| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۵۲۴ مطلب با موضوع «سخنان ناب» ثبت شده است

از سخنان شیرین صحابی گرانقدر پیامبر اسلام، ابو دَرداء رَضِیَ اللهُ عَنه:

«أحب الفقر تواضعا لربي وأحب الموت اشتياقا إلى ربي وأحب المرض تكفيرا لخطيئتي.»

فقر و تنگدستی را براے اظهار فروتنی به پروردگار خویش و مرگ را براے شوق دیدار خداے خویش و بیمارے را براے اینکه گناهانم را بپوشاند،دوست دارم.۱


«لا يكون عالما حتى يكون متعلما ولا يكون عالما حتى يكون بالعلم عاملا.»

تا کسی دانش نیاموزد،دانشمند نمی‌گردد و تا به علم خویش عمل نکند،عالِم نمی گردد.۲

«اطلبوا العلم. فإن عجزتم فأحبوا اهله. فإن لم تحبوهم فلا تبغضوهم.»

دانش بیاموزید و اگر نتوانستید،دانشمندان را دوست بدارید و اگر اهل علم را دوست نمی‌دارید،هیچگاه دشمن ایشان نباشید.۳

منابع:

۱) طبقات ابن سعد،ج۷،ص۲۷۵

۲) طبقات ابن سعد،ج۲،ص۲۷۳

۳) همان

  • حسین عمرزاده

از ام المومنین عائشه رضی الله عنها روایت شده که گفت: «مَا رَأَیْتُ أَحَدًا أَشْبَهَ سَمْتًا، وَدَلًّا، وَهَدْیًا بِرَسُولِ اللَّهِ فِی قِیَامِهَا، وَقُعُودِهَا مِنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ـ صلی الله علیه وسلم ـ ...» هیچ کس را ندیدم که در ظاهر و وقار و رفتار و نشست و برخواستش شبیه‌تر از فاطمه به رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد. ابوداود (۵۲۱۷) ترمذی (۳۸۷۲) روایت کرده‌اند و سند آن حسن است.

ابو نعیم در «حلیة الأولیاء» (۲/۳۹) می‌گوید:

«وَمِنْ نَاسِكَاتِ الْأَصْفِيَاءِ وَصَفِيَّاتِ الْأَتْقِيَاءِ فَاطِمَةُ رَضِيَ اللهُ تَعَالَى عَنْهَا، السَّيِّدَةُ الْبَتُولُ الْبَضْعَةُ الشَّبِيهَةُ بِالرَّسُولِ أَلْوَطُ أَوْلَادِهِ بِقَلْبِهِ لُصُوقًا وَأَوَّلَهُمْ بَعْدَ وَفَاتِهِ بِهِ لُحُوقًا كَانَتْ عَنِ الدُّنْيَا وَمُتْعَتِهَا عَازِفَةً، وَبِغَوَامِضِ عُيُوبِ الدُّنْيَا وآفَاتِهَا عَارِفَةً.»

«از جمله عبادتکاران برگزیده و پاکان پرهیزکار: فاطمه رضی الله عنها می‌باشد، سیده بتول، پارهٔ تن و شبیه به رسول،‌ دلبند‌ترین فرزندانش، و اولین کسی که پس از وفات به وی پیوست، از دنیا و خوشی‌هایش گوشه گزیده بود و از عیب‌ها و آفت‌های پنهان دنیا با خبر بود».

امام ذهبی/ در «سیر أعلام النبلاء» (۲/۱۱۸-۱۱۹) می‌گوید:

«سَيِّدَةُ نِسَاءِ العَالَمِيْنَ فِي زَمَانِهَا، البَضْعَةُ النَّبَوِيَّةُ، وَالجِهَةُ المُصْطَفَوِيَّةُ، أُمُّ أَبِيْهَا، بِنْتُ سَيِّدِ الخَلْقِ رَسُوْلِ اللهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- أَبِي القَاسِمِ مُحَمَّدِ بنِ عَبْدِ اللهِ بنِ عَبْدِ المُطَّلِبِ بنِ هَاشِمِ بنِ عَبْدِ مَنَافٍ القُرَشِيَّةُ، الهَاشِمِيَّةُ، وَأُمُّ الحَسَنَيْنِ.»

«سرور زنان جهان در زمانهٔ خویش، پارهٔ تن پیامبر، ام ابیها، دختر سرور آفریدگان رسول الله صلی الله علیه وسلم ابو القاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف قریشی هاشمی و مادر حسنین».

او همچنین می‌گوید:

«وَقَدْ كَانَ النَّبِيُّ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- يُحِبُّهَا وَيُكْرِمُهَا وَيُسِرُّ إِلَيْهَا. وَمَنَاقِبُهَا غَزِيْرَةٌ. وَكَانَتْ صَابِرَةً، دَيِّنَةً، خَيِّرَةً، صَيِّنَةً، قَانِعَةً، شَاكِرَةً للهِ.»

«پیامبر صلی الله علیه وسلم او را دوست داشته و گرامی‌اش می‌داشت و رازش را با وی می‌گفت. فضایلش بسیار زیاد است. شکیبا و دیندار و خیرخواه و پاکدامن و قانع و سپاسگزار الله بود».

ابن کثیر/ در البدایة والنهایة (۹/۴۸۵-۴۸۶) می‌گوید:

«وَتُكَنَّى بِأُمِّ أَبِيهَا... وَكَانَتْ أَصْغَرَ بَنَاتِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى الْمَشْهُورِ، وَلَمْ يَبْقَ بَعْدَهُ سِوَاهَا، فَلِهَذَا عَظُمَ أَجْرُهَا ; لِأَنَّهَا أُصِيبَتْ بِهِ، عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ.»

«کنیه‌اش ام ابیها است» و می‌گوید: «کوچک‌ترین دختران پیامبر صلی الله علیه وسلم بنا بر قول مشهور است، پس از وفات پیامبر کسی جز او باقی نمانده بود به همین دلیل پاداش او بسیار بزرگ گشت چرا که مصیبت از دست دادن رسول الله صلی الله علیه وسلم را مشاهده کرد».

  • حسین عمرزاده

 

امام بخاری در صحیح‌اش (۴۹۷۰) از ابن عباس روایت می‌کند که گفت:

«کَانَ عُمَرُ یُدْخِلُنِی مَعَ أَشْیَاخِ بَدْرٍ، فَکَأَنَّ بَعْضَهُمْ وَجَدَ فِی نَفْسِهِ، فَقَالَ: لِمَ تُدْخِلُ هَذَا مَعَنَا وَلَنَا أَبْنَاءٌ مِثْلُهُ، فَقَالَ عُمَرُ: إِنَّهُ مَنْ قَدْ عَلِمْتُمْ، فَدَعَاهُ ذَاتَ یَوْمٍ، فَأَدْخَلَهُ مَعَهُمْ، فَمَا رُئِیتُ أَنَّهُ دَعَانِی یَوْمَئِذٍ إِلَّا لِیُرِیَهُمْ، قَالَ: مَا تَقُولُونَ فِی قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ﴾؟ فَقَالَ بَعْضُهُمْ: أُمِرْنَا أَنْ نَحْمَدَ اللَّهَ وَنَسْتَغْفِرَهُ إِذَا نُصِرْنَا وَفُتِحَ عَلَیْنَا، وَسَکَتَ بَعْضُهُمْ فَلَمْ یَقُلْ شَیْئًا، فَقَالَ لِی: أَکَذَاکَ تَقُولُ یَا ابْنَ عَبَّاسٍ؟ فَقُلْتُ: لَا، قَالَ: فَمَا تَقُولُ، قُلْتُ: هُوَ أَجَلُ رَسُولِ اللَّهِ ـ صلی الله علیه وسلم ـ أَعْلَمَهُ لَهُ، قَالَ: ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ﴾ وَذَلِکَ عَلَامَةُ أَجَلِکَ، ﴿فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ وَٱسۡتَغۡفِرۡهُۚ إِنَّهُۥ کَانَ تَوَّابَۢا ٣﴾، فَقَالَ عُمَرُ: مَا أَعْلَمُ مِنْهَا إِلَّا مَا تَقُولُ».

