| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۸۰ مطلب با موضوع «چند خط کتاب» ثبت شده است

اسحاق بن راهویه رحمه الله با زنی اهل مرو خراسان ازدواج کرد که صاحب چندین کتاب نایاب از امام شافعی رحمه الله بود.

ْ

‏اسحاق بن راهویه هرگز با ایشان ازدواج نمی کرد مگر بخاطر آن کتاب ها!

ْ

منبع:[تاریخ المکتبات الإسلامیة للکتانی]

  • حسین عمرزاده

عمر بن خطاب , با اینکه مردی بلند قامت و چهار شانه بود , در هر وعده غذا به پنج یا هفت لقمه اکتفا می نمود و بیشتر نمی خورد.


و بعید نیست که قوه کار فوق العاده وی از امساک در خوردن و نوشیدن سرچشمه می گرفت.


به طوری که در دوران خلافتش بی وقفه کار می کرد و هیچگاه از کار خسته نمی شد.


شبانه روز پیگیر امور مسلمین بود, هرگز از مجازات یک مجرم صرف نظر نمی کرد ولی محال بود یک بی گناه را به مجازات برساند.


عمر سه امپراطوری ایران , مصر و سوریه را آزاد کرد و به آغوش اسلام آورد ولی تا آخرین روز زندگی با اینکه بر قسمت اعظمی از دنیای قدیم حاکم بود


مانند روز اول بر حصیر می نشست و همچنان به پنج یا هفت لقمه اکتفا می نمود.


ز روی دوست , دل دشمنان چه دریابد!

چراغ مرده کجا , شمع آفتاب کجا !



منبع : نیرومندترین مرد عرب, کنستان ویرژیل گئورگیو, نویسنده پرآوازه فرانسوی

  • حسین عمرزاده

سِر پِرسی سایکس (Sir Percy Sykes) در کتاب «تاریخ ایران» می‌نویسد:


«به عقیده‌ی شخصی من، محمد در میان عالم بشریت بزرگترین انسانی است که با یک مرام عالی تمام هم خود را مصروف این داشت که شرک و بت‌پرستی را از ریشه منهدم ساخته و به جای آن، افکار بلند اسلام را برقرار سازد.»


[تاریخ ایران، سِر پِرسی سایکس، ترجمه‌ی سید محمد فخر داعی گیلانی، نشر افسون، ج ۱، ص ۷۲۶]

  • حسین عمرزاده

پطروشفسکی در کتاب «اسلام در ایران» می‌نویسد:


«در حقوق جنائی اسلامی بسیاری نکات دیگر هست که نه تنها از قوانین اروپای غربی در دوران تعالی فئودالیزم (قرنهای یازدهم تا پانزدهم) پیشی جسته، بلکه از قوانین زمان حکومت مطلقه (قرن شانزدهم تا هیجدهم) نیز متعالی‌تر است. مثلاً طبق فقه اسلامی فقط شخص بالغ و حُرّ که از لحاظ روحی سالم باشد کاملاً مسئول عمل تجاوز به قانون است، و اشخاص صغیر و مجنونان و بردگان مسئول اعمال خویش نیستند، یا اینکه مسئولیتشان محدود است. فقه اسلامی شکنجه را اجازه نمی‌دهد (و حال آنکه در بسیاری از کشورهای اروپایی حتی در قرن هیجدهم نیز به شکنجه متوسل می‌شدند) و همچنین «قضاوت خدایی» («اردالیا» یا آزمایش با آب و یا آتش و یا «جنگ تن به تن قضائی» میان مدعی و مدعی علیه که در اروپای غربی و روسیه در قرون وسطی معمول بوده) را مجاز نمی‌داند و زندان دراز مدت را هم – مگر در موارد نادره - جایز نمی‌شمارد. دادرسی جنائی اسلامی سریع بوده و از قرطاس بازیی که از ویژگی‌های محاکم اروپای غربی و روسیه حتی در قرن نوزدهم شمرده می‌شده و موجب می‌گردیده که گاه محاکمه سال‌ها به درازا کشد و از طرفین دعوی مخارج خانه بر باد دهی را تحمل کنند، بیگانه و به دور بوده است.» 


[اسلام در ایران، پطروشفسکی، ترجمه کریم کشاورز، (تهران: انتشارات پیام، چاپ هفتم، ۱۳۶۳)، ص ۱۷۵ – ۱۷۶]

  • حسین عمرزاده

پدران فرزند نامشروع الحاد


- ژان پل سارتر


وی یک نمایشنامه و رمان نویس و فیلسوف بود که در سال ۱۹۰۵ در پاریس بدنیا آمد. 


قطعا نقل قول های این شخصیت را در کانال ها و پیج های ملحدین دیده اید!


این نقل قول های به ظاهر زیبا عمدتاً با چاشنی ژست خردگرایی که بر تنشان زار می زند، همراه است...


▪️اکنون مطالبی را درباره این شخصیت و معشوقه اش سیمون، از کتاب «تفسیر های زندگی» [۱] اثر ویل و آریل دورانت می خوانیم:


- سارتر و الحاد


سارتر می گوید: «از آنجا که هم پروتستان بودم و هم کاتولیک، وابستگی مذهبی دوگانه ام مرا از اعتقاد به مقدسان، مریم باکره و بالاخره (خود خدا) بری کرد. خدا از آسمان لغزید و ناپدید شد... دیگر هیچگاه کمترین انگیزه ای برای بازگرداندنش نداشتم.»[ص ۲۵۲]



- سارتر و ازدواج و ارتباط با زنان:


سیمون و سارتر عشق خود به آزادی را تا به آن حد گستردند که به یکدیگر اجازه دادند تا برای تنوع گهگاه به «عشقهای موقتی» نیز بپردازند. «سارتر طبیعتا به یک زن راضی نبود، و از هم نشینی با زنان لذت می برد و آنها را کمتر از مردان مضحک می یافت. در بیست و سه سالگی قصد نداشت که از گوناگونی و تنوع آنها چشم بپوشد»

به فاصله کمی پس از آنکه پیمان زندگی مشترک بستند، سارتر به مدت دو سال گهگاه با زن هنرپیشه و خواننده ای به نام کامی Camille روابط نزدیکی داشت. سیمون از حسادت رنج می برد گرچه بعدها روابط عاشقانه اش با دیگران بیشتر از روابطش با سارتر بود. [ص ۲۵۵]


سیمون به ستایش «آزادی رفتاری که زنان جوان امریکایی از آن بهره مندند و دختران فرانسوی در حال به دست آوردن آن هستند» می پردازد. «این زنان به تدریج از حالت (معانقه) و (معاشقه) روابط کامل جنسی می رسند.» [ص ۳۰۵]


- سارتر و نظرش درباره زندگی و کودکان و... 


(سارتر می گوید): زندگی از این چشم انداز پوچ و از بسیاری از نظر ها تهوع آور است. این رژه بی پایان کودکان، میمونها و حشرات - تولد، مبارزه، زایش و مرگ نسلهای پی در پی- چه معنی می دهد. یا چه فایده ای دارد؟ [ص ۲۷۰]


زیبایی زن که غده های جنسی مرد را این همه تحریک می‌کند فقط گونه ای تخیل مردانه است، دامی است برای تولید مثل و نوید تباهی. کودکان مایه سرور و لذت نیستند بلکه موجب سردرگمی، مزاحمت، آشفتگی و امیدی کام نایافته اند. [ص ۲۶۰]


- ژان پل سارتر عامل فساد و بی بندوباری


«رهبران عقلی بورژوازی سارتر را مانند ژید فاسد کننده جوانان و کسی که -به سهم خود- مسئول گسترش موسیقی آنارشیستی از هم پاشیدگی خانواده و بی بند وباری جنسی در بین جوانان پاریس است، به باد سرزنش گرفتند. [ص ۲۹۷]


بد نیست تا نظر ژان پل سارتر درباره مدینه فاضله و پدر معنوی و آرمانی ملحدین ایرانی (آمریکا) را بخوانیم:


اکنون دشمن مورد نظرش ایالات متحده بود. از فرانسه خواست که هرگز به آمریکا دست اتحاد ندهد. فریاد برآورد: «برحذر باش! امریکا به بیماری هاری مبتلاست.» سگ هاری است که به فیلیپین، تایوان، اوکیناوا، ویتنام و تایلند حمله ور شده است. [ص ۳۰۹]



[۱]: تفسیر های زندگی، ویل و آریل دورانت، ترجمه ابراهیم مشعری؛ انتشارات نیلوفر، صفحات ۲۴۹ تا ۳۱۴

  • حسین عمرزاده

نیچه:


در اینجا مرد کم است از این رو زنان تلاش می کنند که خود را همچون مردان سازند،زیرا فقط مردی کامل است که بتواند زن را در مقام زنی نگه دارد

 .... برابری زن و مرد غیر ممکن است زیرا میان این دو نزاعی ابدی برپاست و در این نزاع بدون پیروزی آشتی ممکن نیست.

تلاش برای برابری زن و مرد خطرناک است زیرا زن از برابری خرسند نیست اگر مرد باشد زن طاعت و فرمان برداری را بیشتر دوست دارد 

 ...ومرد را باید برای جنگ بار آورد و زن را برای آسایش خاطر جنگجو 

...نباید با زنان با خوش رویی و نرم خویی رفتار کرد.


تاریخ فلسفه ویل دورانت صفحه ۳۵۵ و ۳۵۴


ژان ژاک روسو فیلسوف دئیست( فردی که فقط به خداوند ایمان دارد و منکر وجود انبیاء است):


زن فقط برای مرد پا به گیتی نهاده یعنی برای این خلق شده اند که مورد پسند او واقع شوند و از او اطاعت کنند، آنهایی که از مساوات زن و مرد طرفداری می کنند پرت می گویند.


تاریخ فلسفه ویل دورانت صفحه ۲۴۴


▪ شوپنهاور دیگر فیلسوف خداناباور آلمانی و معاصر نیچه:


در صورتی که مرد از روی عقل می اندیشید هیچ ضمانتی برای ادامه حیات زنان وجود نداشت.

...اگر قانون زنان را در حقوق هم پایه مردان بداند باید به آنها ذهن و عقل مردان را نیز بدهد. 

من معتقد هستم که نباید به زنان حتی اجازه خروج از منزل و خرید اشیای مربوط به خودشان نیز داده شود، بلکه این کار باید تحت نظارت مردان از قیبل پدر، شوهر، پسر و یا دولت انجام گیرد.


تاریخ فلسفه ویل دورانت صحفه ۲۸۶ و ۲۸۷


اسپینسر:


زنان نباید در سیاست دخالت کنند زیرا آنها نمی توانند جان خود را در جنگ به خطر بیندازند. 


تاریخ فلسفه ویل دورانت صفحه ۳۲۲

  • حسین عمرزاده

ولف بایرون محقق انگلیسی می گوید:


«هر قدر بیشتر با اسلام و زندگی اسلامی آشنا می شوم از قواعد بهداشتی که محمد (ﷺ) برای مسلمین آورد، بیشتر شگفت زدە می شوم و تاسف می خورم از این که بیشتر مسلمانان چرا از تمام این تعلیمات پیروی نمی کنند.»


منبع: فرهنگ اسلام شناسان خارجی،ج۱،ص۱۶۲.

  • حسین عمرزاده

ولتر گوید:


"من ۲۰۰ جلد کتاب از الهیات مسیحی دارم و مصیبت اینست که چون آنها را می خوانم انگار که دارم از تیمارستان بازدید می کنم"!


منبع: داستان تمدن اثر ویل دورانت ج ۳۸ ص ۲۰۵ چاپ انتشارات الجیل . بیروت.

  • حسین عمرزاده

 گاسپار دروویل صاحب منصب نظامی فرانسوی در دوره فتحعلیشاه قاجار در بیان جنگجویی کُردها می نویسد:


هنگام جنگ، مُلاى هرقبیله، در حالى که تبرى را با دست راست در هوا مى گرداند و با دست چپ بر طبلى که به برگ زینش آویزان است مى کوبد، پیشاپیش افراد مى تازد و در تمام این مدت کلمه ى الله را بر زبان می آورد. با این علامت کلیه ى صفوف به جنب وجوش درمی آید. ملا که در پیش مى تازد غالبا اولین ضربات را بر دشمن وارد مى نماید.


ـــــــ


منبع:سفر در ایران، گاسپار دروویل، ترجمه منوچهر اعتماد مقدم، تهران: شباویز، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش، ۳۲۰.

  • حسین عمرزاده

امام احمد رحمه الله:


 قرآن کلام الله متعال و غیر مخلوق است، به خود ضعف راه ندهید که بگوئید قرآن غیر مخلوق نیست! زیرا کلام الله متعال چیزی جدا شده از وی نیست، و هیچ چیزی از الله متعال نیز مخلوق نیست. مواظب باشید با کسانی که در این زمینه دچار بدعت شدند و یا گفتند: تلفظ ما به قرآن فقط مخلوق شده است، و یا توقف کردند و می‌گویند: نمی‌دانیم آیا مخلوق است یا غیر مخلوق بلکه کلام و سخن الله متعال است! چنین فردی بدعت گذار در دین است همانند کسی که بگوید: قرآن مخلوق است؛ با چنین افرادی در نیافتید و مناظره نکنید، و فقط بگوئید: قرآن کلام و سخن الله متعال است و آفریده شده نیست. 



قَالَ أَحْمَدَ بْنَ مُحَمَّدِ بْنِ حَنْبَلٍ رحمه الله: وَالْقُرْآنُ کَلَامُ اَللَّهِ وَلَیْسَ بِمَخْلُوقٍ وَلَا یَضْعُفُ أَنْ یَقُولَ: لَیْسَ بِمَخْلُوقٍ، فَإِنَّ کَلَامَ اَللَّهِ لَیْسَ بِبَائِنٍ مِنْهُ، وَلَیْسَ مِنْهُ شَیْءٌ مَخْلُوقٌ، وَإِیَّاکَ وَمُنَاظَرَةَ مَنْ أَحْدَثَ فِیهِ، وَمَنْ قَالَ بِاللَّفْظِ وَغَیْرِهِ، وَمَنْ وَقَفَ فِیهِ، فَقَالَ: لَا أَدْرِی مَخْلُوقٌ أَوْ لَیْسَ بِمَخْلُوقٍ، وَإِنَّمَا هُوَ کَلَامُ اَللَّهِ فَهَذَا صَاحِبُ بِدْعَةٍ مِثْلُ مَنْ قَالَ: ( هُوَ مَخْلُوقٌ ). وَإِنَّمَا هُوَ کَلَامُ اَللَّهِ لَیْسَ بِمَخْلُوقٍ. 

[منبع :کتاب اصول السنه]

  • حسین عمرزاده

خاورشناس «شاتلی» در کتاب خود با عنوان "تهاجم به جهان اسلام" صفحه ۲۶۴ می نویسد:


"هرگاه خواستید به اسلام هجوم ببرید و شکوه و شوکتش را تضعیف کنید و عقیده اش را از بین ببرید که سبب نابودی همه عقاید پیش و پس از خود شده و سبب نخست و اصلی عزت و افتخار مسلمانان و سبب سروری و هجومشان به جهان شده است، می بایست که تمام تلاش خویش را در راستای نابودی جوانان مسلمان و امت اسلام از طریق کشتن روح افتخار به گذشته آنان و بالیدن به کتابشان «قرآن» انجام دهید، همچنین آنان را بوسیله انتشار فرهنگ و تاریخ تان، نشر روح بی بند وباری و بسترسازی برای عوامل نابودی معنوی از افتخار به گذشته و قرآن شان رویگردان نمایید".

  • حسین عمرزاده

در هنگام بیماریِ واپسین، زمانی که شیخ (رحمه‌الله) در بستر مرگ بود، پسرش عبدالوهاب از او وصیت خواست.
شیخ، رحمه‌الله، در پاسخ چنین فرمود:

 

 

"عليك بتقوى الله وطاعته، ولا تخف أحداً ولا ترجه وكل الحوائج كلها إلى الله عز وجل واطلبها منه ولا تثق بأحد سوى الله عز وجل، ولا تعتمد إلا عليه سبحانه التوحيد التوحيد التوحيد، وجماع الكل التوحيد."

 

 

«همواره تقوای الله را پیشه کن و فرمان‌بردار او باش.
از هیچ‌کس جز او نترس و به هیچ‌کس امید نبند.
تمام حاجت‌ها و نیازهایت را تنها از الله بخواه و فقط از او طلب کن.
به هیچ‌کس جز الله عز و جل اعتماد نکن و بر هیچ‌کس جز او تکیه نداشته باش.
توحید را به یاد داشته باش، توحید، توحید!

که حقیقت و اساس تمام دین، توحید است.»

 

 

الفتح الرباني والفيض الرحماني للشيخ عبدالقادر الجيلاني، ص ۳۰۸.

 

 

 

 

  • حسین عمرزاده

منظور از تعدیل صحابه، یعنی آن‌ها بصورت عمدی مرتکب کذب و انحراف در روایات خود از پیامبر صلی الله علیه وسلم نمی‌شوند. چه کسانی از آن‌ها که در زمان فتنه و اختلاف حضور نداشتند و چه آن‌هایی که در این اختلافات بودند، زیرا حضور آن‌ها در آن مشاجرات بر اجتهاد آن‌ها حمل می‌شود. ابن عبدالبر/ می‌گوید: «اهل حق یعنی اهل سنت و جماعت اجماع کرده‌اند که همه اصحاب عادل و درستکارند». (الاستیعاب ۱/۸).


خطیب بغدادی می‌گوید:


اگر الله چیزی در مورد آن‌ها نمی‌گفت باز هم هجرت و جهاد و جانفدایی آن‌ها برای اسلام و بذل اموال در راه الله و جنگیدن با پدران و برادران و خیرخواهی در راه دین و قوّت ایمان و یقین، دلیلی قطعی برای عدالت آن‌هاست و باید در پرتو آن به پاکی و اینکه آن‌ها از همه پاکان و درستکارانی که بعد از آن‌ها تا ابد خواهند آمد افضل و بهتر است باید معتقد بود. 


(الکفایة فی علم الروایة ص ۹۶).


حافظ ابن حجر عسقلانی رَحِمَهُ الله: 


«اهل سنت همه بر این اتفاق دارند که همه‌‌ی اصحاب عادل و درستکارند، و در این مورد جز افرادی از اهل بدعت کسی مخالفت نکرده است».


(الاصابة ۱/۱۷).

  • حسین عمرزاده

روزی که سخنرانی می کرد، گفت:

«ای مردم گوش دهید و اطاعت نمایید» مردی برخاست و گفت: «امروز نه گوش می گیریم و نه اطاعت می کنیم ای پسر خطاب!».
عمر گفت: چرا؟

آن مرد گفت: تو در تقسیم اموال برای خود تبعیض قایل شده ای چنانکه به هریک از ماه یک دست لباس داده ای، اما خودت بیشتر برده ای! آیا این درست است؟

عمر گفت: عبدالله! بلند شو و جواب بده.
عبدالله بن عمر گفت: لباس پدرم کوتاه بود و من سهم خود را به او دادم تا آن را تکمیل کند.
آن مرد گفت: بفرما از این پس گوش می دهیم و اطاعت می کنیم.

الفاروق عمر: ۲/ ۱۹۴، در مناقب عمر آمده است که آن مرد سلمان فارسی بوده است ص ۱۴۶، فخری در الآداب السلطانیه، ص ۱۹

  • حسین عمرزاده

شیخ عبدالقادر گیلانی رَحِمَهُ الله:


وای بر تو، شرم نمی کنی از غیر الله درخواست می کنی حال آنکه او از هر کسی به تو نزدیکتر است،از مخلوقی درخواست می کنی که هیچ نیازی به او نداری؟……


فتح الربانی وفیض الرحمانی- طبعه المکتبه العصریه-:۱۲۹/المجلس الثامن والثلاثون

  • حسین عمرزاده

کردها که در کتاب دینی خود مژده آمدن پیامبری از سرزمین درخت خرما و سرزمین شتر سرخ را شنیده بودند،مدام چشم انتظار بودند که این پیامبر عدل و داد ایشان را از ستم پادشاهان ستمگر خودی و روم برهاند این بود که با انتشار خبر پیامبری رسول الله(صلی الله علیه وسلم)جابانِ کُرد را به نمایندگی از طرف خود برای تحقیق و بررسی در مورد صدق این خبر روانه سرزمین عربستان کردند.و این برای ملت کُرد بسی جای خرسندی و افتخار است،در حالی که نزدیکان و خویشان رسول الله(صلی الله علیه وسلم)او را تکذیب و شکنجه می کردند،اما کُردها برای کشف حقیقت و راستی هزاران کیلومتر راه را طی کرده و خود را از هوای خنک و کوهستانی کردستان و کوههای سر به فلک کشیده آن به بیابان های گرم و سوزان عربستان می رسانند تا هدایت و نور را بیابند.

بخشی از جلد سوم سلسله کتب:نگاهی نو به تاریخ کُرد


  • حسین عمرزاده

جابان کُردی(کابان کردی)اولین کُردی بود که ندای توحیدی اسلام را لبیک گفت،و به افتخار صحابه بودن پیامبر صلی الله علیه وسلم نائل گشت و در سال ١٨ ه.ق کردستان سرافراز را در آغوش گرفت و پرچم توحید و یکتا پرستی را بر بلندای قندیل و زاگرس برافراشت.

از پسرشان میمون کُردی نقل شده است که پدرش فقط ده بار حدیث پیامبر را نقل می کرد،دلیلش این بوده مبادا حدیث را کم و زیاد بازگو کند.


بخش هایی از جلد سوم کتاب:نگاهی نو به تاریخ کُرد

  • حسین عمرزاده

الف) محدثین

1-      میمون بن جابان الکردی(ابوبصیر یا ابونصیر)

2-      مهدی بن میمون الکردی

3-      عمرو بن کردی(=عمرو بن ابی الحکیم)

4-      جابر الکردی

5-      ابن صلاح شهرزوری.

6-      ابوحفص الکردی.

7-      ابوالعباس احمد بن ابی علی بن مهدی الکردی الزرزاری.

8-      حافظ العراقی.

ب) مفسرین

1-      شهاب الدین ابو سعید ابن ابی الحسین مصری کردی الاصل.

2-      شهاب الدین الشافعی سپس حنفی مفسر کردی الاصل، اهل شهرزور مربی سلطان محمد فاتح و سپس در ایام او قاضی شد.

ج)قضات

1-      ابن حافظ العراقی احمد بن عبدالرحیم، قاضی دیار مصر، او فقیهی شافعی و اصولی بود که به تفسیر و حدیث و ادب آگاه بود.

2-      قاضی، امام عمادالدین ابوعمرو الکردی شافعی قاضی دمیاط.

3-      قاضی القضاة بدرالدین ابوالمحاسن السنجاری.

4-      قاضی تاج الدین اربلی الکردی قاضی شهرهای حمص، بعلبک و حلب.

5-      شمس الدین الکردی الشافعی قاضی غزه.

6-      صدرالدین الوالقاسم عبدالملک بن عیسی بن درباس الکردی موصلی قاضی القضاه مصر.

7-      قاضی القضاه ابوالعباس شمس الدین احمد بن محمد، ابن مستوفی خانواده ابن خلکان را کرد می داند.

د) فقها

1-      علامه جلال الدین ابوعمر بن حاجب الکردی دوینی الاصل مقری، مالکی، نحوی، اصولی و فقیه.

2-      فقیه، احمد بن عمر ابوالعباس الکردی الشافعی که از بزرگترین فقیهان بود.

3-      فقیه صالح، عمر بن ابی بکر بن جعفر علاء الدین الکردی.

4-      فقیه، امام زین الدین یوسف بن ابراهیم بن یوسف ابوالحجاح الکردی الحصکفی الشافعی.

5-      فقیه، ابوالحسن حمیدی الکردی حلبی حنفی که از بزرگان حنفی بود.

6-      فقیه، شمس الدین محمد بن ابراهیم الشافعی الکردی که از بزرگان شافعی بوده است.

7-      جمال الدین ابو اسحاق ابراهیم، که فقیه، محدث، شاعر و برادرزاده صدرالدین قاضی القضاه مصر بود.

ﻫ ) حکمرانان

1-      حسنویه الکردی.

2-      بدر بن حسنویه.

3-      نصرالدوله احمد بن مروان.

4-      صلاح الدین یوسف.


بخش هایی از کتاب مفید:کُردها و اسلام،ستیز یا سازش؟؟!! / مؤلف: دانا مهرنوس / انتشارات: آراس 1390.

  • حسین عمرزاده

منابع تاریخی در میان کُردها به صحابه ای چون جابان الکُردی اشاره کرده اند که پسر او نامش میمون و کنیه او ابو بصیر یا ابونصیر بوده است.از جمله کسانی که به جابان والد میمون ابوبصیر اشاره کرده اند عبارتند از: ابونعیم اصفهانیابن اثیر،ابن حجر و آلوسی. و از جمله محققان معاصر نیز کسانی چون محمد امین زکی بیگ و استاد حسن محمود محمد کریم می باشند.و نیز از جمله کسانی که به میمون بن جابان الکُردی اشاره کرده،عبارتند از احمد حنبل،بخاری،ابویعلی،ابن حبان، بیهقی،خطیب بغدادی،ابن اثیر،ذهبی،ابن حجر و سیوطی.هدف از ذکر منابع در مورد جابان کُردی و پسر او ابوبصیر این بود که "کسانی" نوشته اند در هیچ کدام از کتب معتبر اسلامی نام آن ها نیامده است.بنابراین شخصیت وی را خیالی تعریف کرده اند.اما همچنانکه دیدیم بسیاری از منابع معتبر اسلامی به ذکر نام ابوبصیر و پدر او پرداخته اند،بنابراین آشنایی کُردها با اسلام به دوره قبل از فتوحات و زمان پیامبر صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم برمی گردد.در دوره فتوحات نیز همچنانکه به آن اشاره شد و محقق شهیر عراقی نیز در کتاب معروف خود به نام کُردستان در برابر فتوحات اسلامی به آن پرداخته است مناطق کُردنشین به سهولت در اختیار مسلمین قرار گرفته است.

از جمله اینکه منابع به کُرد بودن مادر آخرین خلیفه اموی اشاره کرده اند.(ذهبی،سیر اعلام النبلاء،ج 6، ص 77؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج10، ص46)

مهمتر از آن اینکه محدثین در اسناد خود به موثقینی اشاره کرده اند که کُرد بوده اند.از جمله مهدی بن میمون می باشد که ذهبی این گونه از او می گوید: امام، حافظ، ثقه و یکی از معمرین می باشد او کُرد بوده و در سال 172ق وفات کرده است.از جمله کسانی که به مهدی اشاره کرده اند عبارتند از: ابن سعد، المزی و ابن حجر. از جمله کُردان دیگری که محدثان در اسناد خود از آن ها روایت کرده اند عبارتند از عمرو بن کُردی که کسانی چون احمد حنبل، ابن حبّان، ابوحاتم، طبرانی و ابن حجر از او نام برده اند و نیز جابر الکُردی که کسانی چون اسلم بن سهل، دار قطنی، طبری و سلفی از او نام برده اند.

بخش هایی از کتاب مفید:کُردها و اسلام،ستیز یا سازش؟؟!! / مؤلف: دانا مهرنوس / انتشارات: آراس 1390.

  • حسین عمرزاده
پاکی و صفای روح و عفت و پاکدامنی این فرمانده و زعیم کُرد و سپاهیانش باعث شده بود که هیچ کس یارای مقاومت در برابر آنها را نداشته باشد و هر لشکر و قلعه و شهری در برابرشان سر تسلیم فرود می آورد.
-----------------
منبع:کُردها و سرزمینشان/تألیف:سرهنگ شیخ عبدالوحید با مقدمه(ژنرال ایوب خان رئیس جمهور اسبق پاکستان)/مترجم:مهندس صلاح الدین. ع
انتشارات:نشر احسان ۱۳۷۸
  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest