| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۶۵ مطلب با موضوع «دانش عمومی» ثبت شده است

تفسیر قرآن و سخن از معانی آن بدون علم و برای کسی که اهلیت آن را ندارد حرام است، و احادیث در اثبات این امر بسیار است و اجماع علما نیز بر این امر منعقد شده است. 


اما تفسیر آن از سوی علما امری نیکوست و اجماع نیز بر این امر منعقد شده است.


پس کسی که اهلیت تفسیر را داشته باشد و علوم شرعی ای را که به وسیله ی آنها معانی قرآن شناخته می شود در خود جمع کرده باشد و غالب گمانش بر این باشد که مراد از فلان آیه چنین و چنان است می تواند آن را تفسیر کند، اگر از جمله ی مسایلی باشد که دایره ی اجتهاد در آن باز است... 


اما آن کسی که اهلیت ندارد و ادوات اجتهاد را در خود جمع نکرده است بر او حرام است که قرآن را تفسیر نماید، لیکن برای او جایز است که تفسیر آیات را از علمای معتمدی که اهلیت تفسیر را دارند نقل نماید. 


التبیان فی آداب حملة القرآن، النووی

  • حسین عمرزاده

ابراهام لینکلن رئیس جمهور آمریکا:


من هرگز نگفته‌ام و نخواهم گفت که مدافع برابری سیاسی نژادهای سفید و سیاه هستم؛ من نه خواهان اعطای حق رأی و قضاوت به سیاهان هستم؛ نه خواهان احراز صلاحیت آنان برای کسب مقام‌های کشوری و نه مدافع ازدواج آنان با سفیدپوستان؛ به علاوه، تفاوت فیزیکی میان سیاه و سفید به نظر من تا ابد مانع می‌شود که این دو نژاد بتوانند در شرایط اجتماعی و سیاسی برابر زندگی کنند. و از آنجا که زندگی برابر میان این دو نژاد ناممکن است، و در عین حال در کنار هم زندگی می‌کنند، باید رابطه‌ی فرادستی و فرودستی میان‌شان برقرار باشد، و من هم مثل همگان قبول دارم که موقعیت فرداستی باید به سفیدپوستان اعطا شود.


Abraham Lincoln (1809–1865). Political Debates Between Lincoln and Douglas  1897. Page 358

  • حسین عمرزاده

ریچار داوکینز زیست شناس خداناباور می گوید:


بسیار سخت است بتوان بدون مبانی دینی از مطلق گرایی اخلاقی دفاع کرد.


منبع: The God Delusion page 266

  • حسین عمرزاده

در این پست سعی در نشان دادن قطره‌ای از دریای ترشحات ذهنی [خداناباور مشهور نیچه] را در معرض دیدگان خوانندگان گرامی قرار دهیم و قضاوت را به عهده‌ی خوانندگان منصف واگذار می‌کنیم.


نیچه‌ی آتئیست دارای افکار نهیلیستی (پوچ‌گرایی) خطرناکی می‌باشد تا حدی که در "کتاب فراسوی نیک و بد" (ص 127) می‌نویسد: «فکر خودکشی آرام بخشی قوی است.»

کسانی هستند که زندگی را در هر برهه‌ی زمانی که به تنگ آمده، خودکشی را بهترین راه‌کار برای خاتمه‌ی زندگی می‌دانند، البته که صادق هدایت خداناباور نیز [پیرو همین تفکر خطیر بود] که بعد از 2 بار خودکشی، بالاخره بر اثر خودکشی موفق به عملی کردن این تفکر خطرناک شد!


آنچه از نوشته‌های نیچه بر می‌آید یک ادبیات «زن ستیزانه و نژاد پرستانه» همراه با توهین و فحاشی به مقام انسانیت و کرامت بشر است.(هر چند انسان و انسانیت در نزد ملحدین گنگ‌ترین واژه بشریت است)


از مشهورترین گفته‌های نیچه توهین عجیب به زنان است که می‌گوید: «به پیش زنانتان رفتید تازیانه را فراموش نکنید.»


حال برخی برای نشان دادن چهره‌ی خوب از نیچه فرمودند: این فقط از زبان یک پیر زن گفته شده نه از «جانب و باور نیچه»!

اما برتراند راسل ملحد در کتاب "تاریخ فلسفه‌ی غرب" (ص 571 و573)، این گفته‌ی نیچه را تایید می‌کند و می‌نویسد:

«نیچه هرگز از پرخاش کردن به زنان نمی‌آساید و متن‌های کتاب چنین گفت زرتشت را هم بازگو می‌کند... و در ادامه می‌گوید که زنان هنوز قابلیت دوستی پیدا نکردند، هنوز گربه و مرغند و گاوند ... »


اما نیچه فقط به این بسنده نکرده و در کتاب "چنین گفت زرتشت"(ص79) می‌گوید: «مرد را از زن هراس باید آنگاه که زن عاشق است. زیرا [مرد تنها در ژرفای روانش شریر است] اما [ زن بدذات] است.»


شاید این زن ستیزی نیچه را که راسل در کتابش "تاریخ فلسفه‌ی غرب" (ص573) بازگو کرده بهتر درک کنیم:

«مرد شریف نیچه که خود اوست در خیالبافی‌هایش موجودی است به کلی عاری از همدردی و بیرحم و حیله گر و سنگدل و فقط علاقه مند به قدرت خویشتن»


و راسل در همان منبع (ص575)  می‌گوید: «نیچه مکرر بر ضد همدردی موعظه می‌کند ... »


داستان این روشنفکر آتئیست آنجا جالب می‌شود که زنان را این چنین خطاب می‌کند:

خلقت زن دومین اشتباه خدا بود!

زنان مانند مار هستند(گمراه کننده)!

منشاء هر شر و بدی در دنیا زنان هستند!

the Anti christ ,chapter 48

http://www.lexido.com/EBOOK_TEXTS/THE_ANTICHRIST_.aspx?S=48


در این سایت نیز از نیچه چنین می‌خوانیم:

  Woman is not yet capable of friendship: women are still cats and birds. Or, at best, cows. 

زن لیاقت دوستی ندارد! زنان هنوز گربه‌اند و پرنده ... در حد اعلا ( بهترین حالت) گاوند!

http://www.theabsolute.net/misogyny/nietzschewom.html


در نهایت برای تایید بیشتر فردریش نیچه "در فراسویِ نیک و بد (Beyond Good and Evil) [ص123در قطعه‌ی 131] می‌نویسد: «بدینسان مرد زن را آرام می‌خواهد_اما زن هر چقدر هم که خوب تمرین کرده باشد که ظاهر آرام به خود بگیرد بطبع، مانند گربه ناآرام است.»


این زن ستیزی نیچه پایانی ندارد و در قطعه‌ی 127 بازهم این چنین زن را توصیف می‌کند: «علم با حیای زن راستین جور نیست.»



محقق: د.پشابادی

منابع:

چنین گفت زرتشت ترجمه‌ی داریوش آشوری، چاپ بیست و هشتم، پاییز 1387.

فرانسوی نیک و بد، ترجمه‌ی داریوش آشوری، چاپخانه دیبا.

 تاریخ فلسفه‌ی غرب نوشته‌ی برتراند راسل، ترجمه‌ی نجف دریابندری، چاپ 1340، نشر الکترونیکی بهمن ماه 1388.

  • حسین عمرزاده

اگر با پوششی نا مناسب مورد تجاوز قرار بگیرید ، محکوم می‌شوید.!


 شاید عجیب باشد ولی دادگاهی در ایرلند فردی ۲۷ ساله را که به دختری ۱۷ ساله تجاوز کرده بود را به سبب اینکه دختر لباسی نامناسب و توری بر تن داشته است را بی گناه اعلام کرد! و اعلام کردند که لباس نامناسب دختر به معنی علاقه به ایجاد رابطه بوده است!!


https://fa.euronews.com/2018/11/14/outrage-pours-after-a-man-acquitted-in-rape-trail-using-underwear-as-evidence-in-ireland


البته باید ملحدین مراقب باشند که از این پس اگر با لباس نامناسب در کشورهای غربی رفت آمد کنید و مورد تجاوز قرار بگیرید، شما محکوم می‌شوید.

ولی اگر در کشوری با قوانین اسلامی این عمل انجام شود، فرد خاطی به علت تجاوز به زور، کشته خواهد شد.

چرا که ارزش یک زن بیشتر از ارزش ادامه حیات یک متجاوز است.

  • حسین عمرزاده

توماس هنری هاکسلی دانشمند داروینی و ندانم‌گرا می‌گوید:


هیچ آدم عاقلی که از حقیقت امور مطلع باشد باور ندارد که یک سیاهپوست معمولی با سفیدپوستان برابر باشد، تا چه رسد به اینکه از سفیدها سرآمدتر باشد. اگر این مطلب صادق باشد، اصلاً نمی‌توان باورکرد که یک سیاه‌ستبر آرواره در یک رقابت برابر و منصفانه، که رقابت اندیشه‌ها در میان باشد نه آرواره‌ها، بتواند بر رقیب بزرگ-مغزتر و کوچک-آرواره‌تر خود چیره شود. رفیع‌ترین جایگاه در سلسله مراتب تمدن مسلماً متعلق به عموزاده‌های سبزه‌روی ما نیست. 


Emancipation–Black and White 

(1865) Collected Essays III

  • حسین عمرزاده

ساد - مازوخ


مارکی دو ساد خداناباور بود و در این شکی نیست ولی توصیف او از خداناباوری جالب است. وقتی که آثار دو ساد را بررسی می‌کنیم مشاهده می‌شود که از نظر او هم‌کیشانش افرادی خشن، همجنس‌گرا، شهوت‌گرا و خالی از فضایل اخلاقی هستند!


به‌عنوان مثال او در کتاب « philosophy in the bathroom» قهرمان داستانش را فردی به اسم "دولماسی" معرفی می‌کند و شخصیت دیگری به اسم "ساد" (که خود اوست)، "شوالیه"، "مادام دوسن آنژه" و "یوجین" از جمله شخصیت‌های اصلی این کتاب هستند.

ساد در مقدمه این کتاب می‌گوید: «ای دختران جوان، بی پروا باشید، چرا که مدت زمان زیادی است با قید و بندهای یک پاکدامنی موهوم و یک مذهب نفرت بر انگیز محبوس بوده‌اید. در ویران کردن و نابود کردن به قواعد اخلاقی که توسط والدین سَبُک مغزتان به شما تحمیل شده است به مانند یوجین باشید.»

در اینجا می‌بینم که "مارک دو ساد" اخلاق را به همراه مذهب و پاکدامنی نفی می‌کند و مردم را نیز بدان دعوت می‌کند.

او در (ص / 5) از کتابش« philosophy in the bathroom » دولماسی قهرمان کتابش را اینگونه معرفی می‌کند:

مادام دوسن آنژه: اما من اطمینان دارم که دولماسی به خدا اعتقاد ندارد!

شوالیه: اوه اوه. او از بدنام‌ترین ملحدان است، بی‌اخلاق‌ترین شهروند، نه او کامل‌ترین و کمال یافته‌ترین فسادهاست. او شریرترین فرد و بزرگ‌ترین رذل است.

و در ادامه این گفتگو در (ص / 8) همین کتاب در توصیف دولماسی باز می‌گوید:

شوالیه: امکان ندارد کسی بهتر از او را پیدا کنید، بی‌دین ، بی‌ایمان‌، بی‌عاطفه. از لبان او هرزگی می‌بارد. او فریبکار‌ترین فاسدترین و خطرناک‌ترین مرد است.


زاخر- مازوخ

با توجه به مطالبی که زاخر-مازوخ در معروف‌ترین اثرش « venus in furs»  ( ونوس خز پوش) منتشر شده او فردی بی‌دین است، چرا که در جای جای کتابش از جملاتی به مثل: «من به عشق مسیحیت ایمان ندارم ... من از یک مرتد بدترم، من یک کافرم، مسیحیت با علامت بی‌رحم صلیبش همواره برایم دهشتناک بوده است... فکر کردم این یهودی‌ها چقدر نانجیب‌اند که خدایشان هنگام سخن گفتن از این جنس لطف از عبارت بهتری استفاده نکرده است.  من آرزوی زندگی ابدی ندارم ... چه فرقی می‌کند که روحم به جمع فرشتگان بپیوندد یا به خاکستر تبدیل شود؟» 

با اندکی دقت متوجه می‌شویم که چنین فردی فرسنگ‌ها از دین و تفکر دینی به دور است ولی او نیز یکی از شخصیت‌های اصلی کتابش به اسم "الکسیس پاپادوپولیس" را یک خداناباور معرفی می‌کند. در توصیف او می‌گوید: «در پاریس درس خوانده است و خداناباور است؛ او در کاندیا علیه ترک‌ها جنگیده است و به نفرت نژادی و بی‌رحمی مشهور است .»

و در توصیف رفتار و پوشش او می‌گوید: « او مردی زن نماست ... مثل یک درباری مغرور 4 -5 بار در روز لباس عوض می‌کند‌، او برای اولین بار در پاریس در لباس زنانه ظاهر شد و مردان برای او نامه‌های عاشقانه می‌فرستادند.»

و جالب‌تر اینکه آتئیستی که مازوخ معرفی می‌کند بر خلاف آتئیستی که ساد معرفی می‌کند همجنس‌گرا نیست!

مازوخ می‌گوید: « یکی از خواننده‌های مشهور ایتالیایی به خانه او هجوم برد و در برابرش به زانو در آمد و به او گفت اگر یونانی مال او نباشد خود را خواهد کشت... او در جواب گفت: مجبورم بگویم که شما باید تهدیدتان را عملی کنید چرا که من یک مرد هستم!»

البته ناگفته نماند که در میان خداناباوران هم بعضاً انسان‌های اخلاق‌مداری وجود دارد و این به این دلیل است که آنها هنوز هر چند به شکلی  ناقص پیرو اخلاقیات دین سابق خود هستند.

  • حسین عمرزاده

در ایالت آلاسکا در آمریکا مست بودن جرم است!!! 


در سایت abc news در این مورد می‌خوانیم: ماموران پلیس با لباس شخصی به داخل بارها (مکان های که در آن مشروب و ... عرضه می شود) می‌روند و اشخاصی که مشکوک به مست بودن هستند را شناسایی می‌کنند و مانع از خروج آنها از بار می‌شوند.


دیوید پارکر از اعضای رده بالای پلیس آلاسکا در این مورد میگوید: آلاسکا یک مشکل بزرگ دارد و آنهم الکل است، بسیاری از مردم در زندان هستند و برخی هم مرده اند آنهم به سبب الکل... و دوبار گفت در آلاسکا با سه مشکل دست به گریبان هستیم: الکل و الکل و الکل پارکر گفت در ایالت متحده بیشترین آمار تجاوز جنسی متعلق به ایالت ماست و در 86 درصد این تجاوزات الکل و مستی عامل تجاوز شناخته شده است و سالانه حدود 270000 نفر چیزی در حدود یک درصد جمعیت به خاطر رانندگی در حالت مستی دستگیر می‌شوند.


پارکر دوباره توضیح می‌دهد که بیشتر جنایاتی که با آن مواجه می‌شویم به سبب الکل است و می‌گوید: ما هر زمانی که قوانین تدافعی در مورد الکل را شدت می‌بخشیم آمار جرم و جنایت کاهش می یابد.


https://abcnews.go.com/US/illegal-drunk-alaska-bars-law/story?id=15330748

  • حسین عمرزاده

آلبر کامو فیلسوف خداناباور و برنده جایزه نوبل:


اگر کسی به هیچ چیز معتقد نباشد، اگر هیچ چیزی معنایی نداشته باشد، اگر بر هیچ ارزشی نتوان انگشت گذاشت، همه چیز مجاز است و هیچ چیز اهمیتی ندارد... فرد مختار است که کوره‌های آدم سوزی را شعله ور و یا زندگی خویش را وقف خدمت به جزامیان کند.


