| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۶۳۹ مطلب توسط «حسین عمرزاده» ثبت شده است

شیخ عبدالقادر گیلانی رَحِمَهُ الله:


وای بر تو، شرم نمی کنی از غیر الله درخواست می کنی حال آنکه او از هر کسی به تو نزدیکتر است،از مخلوقی درخواست می کنی که هیچ نیازی به او نداری؟……


فتح الربانی وفیض الرحمانی- طبعه المکتبه العصریه-:۱۲۹/المجلس الثامن والثلاثون

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۳

مسلم و ابن ابی شیبه از عایشه رضی الله عنها روایت کرده‌اند که: پیامبر صلی الله علیه وسلم در آخرین بیماری خود و در هنگام وفات فرمود:

«لَعَنَ اللهُ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى، اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیَائِهِمْ مَسَاجِدَ».

«الله یهودیان و مسیحیان را لعنت و نفرین کند که قبور پیامبران خود را سجده‌گاه قرار دادند»

 صحیح بخاری (۱۳۹۰) و صحیح مسلم (۵۲۹).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۵۰

حضرت علی رضی الله عنه به کسانی که با ایشان ملاقات می‌کردند، آنان را به موارد زیر توصیه می‌فرمود:

  • در دنیا از گناهانت بترس.
  • بغیر از الله با کسی دیگر پیمان دوستی برقرار نکن.
  • نسبت به فراگیری چیزی که از آن آگاهی نداری احساس شرمندگی نکن.
  • اگر نسبت به چیزی که از آن آگاهی نداری از تو سوالی شد، به صراحت بگو نمی‌دانم.
  • صبر بعد از ایمان، همانند نسبت سر با بدن می‌باشد. زیرا هرگاه سر را از بدن جدا کنند، بدن بی‌ارزش و بی‌اثر خواهد ماند.

تاریخ الخلفاء از علامه سیوطی ص ۱۸۶٫

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۰۹

صاحب بدائع الصنائع می‌گوید: ابو یوسف از ابو حنیفه رحمه‌الله روایت کرده این عبارت را که می‌گوید:

«کان أبو حنیفه رضی الله عنه یقول: لا عذر لأحد من الخلق فی جهله معرفه خالقه لأن الواجب على جمیع الخلق معرفه الرب –سبحانه وتعالى- وتوحیده لما یرى من خلق السموات والأرض وخلق نفسه وسائر ما خلق الله –سبحانه وتعالى- فأما الفرائض فمن لم یعلمها ولم تبلغه فإن هذا لم تقم علیه حجه حکمیه بلفظه».

ترجمه: «ابو حنیفه رضی الله عنه می‌گفت: برای احدی از خلق عذری در جهلش به شناخت خالقش وجود ندارد، برای اینکه بر جمیع خلق، شناخت پروردگار و توحیدش سبحانه و تعالی، به خاطر آنچه از خلقت آسمان‌ها و زمین و خلقت نفس خودش و سایر آنچه که خداوند خلق کرده است، واجب است. و اما فرائض، پس کسی که فرائض را نداند و به او ابلاغ نشود، پس در این مورد، بر او حجت حکیمانه ای با زبان او بر او اقامه نشده است».

– بدائع الصنائع جـ۷ ص۱۳۲ –دار الکتب العلمیه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۸


دریافت
حجم: ۳۲.۶ کیلوبایت



دریافت
حجم: ۶۸.۶ کیلوبایت



دریافت
حجم: ۴۵.۱ کیلوبایت



دریافت
حجم: ۶۳.۷ کیلوبایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۰۰

امام نووی در تعلیق بر حدیث: «اذهب بنعلی هاتین فمن لقیت من وراء هذا الحائط یتشهد أن لا إله إلا الله مستیقناً بها قلبه فبشره بالجنه»؛ «(خطاب به ابوهریره) با این دو کفش من برو و هرکسی را بیرون این باغ دیدی و او به یگانگی معبود گواهی دهد و قلباً اطمینان داشته باشد، او را به بهشت بشارت بده»… می‌گوید: این حدیث دلالت آشکاری برای مذهب اهل حق دارد به اینکه اعتقاد توحید بدون نطق کردن نفع نمی‌رساند و نه نطق کردن بدون اعتقاد نفع می‌رساند، بلکه باید بین آن دو را جمع کند که توضیح آن در ابتدای باب آمد.

– صحیح مسلم بشرح النووی جـ۱ ص۲۳۷٫

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۲۵

رنجوری را گفتند دلت چه می‌خواهد؟

گفت آنکه دلم چیزی نخواهد...


گلستان سعدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۷ ، ۰۶:۵۱

در دنیا هیچ چیز پایدار نیست و اگر انسان توقع بقای چیزی را داشته باشد،احمق است.
و اما اگر از آنچه که برای مدت کوتاهی دارد لذت نبرد، از آن هم احمق‌تر است ...


کتاب لبه‌ تیغ-سامرست موام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۷ ، ۲۲:۳۵

مهم نیست چقدر پیر باشم ,تا زمانى که نفس بکشم,همواره نکته جدیدى در باره ى خود کشف خواهم کرد.


از دو که حرف مى زنم از چه حرف مى زنم-هاروکى موراکامى

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۷ ، ۱۳:۵۳

داشتن و نداشتن دیگران به من مربوط نیست. به هیچکس مربوط نیست آقا. بعضی ها دارند. خیلی ها ندارند. من ندارم، چکار کنم؟ همه به آدم می گویند اگر می خواهی داشته باشی باید زرنگ باشی. زرنگی که می دانید یعنی چه. خوب معلوم است که می دانید. توی مدرسه به من می گفتند: «شاگرد زرنگ». بعد معلوم شد که معلم هایم معنی خیلی از کلمات را نمی دانند. چکار دارند که بدانند. اصلا چه لزومی دارد که بدانند؟


تضادهای درونی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۷ ، ۲۳:۴۶

دکتر شریعتی در باب خلافت و نوع حکومت ابوبکر صدیق رضی الله عنه می گوید:

بهترین سندی که میزان آزادی سیاسی و دموکراسی واقعی را در آغاز حکومت اسلامی نشان می‌دهد خطبه‌ی خلیفه‌ی اول است، وی پس از انتخاب به پیشوایی سیاسی مسلمانان به عنوان یک زمامدار، در یک نطق سیاسی چنین با مردم سخن می‌گوید: «یا ایهاالناس قد ولیتکم ولست بخیرکم و لقد وددت ان واحدا منکم قد کفانی هذا الامر فلو وجدتم فی اعوجاجا فقوموه»؛ (مردم! من بر شما حکومت یافتم، اما از شما بهتر نیستم. دوست می‌داشتم که کسی از شما مرا در این کار جانشین می‌شد. پس اگر در من کجی یافتید، آن را راست کنید.) عربی گمنام از میان توده بر می‌خیزد و فریاد بر می‌آورد که: اگر در تو کجی یافتم با این شمشیر آن را راست خواهم کرد و خلیفه او را دعا می‌کند.


مجموعه آثار۲۶، صفحه ۳۰۴ و ۳۰۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۷ ، ۱۹:۳۹

این توهینات شرمناک و کذبیات وقیح در تورات، کتاب پیدایش، فصل ۳۲ چنین آمده است:

 

۲۱ پس‌ ارمغان‌، پیش‌ از او عبور کرد و او آن‌ شب‌ را در خیمه‌گاه‌ بسر برد.
۲۲ و شبانگاه‌، خودش‌ برخاست‌ و دو زوجه‌ و دو کنیز و یازده‌ پسر خویش‌ را برداشته‌، ایشان‌ را از معبر یبوق‌ عبور داد.
۲۳ ایشان‌ را برداشت‌ و از آن‌ نهر عبور داد، و تمام‌ مایملک‌ خود را نیز عبور داد.
۲۴ و یعقوب‌ تنها ماند و مردی‌ با وی‌ تا طلوع‌ فجر کشتی‌ می‌گرفت‌.
۲۵ و چون‌ او دید که‌ بر وی‌ غلبه‌ نمی‌یابد، کف‌ ران‌ یعقوب‌ را لمس‌ کرد، و کف‌ ران‌ یعقوب‌ در کشتی‌ گرفتن‌ با او فشرده‌ شد.
۲۶ پس‌ گفت‌: «مرا رها کن‌ زیرا که‌ فجر می‌شکافد.» گفت‌: «تا مرا برکت‌ ندهی‌، تو را رها نکنم‌.»
۲۷ به‌ وی‌ گفت‌: «نام‌ تو چیست‌؟» گفت‌: «یعقوب‌.»
۲۸ گفت‌: «از این‌ پس‌ نام‌ تو یعقوب‌ خوانده‌ نشود بلکه‌ اسرائیل‌، زیرا که‌ با خدا و با انسان‌ مجاهده‌ کردی‌ و نصرت‌ یافتی‌.»
۲۹ و یعقوب‌ از او سؤال‌ کرده‌، گفت‌: «مرا از نام‌ خود آگاه‌ ساز.» گفت‌: «چرا اسم‌ مرا می‌پرسی‌؟» و او را در آنجا برکت‌ داد.
۳۰ و یعقوب‌ آن‌ مکان‌ را «فِنیئیل‌» نامیده‌، (گفت‌:) «زیرا خدا را روبرو دیدم‌ و جانم‌ رستگار شد.»
۳۱ و چون‌ از «فِنوئیل‌» گذشت‌، آفتاب‌ بر وی‌ طلوع‌ کرد، و بر ران‌ خود می‌لنگید.
۳۲ از این‌ سبب‌ بنی‌اسرائیل‌ تا امروزعِرق‌النساء را که‌ در کف‌ ران‌ است‌، نمی‌خورند، زیرا کف‌ ران‌ یعقوب‌ را در عِرق‌النسا لمس‌ کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۷ ، ۱۰:۴۸

توهین زشت و قبیح و افترای عظیم یهودیان به لوط علیه السلام، اینکه او با دو دختر خود زنا کرده است العیاذ بالله.
این افترای عظیم در تورات (عهد عتیق)، کتاب پیدایش، فصل ۱۹ چنین آمده است:


۲۹ و هنگامی‌ که‌ خدا شهرهای‌ وادی‌ را هلاک‌ کرد، خدا ابراهیم‌ را به‌ یاد آورد، و لوط‌ را از آن‌ انقلاب‌ بیرون‌ آورد، چون‌ آن‌ شهرهایی‌ را که‌ لوط‌ در آنها ساکن‌ بود، واژگون‌ ساخت‌.
۳۰ و لوط‌ از صوغر برآمد و با دو دختر خود در کوه‌ ساکن‌ شد زیرا ترسید که‌ در صوغر بماند. پس‌ با دو دختر خود در مَغاره‌ سُکْنی‌ گرفت‌.
۳۱ و دختر بزرگ‌ به‌ کوچک‌ گفت‌: «پدر ما پیر شده‌ و مردی‌ بر روی‌ زمین‌ نیست‌ که‌ برحسب‌ عادت‌ کل‌ جهان‌، به‌ ما در آید.
۳۲ بیا تا پدر خود را شراب‌ بنوشانیم‌، و با او همبستر شویم‌، تا نسلی‌ از پدر خود نگاه‌ داریم‌.»
۳۳ پس‌ در همان‌ شب‌، پدر خود را شراب‌ نوشانیدند، و دختر بزرگ‌ آمده‌ با پدر خویش‌ همخواب‌ شد، و او از خوابیدن‌ و برخاستن‌ وی‌ آگاه‌ نشد.
۳۴ و واقع‌ شد که‌ روز دیگر، بزرگ‌ به‌ کوچک‌ گفت‌: «اینک‌ دوش‌ با پدرم‌ همخواب‌ شدم‌، امشب‌ نیز او را شراب‌ بنوشانیم‌، و تو بیا و با وی‌ همخواب‌ شو، تا نسلی‌ از پدر خود نگاه‌ داریم‌.»
۳۵ آن‌ شب‌ نیز پدر خود را شراب‌ نوشانیدند، و دختر کوچک‌ همخواب‌ وی‌ شد، و او از خوابیدن‌ و برخاستن‌ وی‌ آگاه‌ نشد.
۳۶ پس‌ هر دو دختر لوط‌ از پدر خود حامله‌ شدند.
۳۷ و آن‌ بزرگ‌، پسری‌ زاییده‌، او را موآب‌ نام‌ نهاد، و او تا امروز پدر موآبیان‌ است‌.
۳۸ و کوچک‌ نیزپسری‌ بزاد، و او را بن‌عَمّی‌ نام‌ نهاد. وی‌ تا بحال‌ پدر بنی‌عمون‌ است‌.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۷ ، ۱۰:۴۴

فرعون ها نمی توانند 
برده ها را به وجود آورند؛
برده ها هم تعدادشان بیشتر است 
و هم قدرتشان ...
این خود برده ها هستند 
که فرعون ها را می سازند.‌..!


مارتین لوتر کینگ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۷ ، ۱۰:۲۵

کردها که در کتاب دینی خود مژده آمدن پیامبری از سرزمین درخت خرما و سرزمین شتر سرخ را شنیده بودند،مدام چشم انتظار بودند که این پیامبر عدل و داد ایشان را از ستم پادشاهان ستمگر خودی و روم برهاند این بود که با انتشار خبر پیامبری رسول الله(صلی الله علیه وسلم)جابانِ کُرد را به نمایندگی از طرف خود برای تحقیق و بررسی در مورد صدق این خبر روانه سرزمین عربستان کردند.و این برای ملت کُرد بسی جای خرسندی و افتخار است،در حالی که نزدیکان و خویشان رسول الله(صلی الله علیه وسلم)او را تکذیب و شکنجه می کردند،اما کُردها برای کشف حقیقت و راستی هزاران کیلومتر راه را طی کرده و خود را از هوای خنک و کوهستانی کردستان و کوههای سر به فلک کشیده آن به بیابان های گرم و سوزان عربستان می رسانند تا هدایت و نور را بیابند.

بخشی از جلد سوم سلسله کتب:نگاهی نو به تاریخ کُرد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۷ ، ۱۹:۰۰


دریافت
حجم: ۱۱۲ کیلوبایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۷ ، ۰۶:۵۷

ایرج افشار نویسنده ترک ساکن اورمیه در کتاب خود نگاهی به آذربایجان غربی می نویسد:


شاه اسماعیل صفوی ۸۰ هزار خانوار کورد ساکن تبریز را به مناطق خراسان،ورامین،تویسرکان کوچاند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۰۹:۵۴

جابان کُردی(کابان کردی)اولین کُردی بود که ندای توحیدی اسلام را لبیک گفت،و به افتخار صحابه بودن پیامبر صلی الله علیه وسلم نائل گشت و در سال ١٨ ه.ق کردستان سرافراز را در آغوش گرفت و پرچم توحید و یکتا پرستی را بر بلندای قندیل و زاگرس برافراشت.

از پسرشان میمون کُردی نقل شده است که پدرش فقط ده بار حدیث پیامبر را نقل می کرد،دلیلش این بوده مبادا حدیث را کم و زیاد بازگو کند.


بخش هایی از جلد سوم کتاب:نگاهی نو به تاریخ کُرد

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۷ ، ۲۲:۰۵

الف) محدثین

1-      میمون بن جابان الکردی(ابوبصیر یا ابونصیر)

2-      مهدی بن میمون الکردی

3-      عمرو بن کردی(=عمرو بن ابی الحکیم)

4-      جابر الکردی

5-      ابن صلاح شهرزوری.

6-      ابوحفص الکردی.

7-      ابوالعباس احمد بن ابی علی بن مهدی الکردی الزرزاری.

8-      حافظ العراقی.

ب) مفسرین

1-      شهاب الدین ابو سعید ابن ابی الحسین مصری کردی الاصل.

2-      شهاب الدین الشافعی سپس حنفی مفسر کردی الاصل، اهل شهرزور مربی سلطان محمد فاتح و سپس در ایام او قاضی شد.

ج)قضات

1-      ابن حافظ العراقی احمد بن عبدالرحیم، قاضی دیار مصر، او فقیهی شافعی و اصولی بود که به تفسیر و حدیث و ادب آگاه بود.

2-      قاضی، امام عمادالدین ابوعمرو الکردی شافعی قاضی دمیاط.

3-      قاضی القضاة بدرالدین ابوالمحاسن السنجاری.

4-      قاضی تاج الدین اربلی الکردی قاضی شهرهای حمص، بعلبک و حلب.

5-      شمس الدین الکردی الشافعی قاضی غزه.

6-      صدرالدین الوالقاسم عبدالملک بن عیسی بن درباس الکردی موصلی قاضی القضاه مصر.

7-      قاضی القضاه ابوالعباس شمس الدین احمد بن محمد، ابن مستوفی خانواده ابن خلکان را کرد می داند.

د) فقها

1-      علامه جلال الدین ابوعمر بن حاجب الکردی دوینی الاصل مقری، مالکی، نحوی، اصولی و فقیه.

2-      فقیه، احمد بن عمر ابوالعباس الکردی الشافعی که از بزرگترین فقیهان بود.

3-      فقیه صالح، عمر بن ابی بکر بن جعفر علاء الدین الکردی.

4-      فقیه، امام زین الدین یوسف بن ابراهیم بن یوسف ابوالحجاح الکردی الحصکفی الشافعی.

5-      فقیه، ابوالحسن حمیدی الکردی حلبی حنفی که از بزرگان حنفی بود.

6-      فقیه، شمس الدین محمد بن ابراهیم الشافعی الکردی که از بزرگان شافعی بوده است.

7-      جمال الدین ابو اسحاق ابراهیم، که فقیه، محدث، شاعر و برادرزاده صدرالدین قاضی القضاه مصر بود.

ﻫ ) حکمرانان

1-      حسنویه الکردی.

2-      بدر بن حسنویه.

3-      نصرالدوله احمد بن مروان.

4-      صلاح الدین یوسف.


بخش هایی از کتاب مفید:کُردها و اسلام،ستیز یا سازش؟؟!! / مؤلف: دانا مهرنوس / انتشارات: آراس 1390.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۷ ، ۲۲:۰۱


دریافت
حجم: ۱۷۳ کیلوبایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۷ ، ۲۳:۴۷