کودک فقیرگرسنه و بیمار گوشه ی خیابان خوابیده بود و رو به رویش تلوزیون مغازه ای بود که داشت از مضرات پر خوری می گفت ...
- ۰ نظر
- ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۳۲
کودک فقیرگرسنه و بیمار گوشه ی خیابان خوابیده بود و رو به رویش تلوزیون مغازه ای بود که داشت از مضرات پر خوری می گفت ...
ابن مَسعود رضی الله عنه :
« همانا این قلب ها به مانند ظرف هستند، پس آنها را با قرآن پر کنید و غیر از قرآن با چیز دیگری پر نکنید! »
حلیة ٱلأولیاء (١/١٣١)
عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید.
کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه ی گندیدۀ آهو بودند.
جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀ درختی به آنها خیره شده بود.
کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می بینی بخاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد؟
اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند حال و روزش را ببین آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت:
عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن.
إمام نووی رحمه الله :
" بدان همانا مذهب وعقیده ی اهل سنت و آن کسانی که بر عقیده ی حق هستند از سلف وخلف،بر اینست که کسیکه با توحید بمیرد قطعا داخل بهشت می شود.
[شرح مسلم١/١٨٢]
سفیان بن عیینه رحمه الله:
عاقل کسی نیست که خیر و شر را از هم تشخیص می دهد، بلکه عاقل کسی است که اگر خیری را تشخیص داد، از آن تبعیت می کند، و اگر شری را فهمید از آن دوری می کند.
العقل و فضله لإبن ابی الدنیا ٥٦
شریح رحمه الله:
من دچار مصیبت میشوم و الله را برای آن مصیبت چهار بار حمد میگویم:
۱- حمدش میگویم که دچار مصیبتی بزرگتر نشدم.
۲- حمدش میگویم که توفیق صبر را به من عطا کرد.
۳- حمدش میگویم که به امید اجر و پاداش، توفیق گفتن «انا لله وانا الیه راجعون» به من عطا کرد.
۴- حمدش گویم که این مصیبت را در دینم قرار نداد.
[سیر أعلام النبلاء ۵/ ۵۲]
حسن بصری رحمه الله:
" گفته شده که : بهترین اخلاق مؤمنین : عفو و بخشش است .. "
[ الزهد لأحمد ۱۶۸۰ ]
امام علی بن ابی طالب(رضی الله عنه) :
آن کسی که مرتکب سخنِ زشت می شود، و فردی که آن را نشر می دهد، در گناه یکسانند..
[ الأدب المفرد للبخاری | ٣٢٤ ].
اگر به دنبال یک نرمافزار جامع و کاربردی برای مدیریت اوقات شرعی و اذکار روزانه هستید، "نمازهایم" گزینهای ایدهآل است. این نرمافزار که خودم نیز از آن استفاده میکنم، رابط کاربری ساده و روانی دارد و امکانات متنوعی را در اختیار کاربران قرار میدهد.
My Prayers یک برنامه اسلامی است که اوقات شرعی را با دقت بالا و بر اساس موقعیت مکانی گوشی (عرض و طول جغرافیایی) و مطابق با روشهای محاسباتی مختلف ارائه میدهد. همچنین، این برنامه برای شهرهایی که جدول زمانی ثابت برای اوقات شرعی دارند، زمانهای ثابت نماز را نمایش میدهد. علاوه بر این، امکاناتی همچون جهتیاب قبله، اذکار (حِصنُ المُسلِم)، ۹۹ نام خداوند، مساجد نزدیک و موارد دیگر را در اختیار کاربران قرار میدهد.
ویژگیهای اصلی:
• نمایش اوقات شرعی دقیق بر اساس موقعیت مکانی کاربر، با قابلیت تنظیمات متنوع (براساس زوایای مختلف).
• ارائه اوقات شرعی ثابت برای شهرهایی که جدول زمانی ثابت دارند.
• نمایش زمان باقیمانده تا نماز بعدی.
• امکان تنظیم اعلان یا آلارم برای هر نماز با قابلیت تنظیم زمان آن.
• امکان ارسال اعلان اوقات شرعی به دیگران.
• قابلیت تنظیم دستی اوقات شرعی.
• تشخیص خودکار موقعیت مکانی با استفاده از GPS یا شبکه، یا یافتن مکان بهصورت دستی بدون نیاز به اینترنت.
• امکان انتخاب صدای اذان از کارت حافظه، صدای سیستم، یا مؤذنان موجود در برنامه.
• فعالسازی خودکار حالت سکوت در هنگام نماز، با تنظیمات جداگانه برای هر نماز.
• نمایش تاریخ هجری با امکان تنظیم دستی.
• مجموعه کامل اذکار اسلامی (حِصنُ المُسلِم) شامل ۲۸۷ ذکر، با امکان اشتراکگذاری، افزودن به علاقهمندیها و دریافت اعلان روزانه.
• جهتیاب قبله با قطبنما.
• نمایش ۹۹ نام خداوند.
• نمایش نزدیکترین مساجد بر اساس گوگل مپس، با امکان مشاهده مساجد اطراف در شعاعی بین ۵ تا ۵۰ کیلومتر، از نزدیکترین تا دورترین مکان.
• دو نوع ویجت مختلف برای نمایش تمام اوقات شرعی.
• پشتیبانی کامل از زبانهای انگلیسی، عربی، فارسی، و کُردی.
با توجه به امکانات گسترده و طراحی کاربرپسند، این نرمافزار میتواند همراهی مفید برای مسلمانان در زندگی روزمره باشد. اگر به دنبال یک برنامه جامع برای مدیریت اوقات شرعی، قبلهیابی، پخش اذان، و یادآوری اذکار هستید، "نمازهایم" یک انتخاب عالی است.
همین حالا دانلود کنید و از امکانات آن بهرهمند شوید!
زبید یامی:
این سخن ابن مسعود مرا بیست سال ساکت (کمحرف) کرد:
هر که سخنش با رفتارش هماهنگ نیست خودش را تنبیه کرده است!
[عیون الأخبار: ۲/ ۱۹۵]
﴿ قَالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِیزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ ﴾
(زن عزیز گفت: اکنون حق آشکار شد.)
برخی اوقات حقیقت برای مدت طولانی میخوابد ولی نمیمیرد.
***
﴿ اقتلوا یوسف أو اطرحوه أرضاً یخلُ لکم وجهُ أبیکم ﴾
(یوسف را بکشید یا به سرزمین دوری بیندازید تا پدرتان فقط متوجه شما باشد.)
آنان نمیدانستند که عشق و محبت جسدی نیست و باز هم ادامه دارد.
***
﴿ إذ قالوا لیوسف وأخوه أحبُّ إلى أبینا منّا ﴾
(وقتی که گفتند یوسف و برادرش نزد پدرمان محبوبتر است.)
به خاطر مال به او حسد نورزیدند.
بخششهای قلب، ارزشمندتر از بخششهای دست است.
***
تکرار پیراهن برای سه بار در داستان یوسف:
- وقتی برادران آن را با خون رنگین کردند دلیل غم و اندوه بود.
- وقتی توسط زن عزیز پاره شد دلیل پاکدامنی یوسف بود.
- وقتی برای پدرش فرستاد مژده و خوشحالی بود.
هر چیزی که روزی باعث اندوه تو شده، شاید بعدا باعث خوشحالیت شود.
***
﴿ وَاستَبَقا البَاب ﴾
(شتابان هر دو به سمت در رفتند.)
شاید در یک راه حرکت کنید ولی نیتها متفاوت باشد.
***
به یوسف علیه السلام در زندان گفته شد:
﴿ إنا نراک من المحسنین ﴾
(ما تو را از نیکوکاران میبینیم.)
وقتی مسئول دارایی و گنجینههای مصر بود نیز به او گفته شد:
﴿ إنا نراک من المحسنین ﴾
(ما تو را از نیکوکاران میبینیم.)
معدن و اصل پاک، در وضعیت های مختلف دستخوش تغییر نمیشود.
***
﴿ ﻗﻠﻦ ﺣﺎﺵَ ﻟﻠﻪ ﻣﺎﻋﻠﻤﻨﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﻣﻦ ﺳﻮﺀ ﴾
(گفتند: پناه بر الله، ما از او هیچ بدی ندیدیم.)
تاریخ تو به دادت میرسد، پس آن را حفظ کن.
***
﴿ قال معاذ الله إنه ربی أحسن مثوای﴾
(یوسف گفت: پناه بر الله که پروردگارم هست و جایگاهم را نیکو داشته است.)
عفت خاص زنان نیست بلکه در مردان بزرگتر است. قبل از مریم علیها السلام، یوسف علیه السلام عفیف بود.
***
﴿ وشهد شاهد من أهلها ﴾
(شاهدی از خاندان طرف دیگر شهادت داد.)
وقتی بنده تقوای الله را پیشه کند برای هر غمش فرجی و برای هر تنگنایش گریزگاهی قرار میدهد... حتی نزدیکترین افراد به دشمنش به نفعش شهادت می دهند و ادعایش را تایید میکنند.
***
﴿ قال بل سولت لکم أنفسکم أمرا ﴾
(گفت: بلکه نفس شما کاری را برای شما آراست.)
برای یعقوب جای سؤال بود که، چگونه میتواند گرگ او را بخورد در حالی که هنوز ستارگان که در خواب دیده بود برایش سجده نکردهاند.
اعتمادت به بشارتهای آفریدگار بیشتر از چیزهایی که چشمت میبیند باشد.
***
﴿ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْه ﴾
(محبوبتر است نزد من از آنچه مرا به سوی آن دعوت میکنند.)
کلمه ی زنا را به کار نبرد چون میخواست عفت کلام نیز داشته باشد.
***
﴿ فأرسل معنا أخانا ﴾
(برادرمان را با ما بفرست.)
چون نیاز داشتند گفتند: برادرمان.
ولی وقتی نیازی نداشتند گفتند (إن ابنک سرق) پسرت دزدی کرده.
- عدهی زیادی در وقت تغییر مصالح خطاب آنان تغییر میکند.
***
(وقال یا أسفى على یوسف )
(گفت: افسوس بر یوسف)
در حالی که همه فرزندانش با او هستند مگر یوسف.
بعضی جاها را فقط یک شخص میتواند پر کند، چون جایگزینی ندارد.
***
(اذهبوا بقمیصی هذا)
(این پیراهن من را ببرید.)
پیراهن را انتخاب کرد تا از همان جا که غم بر او وارد شده است خوشحالی را بر او وارد کند.
(فَأسرَّها یُوسُفُ فِی نَفْسِه)
(یوسف آن سخن را جواب نداد و نزد خود پنهان داشت.)
برخی اوقات سخن نیش داری از نزدیکانت میشنوی،
آن را نادیده بگیر و از آن رو بگردان.
برای جواب دادن عجله نکن.
در کتمان، خیر بزرگی نهفته است.
***
(اذهبوا فتحسسوا من یوسف وأخیه)
(بروید دنبال یوسف و برادرش بگردید.)
سالها پیش فرزندش را گم کرد و اکنون میخواهد دنبالش بگردند!
وقتی دربارهی احتمالات عقلی برایت سخن گفتند تو دربارهی اعتماد به الله برایشان سخن بگو.
***
(وقد أحسن بی إذ أخرجنی من السجن)
(به من نیکی کرد که مرا از زندان خارج ساخت.)
یوسف زندان را ذکر کرد و چاه را ذکر نکرد تا برادرانش خجالت زده نشوند.
الگوها، فراتر از انتقام و تسویه حساب هستند.
***
﴿ هِیَ راوَدَتنی عَن نَفسی ﴾
(او مرا به کامجویی دعوت کرد.)
بی گناهان زبانشان آرام است.نیازی نیست صدایشان را بالا ببرند یا برای قانع کردن طرف مقابل قسم بخورند.
***
﴿وَأَخَاف أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْب وَأَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ﴾
(میترسم وقتی شما متوجه او نیستید گرگ او را بخورد.)
آنان کلمهی گرگ را شنیدند و در نقشه ی خود از آن بهره برداری کردند.
تیر قاتل را در توجیهات تربیتی نادیده نگیر.
***
﴿أنا یوسف و هذا أخی﴾
(من یوسفم و این هم برادرم هست)
نگفت من عزیز مصرم. اسمش را بدون هیچ صفتی ذکر کرد. انسان والا به مناصب و رتبهها نگاه نمی کند.
دکتر علی صلابی
ترجمه: محمد ابراهیم ساعدی رودی(با اندکی ویرایش)
سفیان ثوری رحمهالله :
چنین دانستیم که ، ام ربیع اینگونه ندا میداد و میگفت :
پسرم ، ربیع ، نمیخوابی ؟
ربیع در پاسخ گفت : مادر جان ! هر کس در تاریکی شب از شبیخون ( و عذاب ناگهانی ) بترسد ، حق است که نخوابد .
سفیان میگوید : وقتی ( مادر ربیع ) صدای گریه و بیداری فرزندش را میشنید ، میگفت : چه شده فرزندم ! نکند کسی را کشتهای ؟!!!
ربیع گفت : بله مادر جان ، یکی را کشتهام !
مادر گفت : این مقتول کیست ؟ بگو تا پیش خانوادهاش برویم بلکه تو را ببخشند . والله اگر بدانند چقدر گریه میکنی و بیخوابی میکشی ، به تو رحم خواهند کرد .
ربیع گفت : مادرم ، آن مقتول « نـَـفــْـسم » است که با گناهان او را از پای درآوردهام .
اگر کسی از دیگری به نیکی یاد کند، آن خیر و نیکی، به وی باز میگردد..
این بدان مانَد که کسى اطراف خانهٔ خود گلزار برپا کند.پس هر بار نظر کند، گل و گلزار بیند، و دائماً در بهشت باشد
و چون بدِ یکى گفت، آن کس در نظر او مبغوض شد و چون از او یاد کند و خیال او پیش آید، چنان است که مار یا کژدم یا خار و خاشاک در نظر او آید.
پس اکنون که میتوانی در باغ و گلزار باشى، چرا در میان خارستان و مارستان مىگَردى؟!
همه را دوست بدار تا همیشه در گُلزار و گلستان باشى.
امام حسن بصری رَحِمَهُ الله:
ای فرزند آدم چه چیزی از دینـت نزدت گرامى ست، اگر نمازت را بی اهمیـت بپنداری!!!
[ شعب الإیمان للبیهقی | ٢٩٠٧ ]
وهب بن منبه رحمه الله:
اگر دیدی کسی تو را برای چیزی که نداری ستایش میکند...
از این بترس که تو را برای عیبی که نداری سرزنش کند!
[سیر أعلام النبلاء: ۳/ ۴۴۸]
ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزکاران کمال یابد. پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاجترند که خردمندان به قربت پادشاهان.
"گلستان سعدی"
مردی به صحابی جلیل القدر ، عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما گفت : آیا از فقیران مهاجرین نیستیم ؟
عبدالله گفت : آیا همسری داری که با او اُنس بگیری ؟
مرد گفت : بله
عبدالله گفت : آیا خانهای داری که در آن سکونت گزینی ؟
مرد گفت : بله
عبدالله گفت : پس ، از ثروتمندان هستی !
مرد گفت : اگر خادمی هم داشته باشیم ؟
عبدالله گفت : در آن صورت از پادشاهان هستی .
"صحیح مسلم"