| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

شنیده ام به پیامبرم اهانت کرده!

شنبه, ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ۱۲:۱۰ ق.ظ

کودکان مهاجرین و انصار در دامان اسلام پرورش یافتند، چراکه یاران پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم)، که برترین انسان‌ها پس از پیامبران بودند، آنان را تربیت می‌کردند. این کودکان پیامبر را در میان خود می‌دیدند، با محبت او رشد می‌کردند و از همان کودکی فداکاری در راه او را می‌آموختند.

یکی از جلوه‌های این حقیقت را در حدیثی از عبدالرحمن بن عوف (رَضِيَ اللهُ عَنهُ) درباره‌ی نبرد بدر می‌بینیم. او روایت می‌کند که در آن روز، که نخستین جنگ میان مسلمانان و مشرکین قریش بود، در صف رزمندگان ایستاده بود. هنگامی که به راست و چپ خود نگریست، دو نوجوان از انصار را در کنار خود دید. در دل آرزو کرد که ای کاش به‌جای آن‌ها، دو مرد نیرومند و جنگ‌آزموده کنارش بودند، چراکه مردان میانسال در میدان نبرد استوارتر و برای همرزمانشان مفیدترند.

این دو نوجوان، مُعاذُ بنُ عَمرِو بنِ جَموح و مُعاذُ بنُ عَفراء (رَضيَ اللهُ عَنهُما) بودند. یکی از آن‌ها با اشاره‌ای آرام توجه عبدالرحمن را جلب کرد و پرسید:
«ای عمو! آیا ابوجهل را می‌شناسی؟»
عبدالرحمن پاسخ داد: «بله، اما چرا از او می‌پرسی، پسر برادرم؟»
نوجوان با لحنی استوار گفت: «شنیده‌ام که او به پیامبر خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم) دشنام می‌دهد. سوگند می‌خورم که اگر او را ببینم، تا زمانی که یکی از ما زنده باشد، از او جدا نخواهم شد!»

عبدالرحمن از این سخنان شگفت‌زده شد. اندکی بعد، نوجوان دیگر نیز همین پرسش را مطرح کرد و همان سخنان را گفت.

زمانی نگذشت که عبدالرحمن در میان لشکر مشرکین، ابوجهل را دید. بی‌درنگ او را به این دو نوجوان نشان داد. آنان بلافاصله شمشیرهایشان را کشیدند و به سوی او حمله بردند. در این نبرد جانانه، ابوجهل به خاک افتاد.

پس از آن، آن دو نوجوان نزد پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم) رفتند و خبر این پیروزی را دادند. پیامبر از آنان پرسید:
«کدام‌یک او را کشته است؟»
هر دو پاسخ دادند: «من او را کشته‌ام!»

پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم) فرمود: «آیا شمشیرهایتان را از خون پاک کرده‌اید؟»
گفتند: «نه.»

پس پیامبر شمشیرهایشان را بررسی کرد تا ببیند کدام ضربه‌ی نهایی را زده است. سپس فرمود که هر دو در این پیروزی شریک‌اند، اما غنیمت جنگی را به معاذ بن عمرو بن جموح سپرد، چراکه شمشیر او ضربه‌ی آخر را وارد کرده بود. با این‌حال، پیامبر با گفتن «هر دو او را کشته‌اید»، دل دیگری را نیز شاد کرد و نشان داد که او نیز در این پیروزی سهم دارد.

در حدیثی که در صحیحین آمده است، روایت شده که پس از آن، عبدالله بن مسعود (رَضِيَ اللهُ عَنهُ) ابوجهل را درحالی‌که رمقی در بدن داشت، یافت و کار او را تمام کرد و سرش را برید.

منبع:أخرجه البخاري (۳۱۴۱)، ومسلم (۱۷۵۲)

پیامی برای امروز

امروز بیش از هر زمان دیگری، وظیفه‌ی والدین، معلمان و مربیان این است که آگاهانه انتخاب کنند چه داستان‌ها و الگوهایی را در ذهن کودکان و نوجوانان پرورش می‌دهند. آیا باید نسل آینده را با افسانه‌های خیالی و بی‌ریشه‌ای سرگرم کرد که آنها را از واقعیت دور کرده و هویتشان را متزلزل می‌سازد؟ یا باید با روایت‌هایی که ریشه در حقیقت دارند و ارزش‌های متعالی را منتقل می‌کنند، آنها را برای ساختن آینده‌ای روشن‌تر و باایمان‌تر آماده ساخت؟

داستان‌هایی همچون این روایت از نوجوانان انصاری در بدر، نه‌تنها بخشی از هویت و تاریخ ما هستند، بلکه ابزار تربیتی ارزشمندی‌اند که شجاعت، غیرت، ایمان و استواری را در نسل‌های جدید زنده نگه می‌دارند. این داستان‌ها کودکان و نوجوانان را به واقعیت متصل می‌کنند، به آن‌ها نشان می‌دهند که افتخار، عزت و ارزش‌های انسانی در ایستادگی بر اصول نهفته است، نه در پیروی از جریان‌های مخربی که ریشه در فرهنگ‌های بیگانه دارند.

نسل فردا را داستان‌هایی می‌سازند که امروز برایشان روایت می‌کنیم. بگذاریم نسل آینده، قهرمانانی واقعی را بشناسد، نه شخصیت‌هایی خیالی یا تحریف شده، که ذهنشان را از حقیقت منحرف می‌کنند.

نظرات  (۱)

  • حسین عمرزاده
  • این داستان تاریخی، تنها روایتی از گذشته نیست، بلکه درسی جاودانه برای هر نسلی است. اسلام با پرورش انسان‌هایی مؤمن، شجاع و فداکار تداوم یافت. اگر نوجوانان امروز، همانند نسل نخست اسلام، با عقیده صحیح و ایمان راستین تربیت شوند، آینده‌ای روشن در انتظار امت اسلامی خواهد بود. ایمان، غیرت دینی و دفاع از ارزش‌ها، تنها به سن و سال بستگی ندارد؛ بلکه به اراده و باور قلبی انسان‌ها وابسته است. این دو نوجوان، الگویی برای همه‌ی کسانی هستند که می‌خواهند در راه حق گام بردارند و از ارزش‌های خود پاسداری کنند.
    و در اینجا باید به نکته‌ای مهم اشاره کنیم: بهترین داستان‌ها و قصه‌هایی که می‌توان برای فرزندان خود تعریف کرد، همین گونه روایت‌ها هستند که در تاریخ اسلام و منابع دینی ما به وفور یافت می‌شوند. فرق این قصه‌ها با افسانه‌ها و داستان‌هایی که از فرهنگ‌های بیگانه و غربی وارد جوامع ما شده‌اند، این است که این قصه‌ها واقعیت دارند. در حالی که افسانه‌های وارداتی ساخته‌وپرداخته‌ی دنیای خواب و خیال‌اند، این داستان‌های تاریخی و دینی دارای مبنای حقیقی هستند و بر اساس واقعیت‌های تاریخی رخ داده‌اند. این نوع قصه‌ها نه تنها لذت‌بخش و جذاب‌اند، بلکه می‌توانند آموزه‌هایی از شجاعت، غیرت، وفاداری به اصول و فداکاری در راه اعتقادات را به نسل‌های آینده منتقل کنند.
    اما داستان‌هایی که از دنیای غرب و فرهنگ‌های بیگانه وارد شده‌اند، معمولاً از واقعیت فاصله دارند و هدف‌شان تربیت نسل‌های متزلزل از نظر هویتی و اخلاقی است. یکی از مشکلات عمده‌ای که این داستان‌ها ایجاد می‌کنند، ترویج افکار و پدیده‌های غیرواقعی است. داستان‌های تخیلی که به جادو، سِحر، و موجودات فضایی پرداخته‌اند، ذهن کودکان و نوجوانان را به سمت جهانی خیالی و دور از واقعیت و نهایتا سردرگمی می‌برند. این نوع داستان‌ها ، غالباً برای نسل جدید جذاب هستند اما در حقیقت هیچ‌گونه مبنای علمی یا آورده‌ی اخلاقی ندارند.

    از جمله تاثیرات منفی این داستان‌هایی که بدون توجه به مبانی دینی و فرهنگی وارد جوامع ما شده‌اند، ایجاد شک و تردید در هویت جنسیتی نوجوانان است. این روزها شاهدیم که برخی از جوانان به‌ویژه نوجوانان، درگیر این تفکر می‌شوند که شاید جنسیت آنها با آنچه که در بدنشان است، همخوانی ندارد. بعضی پسران شک می‌کنند که شاید دختر باشند و برخی دختران به این فکر می‌افتند که شاید باید مرد باشند. این بحران‌ها، که به‌طور مستقیم به تحریف هویت جنسیتی برمی‌گردند، به‌ویژه در جوامعی که از فرهنگ‌های غربی تأثیر پذیرفته‌اند، در حال افزایش است.
    در حالی که داستان‌های دینی و تاریخی ما، مثل روایت‌هایی که در مورد نوجوانان انصار در نبرد بدر آمده است، نه تنها حقیقت دارند، بلکه حاوی پیام‌های ارزشمندی از ایمان،شجاعت، غیرت، وفاداری به اصول و دفاع از اعتقادات است. این داستان‌ها به نسل جدید می‌آموزند که باید برای باورها و اعتقادات خود ایستادگی کنند، حتی اگر لازم باشد جان خود را فدای آنها کنند. این‌گونه ارزش‌ها در دنیای امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به ترویج دارند.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    Telegram Instagram Facebook Twitter YouTube Aparat Pinterest