یعنی: عمر رضی الله عنه مرا همراه با بزرگان اهل بدر در مجلس شرکت می‌داد و گویی برخی از آنها به خاطر این کار ناخرسند بودند و گفتند: چرا او را با ما همراه می‌کنی در حالی که ما نیز پسرانی مانند او داریم؟ عمر گفت: او شخصی است که شما خودتان می‌دانید. پس روزی وی را فرا خوانده و همراه با آنان وارد مجلس نمود. ابن عباس می‌گوید: فهمیدم که من را فراخوانده تا به آنها نشان دهد. عمر گفت: دربارهٔ این سخن الله متعال: ﴿إِذَا جَآءَ نَصۡرُ ٱللَّهِ وَٱلۡفَتۡحُ﴾ «آنگاه که یارى الله و پیروزى [مکه] فرارسد» ؟ برخی از آنها گفتند: فرمان یافته‌ایم که چون پیروز شده و برایمان گشایش حاصل شد، الله را ستایش گفته و از او درخواست آمرزش کنیم. و برخی سکوت کرده و چیزی نگفتند. پس عمر رضی الله عنه به من گفت: آیا تو نیز همین را می‌گویی ای ابن عباس؟ گفتم: نه. گفت: پس چه می‌گویی؟ گفتم: الله رسول الله صلی الله علیه وسلم را از فرا رسیدن زمان وفاتش آگاه می‌سازد. فرموده: هنگامی که یاری الله و گشایش فرا می‌رسد، و این نشانهٔ وفات تو است «پس تسبیح گویانه ستایش پروردگارت را بگو و از او درخواست آمرزش کن براستی که او بسیار توبه پذیر است». عمر گفت: من نیز همان چیزی را در این باره می‌دانم که تو می‌گویی».

در طبقات ابن سعد (۲/۳۶۹) از سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه روایت شده که گفت: «شخصی را تیزهوش‌تر و خردمند‌تر و عالم‌تر و بردبارتر از ابن عباس ندیده‌ام و می‌دیدم که عمر بن خطاب در مشکلات سخت او را فرا می‌خواند».

  • حسین عمرزاده

خلاصه باور اهل سنت در رابطه با عموی پیامبر

حمزه رَضِیَ اللهُ عَنه

ابن عبدالبَر در کتابش الاستیعاب (۱/۲۷۰حاشیه الإصابة) می‌‌گوید: «حمز‌ة بن عبدالمطلب پسر هاشم، عموی پیامبر صلی الله علیه وسلم است، به او اسَدُ الله(شیرِ خدا) و اَسَدُ رَسولِه (شیر پیامبرش) گفته می‌شد، کنیه‌اش اباعماره و همچنین ابا یعلی بود».

امام ذهبی دربارهٔ او می‌گوید: «پیشوا و پهلوانی قهرمان، شیر خدا، ابوعماره و ابویعلی قریشی هاشمی مکی سپس مدنی، بدری، شهید، عموی رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و برادر شیری او». سیر أعلام النبلاء (۱/۱۷۲).

  • حسین عمرزاده

امام ابن حجر در «تقریب التهذیب، ص ۴۰۲» می‌گوید:

علي ابن أبي طالب ابن عبد المطلب ابن هاشم الهاشمي [حيدرة، أبو تراب، وأبو الحسنين] ابن عم رسول الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وزوج ابنته من السابقين الأولين ورجح جمع أنه أول من أسلم [فهو سابق العرب] وهو أحد العشرة مات في رمضان سنة أربعين وهو يومئذ أفضل الأحياء من بني آدم بالأرض بإجماع أهل السنة وله ثلاث وستون [سنة] على الأرجح.

«علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم هاشمی، حیدر، ابوتراب، ابو الحسنین، ‌پسرعموی رسول الله صلی الله علیه وسلم (و) همسر دختر ایشان است، از پیشگامان نخستین بوده و گروهی ترجیح داده‌اند که وی اولین کسی است که مسلمان شده است، او پیشگام عرب‌ها است و یکی از ده نفری است که به بهشت مژده داده شده، در رمضان سال چهل هجری وفات یافت و در آن هنگام وی به اجماع اهل سنت بافضیلت‌ترین شخص زنده از بنی آدم بود، و بنا بر قول راجح شصت و سه سال داشت».

  • حسین عمرزاده

امام ذهبی در سیر أعلام النبلاء (۲/۷۹-۸۰) درباره عباس بن عبدالمطلب رضی الله عنه عموی پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌گوید:

كَانَ مِنْ أَطْوَلِ الرِّجَالِ، وَأَحْسَنِهِمْ صُوْرَةً، وَأَبْهَاهُم، وَأَجْهَرِهِمْ صَوْتاً، مَعَ الحِلْمِ الوَافِرِ، وَالسُّؤْدُدِ.

«او از بلند قامت‌ترین، خوش‌سیما ترین، باهیبت‌ترین مردان بود که صدایی بس رسا داشت و بسیار بردبار و والا مقام بود ...»

زبیر بن بَکّار می‌گوید:

كَانَ لِلعَبَّاسِ ثَوْبٌ لِعَارِي بَنِي هَاشِمٍ، وَجَفْنَةٌ لِجَائِعِهِمْ، وَمَنْظَرَةٌ لِجَاهِلِهِمْ. وَكَانَ يَمْنَعُ الجَارَ، وَيَبْذُلُ المَالَ، وَيُعْطِي فِي النَّوَائِبِ.

«عباس برهنگانِ بنی هاشم را می‌پوشاند و گرسنگانشان را غذا می‌داد و بی‌خردانشان را باز می‌داشت، از همسایه دفاع کرده و دارایی‌اش را می‌بخشید و در مشکلات یاری می‌کرد».

  • حسین عمرزاده

ابن عبدالبر در کتاب الاستیعاب (۳/۵۱ حاشیة الإصابة) می‌گوید: «احمد بن حنبل و اسماعیل بن اسحاق قاضی گفته‌اند: در فضایل هیچ یک از صحابه همانند فضایل علی بن ابی طالب ـ روایاتی با سندهای نیک وارد نشده است، احمد بن شعیب بن علی نسائی نیز همین را گفته است».

وی همچنین (۳/۴۷) می‌گوید: «از حسن بن ابی الحسن بصری دربارهٔ علی بن ابی طالب رضی الله عنه پرسیده شد پس وی گفت: «به الله سوگند که علی، تیری بود از سوی الله که به هدف برخورد می‌کرد، و ربانیِ این امت بود، دارای فضیلت و پیشگامی و خویشاوندی با رسول الله صلی الله علیه وسلم بود،‌ از فرمان الله غافل نبوده و در اجرای دین الله از سرزنش کسی نمی‌هراسید و به مال الله دستبرد نمی‌زد، فرمان‌های محکم قرآن را اجرا نموده پس به باغ‌های بهشت دست یافت. علی چنین بود ای نادان!»

همچنین (۳/۵۲) می‌گوید: «أصم از عباس الدوری از یحیی بن معین روایت می‌کند که گفت: بهترین افراد این امت پس از پیامبرمان: ابوبکر و عمر، سپس عثمان، سپس علی می‌باشند، این مذهب ما و سخن پیشوایان ما است».

وی همچنین (۳/۶۵) می‌گوید: «ابو احمد زبیری و دیگران از مالک بن مِغوَل، از أُکَیل از شَعبی روایت می‌کند که گفت: علقمه به من گفت: می‌دانی علی در این امت به چه می‌ماند؟ گفتم: به چه می‌ماند؟ به عیسی پسر مریم می‌ماند؛ گروهی او را چنان دوست داشته که در محبتش هلاک شدند و گروهی چنان از او بیزار شدند که در بیزاری از او به هلاکت رسیدند».

همچنین (۳/۳۳) می‌گوید: «و اجماع دارند بر اینکه وی به سوی دو قبله نماز خوانده و هجرت نموده و در بدر و حدیبیه و دیگر صحنه‌های مهم حضور داشته است وی در این صحنه‌ها امتحانش را پس داد و در جایگاهی گرامی قرار گرفت و در مکان‌های بسیاری پرچم رسول الله صلی الله علیه وسلم را به دست گرفت، در غزوهٔ بدر پرچم در دست او بود ـ در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد ـ و هنگامی که مصعب بن عمیر در غزوهٔ احد کشته شد پرچم در دست وی بود و رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را به علی رضی الله عنه داد».

  • حسین عمرزاده

حافظ ابن حجر در فتح الباری (جلد ۳، صفحه ۱۱) دربارهٔ حدیثی که سند آن علی بن حسین از حسین بن علی از علی بن ابی‌طالب است می‌گوید:

وَأَمَّا حَدِيثُ عَلِيٍّ فِعَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْمَذْكُورُ فِي إِسْنَادِهِ هُوَ زَيْنُ الْعَابِدِينَ، وَهَذَا مِنْ أَصَحِّ الْأَسَانِيدِ، وَمِنْ أَشْرَفِ التَّرَاجِمِ الْوَارِدَةِ فِيمَنْ رَوَى عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ.

