| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زبان عربی» ثبت شده است


ابو العلاء المعری (م449هـ) از بزرگترین زبان‌شناسان و شاعران عرب زبان که به خیام عرب نیز مشهور است در کتاب "الرسالة الغفران ص ۴۷۲ و ۴۷۳ " که دانته نیز با الهام از آن، کتاب کمدی الهی را نوشته است درباره قرآن، می‌گوید:


«و شخص ملحد، شخص هدایت یافته، شخص روی گردان از اسلام و شخص دنباله رو آن متفق هستند این (کتابی) که محمد صلی الله علیه وسلم آورده است کتابی اعجاز برانگیز می‌باشد و سبب شده که حتی دشمنانش هم زبان به ستایش آن بگشایند، هیچ نظیر و مانندی ندارد، نه قصیده موزون است و نه رجز است، نه به خطابت عرب‌ها شباهت دارد و نه به سان سجع کاهنان خردمند است.
قرآن همانند خورشید تابان از راه رسید و نور شادی پراکند، اگر خرد هر کسی آن را بفهمد شگفتی‌اش جانش را به لرزه می‌اندازد {وتلک الأمثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون}


و به یک آیه از آن یا بخشی از آیه، هرگاه در میان فصیح‌ترین سخنان که آفریدگان بر آن توانایی دارند، قرار گیرد مانند شهابِ درخشنده‌ای است در پاره‌ای از ظلمت شب و همانند گل بوته بیابان در شوره‌زار بی‌آب و علف می‌شود. پس الله والامقام و مبارک است که بهترین آفرینندگان می‌باشد.»

وأجمع ملحد ومهتد، وناكب عن المحجَّة ومقتدِ، أنّ هذا الكتاب الذي جاء بن محمد صلى الله عليه وسلم كتاب بهر بالإعجاز، ولقي عدّوه بالأرجاز. ما حذي على مثال، ولا أشبه غريب الأمثال. ما هو من القصيد الموزون، ولا الرَّجز من سهلّ وحزون. ولا شاكل خطابة العرب، ولا سجع الكهنة ذوي الأرب. وجاء كالشمس اللائحة، نوراً للمسرَّة والبائحة؛ لو فهمه الهضب الرّاكد لتصدع، أو الوعول المعصمة لراق الفادرة والصدّع: " وتلك الأمثال نضبها للنّاس لعلهم يتفكرون " وإنّ الآية منه أو بعض الآية، لتعترض في أفصح كلم يقدر عليهم المخلوقون، فتكون فيه كالشَّهاب المتلألئ في جنح غسق، والزّهرة البادية في جدوبٍ ذات نسق؛ فتبارك الله أحسن الخالقين.

قيل :

تعرف المرأة عند فقر زوجها، ويعرف الرجل عند مرض زوجته، ويعرف الأخوة عند الميراث، ويعرف الصديق عند الشدة، ويعرف المؤمن عند الابتلاء.


گفته‌اند: باید زن را هنگام فقر شوهر، مرد را هنگام بیماری زن، برادر را در وقت تقسیم میراث، دوست را هنگام سختی و مؤمن را در زمان ابتلاء شناخت!

يا لها من رحلة 


تبدأ من ظهر الأب           إلى بطن الأم 

                           

  ومن بطن الأم              إلى ظهر الأرض 

                           

 ومن ظهر الأرض           إلى بطن الأرض 


  من بطن الأرض           إلى يوم العرض 


   و في كل محطة 

   ترى العجب


      وفي النهاية تحط الرحال 


    إما إلى الجنة

    وإما إلى النار

في اللّغَة يقَالُ لزَوجِ المرأَةِ؛ زوجُهَا.

ويقَال لزَوجةِ الرّجلِ: زوجُه.


وقبل أن تُنقّط الحرُوف، كَانت تُكتبُ: 

روحُها، وَروحُه.


"لِيَسكُنَ إلَيهَا"