| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

هرکس زن را نشناسد قدرش را نمی داند!

جمعه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۲۳ ق.ظ


زن و شوهری، صبحِ روز بعد از ازدواجشان با هم قرار گذاشتند که:
برای هیچ‌کس—هرکه باشد—در را باز نکنند.

کمی بعد، خانواده‌ی مرد آمدند و در زدند.
زن و شوهر به هم نگاه کردند؛ نگاهی که یعنی پایِ قولمان هستیم.
در نتیجه در را باز نکردند.

چیزی نگذشت که خانواده‌ی زن رسیدند و در زدند.
شوهر به همسرش نگاه کرد؛ دید اشک در چشمان زن جمع شده و می‌گوید:
«به خدا دلم نمی‌آید پدر و مادرم پشتِ در بمانند و من در را باز نکنم.»
شوهر آرام شد و چیزی نگفت… و زن در را برای پدر و مادرش گشود.

سال‌ها گذشت و خدا به آن‌ها چهار پسر داد.
و فرزندِ پنجمشان، دختر بود؛ و پدر از آمدنش بی‌اندازه خوشحال شد.

مردم با تعجب پرسیدند:
چرا خوشحالی‌ات از داشتن این دختر بیشتر از خوشحالی‌ات برای پسرانت است؟

پدر پاسخ داد:
«چون او همان کسی است که روزی درِ خانه را برایم باز خواهد کرد.»


کسی که زن را نشناسد، ارزش او را نمی‌فهمد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest