| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سنت» ثبت شده است

رسولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم فرمودند :

 

«إنَّ رَبّكُمْ حَييٌّ كريمٌ يَسْتَحي من عبده إذا رفعَ إلَيْه يَديْه أَنْ يرُدَّهُما صفْراً»:

 

«قطعاً پروردگار شما بسيار با حيا و بخشنده است، وقتی بنده دست هايش را به سوی او بلند کند، شرم می کند که آنها را خالی برگرداند».

 

منبع: [به روایت ابن ماجه - به روایت تِرمِذي - به روایت ابو داوود]

از حُذَیفَةُ بن یَمان رَضِيَ اللهُ عَنهُ روایت است که می گوید: رسول الله صَلّى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّم دو حديث برای ما بيان فرمود که يکی از آنها را مشاهده کرده ام و منتظر ديگری هستم. فرمود:

«أنَّ الأمَانة نَزَلَت في جَذر قُلُوب الرِّجال، ثمَّ نزل القرآن فَعَلِموا مِن القرآن، وعَلِمُوا مِن السُنَّة»:

«امانت داری در اعماق دل های مردم جای گرفت (و ريشه در فطرت آنها دارد)؛ سپس قرآن نازل شد و مردم اين اصل را از قرآن و سنت آموختند».

آنگاه درباره ی از ميان رفتن امانت داری سخن گفت و فرمود:

«يَنَامُ الرَّجُلُ النَّومَة فَتُقْبَضُ الأَمَانَةُ مِنْ قَلْبِهِ، فَيَظَلُّ أَثَرُهَا مِثلَ الوَكْتِ، ثُمَّ يَنَامُ النَّومَةَ فَتُقبَض الأَمَانَة مِن قَلْبِه، فَيَظَلُّ أَثَرُها مِثل أَثَر المَجْلِ، كَجَمْرٍ دَحْرَجْتَهُ عَلى رِجْلِكَ فَنَفِطَ، فَتَرَاهُ مُنْتَبِراً وَلَيس فِيه شَيء»:

«زمانی فرا می رسد که شخص می خوابد و امانت داری از قلب او برداشته می شود؛ به گونه ای که تنها اثر اندکی از امانت داری در قلبش می ماند و چون دوباره می خوابد، امانت داری به کلی از قلب او برداشته می شود و اثر آن تنها همانند يک تاول باقی می ماند؛ مانند اينکه اخگری را بر روی پای خود بغلتانيد و در نتيجه، پای تان وَرَم کند و تاول بزند؛ گرچه برآمده و متورّم به نظر می رسد، ولی چيزی در آن نيست».

سپس رسول الله صَلّى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّم سنگ ريزه ای برداشت و روی پایِ خود غلتانيد و افزود:

«فَيَصبَح النَّاس يَتَبَايَعُون، فَلاَ يَكَاد أَحَدٌ يُؤَدِّي الأَمَانَةَ حَتَّى يُقَال: إِنَّ فِي بَنِي فُلاَن رَجُلاً أَمِيناً، حَتَّى يُقَال للرَّجُل: مَا أَجْلَدَهُ! مَا أَظْرَفَه! مَا أَعْقَلَه! وَمَا فِي قَلبِه مِثْقَالُ حَبَّة مِن خَرْدَل مِنْ إيمان»:

«(در آن زمان) مردم با يکديگر داد و ستد می کنند، ولی کمتر کسی پيدا می شود که امانت را رعايت کند؛ تا حدی که گفته می شود: در فلان طايفه يک شخصِ امانت دار وجود دارد. و نيز درباره ی شخصی می گويند: چقدر زرنگ و چالاک و عاقل است! حال آنکه در قلب وی ذره ای ايمان حتی به اندازه ی يک دانه "سپند" نيز وجود ندارد».

 حُذَيفه رَضِيَ اللهُ عَنهُ می گويد:

«زمانی، از داد و ستد با هريک از شما پروايی نداشتم؛ زيرا اگر طرف معامله مسلمان بود، اسلامش باعث می شد که در معامله با من، امانت را رعايت کند و اگر نصرانی يا يهودی بود، حاکمش امانت را به من بازمی گرداند؛ ولی امروز تنها با فلانی و فلانی داد و ستد می کنم».

منبع : [ مُتَّفَقٌ عَلَیه ]
Telegram Instagram Facebook Twitter YouTube Aparat Pinterest