- ۰ نظر
- ۱۴ آذر ۹۷ ، ۲۰:۲۷
رئیس گروه فضانوردی روسیه (سرگئی ریازانسکی) از زیبایی منحصر به فرد مکه از فضا میگوید.
"سرگئی نیکولایویچ ریازانسکی" رئیس گروه فضانوردی IMBP-6 روسیه که دو ماه پیش با فضاپیمای "سایوز" به فضا پرواز کرده بود با انتشار متن و تصاویری از مکه که از فضا گرفته شده، شگفتی و تحسین خود از مقدسترین شهر مسلمانان را اعلام کرد.
"ریازانسکی" زیستشناس و فارغالتحصیل از دانشگاه ایالتی مسکو و اولین دانشمند متخصصی است که رهبری یک ماموریت فضایی در تاریخ روسیه را برعهده داشته است. این دانشمند برجسته اعلام کرده است که مکه از فضا به گونهای است که امکان ندارد با هیچ شهر دیگری در جهان اشتباه گرفته شود. عین جملهی این دانشمند به همراه ترجمه:
"Mecca is beautiful both day and night. Impossible to confuse it with any other city in the world even from space."
ترجمه: مکه هم در شب و هم در روز زیباست؛ امکان ندارد مکه را با هیچ شهر دیگری در جهان اشتباه بگیرید، حتی از فضا.
تصاویر و متن سرگئی ریازانسکی دربارهی مکه در سایت steemit:
https://steemit.com/space/@lahcen80/russian-cosmonaut-mecca-is-the-only-city-that-distinguishes-it-from-space
"شعبی" دوست و همنشین خلیفه اموی "عبدالملک بن مروان"، و مردی گرانقدر و اهل علم بود. روزی از روزها عبدالملک بن مروان وی را به سوی پارشاه روم فرستاد. هنگامی که شعبی به نزد او رسید، پارشاه روم فرصت را غنیمت شمرد و سوالات بسیاری از وی پرسید و شعبی نیز همه آنها را جواب داد.
پادشاه روم با اصرار فراوان، وی را مدت زمان طولانی نزد خود نگه داشت. هنگامی که شعبی قصد ترک وی را کرد، پادشاه از وی پرسید: "آیا تو از اهل بیت خلیفه هستی"؟ شعبی جواب داد: "خیر، من فقط مردی عامی از عرب ها هستم"! پادشاه با اطرافیانش گفتگویی مخفیانه کرد و سپس نامهای به شعبی داد و گفت: "این نامه را به خلیفهتان برسانید".
شعبی نمیدانست که محتوای نامه چیست و صرفا آن را به خلیفه رساند. هنگامی که خلیفه نامه را خواند، تعجب کرد و از شعبی پرسید: "آیا پادشاه روم قبل از اینکه نامه را به تو دهد، چیزی برایت نگفت"؟ شعبی جواب داد: "بله، به من گفت که آیا از اهل بیت خلیفه هستی و من گفتم که خیر، مردی از عامه عرب ها هستم". عبدالملک بن مروان گفت: "آیا میدانی در نامه چه چیزی نوشته شده اشت"؟ شعبی گفت: "به خدا سوگند، خیر".
خلیفه نامه را به شعبی داد و هنگامی که آن را خواند، فهمید که در آن نوشته شده است: "تعجب میکنم از اینکه در قوم شما، چنین مردی وجود دارد درحالیکه فرد دیگری فرمانروایی میکند"! شعبی تعجب کرد و به خلیفه گفت: "به خدا سوگند اگر میدانستم چنین چیزی در نامه نوشته شده است، هرگز آن را به شما نمیدادم".
در این هنگام عبدالملک بن مروان به شعبی گفت: "به خدا سوگند که به خاطر تو به من حسادت ورزیده و خواسته است که تو را بکشم"! هنگامی که داستان گفتگو به گوش پادشاه روم رسید، گفت: "به خدا سوگند، جز چنین چیزی، قصد دیگری نداشتم"!
منبع: کتاب "وفیات الأعیان"، نوشته "ابن خلکان"
بسیار عجیب و شگفتانگیز است که چگونه ملحدین (آتئیستها) از معارضت و تضاد بین اسلام و علم میگویند، حال آن که هیچ دین یا تمدنی بیش از قرآن کریم و دین اسلام انسانها را به علمآموزی تشویق نکرده است. ظاهرا آتئیستها مستند "اسلام و علم" که توسط BBC ساخته شده و از اوج علمگرایی اسلام و مسلمانان سخن میگوید را ندیدهاند، زیرا عقل فاسد آنها، جلوی چشمشان را گرفته است:
https://www.youtube.com/watch?v=chEjJ5uYlSs
ظاهرا آتئیستها مستند ناگفتههای تاریخ که توسط آر تی ال (RTL) آلمان ساخته شده را نمیبینند که اعلام میکند: علم موجود در اروپا، حقیقتاً دزدی شده از اسلام و مسلمانان است.
http://youtu.be/ifGb2WxbTQE
این افراد، فیلم معجزهی تمدن اسلامی که توسط خود غرب ساخته شده را نمیبینند:
https://www.youtube.com/watch?v=ZYtqE16goZ4
و نمیدانند که بیمارستان (به شکل امروزی خود) برای اولینبار در کشورهای اسلامی ساخته شد.
منبع از کتابخانهی ملی پزشکی آمریکا:
https://www.nlm.nih.gov/exhibition/islamic_medical/islamic_12.html
اما باز هم طوطیوار میگویند که اسلام با علم مخالف است! ظاهرا آتئیستها این حدیث شریف را نخواندهاند، که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرموده است:
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است.
منبع: [سنن ابن ماجه، رقم 224]
گویا آتئیستها این حدیث را ندیدهاند:
آنکه در راهی رود که در آن طلب علم کند، خداوند برایش راهی را بسوی بهشت آسان می کند. و همانا فرشتگان بواسطه ی رضایتی که از کارش دارند، بالهای خود را برای طالب علم می گسترانند و همه کسانی که در زمین و آسمان اند، حتی ماهی ها در آب برای عالم آمرزش می طلبند و فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت ماه شب چهارده بر دیگر ستاره هاست.
منبع: [سنن ترمذی، رقم 2682؛ سنن ابی داود، رقم 3641- سند صحیح]
و این حدیث را:
فضیلت علم از فضیلت عبادت بهتر است و بهترین دیانت شما پارسایی است.
منبع: [مستدرک علی الصحیحین – حاکم نیشابوری، ج 1، ص 171 ح 317- حدیث حسن]
ظاهراً آتئیستها، این گفتهی امام شافعی (رحمه الله) را نشنیده و نخواندهاند که فرمود:
فراگیری علم از گزاردن نماز نفل بهتر است.
منبع: [آداب الشافعی ومناقبه لابن ابی حاتم، ص 72]
و یا سخن صحابی جلیل، ابوالدرداء (رضی الله عنه) که فرموده است:
یک ساعت تفکر، بهتر از نماز شب است.
منبع: [طبقات الکبری لابن سعد، ج 7، ص 392، سندش صحیح است]
گویا آتئیستها در مطالعات وسیع خود، کتاب «تاریخ تمدن» نوشتهی ویل دورانت را نخواندهاند که اعتراف کرده است:
اسلام طی پنج قرن(700 تا 1200م)، از لحاظ نیرو، نظم، بسط قلمرو حکومت، تصفیه اخلاق و رفتار، سطح زندگانی، وضع قوانین منصفانه انسانی و تساهل دینی، ادبیات، دانشوری، علم، طب، و فلسفه پیشاهنگ جهان بود.
منبع: [تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 4، ص 432]
چگونه آتئیستها ادعا میکنند اسلام مخالف علم است؟! چگونه میتوان به چنین افرادی که به جای سخنگفتن از اوج اهمیت قرآن و اسلام به علم حقیقت را کاملاً وارونه جلوه داده و از تضاد بین اسلام و علم میگویند اعتماد کرد؟! بنابراین بدان نتیجه میرسیم که هدف آتئیستها به هیچ وجه علمگرایی و یا حقیقتجویی نیست، بلکه هدفشان صرفاً فریبدادن مخاطب است...
خبری که قهرمان آتئیستها یعنی استفن هاوکینگ و لاورنس کراوس را بار دیگر به زبالهدان فرستاد:
دانشمندان اعلام کردند که ایدهی پیدایش جهان از هیچ یا همان پیدایش جهان از خلاء کوانتومی که استفن هاوکینگ مطرح کرده بود شکست خورده و اشتباه بوده است.
محققان موسسهی فیزیک گرانشی ماکس پلانک در مونیخ آلمان و همچنین محققان موسسهی فیزیک نظری کانادا اعلام کردند که با انجام محاسبات جدید مشخص شده است که طرح پیشنهادی استفن هاوکینگ در زمینهی پیدایش جهان اشتباه بوده و در بیگ بنگ( لحظهی شروع جهان) فضا-زمان بینهایت بوده و در نتیجه جهان نمیتواند از هیچ یا همان خلاء کوانتومی به وجود آمده باشد. این خبر را ژورنال انجمن فیزیک آمریکا و همچنین دانشگاه کرنل آمریکا و... نیز منتشر کردهاند.
بر خلاف اینکه آتئیستهای ایرانی اغلب فکر میکنند ایدهی پیدایش جهان از هیچ( یا همان پیدایش جهان از خلاء کوانتومی) را لاورنس کراوس بیان کرده است، در واقع یکی از بنیانگذاران اصلی این ایده استفن هاوکینگ بوده است که ایدهی پیدایش جهان از هیچ یا همان خلاء کوانتومی را سال 1980( یعنی 37 سال پیش) بیان کرد و در حقیقت لاورنس کراوس در کتابی که سال ۲۰۱۲ با عنوان "جهانی از هیچ" منتشر کرد صرفا از ایدهی استفن هاوکینگ و تعداد دیگری از دانشمندان کپیبرداری کرده و چیز جدید خاصی از خود ارائه نکرده است.
تا قبل از سال 1980 یکی از دغدغههای بزرگ کیهانشناسان این بود که چگونه امکان دارد جهان خلق شود در حالی که در لحظهی شروع جهان(بیگ بنگ) خمیدگی و چگالی به بینهایت رسیده و درنتیجه تمام قوانین فیزیک از بین میروند. در سال 1980 استفن هاوکینگ و جیمز هارتل یک ایدهی جدید مطرح کردند که بتوانند پیدایش جهان را توجیه کنند. آنها پیشنهاد کردند که جهان هیچگاه دارای خمیدگی و چگالی بینهایت( یا اصطلاحا سینگولاریتی) نبوده و در عوض در لحظهی بیگ بنگ صرفا خلاء کوانتومی یا همان هیچ وجود داشته و به عبارت دیگر جهان از هیچ( یا همان خلاء کوانتومی) به وجود آمده است. اکنون(2017) دانشمندان موسسهی فیزیک گرانشی ماکس پلانک با انتشار مقالهای اعلام کردند که محاسبات جدید نشان داده است که ایدهی استفن هاوکینگ اشتباه بوده و در لحظهی شروع جهان، هم خمیدگی و هم چگالی بینهایت بوده و جهان نمیتواند از هیچ یا همان خلاء کوانتومی به وجود آمده باشد.
این مقاله که با عنوان
Stephen Hawking was Wrong: "Spacetime was Infinite at the Big Bang"
ترجمه: استفن هاوکینگ اشتباه میکرد، فضا-زمان در بیگبنگ بینهایت بوده است.
منتشر شده و توضیحات آن به اختصار بالا آورده شده است را میتوانید در سایت
کیهانشناسی Daily Galaxy بخوانید.
در انتها باید گفت که حتی اگر استفن هاوکینگ و لاورنس کراوس اشتباه نکرده بودند و جهان از هیچ یا همان خلاء کوانتومی به وجود آمده بود باز هم هیچ ربطی به آتئیستها نداشت و به طور واضح مشخص بود که این هیچ یا همان خلاء کوانتومی که شامل قوانین فیزیک و... است را یک خالق وضع کرده است اما اکنون که مشخص شده ایدهی هاوکینگ و کراوس اشتباه بوده است نه تنها دیگر آتئیستهای ایرانی نمیتوانند بگویند که جهان از هیچ به وجود آمده بلکه به وضوح مشخص شد که هاوکینگ و کراوس به راحتی برای سالها جامعهی علمی را به بیراهه برده و یک ایدهی اشتباه را تبلیغ میکردهاند و این نشان میدهد که این افراد دیگر به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند.
لینک خبر در سایت
کیهانشناسی Daily Galaxy:
http://www.dailygalaxy.com/my_weblog/2017/06/stephen-hawking-was-wrong-the-mystery-remains-spacetime-was-infinite-at-the-big-bang.html
لینک خبر در ژورنال انجمن فیزیک آمریکا:
https://journals.aps.org/prd/abstract/10.1103/PhysRevD.95.103508
لینک خبر در موسسهی فیزیک گرانشی ماکس پلانک:
http://www.aei.mpg.de/2062152/ohne-urknall-geht-es-nicht
لینک خبر در کتابخانهی دانشگاه کرنل آمریکا:
https://arxiv.org/abs/1703.02076
لینک خبر در موسسهی فیزیک نظری کانادا:
https://www.perimeterinstitute.ca/videos/lorentzian-quantum-cosmology
کارل مارکس:
ما میتوانیم به وسیله سقطِ جنین و همجنس گرایی جهان را تغییر دهیم
منبع: https://goo.gl/au4U9c
در هنگام طلوع خورشید
روباهی از لانهاش بیرون آمد
و با حالتی سراسیمه به سایهاش نگاه کرد
و گفت:
امروز شتری خواهم خورد!
سپس به راه خود ادامه داد
و تا ظهر به دنبال شتر گشت.
آنگاه دوباره به سایهاش نگریست
و گفت:
آری! یک موش برای من کافی است!
کشتی بردگان، اثری از ویلیام ترنر که ماجرای کشتی زونگ را ارائه میکند.
کشتار بردگان در کشتی زونگ
کشتی زونگ که متعلق به یکی از اتحادیههای بردهداری لیورپول بود، از آکرا در مسیر جامائیکا بود؛ که از مسیر خود منحرف شد. گفته میشود بیش از ۴۴۲ برده را سوار کرده بودند؛ که بسیار بیشتر از حد توان کشتی بود. شلوغی بیش از حد، سوء تغذیه و انواع بیماریها در طول مسیر جان چندین خدمه و برده را گرفته بود.
طبق گفتههای جیمز کلسال، از خدمه کشتی، زمانی که به اشتباه بودن مسیر پی برده شد، که تنها برای ۴ روز دیگر آب آشامیدنی باقیمانده بود. اگر بردهها در ساحل میمردند، بیمهگران هیچ پولی پرداخت نمیکردند، همچنین مرگ بر اثر عاملی طبیعی نیز شامل بیمه نمیشد. اما اگر بردهها شروع به نافرمانی میکردند، برای حفظ جان خدمه کشتی و بر طبق قانون زیان همگانی، مرگش شامل بیمه میشد.
نهایتا در ۲۹ نوامبر ۱۷۸۱ تصمیم به انداختن تعدادی از بردهها به دریا گرفته شد. در ادامه ۵۴ زن و کودک از پنجرههای کابین به دریا انداخته شدند. روز بعد (اول دسامبر) ۴۲ برده مذکر را به دریا انداختند و مرحله بعد ۳۶ نفر بعدی را. در این میان، ۱۰ نفر نیز به نشانه اعتراض به این رفتار ضد انسانی علیه بردهها، خود را به دریا پرت کردند. یعنی در کل تقریباً ۱۴۲ زن، کودک و مرد آفریقایی به دریا پرت شدند.
گفته میشود صدای فریاد بسیاری از بردهها در دریا شنیده میشد، تا جایی که یکی از بردههای داخل کشتی به خدمه پیشنهاد کرد که سایر بردههای باقیمانده در کشتی بمانند؛ ولی نه از آب و نه از غذا مصرف کنند که با درخواستش مخالفت کردند. طبق گفتههای خدمه، یکی از بردههایی که به دریا انداخته شده بود توانست خود را مجدداً به کشتی برساند.
بعد از این واقعه، خدمه مدعی شدند بخاطر کمبود آب برای ادامه سفرشان، بردهها شروع به نافرمانی کرده بودند که البته این ادعا چندی بعد رد شد، زمانی که کشتی با چندصد گالون آب باقیمانده به مقصد خود رسید. البته خدمه در این خصوص توضیح دادند که در روز اول دسامبر و در زمانی که در حال انداختن بردهها به آب بودند، باران شدیدی میبارید و توانسته بودند مقداری آب باران را جمع کنند.
افراد بیمهگر از پرداخت پول خودداری میکردند و در نهایت کار به دادگاه کشیده میشود. دادگاه مربوطه طی حکمی، قتل عمل بردهها توسط خدمه کشتی را قانونی عنوان کرده و بیمهگران را ملزم به پرداخت تمامی پولها میکند.
نقاشی فوق، اثری از ویلیام ترنر میباشد؛ که ماجرای کشتی زونگ را ارائه میکند.
منبع: دانشنامه انگلیسی ویکی پدیا، ذیل واژه Zong massacre، لینک:
en.wikipedia.org/wiki/Zong_massacre
متن قطعنامه «یونسکو» در مورد فلسطین اشغالی
سازمان یونسکو یکی از سازمانهای تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است که در سال ۱۹۴۵ تشکیل شد. هدف این سازمان کمک به صلح و امنیت در جهان از راه همکاری بینالمللی در زمینههای آموزشی و علمی و فرهنگی و تربیتی به منظور افزایش احترام به عدالت و قانونمداری و حقوق بشر، بر پایه منشور سازمان ملل متحد است.
یونسکو در نشستی اعلام کرد که قدس متعلق به مسلمانان است.
https://www.timesofisrael.com/full-text-of-new-unesco-resolution-on-occupied-palestine/
لینک خبر در سایت تایمز اسرائیل
سم هریس اعتراف می کند که ازنظر غرب اسلام افراطی و اسلام معتدل فقط یک شعارپوچ است و غرب با تمامیت اسلام و قرآن سر جنگ دارد
سم هریس خداناباور افراطی در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست در سال 2004 می گوید
وقت آن است که همه بدانند که ما با تروریسم در جنگ نیستیم بلکه در جنگ با اسلام هستیم ....ما با دیدی که قرآن از زندگی برای مسلمانان ارائه داده است در جنگ هستیم... مبادی اسلامی برای ما خطرناک است
https://www.washingtontimes.com/news/2004/dec/1/20041201-090801-2582r/
آلبر کامو فیلسوف فرانسوی و برنده جایزهٔ نؤبل:
«هرکس که تنها باشد و به خدا، بیاعتقاد باشد سختیهای روزگار برایش بسیار دردناک و سنگین خواهد بود، ما باید به خدا اعتقاد داشته باشیم، من ندانمگرا ها و پوچ گراهای زیادی را میشناسم که هرشب دعا میکنند»
منبع:
prometheus rebound: the irony of atheism p.252
اعتراف تلخ سرباز آمریکایی:
ما در افغانستان برای تفریح و سرگرمی به سوی مردم تیر اندازی می کردیم و آنها را می کشتیم
لینک خبر در سایت گاردین
https://www.theguardian.com/world/2011/mar/23/us-soldier-admits-killing-afghans
حسن بصری رحمه الله :
گروهی چنان خود را به آرزوی مغفرت مشغول نمودند که با دستی خالی از نیکیها از دنیا رفتند و گفتند: ما نسبت به خداوند پندارمان نیک است! اما دروغ میگویند... اگر پندارشان نیک بود کردارشان نیز نیک میشد.
[الوجل والتوثق بالعمل ابن ابی الدنیا]
پلیس چین خطاب به مسلمانان:
کسانی که در نزد آنها قرآن و یا جا نمازی وجود داشته باشد با برخورد سختی مواجه خواهند شد.
http://www.dailymail.co.uk/news/china/article-4929064/Chinese-police-ask-Muslims-hand-copies-Koran.html
شبهه: در اسلام شهادت دو زن برابر یک مرد است!
پاسخ:
بطور مختصر عرض میشود:
اولاً: بطور کلی شهادت جزو حقوق انسانی نیست بلکه جزو تکالیف هست و بین حق و تکلیف تفاوت هست و شهادت فرض کفایی است. (ر.ک: المغنی لابن قدامه، ج 10، ص 128)، بنابراین اگر از کسی طلب شهادت شود و استنکاف کند وی گناهکار میباشد.
ثانیاً: مراتب شهادت برحسب «جنسیت» یا «ارزشمندی افراد» نیست بلکه بر اساس «موضوع» است؛ یعنی برای نوعهای شهادت ما به موضوعیت شهادت نگاه میکنیم نه به جنس شهود که زن باشد یا مرد.! فتأمل!...
ثالثاً: شهادت انواعی دارد:
1- شهادت دو مرد. (بقره : 282).
2- شهادت دو زن و یک مرد. (بقره : 282).
3- شهادت یک مرد و یک زن. ( سوره نور: 6 - 9)، اگر مردی همسرش را متهم به زنا کند و یا بالعکس، زنی شوهرش را بدان متهم کند - و در این حالت شاهدی وجود نداشته باشد- خود مرد و زن باید در حضور قاضی بر یکدیگر شهادت دهند.
4- شهادت زن بدون مرد. (المغنی لابن قدامه، ج 10، ص 137؛ بدایة المجتهد لابن رشد، ج 4، ص 248)، در این خصوص حدیث صحیحی از پیامبراکرم (صلی الله علیه و سلم) در صحیح بخاری (ج 7، ص 10 ح 5104) روایت شده است. و عامر شعبی، ابراهیم نخعی و حسن بصری و ... بدان فتوا دادهاند و این قول جمهور قریب به اتفاق علمای اسلام است. الله اعلم.
پروفسور ایرا ماروین لاپیدوس میگوید:
«آنچه که محمد را شخصیت بینظیر تاریخ کرد و آنچه او را در جایگاه پیامبری نشاند، توانایی وی در انتقال بینش خود به اطرافیان بود؛ بدینسان مفاهیمی که از دیرباز برای همگان شناخته شده بود، غنایی تازه یافت و توانست زندگی دیگران را دگرگون کند، چنان که زندگی خود وی را نیز متحوّل کرده بود. این امر نه تنها از طریق موعظه مستقیم دربارهی خداوند، بلکه با متحول کردن زندگی خانوادگی و نهادهای مربوط به آن و با ارائهی شعائر، آداب و رسوم اجتماعی و وفاداری سیاسی جدید میّسر شد. محمد پیامبری بود که بینش دینی جدیدی را در کالبد یک جامعهی کامل دمید.»
[تاریخ جوامع اسلامی از آغاز تا قرن هجدهم، ایرا ماروین لاپیدوس، ترجمه محمود رمضان زاده، (مشهد:بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، 1376)، ص 75.]
خلیفه هارون الرشید فردی زندیق را زندانی کرد و دستور داد او را اعدام کنند. زندیق پرسید: چرا می خواهید من را بکشید؟ هارون گفت: چون می خواهم مخلوقات خدا از شر تو رها شوند. زندیق گفت: پس آن هزار حدیث را که من وضع کرده ام و به پیامبر نسبت داده ام را چه می کنی؛ بدان که یک حرف از آنها هم گفته پیامبر نیست. هارون بلافاصله گفت: به آن فکر نکن، چون فکر این را هم کرده ام. ابو_اسحاق فرازی و عبدالله بن مبارک آنها را مو شکافی کرده و حرف به حرف جدا می سازند.
منبع: تاریخ الخلفاء، جلال الدین السیوطی، صفحه ۲۹۳
فیلیپ آدلر « Philip Adler» در کتاب «تمدنهای عالم» میگوید:
1«دانشگاه مخلوق مسلمانان است. قدیمیترین دانشگاه دنیا که هنوز هم به منزلهی نهاد آموزش عالی فعالیت میکند دانشگاه قاهره است که روحانیان مسلمان در سدهی نهم میلادی / دوم هجری قمری آن را به عنوان حوزهی مطالعات دینی پی ریزی کردند. مدتها پیش از آنکه نام ارسطو و افلاطون به گوش مسیحیان غربی برسد، مسلمانان در خاورمیانه ارزش یافتههای علمی یونان کلاسیک را تشخیص دادند و در حفظ و گسترش آن کوشیدند. طالبان فلسفه و علومِ متنوع دیگر در آکادمیهای بغداد و سایر مراکز اسلامی گرد میآمدند و در تحریرات استادان یونانی مداقه و بحث میکردند. ... علمای اسلام عظمت فکری ارسطو را به اتباع مسیحی خود در اسپانیا منتقل کردند که به نوبهی خود آن را در سدههای دوازدهم و سیزدهم به سایر مسیحیان ساکن اروپا انتقال دادند. سهم مسلمانان در پیشرفت علم، گزینشی اما مهم بود. دنیای اسلام در زمینهی علوم پزشکی از تمام جنبههای این علم در تمدن مغرب زمین بسیار جلوتر بود. مخصوصاً باید از داروسازی و فیزیولوژی و کالبدشناسی و بالاتر از همه در چشم پزشکی و علوم بصری بهعنوان نقاط قوت طب اسلامی یاد کنیم. در زمینهی جغرافیا نویسندگان عرب و ایرانی و سیاحان اطلاعات فراوانی دربارهی دنیای شناخته شده و دنیایی که تا آن زمان اطلاعاتی از آن در اختیار نبود، فراهم آوردند و در پیشرفت این علم سهم مهمی بازی کردند. مسلمانان در زمینهی نجوم و احکام نجوم سنتهای نظارهگری دقیق و میراث دانشمندان خاور نزدیک را قوت بخشیدند و گستراندند. در حوزهی ریاضیات، نظام عددی هند باستان را بسط دادند و منطقی کردند و "ارقام عربی" را ساختند که هنوز هم کاربرد جهانی دارد؛ همچنین مفهوم جبر و نظام ده دهی را به دنیای غرب هدیه کردند. ابن سینا، طبیب و دانشمند عالیقدر، از برجستهترین عالمان دنیای اسلام، در اروپای قرون وسطا صاحب منزلت بود؛ از زمرهی علمای دیگر در زمینه فلسفه باید از الکندی و ابن رشد و در زمینهی ابداعات جراحی و طب از زهراوی یاد کنیم.» [1]
2«طب اسلامی بسیار پیشرفتهتر از روشهای طبی در اروپای قرون وسطا بود؛ به رغم خصومت میان مسیحیت و اسلام، اطبای عرب مکرر برای تدریس به اروپا دعوت میشدند. پزشکان مسلمان خاصه در جراحی چشم و قطع اندام مهارت داشتند.»
پینوشتها
[1] تمدنهای عالم، فیلیپ جی آدلر، ترجمه محمدحسینآریا، (تهران: امیر کبیر، چاپ دوم، 1387)، ج1، ص 235.
[2] منبع قبل، ج1، ص 235.
مردی از اهل شام که فردی نیرومند و دلیر نیز بود،گاه گاه نزد عمر بن خطّاب می رفت؛مدّتی خبری از وی نشد؛عمر احوالش را جویا شد؛آشنایان گفتند یا امیرالمؤمنین گرفتار شرابخواری گشته است!
عمر کاتب خویش را فراخواند و فرمود بنویس:
"از عمر بن خطاب به فلان بن فلان!
سلام علیک
آفریدگار متعال را می ستایم که کسی جز او لیاقت خدایی ندارد،آمرزندهٔ گناه،توبەپذیر،سختگیر و نیرومند است و هیچ خدایی جز او شایستگی ندارد و بازگشت به سوی او خواهد بود:(غافِرِ الذّنبِ قابِلِ التّوبِ شدیدِ العِقابِ ذی الطَّولِ لا إله إلّا هو، إلیهِ المَصیر )!
سپس به یارانش فرمود دست به دعا بردارید و از الله متعال بخواهید که توفیق ترک گناه به برادرتان عنایت فرماید و توبەاش را بپذیرد!
نامهٔ خلیفهٔ عادل که به دست آن شخص رسید،فوراً آن را خواند و مرتّباً عبارت "آمرزندهٔ گناه،توبەپذیر و سختگیر" را تکرار می کرد و با خود گفت:مرا از کیفرش بر حذر داشته و در عین حال وعدهٔ آمرزش نیز داده است! این را می گفت و می گریست و در نهایت،شرابخواری را ترک کرد و دیگر به سراغش نرفت!
خبر توبهٔ مرد شامی که به عمر فاروق رسید،خوشحال شد و گفت:
شما نیز همین طور رفتار کنید؛برادرتان که دچار لغزشی شد،او را راهنمایی کنید و به مسیر درست بازآورید و از الله بخواهید توفیق توبه را نصیبش گرداند و هیچ گاه شیطان را بر ضدّ برادرتان یاری نکنید!
تفسیر ابن کثیر،ذیل آیه ۳ سوره غافر.