| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

# خط ـ نوشته

 

 

در یکی از گروه‌های اینترنتی که در زمینه‌ی پاسخ‌گویی به شبهات اسلام‌ستیزان فعالیت می‌کند – و حقیقتاً برایشان احترام بسیاری قائلم و صمیمانه دعای توفیق روزافزونشان را دارم – گفت‌وگویی درباره‌ی موضوعی درگرفت که پیش‌تر خودم به‌صورت مستند به آن پرداخته بودم. با خود گفتم چه بهتر که همان مطلب را، به‌اصطلاح، فوروارد کنم.
اما فوروارد ممکن نبود، زیرا نوشته‌ام حاوی لینک کانال تلگرامی بود و محدودیت وجود داشت. ناچار متن را کپی کردم و نسخه‌ای بدون لینک کانال فرستادم.
با این حال، برای دسترسی به مستندات بیشتر (تصاویر و...)، بدون درج آدرس کانال، دعوتی کردم تا در صورت تمایل، به کانال مراجعه کنند؛ اما آن دعوت حذف شد.
گویی چنین گمان می‌شود که هدف، کسب منافع مادی یا شهرت‌طلبی و امثال آن است.
در حالی‌که، به دلیل ماهیت ایدئولوژیک و عقیده‌محورِ مجموعه و پرداختن به جریان‌های فکری گوناگون، همواره در معرض آسیب هستیم — که البته مبارکمان باد.


سرتان را درد نیاورم؛ یاد حدود پانزده سال پیش افتادم، روزگاری که با وایبر و امثال آن سروکار داشتیم و اغلب دعوتگران در گروه‌های واتساپی فعالیت می‌کردند. متأسفانه همان زمان نیز این رفتارهای حاشیه‌ای وجود داشت. مثلاً گاهی مدیران گروه‌ها به‌جای تمرکز بر محتوا و اصل سخن، حساس می‌شدند که چرا نویسنده در پایان مطلب نامش را نوشته! حتماً ریاکار است و اخلاص ندارد! و از این دست طرز فکرها و رفتارهای سطحی، کوچک و پوچ.


جالب این‌جاست که اگر فلان کانال، اعضای فراوانی داشته باشد یا فلان شخص مشهور باشد، چنین رفتارهایی دیده نمی‌شود. حتی اگر از منابع بیگانه ـ که گاه هیچ تناسبی با مبانی عقیدتی ما ندارند ـ نقل کنی، مشکلی نیست! اما کافی است فقط نام یک مجموعه‌ی فعال در بستری مانند تلگرام یا اینستاگرام برده شود، تا حساسیت‌ها آغاز گردد!


برای خودم بارها پیش آمده که افرادی پیام داده‌اند و پیشنهاد «تبادل» داده‌اند؛ اما مشروط به اینکه حتماً ابتدا کانال آن‌ها را معرفی کنم تا در مقابل، آن‌ها هم دفترچه را معرفی کنند! گویی پای معامله و تجارت در میان است.
در حالی‌که من شخصاً دوست دارم اگر شرایط فراهم بود، کانال‌های مفید را معرفی کنم تا شاید در ثواب نشر مطالبشان نیز شریک باشم؛ اما در بسیاری مواقع، این کار ممکن نیست: گاه به علت فراهم نبودن موقعیت یا زمان، و گاه به سبب ملاحظات و محدودیت‌های سخت قانونی.
با این همه، هر از گاهی سعی می‌کنم با فوروارد کردن برخی مطالب، خود را از این اجر بی‌نصیب نگذارم.


حرف من این است که این رفتارها زیبنده نیست. پانزده سال پیش هم گذشت و امروز، همان رفتارها در نظر من و دیگرانِ آن روزگار، کودکانه، ناپخته و حقیر جلوه می‌کند. رفتارهای امروز نیز، دست‌کم در آینده، چنین خواهند بود.
تا زمانی که یک مجموعه در درجه‌ی نخست، دچار نقص و انحراف عقیدتی نباشد و معرفی آن برای دیگران در استطاعت ما باشد، به‌گمانم هیچ‌گونه برخورد منفی در این زمینه شایسته نیست.


بزرگ و بزرگوار باشیم؛ هدف را قربانیِ حواشیِ پوچ نکنیم.

 

نکته: در منابع سیره و تاریخ صدر اسلام، به‌ویژه در گزارش‌های مربوط به غزوات و سرايا، بارها اشاره شده که قبایل و حتی گروه‌های کوچک از مهاجرین و انصار، هر کدام پرچم ویژه‌ی خود را داشتند با این وجود اعتراضی به ایشان نمی‌شد و همگی برای یک پرچم واحد — پرچم اسلام — جهاد می‌کردند.

