| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۱۸ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

وصیت عمر فاروق به فرزندش عبدالله(رضی الله عنهما):


«فَإنّ مَنِ اتّقَی اللهَ وَقاهُ و مَنِ اتّکلَ علیهِ کَفاهُ و مَن٘ شَکَرَ لَهُ زادَهُ و مَن٘ أقرَضَهُ جَزاهُ؛فَاج٘عَلِ التّقوی عمارةَ قلبِکَ و جلاءَ بَصَرِکَ؛فإنّه لا عملَ لمَن لا نیّةَ لهُ و لا خیرَ لِمَن٘ لا خشیةَ لهُ و لا جدیدَ لِمَن٘ لا خَلَقَ لهُ».


«بی گمان هر که رضایت الله متعال را پاس بدارد،او را پاس خواهد داشت و هر کس به او پشت ببندد برایش کافی است و هر که سپاس او را به جای آورد،نعماتش را افزون تر خواهد ساخت و هر کس به او وام دهد،پاداشش را خواهد داد؛پس پرهیزکاری و خداترسی را به آبادی درون و درخشندگی چشمانت بگمار و بدان عمل عاری از نیّت پوچ است و شخص عاری از خداترسی هیچ است و آن که سابقه و اندوختەای نداشته باشد،آیندەای نیز نخواهد داشت».


ابن عبد ربّه،العقد الفرید،ج ۳ ص ۱۱۴

  • حسین عمرزاده

در فرمودەای حکیمانه از پیامبر صلی الله علیه وسلم  آمده است: «اَلحیاءُ لایَأتی إلّا بِخَیر» یعنی حیا همواره سودبخش است و حاصلی جز خیر ندارد؛ در عمل امّا، می بینیم که حیا احیاناً زیانبخش و عامل از دست دادن برخی فرصت ها (مانند طرح سؤال، اظهار نظر، ارائه موفّق دستاوردها و...) و مانع دستیابی به حقوق و سبب ترک پارەای فضائل همچون امر به معروف و نهی از منکر است؛ دقّت در این باره نشان می دهد که آن چه زیان بخش و فرصت سوز است، شرمگینی و کمرویی است کە نباید آن را حیا نامید؛ هم چنان که علّامه ابن صلاح شهرزوری نیز گفتەاند:

 

أَنَّ هَذَا الْمَانِعُ الَّذِي ذَكَرْنَاهُ لَيْسَ بِحَيَاءٍ حَقِيقَةً بَلْ هُوَ عَجْزٌ وَخَوَرٌ وَمَهَانَةٌ وَإِنَّمَا تَسْمِيَتُهُ حَيَاءً مِنْ إِطْلَاقِ بَعْضِ أَهْلِ الْعُرْفِ أَطْلَقُوهُ مَجَازًا لِمُشَابَهَتِهِ الحياء الْحَقِيقِيَّ وَإِنَّمَا حَقِيقَةُ الْحَيَاءِ خُلُقٌ يَبْعَثُ عَلَى تَرْكِ الْقَبِيحِ وَيَمْنَعُ مِنَ التَّقْصِيرِ فِي حَقِّ ذِي الْحَقِّ وَنَحْوِ هَذَا.

 

"موانع شکوفایی همانند فقر خودباوری و زبونی را که عرفاً و در محاورات روزمره حیا نامیده می شود، در واقع حیا نیست بلکه شِبهِ حیاست؛ حیای راستین، خویی است که آدمی را به پرهیز از زشتی ها وا می دارد و از کوتاهی در ادای حقّ صاحبان حق باز می دارد"!

 

امام نَوَوی، شرح صحیح مسلم، ج ۲، ص ۵و۶.

  • حسین عمرزاده

"لَیسَ العاقلُ الَّذی یَحتالُ لِل٘أَمرِ إذا وَقَعَ فیهِ؛و لکنَّهُ الّذی یَحتالُ لِئَلّا یَقَعَ" 


خردمند کسی نیست که وقتی گرفتار مشکلی شد برایش چارەاندیشی کند؛بلکه کسی است که چارەاندیشی و برنامەریزی می کند که گرفتار مشکل نشود!


عُمَر بن خطاب رَضِیَ اللهُ عَنهُ



بَلاذُری،أنساب الأشراف، ۳۷۰/۱۰

  • حسین عمرزاده

اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ  وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُون

الله کسی است که هیچ معبودی (به حق) جز او نیست، پس مؤمنان باید بر الله توکل کنند. [التغابن : ۱۳]

 

 

امام ابن‌کثیر دمشقی شافعی می‌نویسد:

 

"فالأول خبر عن التوحيد، ومعناه معنى الطلب، أي: وحدوا الإلهيّة له، وأخلصوها لديه، وتوكّلوا عليه."

«عبارتِ «اللَّهُ لَا إِلهَ إِلَّا هُو»، گرچه در ظاهر جمله‌ای خبری درباره‌ی توحید است، اما در معنا، مفهومِ «درخواست و فرمان» دارد؛ یعنی: یکتایی و توحیدِ الوهیت را برای خداوند محقق سازید، آن را برای او خالص گردانید، و بر او توکل کنید.»


 

تفسیر القرآن العظیم.

  • حسین عمرزاده

نامه عمر فاروق به ابو موسی اشعری رَضِیَ اللهُ عَنهُما :


 مردم طبیعتاً  نوعی بدبینی به حاکمانشان دارند؛به الله پناه می برم از این که من و تو هدف یک آشوب کور و ناپیدا یا کینهٔ پنهان قرار گیریم؛پس حدود را حتّی در لحظەای مانده از روز،اجرا کن و هر گاه کاری برایت پیش آمد که بُعدی دنیایی و بعدی اخروی داشت،بُعد الهی و معنوی را ترجیح بده که دنیا گذرا و آخرت پایاست؛بزهکاران را بترسان و آنان را پراکنده کن؛بیماران مسلمین را عیادت کن و در تشییع جنازەها مشارکت کن و درِ سرایت را بگشای و خودت شخصاً به امورشان بپرداز که تو یکی از آنان هستی با این تفاوت که مسئولیت تو را سنگین تر ساخته است؛ شنیدەام که سبک زندگی و نوع پوشاک و غذا و مَرکب تو و خانوادەات از عموم مسلمین متفاوت است؛ هشدار ای بندهٔ الله که مانند چهارپایی نباشی که گذارش به علفزاری پر رونق افتاده و بی خبر از خطر چاقی،دغدغەای جز آب و علف و چاق و چله کردنِ خود ندارد و بِدان که وقتی حکّام و مدیران منحرف شدند تودەها نیز منحرف می شوند و بدترین حاکمان، کسی است که مردم به واسطهٔ او منحرف و تباه شوند!


منبع:دینوری،المجالسة و جواهر العلم

  • حسین عمرزاده

امام ابوعبدالله محمد قُرطُبی (متوفای ۶۷۱ق)، مفسّر بزرگ اندلسی:


 

"کُلُّ مَن صَدَّ عَنْ سَبِیلِ اللهِ، وَأُطِیعَ فِی مَعْصِیَةِ اللهِ، فَهُوَ شَیْطَانٌ لِلْإِنسَانِ."

«هر کس مردم را از راه خدا باز دارد، یا در نافرمانیِ خدا از او پیروی شود، او شیطانی است برای انسان.»


 

تفسیر قرطبی، ذیل آیه‌ی ۳۱ سوره‌ی فرقان.
 

  • حسین عمرزاده

خانم کارن آرمسترانگ (Karen Armstrong) می‌گوید: 


«اگر ما محمد را از همان دیدگاهی که چهره‌های بزرگ تاریخی را می‌نگریم ببینیم، به راحتی به این باور خواهیم رسید که او بزرگ‌ترین نابغه‌ی طول تاریخ بشر بوده است.»


[محمد، زندگی‌نامه پیامبر اسلام، کارن آرمسترانگ، ترجمه کیانوش حشمتی، (تهران: انتشارات حکمت،1383)، ص 63.]

  • حسین عمرزاده

در مقاله ای در سایت «مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری آمریکا» تحت عنوان «اسلام چگونه پزشکی را متحول کرد» می‌خوانیم:


علاوه بر یادگیری و انتشار علوم سایر فرهنگ‌ها، دانشمندان مسلمان اکتشافات و ابداعات زیادی در زمینه‌های ریاضی، نجوم، شیمی، کشاورزی، معماری، متالوژی (علم استخراج و شناخت و فناوری کار با فلزات) و نساجی داشته‌اند.

https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC1322233/

  • حسین عمرزاده
 
دریافت
عنوان: سلام کمسک الختام
حجم: ۹.۳۱ مگابایت
توضیحات: نشید عربی
  • حسین عمرزاده

خطبه عمر فاروق در آغاز فرمانروایی :


"إنّی عبدُٗ ضعیفُٗ إلّا ما أعانَ اللهُ و لن یُغَیّرُنی الذی وُلّیتُ مِن خلافتکم مِن خُلُقی إن شاء الله؛فإنّما العظمةُ للهِ و لیس للعِباد فیها شیءُٗ؛ فلا یَقولنَّ أحَدُٗ مِنکُم أنَّ عُمَرَ بنَ الخطّاب تَغَیَّرَ مُنذُ وُلّیَ إِم٘رَةَ المؤمنین؛ أیّما رجلُٗ کانت له حاجةُٗ أو ظُلِمَ بمظلمةِِ أو عَیّبَ علینا فی خُلُقِِ،فَل٘یُؤَدّی إلینا؛ فإنّما أنا آمُرُٗ مِنکم و لن٘ یَحمِلنی سلطانی الذی أنا علیه أن أتعظّم علیکم أو أَغلق بابی دونَکم".


من بندەای ناتوانم مگر در آن چه الله یاری کند و به امید الله، خلیفه شدنم چیزی از خُلق و خویم را تغییر نخواهد داد؛شُکوه و بزرگی در انحصار آفریدگار است و بندگان سهمی از آن ندارند؛پس مبادا کسی بگوید که عمر از زمان تصدّیِ خلافت،تغییر کرده است؛ هر شخصی نیازی داشت یا حقّی از او ضایع شد یا عیبی در عملکرد ما دید،آن را به ما گزارش کند؛فرمانروایی و قدرت من از شماست و قدرتی که دارم هیچگاه سبب نخواهد شد که بر شما گردن فرازی کنم یا درِ سرایم را به رویتان ببندم.


- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

باقَلّانی،مناقب الأئمة الأربعة،ص629،بیروت:دار المنتخب العربی، چاپ اول، 1422ق 

  • حسین عمرزاده

یهودیان اسپانیا همواره در پیشرفت بودند تا آنکه در سال 1492م فردیناند غرناطه را فتح کرد و تمام عرب ها را از اسپانیا بیرون ریخت؛یهودیان شبه جزیره  (اسپانیا ) که در زیر لوای محبت مسلمانان فاتح،آسوده و آزاد می زیستند دچار محنت تفتیش عقاید گردیدند و مجبور شدند که یکی از دو راه را برگزینند: یا غسل تعمید کرده به مذهب مسیح درآیند و یا از اموال خود چشم پوشیده، راه دیار دیگر پیش گیرند!

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -


ویل دورانت،تاریخ فلسفه،ص205،ترجمه زریاب خویی،شرکت سهامی کتابهای جیبی،چاپ هفتم،1357ش.

  • حسین عمرزاده

نیاز تمدن امروز؛ شناخت و چیستی خلقت انسان


آلکسیس کارل (Alexis Carrel) زیست شناس فرانسوی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل می‌گوید: 


«در حقیقت تمدن امروز موجباتی فراهم می‌ساخته است که بدون اینکه علت آن را بدانیم زندگی ما از هر حیث مشکل شده، تشکیلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ما به غیر از نگرانی و ناراحتی خیال برای ما فایده‌ای ندارند. تنها چاره این همه بدبختی‌ها شناسائی عمیق خودمان است اگر ما خودمان را خوب شناختیم و دانستیم برای چه خلق شده‌ایم و از دنیا چه می‌خواهیم آن وقت خواهیم فهمید چه عواملی برای آسایش بدن ما لازم است.»


[انسان موجود ناشناخته، آلکسیس کارل، ترجمه عنایت، (تهران: انتشارات شهریور، چاپ دوم، بی‌تا)، ص 22]

  • حسین عمرزاده

وقتی عمر بن خطّاب به خلافت رسید ابوعُبَیده جَرّاح و معاذ بن جَبَل (رضی الله عنهم ) اندرزنامەای خطاب به او نوشتند که به رغم اختصار،آموزه هایی ارزنده و اندیشیدنی در بر دارد:


"درود بر تو!


بر مبنای شناختی که از تو داریم، خودسازی برایت مهم بوده است؛اکنون که فرمانروای تمام مسلمانان اعم از سرخ و سیاه شدەای و فرادست و فرودست و دوست و دشمن در حضورت می نشینند و توقّع عدالت دارند،مراقبِ خودت باش ای عمر! و بترس از روزی که چهرەها در آن فرو افتاده و دل ها از آن هراسناک اند و امکانِ گریز و بهانه تراشی نیست و انسان ها همه محکوم چیرگی آفریدگار و امیدوار بخشایش او و نگران کیفرش هستند! پیشتر به ما یادآوری می شد که کار مسلمانان به جایی خواهد رسید که دوستان ظاهر ، دشمنان پنهانیِ یکدیگر خواهند بود و پناه بر الله که برداشتِ تو از این پیام ما، چیزی غیر از انگیزهٔ نگارش آن باشد که آن هم البته خیرخواهی برای تو بوده است!


آسودگی و تندرستی،نصیبتان باد"!


---------------------------------------------------

اصفهانی، ابو نُعَیم؛حِلیَةُ الأولیاء، ج۱ ص۲۳۷

  • حسین عمرزاده

بازرگانی و ثروتمندی در اسلام و نتیجه‌ی توجه اسلام به آن در جامعه


فلیپ آدلر «Philip Adler » می‌گوید:


«در دنیای اسلام مخصوصاً بازرگانی کاملاً تکامل پیدا کرد؛ و تأیید قرآن در حفظ "شرافت و شأن تجارت" عموماً رعایت می‌شد. مسلمانان مؤمن عیبی در کسب ثروت نمی‌دیدند و بر خلاف مسیحیان و بوداییان، انسانِ دولتمند را شایسته‌ی برکات خداوند و لایق زندگی مرفه می‌شمردند. اما ثروتمندان وظیفه داشتند فقیران را از ثروت خود بهره‌مند کنند. بیشتر مدارس و بیمارستان‌ها و یتیم‌خانه‌ها و نظایر آن در مناطق مسلمان‌نشین حتی امروز هم نشانه‌هایی از خیرات و موقوفات شخصی هستند و بنیادهایی به شمار می‌روند که از طریق هدیه‌های مردم تأسیس شده‌اند؛ اهدای این قبیل مؤسسات از طریق وصیت در بین مسلمانان بسیار رواج دارد.» 


[تمدن‌های عالم، فیلیپ جی آدلر، ترجمه محمدحسین‌آریا، (تهران: امیر کبیر، چاپ دوم، 1387)، ج1، ص 238.]

  • حسین عمرزاده

قورباغه به کانگورو گفت:

من و تو میتوانیم بپریم؛

پس اگر با هم ازدواج کنیم بچه مان می تواند از روی کوه ها یک فرسنگ بپرد، و ما می توانیم اسمش را «قورگورو» بگذاریم!

کانگورو گفت: "عزیزم" چه فکر جالبی! من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم اما درباره ی قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاریم «کانباغه»!

هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند!

آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه»؛ اصلا من دلم نمی خواهد با تو ازدواج کنم!

کانگورو گفت: بهتر!

قورباغه دیگر چیزی نگفت. کانگورو هم جست زد و رفت. آنها هیچ وقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند که بتواند از کوه ها بجهد و تا یک فرسنگ بپرد. چه بد، چه حیف که نتوانستند فقط سر یک اسم توافق کنند!


این قصه ی زیبا مفهوم جالبی دارد:

«دستاوردهای بزرگ، قربانی اختلاف نظرهای کوچک می شود»!

  • حسین عمرزاده

سِر پِرسی سایکس (Sir Percy Sykes) در کتاب «تاریخ ایران» می‌نویسد:


«به عقیده‌ی شخصی من، محمد در میان عالم بشریت بزرگترین انسانی است که با یک مرام عالی تمام هم خود را مصروف این داشت که شرک و بت‌پرستی را از ریشه منهدم ساخته و به جای آن، افکار بلند اسلام را برقرار سازد.»


[تاریخ ایران، سِر پِرسی سایکس، ترجمه‌ی سید محمد فخر داعی گیلانی، نشر افسون، ج 1، ص 726]

  • حسین عمرزاده

میرزا محمد یزدی، شاعر، روزنامه نگار و مبارز سیاسی صدر مشروطیت به سال ۱۲۶۷ شمسی در یزد به دنیا آمد و با تشکیل حزب دمکرات توسط مشروطه خواهان به عضویت این حزب در یزد درآمد و به فعالیت مشروطه خواهانه پرداخت؛شهامت و صراحت وی در نفی استبداد و ترویج آزادی خواهی  در حدی بود که حاکم وقت یزد دهانش را با نخ و سوزن دوخت! وی سردبیر نشریات متعددی از جمله نشریه طوفان نیز بود؛سرانجام در ۲۵ مهر ۱۳۱۸ در حالی که بر اثر مبارزات سیاسی در زندان بود،به دستور رضاخان و به وسیله آمپول هوا کشته و در مدفنی نامعلوم به خاک سپرده شد!

این شاعر مبارز در سروده ای مشهور که بازتاب باور عمیق وی به اسلام و دردمندی جدی او بابت فرودستی مسلمین است،ضمن یادآوری حسرت آمیز دوران شکوه مسلمین،به گونه ای ستایش آمیز و ستایش برانگیز، چنین از خلفای راشدین یاد کرده است :


حَبـــّـذا روزی که اسلام، طرفــداری داشت

چون رسولِ مدنی سیّد و سالاری داشت

صــدقِ صـدّیقی و فاروقِ فـداکاری داشت

عَم٘رو زنِ مِرحَب کُش، حیدر کرّاری داشت


روی حق، جلوەگر از حمزهٔ نام آور بود

پشتِ اســلام، قوی از مدد جعفــر بود!


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


داشت امروز گــر اســلام نگهبــانی چند

یا مسلمانی چون بوذر و سلمانی چند

یا که مانند زُبَـیــر اشجع، شَجعانی چند

کی شدی پامال از دست غَرَض‌رانی چند!


غازیان اُحـُـد و بــدر مگر در خـوابند،

که به دنیا ز پیِ نصرت ما نشتابند!

  • حسین عمرزاده

امام شافعی در شرح آیه مشهور اطاعت می فرماید: 


"کل من کان حول مکة من العرب لم یکن یعرف إمارة، وکانت تأنف أن یعطی بعضها بعضا طاعة الإمارة. فلما دانت لرسول الله بالطاعة، لم تکن ترى ذلک یصلح لغیر رسول الله. فأُمروا أن یطیعوا أولی الأمر الذین أمَّرهم رسول الله، لا طاعة مطلقة، بل طاعة مستثناة، فیما لهم وعلیهم":

"قبایل عرب اطراف مکه،با فرهنگ حکومت آشنایی نداشتند و فرمانبرداری از یکدیگر را عار می پنداشتند و اگر هم فرمانروایی پیامبر  (صلی الله علیه وسلم) را گردن نهادند، این امتیاز را ویژه ایشان و غیرقابل تسری به دیگران می انگاشتند؛از این رو،فرمان یافتند که بر اساس حقوق و وظایف، از والیان مورد تأیید شریعت محمدی نیز اطاعت کنند؛البته اطاعت مشروط و استثنایی و نه به صورت مطلق".


الشافعی، الرسالة، ۱/۷۹

  • حسین عمرزاده

خشونت گرایی برخی مدعیان مسلمانی،آموزه های شرعی منع شکنجه را به حاشیه رانده و کم رنگ ساخته است و حتی کسانی گمان می کنند که متون اسلامی در این باره ساکت و بی طرف اند؛این در حالی است که نصوص دائر بر ضرورت مراعات اخلاق در اجرای حدود و کیفرها و منع شکنجه،به اندازه کافی یافت می شود؛به عنوان نمونه امام مسلم نیشابوری نقل می کند که :


 حَدَّثَنَا  أَبُو کُرَیْبٍ ، حَدَّثَنَا  أَبُو أُسَامَةَ ، عَنْ  هِشَامٍ ، عَنْ  أَبِیهِ  قَالَ :  مَرَّ هِشَامُ بْنُ حَکِیمِ بْنِ حِزَامٍ عَلَى أُنَاسٍ مِنَ الْأَنْبَاطِ بِالشَّامِ، قَدْ أُقِیمُوا فِی الشَّمْسِ، فَقَالَ : مَا شَأْنُهُمْ ؟ قَالُوا : حُبِسُوا فِی الْجِزْیَةِ. فَقَالَ  هِشَامٌ  : أَشْهَدُ لَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ : " إِنَّ اللَّهَ یُعَذِّبُ الَّذِینَ یُعَذِّبُونَ النَّاسَ فِی الدُّنْیَا ":


امام مسلم نیشابوری با سند خویش روایت می کند که هشام پسر حکیم بن حزام، در منطقه شام از محلّی عبور کرد که در آن شماری از مردمان نَبَطی را جلوی آفتاب سوزان خوابانده بودند؛ پرسید:جریان چیست؟! در پاسخ گفتند قضیهٔ جِزیَه( یا مالیات سرانه) است!

هشام گفت:گواهی می دهم که از پیامبر، صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم، شنیدم که فرمود:


  "الله، کسانی را که در دنیا مردم را شکنجه کنند،شکنجه و عذاب خواهد کرد"!


- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - - - - - - - - - 

صحیح مسلم، حدیث شماره ۲۶۱۳

  • حسین عمرزاده
آواهای اسلامی و بدون موسیقی مناسب برای صداگذاری و مونتاژ ویدیو


▪شماره ۱:




دریافت
حجم: ۲.۸۵ مگابایت


▪شماره ۲:


دریافت
حجم: ۱.۵۱ مگابایت


▪شماره ۳:


دریافت
حجم: ۵۵۰ کیلوبایت


▪شماره ۴:


دریافت
حجم: ۱۰۱۴ کیلوبایت

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest