نقش مسلمانان در گسترش دانش و دانشگاه ها:
فیلیپ آدلر « Philip Adler» در کتاب «تمدنهای عالم» میگوید:
1«دانشگاه مخلوق مسلمانان است. قدیمیترین دانشگاه دنیا که هنوز هم به منزلهی نهاد آموزش عالی فعالیت میکند دانشگاه قاهره است که روحانیان مسلمان در سدهی نهم میلادی / دوم هجری قمری آن را به عنوان حوزهی مطالعات دینی پی ریزی کردند. مدتها پیش از آنکه نام ارسطو و افلاطون به گوش مسیحیان غربی برسد، مسلمانان در خاورمیانه ارزش یافتههای علمی یونان کلاسیک را تشخیص دادند و در حفظ و گسترش آن کوشیدند. طالبان فلسفه و علومِ متنوع دیگر در آکادمیهای بغداد و سایر مراکز اسلامی گرد میآمدند و در تحریرات استادان یونانی مداقه و بحث میکردند. ... علمای اسلام عظمت فکری ارسطو را به اتباع مسیحی خود در اسپانیا منتقل کردند که به نوبهی خود آن را در سدههای دوازدهم و سیزدهم به سایر مسیحیان ساکن اروپا انتقال دادند. سهم مسلمانان در پیشرفت علم، گزینشی اما مهم بود. دنیای اسلام در زمینهی علوم پزشکی از تمام جنبههای این علم در تمدن مغرب زمین بسیار جلوتر بود. مخصوصاً باید از داروسازی و فیزیولوژی و کالبدشناسی و بالاتر از همه در چشم پزشکی و علوم بصری بهعنوان نقاط قوت طب اسلامی یاد کنیم. در زمینهی جغرافیا نویسندگان عرب و ایرانی و سیاحان اطلاعات فراوانی دربارهی دنیای شناخته شده و دنیایی که تا آن زمان اطلاعاتی از آن در اختیار نبود، فراهم آوردند و در پیشرفت این علم سهم مهمی بازی کردند. مسلمانان در زمینهی نجوم و احکام نجوم سنتهای نظارهگری دقیق و میراث دانشمندان خاور نزدیک را قوت بخشیدند و گستراندند. در حوزهی ریاضیات، نظام عددی هند باستان را بسط دادند و منطقی کردند و "ارقام عربی" را ساختند که هنوز هم کاربرد جهانی دارد؛ همچنین مفهوم جبر و نظام ده دهی را به دنیای غرب هدیه کردند. ابن سینا، طبیب و دانشمند عالیقدر، از برجستهترین عالمان دنیای اسلام، در اروپای قرون وسطا صاحب منزلت بود؛ از زمرهی علمای دیگر در زمینه فلسفه باید از الکندی و ابن رشد و در زمینهی ابداعات جراحی و طب از زهراوی یاد کنیم.» [1]
2«طب اسلامی بسیار پیشرفتهتر از روشهای طبی در اروپای قرون وسطا بود؛ به رغم خصومت میان مسیحیت و اسلام، اطبای عرب مکرر برای تدریس به اروپا دعوت میشدند. پزشکان مسلمان خاصه در جراحی چشم و قطع اندام مهارت داشتند.»
پینوشتها
[1] تمدنهای عالم، فیلیپ جی آدلر، ترجمه محمدحسینآریا، (تهران: امیر کبیر، چاپ دوم، 1387)، ج1، ص 235.
[2] منبع قبل، ج1، ص 235.