«و این از صحیح‌ترین سندها است و از پر افتخارترین شرح حالی است که شخص از پدرش از پدربزرگش روایت کرده است».

  • حسین عمرزاده

در کتاب «تهذیب الکمال» تألیف «مزّی» در قسمت معرفی علی بن حسین آمده است که ابوبکر بن ابی شیبه گفته است:

أصح الأسانيد كلها: الزُّهْرِيّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَن أبيه، عن علي.

«صحیح‌ترین سندها، سندی است که زُهری از علی بن حسین از پدرش از علی روایت کرده است».

منبع: تهذيب الكمال في أسماء الرجال، ج ۲۰، ص ۳۸۸.

  • حسین عمرزاده

در طبقات ابن سعد (۵/۳۳۳)، و (۵/۳۸۷ – ۳۸۸) با سند از فاطمه دختر علی بن ابی‌طالب روایت شده که عمر بن عبدالعزیز به وی گفت:

يا بنت علي والله ما على ظهر الأرض أهل بيت أحب إلي منكم ولأنتم أحب إلي من أهل بيتي.

«ای دختر علی! به الله سوگند که بر روی زمین هیچ اهل بیتی نزد من محبوب‌تر از شما نیست و قطعاً شما نزد من محبوب‌تر از اهل بیت خودم هستید».

  • حسین عمرزاده

ابن کثیر در تفسیر آیات سورهٔ شوری آورده است: عمر بن خطاب به عباس گفت: «به الله سوگند، روزی که مسلمان شدی، اسلام آوردن تو برایم دوست داشتنی‌تر از اسلام آوردن خطاب بود، اگر اسلام می‌آورد؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم مسلمان شدن تو را بیش از مسلمان شدن خطاب دوست داشت».

این سخن را همچنین ابن سعد در الطبقات (۴/۲۲، ۳۰) آورده است.

  • حسین عمرزاده

امام بخاری در صحیح‌اش (۳۷۱۲) روایت کرده که ابوبکر رَضِیَ اللهُ عَنه به علی رَضِیَ اللهُ عَنه گفت:

«وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَقَرَابَةُ رَسُولِ اللَّهِ ـ صلی الله علیه وسلم ـ أَحَبُّ إِلَیَّ أَنْ أَصِلَ مِنْ قَرَابَتِی».

«سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، پیوسته داشتن پیوند خویشاوندی رسول الله صَلّیَ اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم برایم محبوب‌تر از پیوسته داشتن پیوند خویشاوندان خودم است».

امام بخاری همچنین در صحیح‌اش (۳۷۱۳) از ابن عمر از ابوبکر رَضِیَ اللهُ عَنهُما روایت کرده که گفت:

«ارْقُبُوا مُحَمَّدًا فِی أَهْلِ بَیْتِهِ»

یعنی: در رفتار با اهل بیت، محمد صلی الله علیه وسلم را در نظر داشته باشید.

حافظ ابن حجر در شرح این گفته می‌گوید: «مردم را با این سخن مورد خطاب قرار داده و سفارش می‌نمود. و مراقبت از یک چیز یعنی نگهداشتن آن. گفته می‌شود: وی را در مورد آنها مراعات کنید،‌پس آنان را آزار نرسانده و به آنها بدی نکنید».

در صحیح بخاری (۳۵۴۲) همچنین از عقبة بن حارث روایت است که گفت:

صَلَّى أَبُو بَکْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ الْعَصْرَ، ثُمَّ خَرَجَ یَمْشِی فَرَأَى الْحَسَنَ یَلْعَبُ مَعَ الصِّبْیَانِ فَحَمَلَهُ عَلَى عَاتِقِهِ، وَقَالَ: «بِأَبِی شَبِیهٌ بِالنَّبِیِّ... لَا شَبِیهٌ بِعَلِیٍّ» وَعَلِیٌّ یَضْحَکُ.

ابوبکر رضی الله عنه نماز عصر را خوانده سپس از مسجد بیرون آمده و قدم می‌زد، حسن را دید که با کودکان بازی می‌کرد پس او را بر دوش خود سوار کرده و گفت: پدرم فدایت، شبیه پیامبر هستی، نه شبیه علی؛ در حالی که علی رضی الله عنه می‌خندید.

حافظ ابن حجر در شرح این سخن می گوید: سخن وی «بأبی»: (از نظر زبان عرب) حذف شده‌ای دارد که تقدیر آن چنین است: أفدیه بأبی، یعنی پدرم فدایت باد. همچنین می‌گوید: «این روایت فضیلت ابوبکر و محبتش به خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه وسلم را می‌رساند».

  • حسین عمرزاده

ابوصالح از لیث روایت کرده که گفت:


مَا رَأَيْتُ عَالِمًا قَطُّ أَجْمَعَ مِنَ الزُّهْرِيِّ، يُحَدِّثُ فِي التَّرْغِيبِ فَتَقُولُ: لَا يُحْسِنُ إِلَّا هَذَا، وَإِنْ حَدَّثَ عَنِ الْعَرَبِ وَالْأَنْسَابِ قُلْتَ: لَا يُحْسِنُ إِلَّا هَذَا، وَإِنْ حَدَّثَ عَنِ الْقُرْآنِ وَالسُّنَّةِ فَكَذَلِكَ.


«هیچ عالِمی را جامع‌تر از زُهری ندیدم؛
وقتی درباره ترغیب (تشویق به اعمال نیک)
سخن می‌گفت، می‌گفتی: او جز این چیز دیگری نمی‌داند؛
و وقتی از عرب و نسب‌ها سخن می‌گفت، می‌گفتی: تنها همین را بلد است؛
و چون از قرآن و سنت سخن می‌گفت، باز همان گمان را می‌بردی (که گویی تنها در این علم تبحر دارد).»

منبع: "تذکرة الحفاظ"، شمس‌الدین ذهبی، جلد ۱، صفحه ۸۳.

این روایت در ستایش جامعیت علمی «محمد بن مسلم بن شهاب الزهری» است؛ یعنی دانایی او در هر علمی چنان عمیق و مسلط بود که شنونده می‌پنداشت او در همان رشته تخصصی یگانه است.

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رَحِمَهُ الله:


كَانَ مَالِكٌ إِذَا جَاءهُ بَعْضُ أَهْلِ الأَهوَاءِ، قَالَ: أَمَا إِنِّيْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ دِيْنِي، وَأَمَّا أَنْتَ، فَشَاكٌّ، اذْهَبْ إِلَى شَاكٍّ مِثْلِكَ، فَخَاصِمْهُ.


«چون یکی از اهل بدعت نزد مالک حاضر می‌شد، (امام مالک به وی) می‌گفت: من از سوی پروردگار و دینم دلیل و برهان دارم اما تو شک و تردید داری، برو نزد مترددی همچون خود و با وی مجادله کن».

حلیة الأولیاء (۶/۳۲۴)؛ سیر أعلام النبلاء (۸/۹۹).

  • حسین عمرزاده

امام مالک بن انس رحمه الله در ترسیم قاعده‌ای ثابت و استوار برای مردم، منصفانه برخورد نمود، آنجا که فرمود:


كُلُّ أَحَدٍ يُؤْخَذُ مِنْ قَوْلِه، وَيُتْرَكُ، إِلاَّ صَاحِبَ هَذَا القَبْرِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم-.

«همه‌ی (انسان‌ها) چنان‌اند که برخی اقوال‌شان گرفته شده و برخی دیگر رها می‌شوند، مگر صاحب این قبر». [منظورش پیامبر صلی الله علیه وسلم بود].

سیر أعلام النبلاء (۸/۹۳).

  • حسین عمرزاده

روزی حسن بصری از نزد ابن هبیره خارج می‌شد که متوجه قاریانی شد که بیرون قصر منتظرند، پس به آنها گفت: چه باعث شده اینجا بنشینید؟ می‌خواهید بر آن خبیثان وارد شوید؟ به الله سوگند همنشینی با آنها، همنشینی با نیکان و صالحان نیست، پراکنده شوید که الله ارواح و اجسادتان را از یکدیگر پراکنده سازد. کفش‌های‌تان را بپوشید و لباس‌تان را برگیرید و هرچه زودتر اینجا را ترک گویید، شما با این عمل قاریان را رسوا نمودید که الله شما را رسوا کند.

به الله سوگند اگر از آنچه نزد آنان بود، پرهیز می‌کردید، به آنچه نزد شماست (علم) تمایل پیدا می‌کردند، اما شما به آنچه نزد آنان است (مال و اموال و کالای ناچیز دنیوی) روی آوردید و در نتیجه آنان از آنچه نزد شماست فاصله گرفته و پرهیز کردند.

حلیة الأولیاء (۲/۱۵۰)؛ سیر أعلام النبلاء (۴/۵۸۶).

  • حسین عمرزاده

حجاج چندین بار قصد کشتن حسن بصری نمود، اما الله متعال حسن را از گزند او حفظ کرد. باری حجاج در پی حسن فرستاد -درحالی‌که تصمیم به کشتن وی گرفته بود- که حسن را نزد وی آوردند؛ چون حسن حاضر شد، گفت: «ای حجاج، میان تو و آدم چند پدر وجود داشته است»؟ حجاج گفت: فراوان. حسن گفت: «آنها کجایند»؟ حجاج گفت: همگی مرده‌اند. پس حجاج سرش را با خفت و خواری پایین انداخته و حسن خارج شد.

البدایة والنهایة (۹/۱۳۵).

  • حسین عمرزاده

ابوحازِم سَلَمة بن دینار رحمه الله:


لا يُحْسِنُ عَبْدٌ فِيمَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ اللَّهِ إِلا أَحْسَنَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْعِبَادِ وَلا يَعْوَرُ فِيمَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ اللَّهِ إِلا أَعْوَرَ مَا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْعِبَادِ، وَلَمُصَانَعَةُ وَجْهٍ وَاحِدٍ أَيْسَرُ مِنْ مُصَانَعَةِ الْوُجُوهِ كُلِّهَا، إِنَّكَ إِذَا صَانَعْتَهُ مَالَتِ الْوُجُوهُ كُلُّهَا إِلَيْكَ وَإِذَا اسْتَفْسَدْتَ بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ شَنَئَتْكَ الْوُجُوهُ كُلُّهَا.


«هیچ بنده‌ای ارتباطش را با الله نیکو نمی‌سازد، مگر آن‌که الله نیز ارتباط او را با مردم نیکو می‌گرداند. و هیچ بنده‌ای ارتباطش را با الله تباه نمی‌سازد، مگر آن‌که الله نیز ارتباطش را با مردم تباه می‌گرداند.

و به‌راستی که راضی نگه داشتن یک چهره (یعنی خداوند) آسان‌تر است از راضی کردن همه چهره‌ها (یعنی مردم). اگر تو با الله خالص باشی و او را راضی نگه داری، همه دل‌ها به‌سویت گرایش می‌یابند. و اگر ارتباطت را با الله خراب کنی، همه دل‌ها از تو روی‌گردان می‌شوند.»


منبع: تاریخ الإسلام، ذهبی، ج ۸، ص ۴۴۲.

  • حسین عمرزاده

عُروَة بن زبیر رحمه الله :


إذا رأيت الرجل يعمل الحسنة فاعلم أن لها عنده أخوات، وإذا رأيته يعمل السيئة فاعلم أن لها عنده أخوات، فان الحسنة تدل على أختها، وإن السيئة تدل على أختها.

«هرگاه کسی را دیدی که کار نیک انجام می‌دهد، بدان این کار نیک تنها نبوده بلکه کارهای نیک دیگری در کنار خود دارد، زیرا این عمل نیکو بر اعمال نیکوی دیگری دلالت می‌کند، همچنانکه اگر از کسی کاری زشت سر بزند بیانگر آن است که کارهای زشت دیگر نیز از او سر خواهد زد».

صِفَةُ الصَّفوَة: ۱/۳۴۹.

  • حسین عمرزاده

سلمة بن دینار رحمه الله:


شيئان إذا عملت بهما أصبتَ بهما خير الدنيا والآخرة لا أطوّل عليك.

«دو چیز هست که اگر به آن دو عمل کنی، به خیر دنیا و آخرت دست خواهی یافت و بیش از این طول نمی‌دهم.»

گفته شد: «آن دو چیز کدام‌اند، ای ابوحازم؟»

گفت:

تحمّل ما تكره إذا احبّه الله وتترك ما تحبّ إذا كرهه الله.

«تحمّل چیزی که دوست نداری، آنگاه که خدا آن را دوست دارد، و ترک چیزی که دوست داری، آنگاه که خدا آن را نمی‌پسندد.»


صفة الصفوة: جلد ۱، صفحه ۳۹۱.

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest