امام سفیان ثوری رحمه الله نزد امام ابراهیـم بن أدهم رحمه الله می رفت و می فرمود:
ای ابراهیـم از الله بخواه که ما را بر توحیـد بمیرانـد...
[ الثبات عند الممات | إبن أبی الدنیا ]
- ۰ نظر
- ۲۴ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۲۰
امام سفیان ثوری رحمه الله نزد امام ابراهیـم بن أدهم رحمه الله می رفت و می فرمود:
ای ابراهیـم از الله بخواه که ما را بر توحیـد بمیرانـد...
[ الثبات عند الممات | إبن أبی الدنیا ]
امام وهیب رحمه الله:
عیسى بن مریم مى فرمود محبت فردوس ( بهشت ) و ترس از جهنم،
صبر بر سختى ها را به بنده مى بخشند، و بنده را از استراحت در دنیا، دور مى کنند...
[ الزهد لإبن المبارک ٦٤/٢ ]
امام سفیان بن عیینة رحمه الله:
بهترین علم، علم به الله و علم به دستور الله است، پس هرگاه بنده عالم به الله و عالم به امر الله باشد [به مقصد] رسیده است و بندگان نعمتی بهتر از نعمت شناخت الله و نعمت شناخت امر الله را به دست نیاوردهاند و گرفتار مجازاتی بدتر از جهل نسبت به الله و جهل نسبت به امرش نشدهاند.
حلیة الأولیاء
سفیان ثوری رحمه الله میگوید:
«آنان فرزندانشان را برای طلب علم خارج نمیساختند مگر آنکه پیش از آن ادب آموزند».
[حلیة الأولیاء: ۶/ ۳۱۶]
گفته شده که:
از مکارم اخلاق شافعی و کمال عقل وی و صدق اخلاصش یکی این که اغلب مناظراتی که میآورد را بدون ذکر طرف مناظره ذکر میکند.
زیرا مقصود وی [از ذکر این مناظرات] تقریر حق و دفع شبهات و آموزش راههای نظر است، اما نام بردن از شخص مورد مناظره توهم حظ نفس را به وجود میآورد.
تابعی بزرگوار حارث بن قیس رحمه الله میگوید:
هرگاه ارادهی انجام کار خیری کردی زودتر انجامش بده، و اگر شیطان در نمازت آمد و گفت: «تو ریا میکنی» نمازت را طولانیتر کن!
[مصنف ابن ابی شیبة: ۸۴۴۳]
ابن عمر رضی الله عنهما به مردی گفت:
آیا از آتش جهنم در هراسی و دوست داری وارد بهشت شوی؟
گفت: آری به الله سوگند!
فرمود: پدر و مادرت زندهاند؟
گفت: مادرم نزد من است.
فرمود: به الله سوگند اگر با او به نرمی سخن گویی و غذایش دهی، بهشتی خواهی بود، در صورتی که از گناهان کبیره دوری کنی.
[الادب المفرد: ۸]
مردی به صحابی جلیل، عبدالله بن عمربن الخطاب رضی الله عنهما نامه نوشت که:
«همهی علم را برایم بنویس»!
پس ابن عمر برایش چنین نوشٰت:
«علم بسیار است،اما اگر توانستی در حالی با الله دیدار کنی که:
پُشتت از خون مردم سبک باشد،
و شکمت از اموالشان خالی باشد،
و زبانت را از آبرویشان باز بداری،
و به امر جماعتشان پایبند باشی،
چنین کن...
والسلام».
[سیر أعلام النبلاء: ۳/ ۲۲۲]
امام عادل، عمر بن عبدالعزیز رحمه الله سورهی تکاثر را خواند و سپس گریست...
سپس این آیه را تکرار کرد: {حتی زُرتُمُ المقابِر} (تا آنکه [مردید و] به دیدار قبور رفتید) و گفت:
من قبرها را جز محل زیارت و دیدار نمیبینم. و آنکه زیارت قبر نمود باید برگردد، یا به سوی بهشت و یا به سوی جهنم.
[الرقة والبکاء ابن ابی الدنیا: ۴۲۱]
سعید بن العاص رضی الله عنه میگوید:
فرزندم، اسباب بزرگواری اگر آسان و در دسترس بود دونمایگان از شما سبقت میگرفتند، اما سخت است و تنها کسانی که فضیلتش را بدانند و امید پاداش داشته باشند بر آن صبر میکنند.
[مکارم الأخلاق ابن ابی الدنیا: ۴۸]
مردی نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: هنگام درخواست از الله چه بگویم؟
فرمود:
«بگو: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی وَعَافِنِی وَارْزُقْنِی"چرا که اینها دنیا و آخرت تو را یکجا در بر دارد» [به روایت مسلم]
معنی دعا: الها مرا مورد رحمت و مغفرت و عافیت قرار ده و روزیام عطا کن.
امامان تابعی، یحیی بن ابی کثیر و مکحول شامی هنگام نزدیکی رمضان چنین دعا میکردند:
«اللَّهُمَّ سَلِّمْنِی لِرَمضَانَ، وَسَلِّمْ رَمَضَانَ لِی، وَتَسَلَّمْهُ مِنِّی مُتَقَبَّلًا»
یعنی: خداوندا مرا سالم به رمضان برسان و رمضان را برایم [از گناه و مبطلات] سالم نگه دار و آن را پذیرفته از من تحویل بگیر.
[حلیة الأولیاء، الدعاء طبرانی]
مالک بن دینار رحمه الله میگوید:
«صدیقان هرگاه قرآن برایشان خوانده شود دلهایشان برای آخرت از شادی به شور افتد».
[حلیة الأولیاء: ۳۵۸]
مجاهد میگوید:
برای خدمتگزاری ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ با وی همراه شدم. او خدمتگزاری مرا میکرد!
[سیر أعلام النبلاء]
نوکیسگی را این گونه تعریف کرده اند:
قشری که از نظر در آمد به طبقه بالا و از نظر فرهنگی به طبقه پایین و حتی لمپن ها بسیار نزدیک است.
لمپن های فرهنگی، علاقه بسیاری به خودنمایی، دیده شدن، عرض اندام و نوچه پروری دارند.
نو کیسه ها، از یک طبقه اجتماعی مبدا به یک طبقه اجتماعی مقصد پرتاپ شده اند.
این پرتاب ناگهانی بر اثر یک اتفاق یا استفاده از رانت و شرایط و التهابات اقتصادی رخ می دهد.
آن ها، دیگر نه خود را به طبقه اجتماعی مبدا متعلق می دانند و نه با جایگاهی که اکنون کسب کرده اند، آشنایی دارند.
یعنی از گذشته خود نفرت و از اکنون خود ترس و احساس حقارت دارند.
نوکیسه برای این که به طبقه سابق خود ثابت کند که دیگر به آن ها تعلق ندارد و همچنین برای غلبه بر احساس حقارت خود در مقابل طبقه جدیدی که به آن پرتاب شده است، مجبور به تظاهر است و ساده ترین راه برای تظاهر، خرید دیوانه وار کالاهای لوکس، نمایش عروسی ها، میهمانی ها و خانه های آن چنانی شان است.
اما فاجعه اصلی از جایی آغاز می شود که ما، فیلم و عکس عروسی ها، میهمانی ها، اتوموبیل ها و خانه های آن ها را از طریق پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی برای همدیگر ارسال می کنیم.
ما با این کار به مزدوران تبلیغاتی آن ها تبدیل می شویم که بی مزد و منت ، به هدفی که آن ها دارند نزدیکشان می کنیم. آن هدف چیزی نیست جز تظاهر و دیده شدن. جاهلان عصر جدید نوچه های جدید لازم دارند.
عده ای با موبایل های شان، عکس و فیلم آن ها را به اشتراک می گذارند و افتخار نوچگی آن ها را پذیرا می شوند.
بسیاری از آگاهان از نوکیسه ها متنفرند.
زیرا می دانند نوکیسه ها بر خلاف سرمایه دارها ی واقعی و قشر ثروتمند سنتی، سرمایه خود را نه در کار آفرینی که در دلالی صرف می کنند. آن ها منابع مالی جامعه را بر اساس بی لیاقتی به دست گرفته اند و بر این تنفر دامن می زنند.
اما فاجعه بزرگ تر وقتی رخ می دهد که هنگام تماشای فیلم عروسی ها و پارتی های این دسته،خودمان را جای این افراد می گذاریم و بر زندگی سطحی و انگل گونه این افراد حسرت می خوریم.
دیوانهای را که «سعدون» نام داشت، گفتند: تو دیوانهای یا فلانی؟
گفت: فلانی!
من نماز ظهر و عصرم را به جماعت خواندهام، اما او نه به جماعت خوانده نه به تنهایی!
﴿وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا﴾
(و بگو: پروردگارا بر علمم بیفزای)[طه ۱۱۴]
ابن حجر رحمه الله میگوید: دلالت این آیه بر فضیلت علم واضح است، زیرا الله پیامبرش را تنها به افزون خواهی از علم امر کرده نه چیزی دیگر.
[فتح الباری]
پندی کوتاه اما بسیار تاثیرگذار:
عبدالرحمن بن یزید به یکی از یارانش گفت: حالی که اکنون در آن هستی را برای لحظهی مرگ مناسب میبینی؟
[تاریخ دمشق]
مکحول میگوید: از ابن عمر شنیدم که میگفت: بنده از الله طلب خیر (استخاره) میکند پس الله برایش برمیگزیند اما او نسبت به [انتخاب] پروردگارش عزوجل خشم میگیرد، سپس مدتی نمیگذرد که با دیدن عاقبت کار متوجه میشود [آنچه رخ داد] به خیر او بوده است.
[الزهد لنعیم بن حماد]
پی نوشت:منظور از استخاره،استخاره ای ست که بر اساس سنت باشد نه استخاره های عجیب نوآوری شده و بدعی امروزی که اصل و اساسی شرعی ندارند.
سلمة بن دینار رحمه الله میگوید:
ببین چه کارهایی انجام میدهی که به خاطر آن مرگ را بد میدانی [و خود را آماده نمیبینی] همانها را ترک کن، سپس هر گاه از دنیا بروی زیان نمیبینی.
[سیر أعلام النبلاء]