منبع: تاریخ فلسفه چارلز کاپلستون  جلد ۹ صفحه ۴۶۸

  • حسین عمرزاده

ابن زنجویه (م ۲۵۱هـ)، و ابو عبید قاسم بن سلام (م ۲۲۴هـ)، با اسنادشان نقل کردند که:


« عمر ‌بن عبدالعزیز (رحمه الله) به والی عراق، عبدالحمید ‌بن عبدالرحمن، نوشت: مستمری همه‌ی مردم را پرداخت کن. عبدالحمید نوشت: همه مردم حقوق خود را گرفته‌اند، اما هنوز مبالغی در بیت ‌المال مانده است. عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) به او نوشت: بررسی کن، کسانی که بدون اسراف و فساد، ناگزیر به قرض شده‌اند، بدهی آنها را [از بیت ‌المال] پرداخت کن. عبدالحمید برایش نوشت: این کار را انجام دادم امّا هنوز در بیت ‌المال مسلمانان مبالغی باقی مانده است، عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) برایش نوشت: پس بررسی کن، هر فرد مجردی که به دلیل نداری توان ازدواج را نداشته، با بودجه بیت ‌المال ازدواج کند و مهریه‌اش را بپردازد. عبدالحمید باز نوشت: هر کسی که یافتم [با این شرایط] تزویج کردم امّا هنوز مبالغی از بیت المال مسلمانان باقی مانده است. عمر بن عبدالعزیز(رحمه الله) این بار در جواب نوشت: بررسی کن کسانی که جزیه بدهکارند و قادر به برداشت از زمین نیستند، و به ‌اندازه‌ای که قادر به کشت زمین شوند، به پیش ‌خرید محصولات آنها مبادرت کن، چونکه ما برای این سالشان و دوسال دیگر چیزی از آنها نمی‌خواهیم.» 


الأموال لابن زنجویه، ج ۲، ص ۵۶۵؛ الأموال للقاسم بن سلام، ص ۳۱۹؛ همچنین بنگرید به: تاریخ دمشق لابن عساکر، ج۴۵، ص۲۱۳

  • حسین عمرزاده


این شهر رویایى و کوچک در جنوب شرق فرانسه قرار دارد و نام آن "رحمه الله Ramatuelle" است و از عربی گرفته شده. این شهر در قرن نهم میلادى توسط مسلمانان اندلس (اسپانیای کنونی) ایجاد شده!

  • حسین عمرزاده

سربازان الانبار بر روی کوه ها و دژهای محکم خود با لباس ها و و زره های جنگی خود جوری وضعیت و حالت گرفته بودند که شرایط را برای مسلمانان بسیار سخت کرده بود، تمامی تن آنها لباس های آهنینی بود که هیچ تیری بر آن اثر نمی کرد

خالد بن ولید وقتی دید لشکر شیرزاد فرمانده لشکر فارس سر تا پا در جوشن و کلاه آهنین فرو رفته‌اند به سربازان و تیراندازان خود دستور داد تا همه چشم‌های سربازان را هدف قرار دهند. ایمان و تقوا و توانایی نظامی صحابه به گونه ای بود که در آن جنگ بیش از هزاران نفر را کور و نابینا ساختند، و به همین دلیل بود که این جنگ را ذات العیون نامگذاری کردند، وقتی شیرزاد شرایط بد و وضعیت وخیم جنگی را دید فوری پیام صلح را برای خالد بن ولید فرستاد، اما به دلیل خیانت های قبلی این افراد و جنگ های اعراب تحت حمایت و به نیابت شیرزاد خالد بن ولید رضی الله عنه درخواست صلح او را نپذیرفت و دستور داد که چهارپایانی که توسط تیر اندازی های لشکر دشمن تلف شده بودند همراه با چهارپایانی از پا افتاده و زخمی بکشند و به داخل خندق بیندازند تا شرایط برای عبور از خندق فراهم شود، و همین کار صورت گرفت و الانبار توسط مسلمین فتح و زمینه برای فتح کل سرزمین فارس فراهم شد.


منبع: تاریخ طبری ، تاریخ ابن خلدون

  • حسین عمرزاده

طلحه رضی الله عنه فرمودند: در بازار بصری حاضر شدم، ناگهان راهبی از صومعه خود گفت: از اهل این موسم بپرسید، که آیا در میان آنها کسی از اهل حرم هست؟ طلحه رضی الله عنه می‏ گوید: گفتم: بلی، من هستم. پرسید: آیا احمد ظهور نموده است، می‏ گوید: پرسیدم: احمد کیست؟ پاسخ داد: پسر عبدالله بن عبدالمطلب. این ماهش است که در آن ظهور می‏ کند، و او آخرین انبیا است، جای ظهورش از حرم و هجرتش به دیاری است دارای خرما، سنگ‌های سیاه و زمینی شوره زار، بر حذر باش که کسی به‌سوی وی از تو سبقت نماید. طلحه می‏ گوید: آنچه او گفت در قلبم جای گرفت، و به سرعت بیرون رفتم و به مکه آمده پرسیدم: آیا چیز جدیدی اتّفاق افتاده است؟ گفتند: بله، محمد بن عبدالله امین، ادعای نبوت کرده است، و ابوبکر پسر ابی قحافه از وی پیروی نموده. می ‏گوید: بیرون رفتم و نزد ابوبکر رضی الله عنه آمده گفتم: آیا این مرد را پیروی نموده‏ ای؟ گفت: بله، تو نیز نزد وی برو، و بر وی داخل شو، و از او پیروی نما، چون او به طرف حق فرا می‏ خواند، آنگاه طلحه آنچه را راهب گفته بود برای ابوبکر حکایت کرد. بعد ابوبکر با طلحه بیرون رفت و با او نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم وارد شد، و طلحه اسلام آورد و برای رسول الله صلی الله علیه وسلم آنچه را راهب گفته بود، حکایت کرد، و پیامبر صلی الله علیه وسلم مسرور گردید. و وقتی که ابوبکر و طلحه اسلام آوردند، نوفل بن خویلد بن عدویه آن دو را گرفت، و هردویشان را در یک ریسمان بست، و بنی تیم هم از آنها حمایت ننمود، و به نوفل بن خویلد بن عدویه « شیر_قریش » گفته می ‏شد، و به همین سبب است که ابوبکر و طلحه ( قرینین )، « نزدیک با هم »، نامیده شده ‏اند.


منبع: 

مستدرک حاکم ، ۳۱۶/۳

البدایه ۲۹/۳

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رحمه الله در کتاب الام خود در جلد ۴ صفحه ۷۸ می فرمایند : 


فقه و علم هردو در نزد معاویه رضی الله عنه جمع بود.

  • حسین عمرزاده

اروپائیان در گذشته بدترین و کریه ترین بوی ممکن را داشتند، به گونه ای که بوی آنها از طاقت و تحمل آدم خارج بود،

در زمانی که اندلس اسلامی توسط مسلمانان فتح شد در طول دوران حکومت رانی بر آن مناطق، به دلیل وجود نداشتن هیچ گونه محلی برای استحمام بیش از 500 حمام بنا شد.



در کتاب The Dirt on Clean تالیف کاترین اشنبرگ (katherine ashenburg) می خوانیم:


هیئتی از تزار روسیه به سوی پادشاه فرانسه لوئی چهاردهم  ارسال شدند و بوی لوئی چهاردم را اینگونه توصیف کردند: بوی لوئی آلوده تر و کثیف تر از بوی حیوانات وحشی بود"، همین سبب شد که بعد از ملاقات در وانی پر از عطر استحمام کند که بوی کریه آن افراد از آنها دور شود



{ این در حالیست که خود روسی ها نیز در وضعیت بهداشتی مناسبی به سر نمی بردند احمد بن فضلان در سفری که به روسیه داشت در سفرنامه خود آنها را اینگونه توصیف کرد: 

با کثیف ترین خلق خدا روبرو شدم مردمی که خود را از نجاسات و مدفوع پاک نمی کنند و قیصر آنها در داخل قصر و در حضور مردم قضای حاجت می نمود. }


در ادامه کتاب خانم کاترین اشنبرگ می خوانیم:


ملکه ایزابلای اول که دست به کشتار عظیم مسلمانان در اندلس زد و همگی آنان را از آن بلاد بیرون راند، در تمامی دوران زندگی خود هرگز حمام نکرد بجز دو مرتبه و علاوه بر این مساجد را رها کرد و دستور به تخریب تمامی حمام ها داد.


پادشاه اسپانیا فلیپ دوم نیز درتمامی کشورش استحمام کردن و ادمه دادن سنت مسلمانان را به طور کامل قدغن اعلام نمود حتی دختر ایشان یعنی ایزابل دوم نیز در حضور همگان قسم یاد کرد که هرگز لباس های داخلی خود را تعویض نگرداند، تا که حصار از شهر محاصره شده باز شود، و این حصار به سه سال طول کشید و همین ناپاکی و بیماری های سخت سبب مرگش شد.


این وضعیت پادشاهان این مناطق بود،چه بسا که وضعیت مردم و ساکنان عادی آنها بسیار ناخوشایند تر و نابسمان تر بود به گونه ای که انواع مرض و بیماری ها دامن گیر آنها شد، و طاعون نصف و یا شاید هم بیشتر از نصف مردم را از بین برد، یعنی در زمانی که بزرگترین شهرهای اروپا پاریس و لندن با 30 تا 40 هزار نفر جمعیت بودند، جمعیت شهرهای اسلامی  از میلیون ها نفر نیز تجاوز می کرد،


این بوی ناخوشایند اروپاییان به حدی بودکه هنگامی که برای اولین بار سرخ پوستان با مهاجمان اروپایی روبرو شدند، گیاهان معطر را در داخل بینی خود قرار می دادند که از بوی غیر قابل تحمل اروپاییان در امان باشند.


شهرت عطر وادکلن های ناب پاریس (فرانسه) نیز به سبب رهایی از این بوی کریه وناخوشایند است و در اصل هدف از اختراع ادکلن در نزد اروپاییان، استفاده سریع و رهایی از بوی ناخوشایند بود.


منبع:

Katherine Ashenburg‘s “The Dirt on Clean: An Unsanitized History


جهت مطالعه بیشتر و بیان احکام دینی مسیحیان و اروپاییان در مورد استحمام می توانید به کتاب تاریخ تمدن - ویل دورانت، ترجمه ابوالقاسم طاهری ج ۴ مراجعه کنید که به صورت مفصل به این موضوع پرداخته است.

  • حسین عمرزاده

مـخـیریـق یـکـی از بزرگان و احبار یهودیان مدینه بود و همچنین  از سرمایه داران و پرنفوذترین یهودیان بود.

مـخـیریق روز شنبه ( شبات ) در حالیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم در جنگ احد به سر می برد  به یهودیان گفت: ای یهودیان والله که شما دانستید که محمد پیامبر الله است  و پـیروزی او بر شما وعده حق الهی ست، پس به یاریش بشتابید.

اما یهودیان گفتند: امروز که روز شنبه ( شبات ) است.

مخیریق گفت: امروز برای شما دیگر شنبه (شبات) نیست.


پس سلاح و سپرش را گرفت و فرمود: اگر من در احد کشته شدم  تمامی دارایی ام به محمد تعلق می گیرد و هر آنگونه که دوست دارد آن را صرف کند.

به حضور رسول الله صلی الله علیه وسلم شتافت و دوش به دوش ایشان به جهاد پرداخت تا اینکه به شهادت رسید ورسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: 

مخیریق بهترین یهود بود.


شبات: در دین یهودیان به تعطیلی روز شنبه، شبات می گویند، که به معنای هفتمین روز خلقت است و به روز استراحت و تعطیلی بین آنها مشهور است بطوریکه تورات می گوید: خداوند جهان را در شش روز آفرید و در روز هفتم دست نگه داشت.


منبع :  السیرة النبویة لابن هشام »  غزوة أحد » قتل مخیریق

  • حسین عمرزاده

تئودر هرتزل بنیانگذار صهیونیسم در نامه ای به سلطان عبدالحمید نوشت که در ازای دریافت پول هایی هنگفت، به یهودیان اجازه دهد که به فلسطین مهاجرت کنند، چرا که در سر سودای تشکیل کشور اسرائیل را داشت


اما سلطان عبدالحمید در پاسخ به او چه گفت ؟؟؟


سلطان عبدالحمید دوم رحمه الله در پاسخ به هرتزل موسس و  بنیانگذار صهیونیسم گفت:


به دکتر هرتزل بگویید که در اینباره نقشه‌های جدیدی را طرح ریزی نکند، چرا که من نمی‌توانم حتی از یک وجب خاک فلسطین گذشت کنم. این سرزمین ملک من نیست بلکه ملک امت اسلامی است و این امت در حفظ این سرزمین تلاش بسیاری کرده است و آن را با خونش آبیاری کرده است. پس یهود پولهای میلیونی خود را نگه دارد و اگر روزی دولت خلافت پاره‌پاره گشت می‌توانند فلسطین را بدون هیچ بهایی بدست بیاورند. اما تا زمانی که من زنده هستم اگر بدنم تکه‌تکه شود برای من آسانتر از آن است که ببینم فلسطین از دولت عثمانی جدا گشته است و این امریست که هرگز متحقق نخواهد شد. من هرگز نمی‌توانم راضی شوم که بدن ما در حالی که زنده هستیم تکه‌تکه شود.


منبع: الدولة العثمانیة عوامل النهوض وأسباب السقوط



و بعدها با سیاست های عجیب و غریب یهودیان، دولت خلافت عثمانی پاره پاره گشت و مسجد الاقصی جگر گوشه اسلام به اشغال یهودیان در آمد.

  • حسین عمرزاده

فاروق (یعنی عمر بن خطاب رَضِیَ اللهُ عَنهُ) مرتد را فرصت می‌داد تا بعد از مدتی پشیمان شود و به اسلام برگردد؛ و اهل فسق را فرصت می‌داد تا بعد از مدتی پشیمان شود و اهل طاعت و عبادت شود و شهادت او قبول گردد؛ و مِی‌خواران ضعیف و بیمار را مهلت می‌داد که از بیماری شفا یابند و قوت و نیرو بگیرند و آن‌گاه حدّ شرعی را بر آنها اجرا می‌کرد.


کسانی‌که کم‌بضاعت بودند و در شرایط عادی از بیت‌المال؛ یا در شرایط قحطی از اموال مردم چیزی به سرقت می‌بردند، از اجرای حدّ شرعی کلاً معاف بودند.


سیمای صادق فاروق اعظم، ص۶۰۶ |ماموستا عبدالله احمدیان رحمه‌الله

  • حسین عمرزاده

 عبدالله بن عمر رضی الله عنه نقل می کند: من خودم از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمودند: «حسن و حسین ریحانه‌های من از دنیا هستند». ( صحیح بخاری ۵۹۹۴ )


حافظ ابن حجر در ذیل این حدیث می گوید: «آنان را به ریحانه تشبیه نمودند؛ زیرا فرزند را نیز همانند آن می‌بویند و می‌بوسند... و ترمذی نیز از انس روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم، حسن و حسین را می‌طلبیدند و آنان را می‌بوییدند و در آغوش می‌گرفتند». (فتح الباری، (۷/۴۶۹) )


رسول الله صلی الله علیه وسلم آنان را بسیار دوست می داشت و دوستی آنان را دوستی با خویش و دشمنی با آنان را دشمنی با خویش می‌شمردند،


در روایتی از ابوهریره چنین آمده است که می گوید: رسول الله که حسن و حسین را بر شانه های خویش حمل می‌‌کردند، نزد ما تشریف آوردند، گاه این را می بوییدند و گاه آن را، مردی گفت: یا رسول الله! آنان را دوست دارید؟ فرمودند: «هر کس آنان را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر کس با آنان دشمنی کند، با من دشمنی کرده است» (مسند امام احمد حدیث شماره‌ی ۹۶۷۱ )

  • حسین عمرزاده

حسین بن علی از لحاظ ظاهری سر و گردن با رسول الله بسیار شبیه بود و بدین جهت ابوبکر او را در کودکی به آغوش می‌گرفت و می‌گفت: پدرم فدایش باد، شبیه رسول الله صلی الله علیه وسلم است نه شبیه علی، و علی می‌خندید.( صحیح بخاری ۳۵۴۲)


در حدیثی بسیار اندوه ناک آمده است:  که انس رضی الله عنه گفت: نزد ابن زیاد بودم که سر حسین را آوردند و در تشتی گذاشتند و ابن زیاد گفت: تاکنون چنین زیبا رویی را ندیده‌ام، انس می‌گوید: من گفتم: وی شبیه‌ترین فرد به رسول الله صلی الله علیه وسلم بود. ( ترمذی، ۳۷۷۸ – صحیح )


با تامل در احادیث بالا در می یابیم که شبیه ترین کس از اهل بیت به پیامبر حسین بن علی است، این شباهت یک نوع شباهت فطری و غیر اختیاری بود، اضافه بر آن، حسین می‌کوشید که شباهتش به رسول الله صلی الله علیه وسلم در اموری مانند خضاب و وسمه نیز کامل گردد.

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter YouTube Aparat Pinterest