کن که چیزی نکردی که به کارآید"
گلستان سعدی
مالک بن دینار :
از امام حسن بصری پرسیدم کیفر و مجازات عالم چگونه است؟
فرمود: مرگ (و فساد) قلب
گفتم :
مرگ قلب چیست؟
فرمود:
به دست آوردن دنیا در مقابل عمل آخرت.
------------------------------------
عن مالک بن دینار، عن الحسن قال: قلت له: ما عقوبة العالم؟ قال: «موت القلب» ، قلت: وما موت القلب؟ قال: «طلب الدنیا بعمل الآخرة»
الزهد للإمام أحمد ص ۲۱۵
سلطان محمود از "طلحک"پرسید :
فکر می کنی جنگ و نزاع چگونه بین مردم آغاز می شود ؟
طلحک گفت :ای پدر سوخته !!!
سلطان گفت :توهین می کنی؟؟؟
سر از بدنت جدا خواهم کرد!
طلحک خندید و گفت :
جنگ این گونه آغاز می شود...کسی غلطی می کند و کسی به غلط جواب می دهد..
کودک فقیرگرسنه و بیمار گوشه ی خیابان خوابیده بود و رو به رویش تلوزیون مغازه ای بود که داشت از مضرات پر خوری می گفت ...