۳ سوال ضروری:
روزی شخصی با هیجان نزد استادی آمد و گفت: استاد، میدانی راجع به یکی از شاگردانت چه شنیدهام؟ استاد پاسخ داد: لحظهای صبر کن... قبل از اینکه به من چیزی بگویی، از تو میخواهم آزمون کوچکی را که نامش «سه پرسش» است پاسخ دهی.
مرد پرسید: سه پرسش؟
استاد گفت: بله، درست است. قبل از اینکه راجع به شاگردم با من صحبت کنی، لحظهای آنچه را که قصد گفتنش را داری امتحان کنیم. اولین پرسش «حقیقت» است. کاملاً مطمئنی که آنچه را که میخواهی به من بگویی حقیقت دارد؟
مرد جواب داد: نه، فقط در موردش شنیدهام.
استاد گفت: بسیار خوب، پس واقعاً نمیدانی که خبر درست است یا نادرست!
حالا بگذار پرسش دوم را بگویم، «پرسش خوبی».
آیا آنچه را که در مورد شاگردم میخواهی به من بگویی خبری خوب است؟
مرد پاسخ داد: نه، برعکس…
استاد گفت: پس میخواهی خبری بد دربارهٔ شاگردم بگویی که حتی در مورد آن مطمئن هم نیستی؟
مرد کمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.
استاد ادامه داد: و اما پرسش سوم: «سودمند بودن» است. آنچه را که میخواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟
مرد پاسخ داد: نه، واقعاً…
استاد نتیجهگیری کرد: اگر میخواهی به من چیزی را بگویی که نه حقیقت دارد، نه خوب است و نه حتی سودمند است، پس چرا اصلاً آن را به من میگویی؟
از ابوهریره رَضِیَ اللهُ عَنه روایت شده که پیامبرمان صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم فرمودند:
"من حُسنِ إسلامِ المرءِ تركُه ما لا يَعنيهِ."
«از نشانههای نیکو بودن اسلام فرد این است که آنچه به او مربوط نیست، رها کند.»
منبع: ترمذی (شماره ۲۳۱۷) و ابن ماجه (شماره ۳۹۷۶).