الگوی تعامل استاد و شاگرد
عبداللهبنعبّاس به سعیدبنجُبَیر رضیاللهعنهما گفت:
"حَدِّثْ."
«حدیث نقل کن!»
سعید پرسید:
"أُحَدِّثُ وَأَنْتَ هَا هُنَا؟!"
«با اینکه شما اینجا حضور دارید، حدیث بگویم؟»
ابن عباس پاسخ داد:
"أَوَلَيْسَ مِنْ نِعْمَةِ اللهِ عَلَيْكَ أَنْ تُحِدِّثَ وَأَنَا شَاهِدٌ، فَإِنْ أَصَبْتَ فَذَاكَ، وَإِنْ أَخْطَأْتَ عَلَّمْتُكَ."
«آیا این از نعمتهای خداوند بر تو نیست که در حضور من حدیث بازگو کنی؟
اگر درست گفتی که بسیار خوب، و اگر اشتباه کردی، تو را راهنمایی خواهم کرد.»
سير أعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۳۵.
پینوشت: این روایت، افزون بر بُعد آموزشی، بر نکتهای لطیف نیز تأکید دارد: رعایت ادب علمی در برابر کسی که از نظر علم یا تقوا برتر است. امتناع اولیهٔ سعید بن جبیر از روایت، نشان ادب شاگرد در حضور استادی بزرگ چون ابنعباس است؛ و پاسخ ابنعباس هم نمونهای از تواضع عالم راستین که نه تنها از پرسش و گفتوگوی شاگرد نمیرنجد، بلکه آن را نعمتی الهی و فرصتی برای پرورش علمی او میشمارد.