  • حسین عمرزاده

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِی اللهُ عَنهُ قَالَ: خَدَمْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَشْرَ سِنِينَ، فَمَا قَالَ لِي أُفٍّ قَطُّ، وَمَا قَالَ لِشَيْءٍ صَنَعْتُهُ: لِمَ صَنَعْتَهُ، وَلاَ لِشَيْءٍ تَرَكْتُهُ: لِمَ تَرَكْتَهُ، وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ خُلُقًا، وَلاَ مَسَسْتُ خَزًّا وَلاَ حَرِيرًا قَطُّ، وَلاَ شَيْئًا كَانَ أَلْيَنَ مِنْ كَفِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَلاَ شَمَمْتُ مِسْكًا قَطُّ، وَلاَ عِطْرًا كَانَ أَطْيَبَ مِنْ عَرَقِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ.


انس بن مالک رضي الله عنه می‌گوید: ده سال، خدمتگزار رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم بودم؛ و در این مدت (حتی یک بار) به من نگفتند: آه (از دست شما).
و هرگز در قبال کاری که انجام داده بودم برای من نفرمودند: چرا این کار را کرده‌ای؟ و در قبال کاری که انجام نداده بودم، برای من نگفتند:چرا این کار را نکرده‌ای؟

و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم از خوش اخلاق‌ترین و نرم خوی‌ترین مردمان بود؛ و هرگز پارچه‌ی ابریشیمی و حریر و دیبا و چیز دیگری را نرم‌تر از کف دستان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم در تمام عمر لمس نکرده‌ام؛ همچنین، هرگز مشک و عنبر و بوی خوش و عطری را خوشبوی‌تر از بوی خوشِ عرق پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم استشمام نکرده‌ام!

 


الشمائل المحمّدیة، ترجمه و شرح: فیض محمّد بلوچ، ج ۲، ص ۱۷۶-۱۷۷.

  • حسین عمرزاده

عبدالله بن مسعود رضي الله عنه:

 

 

"إِنَّ مِنَ الْإِيمَانِ أَنْ يُحِبَّ الرَّجُلُ الرَّجُلَ لَيْسَ بَيْنَهُمَا نَسَبٌ قَرِيبٌ وَلَا مَالٌ أَعْطَاهُ إِيَّاهُ وَلَا مَحَبَّةٌ إِلَّا لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ."


«از جمله‌ی ایمان آن است که انسان، دیگری را نه به سبب خویشاوندی و نه به خاطر مالی که به او می‌بخشد، دوست بدارد؛ بلکه محبتش تنها به خاطر خداوند عزّ‌و‌جل باشد.»

 

الإخوان لابن أبي الدنيا، ص ۶۰.

  • حسین عمرزاده

# خط ـ نوشته

 

به قول یکی از علما: ورد زبونشون شده آزادی آزادی آزادی؛ آزادیِ چه چیزی؟ جز اینه که منظورشون از آزادی، آزادیِ زِناست؟!

ابزاری هم که خودشون رو به آب و آتش می‌زنن تا ترویجش کنن — از بی‌حجابی گرفته تا مشروب و رقاصی و ... — همه برای تسهیل همینه. برای زِنا.

دقت هم اگر بکنید؛ بین‌شون آدم سالم هم نمی‌بینید. یا همجنس‌بازها هستن، یا زنان و مردانی که سوابق فحشا دارند و حتی در بین اطرافیان خودشون هم آبرو و جایگاهی ندارند. و چون مبتلا هستند، می‌خوان همه رو هم شبیه خودشون کنن.

 

تعارف نداریم؛ باید صریح باشیم. تویی که از پوشیدگی فرار می‌کنی و به سمت برهنگی خیز برداشتی، هدفت چیه؟ این پوشیدگی چه محدودیتی برات میاره؟ مطمئنا که تحصیل و پیشرفت علمی و هر بعدی از رشد فردی‌ـ‌اجتماعی نیست.

 

یا اونی که زور می‌زنه رقص و بدن‌نمایی رو برای دختر و زنِ جامعه، یک «فرهنگ» و موضوعِ عادی جلوه بده، مگه غیر از چشم‌چرانی و فحشا و به گند کشیدنِ جامعه، هدفِ دیگه‌ای داره؟

 

نذارید قُبح این کاراشون از بین بره. رسواشون کنید؛ اهداف کثیف‌شون رو تو صورتشون جار بزنید تا فکر نکنن پشت ژست و ادعای روشنفکری می‌تونن قایم بشن.

  • حسین عمرزاده

کف نیاز به درگاه بی‌نیاز برآر

که کار مرد خدا جز خدای خوانی نیست...


 

سعدی

  • حسین عمرزاده

یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ

ای روح آرام یافته.

 

ارْجِعِی إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً
به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی که تو [از پاداشِ الله] راضی هستی، و او از [اعمال] تو راضی است. [الفجر : ۲۷-۲۸]

 

 

 

امام قرطبی در تفسیر آیه‌ی «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة» می‌نویسد که:

 

"وَالنَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ: السَّاكِنَةُ الْمُوقِنَةُ، أَيْقَنَتْ أَنَّ اللَّهَ رَبَّهَا، فَأَخْبَتَتْ لِذَلِكَ."

