| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن» ثبت شده است

امام شافعی رحمه الله:

«فليست تنزل في أحد من أهل دين الله نازلة إلا وفي كتاب الله الدليلُ على سبيل الهدى فيها.»


«برای هیچ‌ یک از افراد دیندار امر جدیدی رخ نمی‌دهد مگر اینکه در کتاب الله برای آن رهنمودی وجود دارد».


الرسالة، ج ۱، ص ۲۰.

  • حسین عمرزاده

دریافت تصویر
حجم: ۵۴.۲ کیلوبایت

  • حسین عمرزاده

روزی حسن بصری از نزد ابن هبیره خارج می‌شد که متوجه قاریانی شد که بیرون قصر منتظرند، پس به آنها گفت: چه باعث شده اینجا بنشینید؟ می‌خواهید بر آن خبیثان وارد شوید؟ به الله سوگند همنشینی با آنها، همنشینی با نیکان و صالحان نیست، پراکنده شوید که الله ارواح و اجسادتان را از یکدیگر پراکنده سازد. کفش‌های‌تان را بپوشید و لباس‌تان را برگیرید و هرچه زودتر اینجا را ترک گویید، شما با این عمل قاریان را رسوا نمودید که الله شما را رسوا کند.

به الله سوگند اگر از آنچه نزد آنان بود، پرهیز می‌کردید، به آنچه نزد شماست (علم) تمایل پیدا می‌کردند، اما شما به آنچه نزد آنان است (مال و اموال و کالای ناچیز دنیوی) روی آوردید و در نتیجه آنان از آنچه نزد شماست فاصله گرفته و پرهیز کردند.

حلیة الأولیاء (۲/۱۵۰)؛ سیر أعلام النبلاء (۴/۵۸۶).

  • حسین عمرزاده


دریافت تصویر
حجم: ۱۰۹ کیلوبایت

  • حسین عمرزاده

حسن بصری رحمه الله می‌گوید:

 


"إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ أَنْ يَقْبِضَ رُوحَ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ، اطْمَأَنَّتِ النَّفْسُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى، وَاطْمَأَنَّ اللَّهُ إِلَيْهَا."

«چون خداوند اراده کند جان بنده مؤمنش را بگیرد، نفس او آرام و مطمئن به سوی پروردگار می‌رود؛ و خداوند نیز با رضایت و رحمت خویش، آن را می‌پذیرد.»


 

تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۵۸.

  • حسین عمرزاده

{وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ}

و به نفس ملامتگر سوگند می‌خورم. [القيامة: ۲]

 

 

امام مجاهد بن جبر، نفس لوّامه را این‌گونه توصیف می‌کند:

 

"هِيَ الَّتِي تَلُومُ عَلَى مَا فَاتَ وَتَنْدَمُ، فَتَلُومُ نَفْسَهَا عَلَى الشَّرِّ لِمَ فَعَلَتْهُ، وَعَلَى الْخَيْرِ لِمَ لَا تَسْتَكْثِرُ مِنْهُ."

«نفس لوّامه آن است که بر چیزی که از دست رود، پشیمان شده و به سرزنش می‌پردازد؛ خود را بر انجام کار ناشایست توبیخ کرده که چرا این کار را انجام دادی؟ و بر انجام کار خیر نیز خود را سرزنش می‌کند که چرا بسیار انجام ندادی؟».

 


تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۹۳.

  • حسین عمرزاده

فقط از الله بخواه

 

 

{إِنَّهُ هُوَالسَّمِیعُ الْعَلِیمُ}

«یقیناً او (الله) است که شنوای داناست.» [فصلت : ۳۶]

 

{وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ}

«و او (الله) بر هر چیزى تواناست.» [الملك : ۱]

 

{نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید}

«ما از (شاه) رگ گردن به او نزدیکتریم.» [ق : ۱۶]

 

{هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ}

«او (الله) مهربانترین مهربانان است.» [يوسف : ۶۴]

 

{ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}

«مرا بخوانید، تا (دعای) شما را اجابت کنم.» [غافر : ۶۰]

 

{ألَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ}

«آیا الله برای بنده اش کافی نیست؟!» [الزمر : ۳۶]

  • حسین عمرزاده

امام ابن رجب رحمه‌الله می‌گوید:

 

فسأل الثبات عَلَى الدين إِلَى الممات {إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا}

 

از خدا بخواه که تا پایان عمرت بر دین ثابت‌قدم بمانی؛ خداوند می‌فرماید:

 


إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا

«بی‌گمان کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است، سپس استقامت کردند…» [فصلت : ۳۰].

 

 

چون:

 

الذين قالوا: ربنا الله كثير، ولكن أهل الاستقامة قليل.

آنان که می‌گویند: «پروردگار ما الله است» زیادند، اما اهلِ استقامت و پایداری کم هستند.»

 


مجموع رسائل ابن رجب، ج ۱، ص ۳۳۹.

  • حسین عمرزاده

علی بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه در نخستین شب ماه رمضان بیرون رفت؛ چراغ‌ها در شهر روشن بودند و قرآن کریم در مساجد تلاوت می‌شد.

 

سپس فرمود:

 

"نَوَّرَ اللَّهُ لَكَ يَا عُمَرُ بْنَ الْخَطَّابِ فِي قَبْرِكَ، كَمَا نَوَّرْتَ مَسَاجِدَ اللَّهِ بِالْقُرْآن."

«خداوند قبر تو را نورانی کند ای عمر بن خطاب، همان‌گونه که مساجد خدا را با قرآن نورانی کردی.»

 

 

فضائل رمضان لابن أبی الدنیا، ص ۵۸.

  • حسین عمرزاده

رسول الله ﷺ فرمودند: 

 

"بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً"

از طرف من تبلیغ کنید؛ اگرچه یک آیه باشد.


 

صحيح بخاري: ۳۴۶۱.

 

 

از عبدالله بن عَمرو رضي الله عنهما روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً، وَحَدِّثُوا عَنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا حَرَجَ، وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»

«از من [به دیگران] ابلاغ کنید اگرچه یک آیه باشد و از بنی‌اسرائیل نقل کنید و ایرادی ندارد، و[لی] هرکس به عمد بر من دروغ ببندد باید که جایگاه خود را در دوزخ آماده سازد».  

[صحیح است] - [به روایت بخاری] - [صحيح البخاري - ۳۴۶۱]


شرح


پیامبر صلی الله علیه وسلم به ابلاغ علم از او به دیگران امر می‌کند – چه این علم در قالب قرآن باشد یا سنت - حتی اگر مقدار اندکی مانند یک آیه یا یک حدیث باشد، به شرط آنکه شخص نسبت به آنچه ابلاغ می‌کند و به آن فرا می‌خواند، عالم باشد. سپس پیامبر صلی الله علیه وسلم بیان داشته‌اند که نقل روایات بنی‌اسرائیل، یعنی وقایعی که برای آنان رخ داده، در صورتی که تعارضی با شرع ما نداشته باشد اشکالی ندارد. سپس دربارهٔ نسبت دادن دروغ به ایشان هشدار داده و بیان داشتند که هرکس عمدا به ایشان دروغی نسبت دهد، باید برای خود جایگاهی در آتش فراهم آورد.

  • حسین عمرزاده

امام ابوعبدالله محمد قُرطُبی (متوفای ۶۷۱ق)، مفسّر بزرگ اندلسی:


 

"کُلُّ مَن صَدَّ عَنْ سَبِیلِ اللهِ، وَأُطِیعَ فِی مَعْصِیَةِ اللهِ، فَهُوَ شَیْطَانٌ لِلْإِنسَانِ."

«هر کس مردم را از راه خدا باز دارد، یا در نافرمانیِ خدا از او پیروی شود، او شیطانی است برای انسان.»


 

تفسیر قرطبی، ذیل آیه‌ی ۳۱ سوره‌ی فرقان.
 

  • حسین عمرزاده

یکی از معلمان قرآن در یکی از مساجد مدینه نقل می‌کرد که روزی کودکی نزد من آمد و خواست در جلسات حفظ قرآن شرکت کند. به او گفتم:
ـ آیا چیزی از قرآن حفظ داری؟
پاسخ داد: بله.

با توجه به سن کمش گفتم: از جزء عم برایم بخوان. و خواند!
پرسیدم: سوره تبارک را هم حفظی؟ گفت: بله، و آن را نیز برایم خواند!

از حافظه‌اش با آن سن کم شگفت‌زده شدم. برای اطمینان بیشتر از سوره نحل پرسیدم؛ و وقتی دیدم آن را نیز از بر است، تعجبم دوچندان شد.
خواستم با سوره‌ای بلندتر او را بیازمایم. پرسیدم: آیا سوره بقره را هم حفظ داری؟ پاسخ داد: بله.
و چون شروع به خواندن کرد و خطایی در قرائتش ندیدم، پرسیدم: تو حافظ کل قرآنی؟
جواب داد: بله.

سبحان‌الله، ماشاءالله، تبارك الله!

با شگفتی فراوان، از او خواستم فردا نیز بیاید، اما این‌بار همراه پدرش.
فردای آن روز با پدرش دیدار کردم. سبحان‌الله! چگونه ممکن است با چنین پدری، فرزندی این‌چنین پرورش یابد؟
پدری سهل‌انگار، بی‌توجه به قرآن و سنت، چنان‌که شاید از ظاهرش نیز نمی‌شد نشانی از دیانت و پایبندی به اسلام دید.

وقتی پدر را دیدم و او نیز بهت و حیرت مرا دریافت، بی‌درنگ لب به سخن گشود و گفت:
ـ می‌دانم که از خود می‌پرسی چطور ممکن است من پدر چنین فرزندی باشم. بگذار حقیقت را برایت بگویم.

پشت پرده این ماجرا، مادری است که به‌راستی به‌اندازه هزار مرد می‌ارزد.
ما در خانه سه فرزند داریم که هر سه حافظ قرآن‌اند. دختر کوچکم تنها چهار سال دارد و حافظ جزء سی‌ام است.
این مادر، از همان آغازِ زبان باز کردن فرزندان، به آنان قرآن آموخته و حفظ آن را تمرین داده است.

او با شیوه‌ای جالب و دل‌نشین، بچه‌ها را به حفظ قرآن تشویق می‌کند:
هر کدام از فرزندان که زودتر از بقیه، محفوظات روزانه‌اش را به پایان برساند، اختیار دارد شام آن شب را انتخاب کند تا مادر برایش بپزد.
هر کس در مرور محفوظات قبلی بهتر عمل کند، حق انتخاب مکان تفریحی آخر هفته را دارد.
و هر یک که موفق به ختم قرآن یا حفظ یک جزء شود، اجازه دارد مکان سفر خانواده را تعیین کند.

به این ترتیب، روحیه‌ای سالم و پرنشاط برای رقابت در حفظ قرآن در میان بچه‌ها شکل گرفته است.

 

بله، این است نمونه‌ی زنِ صالحی که هرگاه اصلاح شود، خانه‌اش نیز اصلاح خواهد شد.

  • حسین عمرزاده

شیخ یاسین بن یوسف المراکشی رحمه‌الله نقل می‌کند که: در یکی از روستاهای شام کودکی ده‌ساله را دید که دیگر کودکان او را مجبور می‌کردند تا با آنها بازی کند و به‌خاطر همراه نشدن با آنان، همواره او را در تنگنا قرار می‌دادند. هر بار که او از آنها می‌گریخت، به‌شدت می‌گریست و با خود قرآن زمزمه می‌کرد.

شیخ یاسین می‌گوید: با دیدنش محبتش در دلم افتاد و او را تعقیب کردم. او به مغازه پدرش رفت و پدرش او را کنار دست خود قرار داد. کودک ده‌ساله همچنان با تلاوت قرآن، هم به پدرش کمک می‌کرد و هم به فروش و بیع می‌پرداخت.

بنابراین شیخ مراکشی رحمه‌الله به مسجد و نزد معلمش رفت و به او گفت: «مواظب این کودک باش، شاید که این کودک عالم‌ترین و زاهد‌ترین فرد زمانش شود.»

 

و بالفعل، این کودک بزرگ شد و به شیخ‌الاسلام و بزرگ فقها و محدثین تبدیل گشت؛ و این کودک کسی جز امام نووی رحمه‌الله نبود.

 

 

تحفة الطالبين في ترجمة الإمام محيي الدين، ابن العطار، ص ٤٤.

  • حسین عمرزاده

انسان صادق به خود رسالت نگاه می‌کند، اما متکبر پیروان آن را می‌بیند؛ اگر از آنان بدش آمد از خود رسالت نیز بدش می‌آید: 

 


﴿...قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ (۷۵) قَالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِیَ آمَنتُمْ بِهِ کَافِرُونَ

 

«[مستضعفان] گفتند: ما به آنچه وی (صالح) بدان رسالت یافته است مؤمنیم (۷۵) کسانی که استکبار ورزیدند گفتند: ما به آنچه شما بدان ایمان آوردید کافریم». [أعراف: ۷۵-۷۶] 

  • حسین عمرزاده

والدین به سبب فرزندان، و فرزندان به سبب والدین خود روزی داده می‌شوند. این برکتی است متقابل:

 


﴿...نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ...﴾ [انعام: ۱۵۱]

(ما شما (پدران) و آنان (فرزندان) را روزی می‌دهیم)

 

 

﴿...نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ...﴾ [اسراء: ۳۱]

(ما آنان (فرزندان) و شما (پدران) را روزی می‌دهیم).

 

 

| منقول است.

  • حسین عمرزاده

نماز آرامش‌بخش درون و باعث اعتدال انسان و از حد خارج نشدن او به هنگام تغییرات دنیا و ناگواری‌های آن است:

 


﴿إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا (۱۹) إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا (۲۰) وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا (۲۱) إِلَّا الْمُصَلِّینَ﴾

 

«بی‌شک انسان بسیار آزمند [و بی‌تاب] آفریده شده (۱۹) اگر صدمه‌ای به او رسد عجز و لابه کند (۲۰) وچون خیری به او رسد بخل ورزد (۲۱) به جز نمازگزاران». [معارج: ۱۹-۲۲]

  • حسین عمرزاده

ابن‌عباس رضی‌الله عنهما از کعب روایت می‌کند که گفت:

 

 

«إنَّ فِی جَهنَّمَ بَردًا هُوَ الزَّمهَرِیر، یُسْقِطُ اللَّحْمَ عَنِ العَظْمِ، حَتَّى یَسْتَغِیثُوا بِحَرِّ جَهَنَّم.»

«در جهنّم سرمایی وجود دارد به نام زَمهَریر که گوشت انسان را از استخوان جدا می‌کند، به‌گونه‌ای که دوزخیان ناچار می‌شوند به گرما و حرارت دوزخ پناه ببرند!»


 

 

حلیة الأولیاء و طبقات الأصفياء، ج ۵، ص ۳۷۰.


 

 

اللّهُمَّ أَجِرْنا مِنَ النّارِ، وَنَجِّنا بِرَحمَتِكَ مِن عَذابِكَ، یا الله، یا الله، یا الله… آمين.

  • حسین عمرزاده
  • پیامبر ﷺ و ابوبکر رضي‌الله‌عنه در غار: 

(إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) «قطعا الله با ما است». [التوبة : 40]

 

  • یونس علیه السلام در شکم ماهی:

(لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ) «هیچ خدای بحقی جز تو نیست». [الأنبياء : 87]

 

  • یوسف علیه السلام در زندان:

(مَا کَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِکَ بِاللَّهِ مِنْ شَیْءٍ) «ما (انبیاء) را نسزد که چیزی را شریک الله سازیم». [يوسف : 38]

 

  • اصحاب کهف رحمهم‌الله در دل کوه:

(لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَٰهًا) «ما هرگز غیر از او معبودی را نمی‌خوانیم». [الكهف : 14]

  • حسین عمرزاده

 

 

وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا


و [ای پیامبر،] به بندگانم بگو با بهترین [الفاظ با یكدیگر] صحبت كنند [و از بددهانی بپرهیزند؛ چرا که] بی‌تردید، شیطان میان آنان دشمنی می‌افکنَد. به راستی که شیطان برای انسان، دشمنی آشکار است‌. [Al-Israa: 53]
 

دریافت
حجم: ۳۱.۱ کیلوبایت

  • حسین عمرزاده

 

 

امام ذهبی رحمه‌الله کلماتی از آخرین سخنان امام فخرالدین رازی رحمه‌الله در پایان عمرش را نقل می‌کند که فرموده است:

 

«لقد تَأَمَّلْتُ الطُّرُقَ الكَلاَمِيَّةَ، وَالمنَاهجَ الفلسفِيَّةَ، فَمَا رَأَيَّتُهَا تشفِي عليلاً، وَلاَ تروِي غليلاً، وَرَأَيْتُ أَقْرَبَ الطُّرُقِ طرِيقَةَ القُرْآنِ، أَقرَأُ فِي الإِثْبَاتِ: {الرَّحْمَنُ عَلَى العَرْشِ اسْتوَى} ، {إِلَيْهِ يَصْعَدُ الكَلِمُ... } ، وَأَقرَأُ فِي النَّفْي: {لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ} ، وَمَنْ جَرَّبَ مِثْلَ تَجرِبَتِي عرفَ مِثْلَ مَعْرِفَتِي.»

 

«راه‌های کلامی‌ها و شیوه‌های فلسفی را بسیار آزمودم و در آن‌ها دقیق شدم، اما هیچ‌کدام را کارساز نیافتم؛ نه دردی را درمان می‌کنند و نه عطش حقیقت‌جویی را فرو می‌نشانند.
به این نتیجه رسیدم که نزدیک‌ترین راه، راهِ قرآن است.


در اثبات صفات، این آیات را می‌خوانم: {الرَّحْمَنُ عَلَى العَرْشِ اسْتوَى} و {إِلَيْهِ يَصْعَدُ الكَلِمُ...}.
و در (تنزیه) و نفی (تشبیه)، این آیه را: {لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ}.

و هر کس تجربه‌ای مانند تجربه‌ی من داشته باشد، به همان دانشی می‌رسد که من رسیده‌ام.»

 

 

سير أعلام النبلاء، ج ۲۱، ص ۵۰۱.

 

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest