| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گناه» ثبت شده است

چند قورباغه را در ظرفی پر از آب جوش انداختند، آنها خیلی سریع از آب جوش به بیرون پریدند و خودشان را نجات دادند. وقتی همین قورباغه ها را در ظرف آب سرد قرار دادند و آرام آرام آب را به جوش رساندند همه آنها در آب جوش کشته شدند چون نتوانستند عکس العملی به همان سرعت نشان دهند.

نتیجه: ما می توانیم تغییرات ناگهانی را بفهمیم و متقابلا عکس العمل نشان دهیم اما وقتی این تغییرات در دراز مدت انجام می شوند وقتی متوجه می شویم که دیگر خیلی دیر است. یادمان باشد، نه عادت های بد یک شبه وجود کسی را فرا می گیرد و نه کسی یک شبه فرد دیگری می شود، همه چیز پله پله انجام می شود. مهم این است که گرم شدن آب را احساس کنید.

  • حسین عمرزاده

عُروَة بن زبیر رحمه الله :


إذا رأيت الرجل يعمل الحسنة فاعلم أن لها عنده أخوات، وإذا رأيته يعمل السيئة فاعلم أن لها عنده أخوات، فان الحسنة تدل على أختها، وإن السيئة تدل على أختها.

«هرگاه کسی را دیدی که کار نیک انجام می‌دهد، بدان این کار نیک تنها نبوده بلکه کارهای نیک دیگری در کنار خود دارد، زیرا این عمل نیکو بر اعمال نیکوی دیگری دلالت می‌کند، همچنانکه اگر از کسی کاری زشت سر بزند بیانگر آن است که کارهای زشت دیگر نیز از او سر خواهد زد».

صِفَةُ الصَّفوَة: ۱/۳۴۹.

  • حسین عمرزاده

مُطَرِّفُ بنُ الشِّخِّیر رَحِمَهُ الله:

 

 

"وَجَدْتُ هَذَا الْإِنْسَانَ مُلْقًى بَيْنَ اللَّهِ وَبَيْنَ الشَّيْطَانِ فَإِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قَلْبِهِ خَيْرًا يَجْبِذْهُ إِلَيْهِ وَإِنْ لَا يَعْلَمْ فِيهِ خَيْرًا وَكَّلَهُ إِلَى نَفْسِهِ، وَمَنْ وَكَّلَهُ إِلَى نَفْسِهِ فَقَدْ هَلَكَ."


«می‌بینم که انسان میان الله و شیطان قرار گرفته است، اگر در قلب او خیری موجود باشد، به سوی الله گرایش پیدا می‌کند، و اگر چنین نباشد، الله او را به نفس و حال خودش رها می‌کند. و هر کسی را که به نفس خود رها کند هلاک می‌شود».

 


الزهد لأحمد بن حنبل، ص ۱۹۶، ش ١٣۵۱.

  • حسین عمرزاده

هرگاه ابومسلم خولانی رحمه الله بر خرابه‌ای عبور می‌کرد، بر آن می‌ایستاد و فریاد می‌زد و می‌گفت:

 

"يَا خِرْبَةُ أَيْنَ أَهْلُكِ ذَهَبُوا وَبَقِيَتْ أَعْمَالُهُمْ انْقَطَعَتْ الشَّهْوَةُ وَبَقِيَتْ الْخَطِيئَةُ ابْنَ آدَمَ تَرْكُ الْخَطِيئَةِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَة."

 

«ای ویرانه! ساکنان تو کجایند؟ رفتند و اعمال‌شان باقی ماند، شهوت‌پرستی برفت و گناه‌ها باقی ماند.

ای بنی آدم! ترک گناه بسیار از طلب توبه آسانتر است».

 


الزهد لأحمد بن حنبل، ص ۳۱۸، ش ۲۳۲۴.

  • حسین عمرزاده

ابومسلم خولانی رَحِمَهُ الله روش تربیت نفس را به یارانش توصیه می‌کند و می‌گوید:

 


"أرأيتم نفساً إذا أكرمتها وودعتها ونعمتها ذمتني غداً عند الله وإن أنا أهنتها وأنصبتها وأعملتها مدحتني عند الله غداً؟ قالوا: من تيك يا أبا مسلم؟ قال تيك والله نفسي."

«نظر شما در بارۀ آنکس چیست که اگر او را مورد تکریم قرار دهم و با نعمت‌های گوناگون از او پذیرایی کنم، فردا در پیشگاه الله مرا بدگویی کند، ولی اگر به او اهانت کرده و وادار به تحمل زحمت و مشقت نمایم، فردا در محضر حق تعالی مرا مدح و ستایش کند؟» گفتند: «آنکس کیست ای ابومسلم!؟» گفت: «به الله سوگند آن نفسِ من است».

 


صفة الصفوة: ج ۲، ص ۳۷۲.

  • حسین عمرزاده

ربیع بن خُثَیم هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که بر اثر نماز تهجد آنقدر خسته می‌گشت که مادرش دلش به حال وی می‌سوخت و می‌گفت: «فرزندم! چرا نمی‌خوابی و کمی استراحت نمی‌کنی؟» اما او در جواب می‌گفت: «ای مادر مهربانم! کسی که به هنگام فرارسیدن تاریکی‌های شب، از گناهان خود هراس داشته باشد، سزاوار خواب و استراحت نیست».

 

به سن بلوغ که رسید، مادرش دید که گریه و بی‌خوابی او افزونتر شده است، به او گفت: «پسرم! این همه بیتابی و بی‌خوابی که از تو می‌بینم، شاید در اثر قتل نفسی باشد که مرتکب شده‌ای و من خبر ندارم!». گفت: «آری مادر جان! من یکی را کشته‌ام». مادرش با تعجب گفت: «آن کس که کشته‌ای کیست تا برویم به او دیه بدهیم یا تقاضای بخشش کنیم؟ به الله سوگند اگر بدانند چقدر گریه و زاری و بی‌خوابی می‌کنی، به تو رحم خواهند کرد».

 

گفت: «مادر عزیز! آنکس که من کشته‌ام نفس خودم است».

 


الزهد لأحمد بن حنبل، ص ۲۷۶، ش ۱۹۹۷.

  • حسین عمرزاده

ربیع بن خُثَیم رحمه‌الله‌، از شاگردان برجسته‌ی صحابی بزرگوار، عبدالله بن مسعود رضي‌الله‌عنه، و از پارساترین یاران او بود. چنان در ورع و زهد پیش رفته بود که ابن مسعود درباره‌اش می‌گفت:

 

يَا أَبَا يَزِيْدَ، لَوْ رَآكَ رَسُوْلُ اللهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ- لأَحَبَّكَ، وَمَا رَأَيْتُكَ إِلاَّ ذَكَرْتُ المُخْبِتِيْن.


«ای ابا یزید! اگر رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم تو را می‌دید، بی‌گمان دوستت می‌داشت. و هر بار که تو را می‌بینم، به یاد بندگان مخلص خدا می‌افتم» (۱).

 

این مرد بزرگ، در مراقبت از جوارح خود در برابر گناه چنان کوشا بود که روایت کرده‌اند: «هرگاه زنان وارد مسجد می‌شدند، او تا زمان خروجشان چشم نمی‌گشود» (۲).

 

ابراهیم تیمی نیز حکایتی در شأن او نقل می‌کند:
«یکی از دوستان ربیع به من گفت: بیست سال تمام با او همراه بودم، اما در این مدت حتی یک سخن از او نشنیدم که به عیب گرفته شود» (۳).

 

این چگونه تربیتی است که انسانی را چنین وارسته و استوار می‌سازد؛ تا آنجا که زبان خویش را در طول بیست سال مهار کند و حتی یک کلمه‌ی ناپسند بر زبان نیاورد؟! با این حال، ربیع هرگز خود را مبرا از لغزش نمی‌دانست. او می‌گفت:
«گناه حقیقی، همان گناهانی است که از چشم مردم پنهان می‌ماند، اما خشم خداوند را برمی‌انگیزد» (۴).

 

از او پرسیدند: «ای ابا یزید! چرا هیچ‌گاه کسی را سرزنش نمی‌کنی؟»
ربیع پاسخ داد: «زیرا هنوز از خود خشنود نشده‌ام که بتوانم از دیگران بدگویی کنم. مردم به خاطر گناهان دیگران از خدا می‌ترسند، اما از گناهان خویش بیم ندارند» (۵).


---

 منابع

 

۱. سیر أعلام النبلاء، ج۴، ص۲۵۸.
۲. طبقات ابن سعد، ج۶، ص۱۸۳–۱۸۴.
۳. همان، ج۶، ص۱۸۵.
۴. همان، ج۶، ص۱۸۶.
۵. همان، ج۶، ص۱۸۶.

  • حسین عمرزاده

یحیی بن معاذ جمعی از پیروان خود را چنین مورد خطاب قرار می‌دهد:


«یکی از مصادیق سعادت و خوشبختی انسان این است که دشمن دانا داشته باشد؛ ولی دشمن من نادان و جاهل است». پرسیدند: دشمن شما کیست؟ گفت: «نفس که حاضر است بهشت و تمام نعمت‌های آن را به یک لحظه شهوت بفروشد».

 


 

"... يقول: من سعادة المرء أن يكون خصمه فهماً وخصمي لا فهم له. قيل له: ومن خصمك؟ قال: نفسي تبيع الجنة بما فيها من النعيم المقيم بشهوة ساعة."

صفة الصفوة: ج ۲، ص ۲۹۴.

  • حسین عمرزاده

ابوالهَیّاج اسدی گفته است: مردی را در حال طواف دیدم که دعا می‌کرد:

 

«اللَّهُمَّ قِني شُحَّ نَفْسي»
«پروردگارا، مرا از بخل و حرص نفسم محافظت بفرما».

 

و چیزی بر این دعا نمی‌افزود.

 

سبب را از او پرسیدم. گفت:

«اگر از بخل (و خودخواهی و حرصِ) نفس خویش در امان باشم، دزدی نمی‌کنم، زنا نمی‌کنم و کارهای ناروا انجام نمی‌دهم».

 

بعداً دریافتم که آن مرد عبدالرحمن بن عوف بود.

 

تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۳۰.

  • حسین عمرزاده

امام عبدالله بن مبارک رحمه الله:

 


"إن الصالحين فيما مضى كانت أنفسهم تواتيهم على الخير عفواً وإن أنفسنا لا تكاد تواتينا إلا على كره فينبغي لنا أن نكرهها."
«در گذشته، نفس انسان‌های صالح و وارسته، با میل خود در کار نیک با آنان همکاری می‌کرد؛ اما نفس ما، تنها از روی ناچاری با ما در کار نیک همکاری می‌کند و باید آن را مجبور و ناچار سازیم».


صفة الصفوة: ج ۲، ص ۳۳۰.

  • حسین عمرزاده

روایت شده است که شخصی به حسن بصری رحمه الله گفت:

 

 فلانی غیبت تو را کرده است.

 


پس (حسن بصری رحمه الله) سبدی خرما برای او فرستاد و گفت:

 

بَلَغَنِي أَنَّكَ أَهْدَيْتَ لِي حَسَنَاتِكَ فَأَرَدْتُ أَنْ أُكَافِئَكَ عَلَيْهَا، فَاعْذُرْنِي فَإِنِّي لَا أَقْدِرُ أَنْ أُكَافِئَكَ بِهَا عَلَى التَّمَامِ.

به من خبر رسیده که تو خوبی‌هایت را به من بخشیده‌ای؛ خواستم در برابر این هدیه پاسخی داده باشم. مرا ببخش که توانایی ندارم همه‌ی آنچه به من دادی را جبران کنم.

 

 

تنبیه الغافلین، أبو الليث السمرقندي، ص ۱۶۴.

  • حسین عمرزاده

{وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ}

و به نفس ملامتگر سوگند می‌خورم. [القيامة: ۲]

 

 

 

حسن بصری رحمه‌الله در تفسیر این آیه می‌گوید:

 

"إن المؤمن والله ما نراه إلا يلوم نفسه. ما أردت بكلمتي، ما أردت بأكلتي، ما أردت بحديث نفسي، وإن الفاجر يمضي قدما ما يعاتب نفسه."


«به الله سوگند! مؤمن همیشه نفس خود را سرزنش می‌کند، و می‌گوید: چرا چنین گفتم؟ از این خوردنم چه هدفی داشتم؟ وسوسه‌هایی که از خاطرم گذشت بیانگر چیست؟ ولی شخص فاجر بدون هیچ هراسی به پیش می‌رود و بر هیچ چیزی خود را سرزنش نمی‌کند».


 

تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۲۸۳.

  • حسین عمرزاده

امام حسن بصری رحمه الله:


می‌خندیم و از عملکرد خود غافلیم. الله بر اعمال ما نظارت دارد، چنانچه بر مبنای رفتارمان با ما برخورد کند، هیچ چیزی را از ما نمی‌پذیرد.

وای بر تو ای بنی آدم! مگر شما توان و نیروی جنگیدن با الله را دارید؟

من قومی را دیده‌ام که دنیا از منظر آنان از خاکستر زیر پایشان کم‌ارزش‌تر بود، و قومی دیگر نیز دیده‌ام که به جز قوت شب چیز دیگری را نداشتند، و با این وجود همۀ آن را مصرف نمی‌کردند، بلکه بعضی از آن را صدقه می‌دادند، در حالی خود گرسنه‌تر بودند.


 

...نَضْحَكُ وَلاَ نَدْرِي لَعَلَّ اللهَ قَدِ اطَّلَعَ عَلَى بَعْضِ أَعْمَالِنَا.
وَقَالَ: لاَ أَقْبَلُ مِنْكُم شَيْئاً، وَيَحَكَ يَا ابْنَ آدَمَ! هَلْ لَكَ بِمُحَارِبَةِ اللهِ -يَعْنِي: قُوَّةً-.
وَاللهِ لَقَدْ رَأَيْتُ أَقْوَاماً كَانَتِ الدُّنْيَا أَهْوَنَ عَلَى أَحَدِهِمْ مِنَ التُّرَابِ تَحْتَ قَدَمَيْهِ، وَلَقَدْ رَأَيْتُ أَقْوَاماً يُمْسِي أَحَدُهُمْ وَلاَ يَجِدُ عِنْدَهُ إِلاَّ قُوْتاً، فَيَقُوْلُ: لاَ أَجْعَلُ هَذَا كُلَّهُ فِي بَطْنِي.
فَيَتَصَدَّقُ بِبَعْضِهِ، وَلَعَلَّهُ أَجْوَعُ إِلَيْهِ مِمَّنْ يَتَصَدَّقُ بِهِ عَلَيْهِ.

 

سیر أعلام النبلاء، ج ۴، ص ۵۸۵.

  • حسین عمرزاده

ابن مسعود رضی الله عنه:

 


"إن المؤمن يرى ذنوبه كأنه في أصل جبل يخاف أن يقع عليه، وإن الفاجر يرى ذنوبَه كذُبابٍ طار على أنفه."

«انسان مؤمن گناهش را همچون کوهی می‌بیند و می‌ترسد که بر وی بیافتد؛ و شخص فاجر گناهش را همچون مگسی می‌بیند که به دور بینی‌اش می‌چرخد!».

 

 

جامع العلوم والحکم، ج ۱، ص ۴۳۷.

  • حسین عمرزاده

حسن بصری رحمه الله:

 

 

"أكثِروا من الاستغفار في بيوتكم، وعلى موائدكم، وفي طُرقكم، وفي أسواقكم، وفي مجالسكم أينما كُنتم، فإنكم ما تدرون متى تنزل المغفرة."

«تا می‌توانید در خانه‌هایتان و در وقت سختی و بلایا، و در راه و در کوچه و بازار، و در مجالس خود و هرجایی که بودید، زیاد استغفار کنید؛ چرا که شما نمی‌دانید چه وقت مغفرت الهی نازل می‌شود.»

 

 

جامع العلوم والحکم، ج ۲، ص ۴۰۸.

  • حسین عمرزاده

سلیمان بن عبدالملک، خلیفه‌ی قدرتمند اموی، از سَلَمَةُ بن دینار ــ از بزرگان تابعین ــ خواست که او را نصیحتی کند.

 

سلمه گفت: «نصیحتی می‌کنم و کوتاه هم می‌گویم:

 

"عَظِّمْ رَبَّكَ وَنَزِّهْهُ، أَنْ يَرَاكَ حَيْثُ نَهَاكَ، أَوْ يَفْقِدَكَ حَيْثُ أَمَرَكَ ".

«پروردگارت را چنان بزرگ و پاک بدان که نه تو را در جایی بیابد که از بودنت در آن نهی کرده، و نه در جایی نیابد که فرمان داده باشد در آن حضور داشته باشی.»


 

سنن دارِمی، ر ۶۷۳.

  • حسین عمرزاده

از حسن بصری رحمه الله پرسیدند:

 


«آیا ابلیس (شیطان) می‌خوابد؟»


 

گفت:

 

"لَوْ نَامَ لَوَجَدْنَا لِذَ‌لِكَ رَاحَةً."

«اگر می‌خوابید، ما به سبب آن، آرامش می‌یافتیم.»

 

 

الزهد لأحمد بن حنبل، ص ۲۱۶، ش ۱۵۰۶.

  • حسین عمرزاده

ابن‌عباس رضی‌الله عنهما از کعب روایت می‌کند که گفت:

 

 

«إنَّ فِی جَهنَّمَ بَردًا هُوَ الزَّمهَرِیر، یُسْقِطُ اللَّحْمَ عَنِ العَظْمِ، حَتَّى یَسْتَغِیثُوا بِحَرِّ جَهَنَّم.»

«در جهنّم سرمایی وجود دارد به نام زَمهَریر که گوشت انسان را از استخوان جدا می‌کند، به‌گونه‌ای که دوزخیان ناچار می‌شوند به گرما و حرارت دوزخ پناه ببرند!»


 

 

حلیة الأولیاء و طبقات الأصفياء، ج ۵، ص ۳۷۰.


 

 

اللّهُمَّ أَجِرْنا مِنَ النّارِ، وَنَجِّنا بِرَحمَتِكَ مِن عَذابِكَ، یا الله، یا الله، یا الله… آمين.

  • حسین عمرزاده

امام علی ـ رضی‌الله عنه ـ به کسانی که به دیدارش می‌آمدند چنین سفارش می‌کرد:

 

"لا يخافن أحد منكم إلا ذنبه، ولا يرجو إلا ربه، ولا يستحي من لا يعلم أن يتعلم، ولا يستحي من لا يعلم إذا سئل عمَّا لا يعلم أن يقول: الله أعلم، وإن الصبر من الإيمان بمنزلة الرأس من الجسد إذا ذهب الصبر ذهب الإيمان، وإذا ذهب الرأس ذهب الجسد."

 

  • هیچ‌کس نباید از چیزی بترسد، مگر از گناه خودش.
  • و نباید به هیچ‌کس جز الله امید ببندد.
  • کسی که چیزی را نمی‌داند، از یاد گرفتنش خجالت نکشد.
  • و اگر درباره موضوعی که نمی‌داند از او پرسیده شد، بی‌هیچ رودربایستی بگوید: «الله أعلم؛ خدا داناتر است».
  • صبر در برابر ایمان مانند سر در برابر بدن است؛ اگر صبر از بین برود، ایمان هم دوام نمی‌آورد، همان‌طور که بدن بدون سر هیچ ارزشی ندارد.

 

تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص ۱۴۳.

  • حسین عمرزاده

امام ﺷﺎﻓﻌﯽ ﺭحمه الله:

 

 

«أُحِبُّ لِمَنْ أَصَابَ ذَنْبًا فَسَتَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ أَنْ يَسْتُرَهُ عَلَى نَفْسِهِ وَيَتُوب.»

«دوست دارم کسی که گناهی از او سر زده و خدا آن را بر او پوشانده است، خودش نیز آن گناه را پنهان نگه دارد و توبه کند.»

 

 

فَتحُ الباري بِشرح صحیح البُخاري، ج ۱۲، ص ۱۲۵.

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest