| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

چهار یار برگزیده پیامبر اسلام و نقش برجسته آنان در ادبیات کهن ایران

 

جمال‌الدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید، که با تخلص نظامی و لقب حکیم نظامی شناخته می‌شود (زادهٔ ۵۳۵ هـ. ق در گنجه – درگذشتهٔ ۶۰۷–۶۱۲ هـ. ق)، شاعر و داستان‌سرای ایرانی و پارسی‌گوی در سده ششم هجری (دوازدهم میلادی) است. او به‌عنوان استاد بی‌نظیر داستان‌سرایی در ادب پارسی شناخته می‌شود.

نظامی از گویندگان توانای شعر پارسی است که روش و سبک خاص خود را دارد و تأثیر او بر شاعران پس از خودش بسیار آشکار است. او دارای دانش‌های گسترده‌ای از علوم ادبی، نجوم، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب بود که در شعرهایش به وضوح دیده می‌شود. روز ۲۱ اسفند در تقویم رسمی ایران به‌عنوان روز بزرگداشت نظامی گنجوی نامگذاری شده است.

نظامی گنجوی، شاعر و داستان‌سرای بزرگ ایرانی، با آثار بی‌نظیر خود جایگاهی ویژه در ادبیات و فرهنگ ایران دارد. یکی از موضوعات برجسته در آثار او، چهار یار والا مقام پیامبر اسلام است که به زیبایی و عمق در اشعار او منعکس شده‌اند. این اشعار نه تنها اهمیت تاریخی دارند بلکه نشان‌دهنده ارزش‌های فرهنگی و دینی نیز هستند.

 

نظامی گنجوی در اشعار خود به چهار خلیفه اصلی اسلام (خلفای راشدین رَضِيَ اللهُ عَنهُم) پرداخته و از آن‌ها با احترام و بزرگی یاد می‌کند:

 

وین خانه هفت سقف کرده

 

بر چار خلیفه وقف کرده

 

صدیق به صدق پیشوا بود

 

فاروق ز فرق هم جدا بود

 

وان پیر حیائی خدا ترس

 

با شیر خدای بود همدرس

 

هر چار ز یک نورد بودند

 

ریحان یک آبخورد بودند

 

زین چار خلیفه ملک شدراست

 

خانه به چهار حد مهیاست 

 

 

 

در جای دیگری، با شعری دیگر از این چهار خلیفه به زیبایی یاد کرده است:

 

 

به ار گوهر جان نثارش کنم

 

ثنا خوانی چار یارش کنم

 

گهر خر چهارند و گوهر چهار

 

فروشنده را با فضولی چکار

 

به مهر علی گرچه محکم پیم

 

ز عشق عمر نیز خالی نیم

 

همیدون در این چشم روشن دماغ

 

ابوبکر شمعست و عثمان چراغ

 

بدان چار سلطان درویش نام

 

شده چار تکبیر دولت تمام 

 

 

نتیجه‌گیری

اشعار نظامی گنجوی، به‌خصوص در مورد چهار خلیفه اسلام، نشان‌دهنده تأثیر عمیق فرهنگی و دینی این شخصیت‌ها بر جامعه و ادبیات ایران است. نظامی با بیان زیبا و اندیشه‌های عمیق خود توانسته است پیوندی محکم بین ادبیات و دین برقرار کند و آثار ماندگاری را به یادگار بگذارد.

منابع

پاورقی‌ها

  • صدیق به ابوبکربن ابی قحافة اشاره دارد (منبع: لغت‌نامه دهخدا).

  • فاروق به عمربن خطاب در عرف اهل سنت و جماعت اشاره دارد (منبع: لغت‌نامه دهخدا).

 

توضیح بیشتر ابیات:

وین خانه هفت سقف کرده
بر چار خلیفه وقف کرده

صدیق به صدق پیشوا بود
فاروق ز فرق هم جدا بود

وان پیر حیائی خدا ترس
با شیر خدای بود همدرس

هر چار ز یک نورد بودند
ریحان یک آبخورد بودند

زین چار خلیفه ملک شدراست
خانه به چهار حد مهیاست

بیت اول:

وین خانه هَفت سَقْف کَرده
بَر چار خَلیفه وَقْف کَرده

این بیت به ساختمان یا خانه‌ای با هفت سقف اشاره دارد که به چهار خلیفه وقف شده است. عدد هفت به عنوان نمادی از تکامل و کمال در فرهنگ اسلامی شناخته می‌شود. وقف کردن به معنای تقدیم کردن یا اختصاص دادن چیزی به کسی یا جایی است.

بیت دوم:

صِدّیق به صِدْق پیشْوا بود
فاروق زِ فَرْق هم جدا بود

"صِدّیق" به ابوبکر صدیق اشاره دارد که به صداقت و راستگویی معروف بود.
"فاروق" به عمر بن خطاب اشاره دارد که به تمییز و جدا کردن حق از باطل مشهور بود.

بیت سوم:

وان پیرِ حِیائی خُدا تَرْس
با شیرِ خُدا بود هَمْدَرْس

"پیر حیائی خدا ترس" به عثمان بن عَفّان اشاره دارد که به حیاء و ترس از خدا شناخته می‌شد.
"شیر خدا" به علی بن ابی‌طالب اشاره دارد که به شجاعت و قدرت معروف بود.

بیت چهارم:

هر چار زِ یَک نَوَرْد بودند
ریحان یَک آبْخورْد بودند

این بیت به همبستگی و اتحاد چهار خلیفه اشاره دارد. آنها از یک منشأ و سرچشمه بودند و همگی در تلاش و مبارزه برای دین اسلام همسو بودند.

بیت پنجم:

زین چار خَلیفه مَلِک شُد راست
خانه به چهار حد مَهْیاست

این بیت به این معناست که به واسطه این چهار خلیفه، حکومت اسلامی به درستی و استحکام شکل گرفت و چهارچوب آن به خوبی برقرار شد.


به ار گوهر جان نثارش کنم
ثنا خوانی چار یارش کنم

گهر خر چهارند و گوهر چهار
فروشنده را با فضولی چکار

به مهر علی گرچه محکم پیم
ز عشق عمر نیز خالی نیم

همیدون در این چشم روشن دماغ
ابوبکر شمعست و عثمان چراغ

بدان چار سلطان درویش نام
شده چار تکبیر دولت تمام


بیت اول:

به ار گُهَر جان نِثارَش کُنَم
ثَنا خوانی چار یارَش کُنَم

در این بیت شاعر می‌گوید که اگر گوهر جان خود را نثار کند، مدح و ثنای چهار یار پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم را خواهد گفت.

بیت دوم:

گُهَر خَر چَهارَنْد و گُهَر چَهار
فروشَنْدِه را با فُضولی چِکار

در این بیت، شاعر به چهار خلیفه اشاره می‌کند و می‌گوید که آن‌ها به مانند گوهرهای ارزشمندی هستند. فروشنده‌ای که این گوهرها را در اختیار دارد، نیاز به فضولی و دخالت کسی ندارد.

بیت سوم:

به مِهرِ علی گَرچه مُحْکَم پَیَم
زِ عِشقِ عُمَر نیز خالی نِیَم

در این بیت، شاعر می‌گوید که گرچه به محبت و دوستی علی رَضِيَ اللهُ عَنهُ پایبند است، اما از عشق به عمر رَضِيَ اللهُ عَنهُ نیز خالی نیست.

بیت چهارم:

هَمیدون در این چشم روشَنْ دِماغ
اَبو بَکر شَمْعَسْت و عُثمان چِراغ

در این بیت، شاعر به روشنایی و نور ابوبکر و عثمان رَضِيَ اللهُ عَنهُما اشاره می‌کند و آن‌ها را به شمع و چراغ تشبیه می‌کند که درخشش و روشنی دارند.

بیت پنجم:

بِدان چار سُلطان دَرویش نام
شُدِه چار تَکْبیر دَولت تَمام

در این بیت، شاعر به چهار خلیفه به عنوان چهار سلطان درویش اشاره می‌کند که با تکبیر آن‌ها، دولت و حکومت به کمال و تمامیت رسیده است.

این ابیات به تأکید بر محبت و ارادت شاعر به چهار خلیفه اول اسلام و نقش مهم آن‌ها در استحکام و کمال حکومت اسلامی می‌پردازد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Telegram Instagram Facebook Twitter YouTube Aparat Pinterest