«مقصود از نفس مطمئنه آن روحی است که به آرامش و سکون حقیقی دست یافته، به ربوبیّت خداوند یقین کامل دارد و در پرتو این عقیده، با اخلاص قلبی و فروتنی در مسیر بندگی خدا گام برمی‌دارد.»

 

 

تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۵۷.

  • حسین عمرزاده

ام‌المؤمنین عایشه ‌رضي‌الله‌عنها می‌گوید:

 


"سَلُوا اللَّهَ كُلَّ شَيءٍ حَتَّى الشِّسعَ ، فَإِنَّ اللَّهَ إِن لَمْ يُيَسِّرهُ لَمْ يَتَيَسَّرْ."

 

«هر خواسته‌ای دارید از الله بخواهید، حتی اگر بند کفشتان باشد؛ چون اگر الله آن را برایتان آسان نکند، هیچ‌وقت به دست نخواهید آورد.»

 


شِسع: به بندی گفته می‌شود که در کفش‌های قدیمی (نعل) میان دو انگشت پا قرار می‌گرفت و سر آن در سوراخ جلوی کفش محکم می‌شد؛ چیزی شبیه بند یا تسمه‌ی باریک کفش.

 


منبع: اين روایت را ابویعلى در مسندش (۸/۴۴) و ابن‌السني در عمل الیوم واللیلة (روایت ۳۴۹) نقل کرده‌اند، و بیهقی نیز در شعب الإیمان (۲/۴۲) از طریق دیگری آورده است.
هیثمي در مجمع الزوائد (۱۰/۱۵۰) درباره‌ی سند آن می‌گوید: «رجال این روایت، رجال صحیح هستند.»

 

 

پی‌نوشت: 

 

این روایت از ام‌المؤمنین عایشه ‌رضي‌الله‌عنها به ما یاد می‌دهد که رابطه‌ی ما با خداوند نباید فقط در گرفتاری‌های بزرگ خلاصه شود.

ما عادت داریم وقت‌هایی مثل بیماری سخت یا مشکلات جدی، دعا کنیم و نیازهایمان را با خدا در میان بگذاریم؛ اما این روایت نشان می‌دهد که حتی برای ساده‌ترین خواسته‌ها، مثل بند کفش، هم باید از او بخواهیم.

این نکته برای ما هم یک آموزش توحیدی است و هم قوت قلب: که می‌توانیم در دعاهایمان با خدا بسیار راحت و صمیمی باشیم؛ راحت‌تر از وقتی که نیازمان را به مخلوقاتش می‌گوییم. چرا که او خالق و رَبِّ ماست و هر چیز، کوچک یا بزرگ، تنها به اراده‌ی او ممکن می‌شود.

  • حسین عمرزاده

 

 

امام حسن بصری رحمه‌الله می‌فرماید:

 

روزی در مکه برای خرید لباس وارد مغازه‌ای شدم. فروشنده آن‌قدر از اجناسش تعریف می‌کرد و بی‌جهت قسم می‌خورد که از خرید نزد او منصرف شدم و با خود گفتم: شایسته نیست از چنین کسی خرید کنم. بنابراین از فرد دیگری لباس خریدم.

 

دو سال بعد، دوباره برای حج به مکه آمدم و باز گذرم به همان شخص افتاد. این بار هیچ تعریفی از کالا و هیچ قسمی از او نشنیدم. به او گفتم:
«آیا شما همان کسی نیستید که چند سال پیش نزدتان آمده بودم؟»
گفت: «بله.»
گفتم: «چه شد که دیگر نه تعریف می‌کنی و نه قسم می‌خوری؟»

مرد گفت: «من همسری داشتم که اگر با درآمد کم به خانه می‌رفتم، آن را ناچیز می‌شمرد و تحقیر می‌کرد؛ و اگر با درآمد زیاد بازمی‌گشتم، باز هم آن را اندک می‌پنداشت. تا این‌که خداوند او را از دنیا برد.

 

پس از او، همسر دیگری گرفتم. هر روز صبح که به بازار می‌رفتم، لباسم را مرتب می‌کرد و می‌گفت:

 

ای فلانی! تقوای الهی داشته باش و جز روزی پاک و حلال برای ما نیاور. اگر اندک چیزی آوردی، آن را بسیار می‌دانیم؛ و اگر چیزی هم نیاوردی، من با دوک نخ‌ریسی تو را یاری می‌کنم.»

 

المجالسة و جواهر العلم، ج ۵، ص ۲۵۱.


 

دوک نخ‌ریسی، ابزاری بود که در گذشته با آن از پشم گوسفندان نخ می‌بافتند.

 

«زن در حقیقت به شوهرش می‌گفت: تنها روزی حلال برای ما بیاور؛ اگر در توانت نبود، خود به کار می‌پردازم و با نخ‌ریسی، یاری‌ات می‌کنم تا خرج خانه فراهم شود.»

  • حسین عمرزاده

پيامبر - صلى الله عليه وآله وسلم - فرمود:

 

«مَنْ خَافَ أنْ لا يَقُومَ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ، فَلْيُوتِرْ أوَّلَهُ، وَمَنْ طَمِعَ أنْ يَقُومَ آخِرَهُ فَلْيُوتِرْ آخِرَ اللَّيلِ، فَإنَّ صَلاَةَ آخِرِ اللَّيْلِ مَشْهُودَةٌ، وذَلِكَ أفْضَل»

 

«هرکس بيم دارد که آخر شب بيدار نشود، اول شب نماز وتر را بخواند و هرکس اميدوار بود که آخر شب بيدار می‌شود، نماز وتر را آخِر شب بخواند؛ زيرا نمازِ پايانِ شب با حضور ملائکه است و اين بهتر می‌باشد».  صحیح مسلم.

 

باز هم  روايت است که پيامبر - صلى الله عليه وآله وسلم - به ابوبکر - رضي الله عنه - فرمود:

 

«کی نماز وتر را می‌خوانی؟» گفت: اول شب بعد از نماز عشاء، فرمود: «و تو ای عمر»، او گفت: آخر شب می‌خوانم. ايشان فرمودند: 

 

«أما أنت يا أبا بكر فأخذت بالثقة وأما أنت يا عمر فأخذت بالقوة»

 

«اما تو ا‌ی ابوبکر با اطمينان و احتياط کار می‌کنی و قصد داری که نماز شب را نيز بخوانی، و اما تو ای عمر با قدرت عمل می کنی و بر قدرت خود متکی هستی که آخر شب آن را بخوانی». به روايت احمد و ابوداود و حاکم و او گفته به شرط مسلم صحيح است.

 

در اواخر عمر، پيامبر - صلى الله عليه وآله وسلم - بهنگام سحر نماز وتر را می‌خواند. 

 

ام‌المؤمنین عايشه  - رضي الله عنها - فرموده است: «پيامبر - صلى الله عليه وآله وسلم - در اول و در وسط و در آخر شب نماز وتر را خوانده است سپس در آخر عمرش «وتر» او به «وقت سحر منتهی گرديد». به روايت گروه محدثين.

 

بهرحال پيامبر - صلى الله عليه وآله وسلم - به ياران خود توصيه می‌فرمود که احتياطاً پيش از خواب، نماز «وتر» خود را بخوانند.

  • حسین عمرزاده

عمرو بن سواد نقل می‌کند که امام شافعی به او گفت:

 


"من در عسقلان متولد شدم و وقتی دو ساله بودم، مادرم مرا به مکه برد. اشتیاق من در دو چیز خلاصه می‌شد:

 

۱. تیراندازی

۲. و تحصیل علم.

 

در تیراندازی به چنان مهارتی رسیدم که از هر ده تیر، تمامی آن به هدف می‌نشست.

اما در مورد دانش [از روی تواضع] سکوت پیشه کرد."

 

[آنگاه] به او گفتم: "به خدا سوگند! مقام و مرتبه تو در علم، به مراتب بالاتر از جایگاهت در تیراندازی است."

 

 

أخبرنا عليّ بن أبي علىّ المعدّل قال أنبأنا عليّ بن عبد العزيز البرذعيّ قال نبأنا عبد الرّحمن بن أبي حاتم قال نبأنا أبي قال سمعت عمرو بن سوّاد يقول: قال لي الشّافعيّ ولدت بعسقلان، فلما أتى عليّ سنتان حملتني أمي إلى مكة، وكانت نهمتي في شيئين، في الرّمي وطلب العلم، فنلت من الرمي حتى كنت أصيب من عشرة عشرة، وسكت عن العلم. فقلت له: أنت والله في العلم أكثر منك في الرمي .

تاریخ بغداد، الخطیب البغدادي، ج ۲، ص ۵۷.

  • حسین عمرزاده

وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا

 

و (بندگان خاصِ الله رحمان) کسانی (هستند) که شب را برای پروردگارشان سجده‌کنان و قیام‌کنان می‌گذرانند. [الفرقان/۶۴]

 

ابن عباس رضي‌ الله عنهما در تفسیر این آیه می‌فرماید:

 


«من صلی رکعتین أو أکثر بعد العشاء فقد بات لله ساجدًا أو قائمًا.»

 

هر فردی که بعد از نماز عشاء دو رکعت یا بیشتر به‌جای بیاورد، مسلماً (مشمول آیه شده و) شب را برای الله سبحانه و تعالی در سجده و قیام سپری کرده است.

 

تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۷۲.

  • حسین عمرزاده

احمد بن حرب رحمه الله:

 

 

عَبَدْتُ اللهَ خَمْسِيْنَ سَنَةً، فَمَا وَجَدْتُ حَلاَوَةَ العِبَادَةِ حَتَّى تَرَكْتُ ثَلاَثَةَ أَشيَاءٍ:


«پنجاه سال خداوند را عبادت کردم، اما شیرینی و حلاوت عبادت را نیافتم مگر آن‌گاه که سه چیز را ترک کردم:

 


تَرَكْتُ رِضَى النَّاسِ حَتَّى قَدِرْتُ أَنْ أَتَكَلَّمَ بِالحَقِّ،


۱. خشنودی مردم را رها کردم تا توانستم به حق سخن بگویم،

 

 

وَتَرَكْتُ صُحْبَةَ الفَاسِقِيْنَ حَتَّى وَجَدْتُ صُحْبَةَ الصَّالِحِيْنَ


۲. همنشینی با فاسقان را وانهادم تا مصاحبت صالحان را دریافتم،

 

 

وَتَرَكْتُ حَلاَوَةَ الدُّنْيَا حَتَّى وَجَدْتُ حَلاَوَةَ الآخِرَةِ.


۳. شیرینی دنیا را ترک کردم تا شیرینی آخرت را یافتم.»

 

 

سير أعلام النبلاء، ج ١١، ص ۳۴.

  • حسین عمرزاده

احمد بن سعید عابد از پدرش نقل می‌کند:

 

در کوفه جوانی بود اهل عبادت، همیشه در مسجد جامع بود و هیچ وقت آن‌جا را ترک نمی‌کرد. او چهره‌ای زیبا، قامتی خوش و رفتاری پسندیده داشت. زنی زیبارو و خردمند او را دید و دلش به او بست. این علاقه مدت‌ها در دلش ماند.

روزی جوان از مسجد به خانه می‌رفت. زن جلوی راهش ایستاد و گفت: «ای جوان! چند کلمه از من بشنو، بعد هر طور خواستی عمل کن.» جوان بی‌اعتنا گذشت. بار دیگر هم همان‌طور جلوی راهش ایستاد و همان حرف را زد. این بار جوان مدتی سکوت کرد و بعد گفت: «اینجا جای تهمت است. من دوست ندارم خودم را در معرض تهمت قرار دهم.»

زن گفت: «به خدا سوگند، من از روی نادانی اینجا نیامده‌ام. پناه بر خدا که اهل عبادت به چنین کاری آلوده شوند. اما حقیقت این است که چیزی مرا واداشت به سراغت بیایم: می‌دانم کوچک‌ترین لغزش شما نزد مردم بزرگ جلوه می‌کند. شما عبادت‌پیشگان مثل شیشه‌اید، کوچک‌ترین ضربه شما را می‌شکند. خلاصه‌ی حرفم این است که تمام وجودم به تو مشغول شده. پس خدا را در نظر بگیر، هم در حق من و هم در حق خودت.»

جوان به خانه رفت و خواست نماز بخواند، اما نتوانست تمرکز کند. پس کاغذی برداشت و چیزی نوشت. وقتی بیرون آمد، زن را دوباره همان‌جا دید. نامه را به سمت او انداخت و برگشت. در نامه نوشته بود:

 

«بسم الله الرحمن الرحیم.


ای زن! بدان که خداوند تبارک و تعالی وقتی بنده‌اش گناه می‌کند، صبر می‌کند. اگر گناه تکرار شود، باز می‌پوشاند. اما اگر بنده در گناه پافشاری کند، خداوند چنان خشم می‌گیرد که از شدت آن آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها و درختان و همه موجودات به لرزه می‌افتند. چه کسی توان تحمل چنین خشمی را دارد؟

اگر حرف‌هایت دروغ باشد، من تو را به یاد روزی می‌اندازم که آسمان چون فلز گداخته می‌شود، کوه‌ها مثل پشم نرم فرو می‌ریزند، و همه امت‌ها در برابر خدای بزرگ به زانو درمی‌آیند. به خدا قسم، من حتی از اصلاح نفس خود ناتوانم؛ پس چگونه می‌توانم دیگری را اصلاح کنم؟

و اگر حرفت راست باشد، تو را به پزشکی راهنمایی می‌کنم که بهترین درمانگر زخم‌ها و دردهاست. او الله، پروردگار جهانیان است. به سوی او برو و با صدق دعا کن. زیرا من خود سرگرم این فرمایش خدای متعال هستم:

 

{وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلا شَفِيعٍ يُطَاعُ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الأَعْيُنِ وَمَا تخفي الصُّدُور}
 

{و آنان را از روز نزدیک (= قیامت) بترسان، آنگاه که دلها لبریز از غم به حنجره ها رسد، برای ستمکاران نه دوستی وجود دارد، و نه شفیعی که (شفاعتش) پذیرفته شود.(خداوند) خیانت چشم ها و آنچه را که سینه ها پنهان می دارند، می داند.


پس کجا می‌توان از این آیه گریخت؟»

 

چند روز بعد، زن دوباره سر راهش ایستاد. وقتی جوان او را از دور دید، خواست برگردد تا او را نبیند. زن گفت: «ای جوان! برنگرد! دیگر هیچ دیداری بین ما نخواهد بود، مگر در پیشگاه خدا.» سپس بسیار گریست و گفت: «از خدایی که کلید قلبت در دست اوست می‌خواهم کار دشوارت را آسان کند.»

بعد به دنبالش رفت و گفت: «بر من منّت بگذار و پندی به من بده که همیشه به یاد داشته باشم، و وصیتی کن تا به آن عمل کنم.»

جوان گفت: «توصيه می‌کنم که خود را از نفس خود حفظ کنی، و یادت می‌آورم این فرمايش خدا را:

 

{وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جرحتم بِالنَّهَارِ}


{و او کسی است که (روح) شما را درشب ( هنگام خواب) می گیرد و آنچه در روز کرده اید می داند}.»

 

زن سر به زیر انداخت و گریست؛ سخت‌تر از بار پیش. بعد آرام شد، به خانه برگشت و به عبادت پرداخت.

هر وقت اندوه بر او چیره می‌شد، نامه‌ی جوان را بر چشم می‌گذاشت. به او می‌گفتند: «آیا این فایده‌ای برایت دارد؟» می‌گفت: «آیا درمانی جز این برایم هست؟»

شب‌ها در محراب می‌ایستاد و عبادت می‌کرد، تا اینکه از شدت غم از دنیا رفت.

 

جوان هر وقت یادش می‌افتاد، می‌گریست. به او می‌گفتند: «تو که از او چشم پوشیدی، چرا گریه می‌کنی؟» می‌گفت: «من از همان آغاز امیدم را از او بریدم و این کار را ذخیره‌ای برای خود نزد خدا قرار دادم. و حالا از خدا شرم دارم که ذخیره‌ای را که نزد او سپرده‌ام پس بگیرم.»

 


ذم الهوى، ابن الجوزي، ص ۵۱۲-۵۱۴.

  • حسین عمرزاده

مشکلات داری؟

 

یکی از راه‌حل‌هاش: 👇👇👇

 

علت:


«فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ»


پس اما کسی که (در راه خدا) بخشید و پرهیزگاری کرد.

 

 

حاصل:


«فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَىٰ»


پس ما او را برای (راه) آسان توفیق می‌دهیم. [اللیل: آیات ۵ و ۷]

  • حسین عمرزاده

# خط ـ نوشته

 

یکی از مهم‌ترین دلایل من برای پرهیز از گناه اینه که نمی‌خوام شبیه آدم‌های بی‌چارچوب و لا‌ابالی باشم.
از زشتی و تعفّن رفتارهاشون بیزارم.

مثلاً وقتی بیرون می‌بینم کسی که چشم‌چرونی می‌کنه، چقدر وقیح و حقیر جلوه می‌کنه...

  • حسین عمرزاده

 

 


داشت از ادب و نزاکت پسرمون در مقایسه با بچه‌های خودش تعریف می‌کرد (الحمدلله، و هذا من فضل ربّنا).

اما همین خانم وقتی همسر محجبه‌ی من رو دید، با تعجب گفت: «چقدر خودش رو می‌پوشونه!»

انتقادها ــ یا بهتر بگم گستاخی‌های ــ دیگه‌ش نسبت به نماز و باقی موضوعات دینی هم بماند.

خب سرکار خانم! فرزندی که شما از ادب و رفتار درستش تعریف می‌کنید، نتیجه‌ی سبک زندگی همون مادره؛ از نوع پوشش گرفته تا ...

مشکل اینجاست که بعضی‌ها خیال می‌کنن ارزش‌ها خودشون به‌ خودی‌ِ خود و بدون تکیه به یک سبک زندگی خاص به وجود میان.

مگه می‌شه درختی که به آب و خاکش بی‌اهمیتی بشه، ثمره‌ای شایسته داشته باشه؟!

و الحمدلله، که ما مفتخریم به نعمت و منت اسلام؛ دینی کامل که هم آخرت ابدی‌مونو تضمین می‌کنه، هم زندگی موقت دنیوی‌مونو توی همه‌ی ابعاد، و از هر لحاظ، ارتقا می‌ده.

 

  • حسین عمرزاده

# خط ـ نوشته

 

در دوران تحصیل، مؤکداً از تحزّب و تیم‌گرایی، و همچنین از کسانی که بر این رفتار اصرار دارند، بپرهیزید.

صرف‌نظر از ماهیت احزاب و...، خودِ «حزب‌گرایی» خواسته‌ی افراد مغرض برای به حاشیه کشاندن و در نهایت، از میدان به‌در کردن طلاب و در کل هر فرد مؤثر، مستعد و دارای پتانسیل است.

فریب اصطلاحات «مناظره» و «مباحثه‌ی علمی» و امثال آن را هم نخورید. تجربه، به‌طور شخصی به من نشان داده که بسیاری از این افراد که تزکیه و تدیّن خود را به‌راستی رها کرده‌اند، ذره‌بین به دست می‌گیرند تا از شیوه‌ی انجام مستحبات و فرائض دیگران خرده بگیرند و «علاقه!»ی عجیبی هم به جدال دارند؛ در حقیقت، از آن اصطلاحات زیبا و شایسته، در راستای تخلیه‌ی عقده‌ها و خشونت‌های درونشان بهره می‌برند.

مراقب باش مهره‌ی بازی این زمین‌ها نشوی.

به درست برس، بر صرف و نحو و... تمرکز کن، هدف و اولویت و وظیفه‌ات را فراموش نکن، و برای کسب اطلاعات و آگاهی بیشتر در هر موضوعی فقط کتاب بخوان. اما سعی کن به هیچ عنوان، تا زمانی که درس را به‌درستی به پایان نرسانده‌ای، اظهار نظر نکنی؛ چراکه هم درصد خطا بالاست و هم ـ همان‌طور که گفتم ـ ممکن است به بیماری جدال مبتلا شوی یا به هر نحوی آسیب ببینی.

 

همیشه هم به یاد داشته باش برای آنکه بتوانی به دیگران نفعی برسانی، ابتدا باید خودت را از آفت‌ها سالم نگهداری. و پیش از آنکه در آخرت از تو درباره مسئولیت‌ات در قبال دیگران سؤال شود، پاسخگوی نحوه زندگی و اعمال خودت در دنیا خواهی بود.

 

وفقنا الله لما یحب و یرضی.

  • حسین عمرزاده

# خط ـ نوشته

 

در کتاب‌های فقه که الحمدلله بصورت فارسی هم موجوده، بگرد و بخش اذکار و اوراد پس از نماز رو بخون.

بطور مثال، احادیثی که در اهمیت خوندن آیة الکرسی بعد از نمازهای فرض وارد شده:

 

"من قرأ آیة الكرسی دبر كل صلاة لم یمنعه من دخول الجنة إلا أن یموت."

«کسی که بعد از هر نمازی «آیة الکرسی» بخواند، همین‌که مرد، داخل بهشت می‌شود.» [بروایت نسائی و طبرانی]

 

یا این حدیث شریف که:

 

"من قرأ آیة الكرسی فی دبر الصلاة المكتوبة كان فی ذمة الله إلى الصلاة الاخرى."

«هرکس بعد از نماز فرض «آیة ‌الکرسی» بخواند، تا نماز بعدی در حفظ و پناه خداوند است.» [بروایت طبرانی با اسنادی «حسن»]

 

و تو تصور کن که با خوندن یک بار آیة الکرسی، از نمازی تا نماز بعدی، در پناه و تحت حفاظت و عنايت ویژه خداوند قرار می‌گیری. فکر کن، مثلاً از نماز صبح تا موقع نماز ظهر. مگر مدت کم یا بی‌اهمیتیه در طول روز؟

و باقی اذکار و اوراد که وقت چندانی هم نمی‌گیرند.

به این شکل و با خوندن علت و فضیلت هر کدوم، بیشتر حریص و علاقمند میشی به رعایت و مداومت بر اونها، و البته با احتساب و در نتیجه، درک حلاوت و لذت انجام شون. ان شاء الله


بارك الله فیك.

  • حسین عمرزاده

 

یکی از موفق‌ترین و خلاقانه‌ترین ابزارهای آموزشی دیجیتال در حوزه قرآن برای کودکان که با بهره‌گیری از فناوری نوین و محتوای معتبر قرآنی، تجربه‌ای جذاب، تعاملی و آسان از حفظ و یادگیری قرآن را فراهم کرده است. در ادامه، معرفی کامل این برنامه و ویژگی‌های نسخه جدید آن را می‌خوانید.


به‌روزرسانی جدید برنامه آندرویدی «عدنان» اکنون آماده است. این نسخه شامل متن کامل قرآن کریم است و برنامه رایگان بوده و بدون اتصال به اینترنت کار می‌کند.

برنامه «عدنان، معلم قرآن» به لطف خداوند تاکنون به بیش از ۱۰ میلیون کودک رسیده است. این برنامه تعاملی ویژه‌ی کودکان برای آموزش و حفظ کامل قرآن کریم، الفبا و بیش از ۱۲ دعا و حدیث طراحی شده است.

برنامه عدنان موفق به دریافت جوایز متعددی شده است؛ از جمله:

 

جایزه ملک خالد برای رتبه نخست در شاخه «شرکای توسعه» در سطح پادشاهی عربستان در سال ۲۰۲۱.

جایزه هواوی به‌عنوان یکی از گسترده‌ترین و اثرگذارترین برنامه‌ها در جامعه با عنوان «ستاره درخشان ۲۰۲۰».

جایزه مایکروسافت در سال ۲۰۱۳ برای اثرگذارترین برنامه در سطح برنامه‌های عربی.

جایزه خلاقیت در شاخه چندرسانه‌ای در سال ۲۰۰۷ از سازمان آموزش فنی با حمایت مایکروسافت.

و چندین افتخار خلاقیت دیگر، همه به لطف خداوند.


ویژگی‌ها و مشخصات برنامه:

 

طراحی‌شده برای کودکان ۳ تا ۱۲ سال.

سازگار با برنامه‌های درسی وزارت آموزش‌وپرورش در عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس.

این نسخه با همکاری «انجمن مکنون» برای حفظ قرآن کریم بررسی شده است.

محتوای دیجیتال قرآن، همان نسخه دیجیتالی تأییدشده توسط «مجمع چاپ قرآن کریم ملک فهد» است.


ویژگی‌های جدید در این نسخه (بیش از ۱۵ قابلیت تازه):

 

افزودن متن کامل قرآن کریم (۳۰ جزء).

یک پنل کنترلی ویژه و جدید برای کودکان.

۱۱۴ پس‌زمینه اختصاصی برای هر سوره، برای دسترسی آسان و تحریک حافظه کودک و جذب او به یادگیری.

تقسیم مراحل برنامه به ۶ بخش مانند بازی‌های الکترونیکی برای تشویق و انگیزه‌بخشی به کودک جهت پیگیری و حفظ.

توسعه قابلیت تکرار با چندین مزیت (تکرار آیه – تکرار بخش) و کنترل تعداد تکرار از ۱ تا ۲۰ بار.

افزودن افکت‌های تشویقی برای کودک.

افزودن امتیازهای برتری (ستاره‌ها) بر هر سوره برای ایجاد انگیزه در کودک.

افزودن پروفایل شخصی برای هر کاربر جهت انگیزه‌بخشی به کودکان.

افزودن پیگیری امتیازها و پروفایل فردی.

افزودن درصد پیشرفت و میزان دستیابی برای هر سوره جهت پیگیری حفظ.

افزودن امتیازهای پاداش هنگام تکرار برای ترغیب کودکان به پیشرفت و ادامه مسیر.

افزودن ۳ رنگ برای تغییر نوع انتخاب.

افزودن قابلیت پرش سریع میان آیات.

پنل پیگیری پیشرفت و امکان مقایسه بین کاربران در پنل کنترلی برای تشویق کودکان.

نمایش درصد پیشرفت در هر جزء برای انگیزه‌بخشی کودک جهت ادامه حفظ.


برنامه بدون اتصال به اینترنت کار می‌کند؛ شش جزء نخست به‌طور مستقیم همراه با برنامه دانلود می‌شود. اما سوره‌های بلند بنا به درخواست کاربر بارگیری شده و پس از آن بدون اینترنت کار می‌کند.

خلاقیت این برنامه در برانگیختن کنجکاوی کودک برای دوست داشتن قرآن و حفظ آن است؛ از راه تنوع پس‌زمینه‌ها و تکرار آیات با صدای شیخ منشاوی و صدای کودکانه، و نیز ایده‌های فراوان دیگری که در این نسخه به لطف خداوند تحقق یافته است.

 

سه برنامه در یک برنامه:

 

۱. حفظ قرآن کریم
۲. اتاق اذکار
۳. سرود الفبای عربی

با این نرم‌افزار کاربردی و مفید، آموزش قرآن برای کودک شما آسان، سرگرم‌کننده و ماندگار می‌شود. همین حالا دانلود کنید و ستاره‌های حفظ قرآن را برای فرزندتان روشن سازید.

 

دریافت از گوگل پلی استور

  • حسین عمرزاده

رهبران و طلایه‌داران آن نسل، حتی یک لحظه با نفس خود تساهل نداشته‌اند، چون ایشان خوب می‌دانستند که هرگونه تساهلی تربیت نفس را دشوارتر می‌کند. به همین دلیل است که رابعۀ عدوی از بستر خواب برمی‌خیزد و خطاب به نفس می‌گوید:

 

"يا نفس كم تنامين؟ وإلى كم تقومين؟ يوشك أن تنامي نومة لا تقومين منها إلا لصرخة يوم النشور."

«ای نفس! چقدر می‌خوابی؟ و کی از خواب بر می‌خیزی؟ می‌ترسم چندان بخوابی که فقط شیپور روز قیامت تو را از این خواب گران بیدار کند».

 

 

صفة الصفوة: ج ۲، ص ۲۴۵.

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest