الأَوزاعي رَحِمَهُ الله :
صداقت را پیش از علم بیاموز!
«تعلَّم الصِّدق قبل أن تتعلَّم العلم!»
- ۰ نظر
- ۰۷ تیر ۰۱ ، ۲۰:۵۳
الأَوزاعي رَحِمَهُ الله :
صداقت را پیش از علم بیاموز!
«تعلَّم الصِّدق قبل أن تتعلَّم العلم!»
شمسالدين الذَّهَبي رَحِمَهُ اللهُ تعالی:
نادان رتبه (و جایگاه) خود را هم نمیشناسد، چطور مرتبهی دیگران را خواهد شناخت؟!
«الجاهل لا يعلم رتبة نفسه، فكيف يعرف رتبة غيره؟!»
سِیَر أعلام النُّبَلاء، الناشر: مؤسسة الرسالة، ج ۱۱، ص ۳۲۱
قيل :
تعرف المرأة عند فقر زوجها، ويعرف الرجل عند مرض زوجته، ويعرف الأخوة عند الميراث، ويعرف الصديق عند الشدة، ويعرف المؤمن عند الابتلاء.
گفتهاند: باید زن را هنگام فقر شوهر، مرد را هنگام بیماری زن، برادر را در وقت تقسیم میراث، دوست را هنگام سختی و مؤمن را در زمان ابتلاء شناخت!
مَسروقُ بنُ الأَجدَع رَحِمَهُ الله :
برای جهل یک فرد همین بس که از دانش خود،دچار عُجب و خودشیفتگی گردد
و برای علم اش همین بس که از الله بترسد.
بِحَسْبِ الْمَرْءِ مِنَ الْجَهْلِ أَنْ يَعْجَبَ بِعِلْمِهِ
وَبِحَسْبِهِ مِنَ الْعِلْمِ أَنْ يَخْشَى اللَّهَ
[ المُصَنَّف لِابنِ أبي شَيبَة ٣٦٠٢٣ ]
امام ابن شِهاب الزُّهري رَحِمَهُ الله :
علم (همچون) خزانه است که پرسش نمودن ، (درب) آن را باز می کند
و همانا ، فراموشی و ترک مذاکره باعث از دست دادنش می شوند.
إنما العلم خزائن وتفتحه المسألة ، وإنما يذهب العلم النسيان وترك المذاكرة .
[التّاريخُ الکَبیر لِابنِ أبي خَيثَمَة ٣٨٨]
أبوحازم سَلَمَة بن دينار رَحِمَهُ الله :
اینکه من از (توفیق) دعا کردن محروم شوم برایم ترسناک تر است از اینکه از اجابت (شدن دعاهایم) محروم گردم!
لَأَنَا مِنْ أَنْ أمْنَع الدُّعَاء أَخْوَفُ مِنِّي أَنْ أمْنَع الْإِجَابَة!
[ أبو نعيم في الحلية ٣/٢٤١ ]
امام شافعي رَحِمَهُ الله :
(فرد) دانا در مورد آنچه می داند و نمی داند می پرسد تا از آنچه که نسبت به آن علم دارد مطمئن شود و (نهایتا) چیزی را که نمی داند بیاموزد.
و (اما) نادان،از آموختن خشمگین می گردد،و (اگر هم چیزی بداند،به خاطر غرور) از آموختنش به دیگران خودداری می کند.
قال الأصمعي: سمعت الشافعي يقول: «العالم يسأل عما يعلم وعما لا يعلم، فيثبت ما يعلم، ويتعلم ما لا يعلم، والجاهل يغضب من التعلم، ويأنف من التعليم».
تاريخ ابن عساكر (١٥/٢)
امام شافعي رَحِمَهُ اللهُ :
مردها در دنیا به کمال نمی رسند مگر با ۴ چیز :
۱. دیانت
۲. امانت داری (در گفتار و کردار)
۳. محافظت کردن ( از دین،آبرو،دارایی،عقل شان و محافظت از آبرو،خون،اموال و دین مسلمانان )
۴. و (آراسته بودن به) سنگینی و وقار.
« لاَ يَكْمُلُ الرِّجَالُ فِي الدُّنْيَا إِلاََّ بِأَرْبَعٍ : بِالدِّيَانَةِ ، وَالأَمَانَةِ ، وَالصِّيَانَةِ، وَالرَّزَانَةِ ».
[ المجموع للنّووي : (۱/ ۵۵۷) ].
قيل لأحد الفقهاء:
لماذا جُعِلَ بابُ الجهادِ في آخر كُتب الفقهِ؟!
فقال: لِئَلَّا يتكلم في الجهاد من لَا يُحسنُ الطهارة.
از یکی از فقها پرسیدند:
چرا باب (فصل) جهاد در آخرین بخش از کتابهای فقه آمده است؟
او پاسخ داد: تا کسی که حتی طهارت را بهدرستی نمیداند، درباره جهاد سخن نگوید.
پ ن :پاکیزگی لازم : می تواند عدم علم و آگاهی در مورد ابتدایی ترین احکام اسلام همچون وضو و غسل باشد و یا کنایه از نبود طهارت در عقیده!
تصویر : مسجِدُ الأقصی
#القُدسُ_لَنا
ربیع بن سلیمان رَحِمَهُ الله می گوید :
به نزد شافعی رفتم هنگامی که بیمار بود
در مورد کتاب هایی که نوشته است صحبت کرد و گفت :
دوست دارم مردم این کتاب ها را فرا بگیرند و هرگز چیزی از آن (معلومات) را به من نسبت ندهند.
[ تاريخ مدينة دمشق ۵۱/۳۶۵ ]
لوددت أن الخلق تعلموا هذه الكتب ولم ينسب إلي منها شيء أبداً.
به راستی که برخورد با مردم با لبخند و چهره ای گشاده،از اخلاق نبوت است و (نشانه ای است از) عدم خودبزرگ بینی و (سببی است در) به دست آوردن دوستی و محبت مردم.
أنَّ لقاء النَّاس بالتَّبسُّم، وطلاقة الوجه، من أخلاق النُّبوة، وهو مناف للتكبُّر، وجالب للمودَّة.
[ابن بَطّال-شرحصحیحبخاری۵/۱۹۳]
عُمَر بن خَطّاب رَضِيَ اللهُ عَنهُ ایراد خطبه کرد و فرمود :
امام شافعی رَحِمَهُ الله :
دوست دارم هرچه از علم و دانش را که می دانم مردم از من فرا بگیرند
(به خاطر این کار) پاداش (الهی) به من داده شود
و کسی هم مرا ستایش نکند.
«وَدِدْتُ أَنَّ ڪُلّ عِلْمٍ أعلمهُ تَعلمهُ النَّاسُ أُؤجَرُ عَلَيْهِ وَلاَ يَحْمدُونَني»
⌯ المجموع شرح المهذب (٥٥٧/١).
به امام شافعی رَحِمَهُ الله گفته شد :
چرا با اینکه ضعیف نیستی همیشه عصا به دست داری؟
گفت:
تا به یاد داشته باشم که مسافر هستم. (یعنی در این دنیا)
قيل للإمام الشَّافعيِّ:
مالكَ تُدمِنُ إِمسَاكَ العَصَا وَلَستَ بِضَعِيفٍ!
فَقَالَ: « لِأَذكُرَ أَنِّي مُسَافِرٌ » يَعنِي فِي الدُّنْيَا.
⌯ المجموع شرح المهذب (٥٥٧/١).
عُمَر بن خَطَّاب رَضِيَ اللهُ عَنهُ برای اهل کوفه نوشت:
سوره برائت را بیاموزید
و سوره نور را به زنان تان آموزش دهید.
تعلَّمُوا سورةَ براءة، وعَلِّمُوا نساءَكم سُورةَ النُّور.
سعيد بن منصور في ((التفسير)) (۱۰۰۳)
پ ن:
سوره برائت : به بیان جهاد و ولاء و براء پرداخته و از این جهت مرد ها به آن نیازمندند
و سوره نور : به پاکدامنی و حجاب و پوشش و احکام و مجازات زنا پرداخته و حاوی توصیه های بسیار ارزشمند برای بانوان است.
عبد الله بن مسعود رَضِيَ اللهُ عَنهُ :
ای مردم ! علم بیاموزید
سپس هرکه آموخت (به آن) عمل کند.
أَيُّـهَا النَّاسُ تَعَلَّمُوا فَـمَنْ عَــلِمَ فَلْيَعْمَـلْ
[«أبو داود في الزهد»(١٦٦)]
امام شافعي رَحِمَهُ الله :
برای فضیلت و امتیاز علم همین قدر کافی است که هرکس ادعا می کند آن را دارد،اگرچه که از علم تهی باشد،و هرگاه به او نسبتش دهند (و عالم و دانا بخوانندش) خوشحال می شود.
و برای زشتی جهل هم همین بس که هرکسی از آن بیزاری می جوید،اگرچه که واقعا جاهل باشد،و اگر (جهل و نادانی را) به او نسبت بدهند خشمگین می گردد.
«كفى بالعلم فضيلةً أن يدعيه من ليس فيه، ويفرح إذا نُسِبَ إليه، وكفى بالجهلِ شيئًا أن يتبرأ منه من هو فيه، ويَغْضَب إذا نُسِبَ إليه».
الحلية (تهذيبه) (١٢٩/٣).
الحافظ عبدالعظيم المنذري الشافعي رَحِمَهُ الله :
کسی که از روی علم نافع رونوشت بر می دارد
اجر و پاداش این کار
و اجر کسی که آن را بخواند
یا از روی آن (مطلب) نسخه برداری کند
یا بعد به آن عمل کند
را به دست می آورد
مادامی که خط او و عمل به آن باقی بماند.
پ ن: نَسخ : نسخه برداری،رونویسی،رونوشت برداری،کپی
علم نافع : علم سودمند
نَاسِخُ العلم النَّافِعِ، له أَجرهُ، وَأَجْر من قَرَأَهُ، أو نسخه، أو عَمِلَ به من بعده ما بَقِيَ خَطُّهُ والعمل به.
[الترغيب والترهيب للمنذري،ط دار الكتب العلمية/ ج١ / ص٦٢]
به عباس «رَضِيَ اللّهُ عَنهُ» عموی پیامبر «صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَسَلَّم» گفته شد :
کدامیک بزرگتر هستید؟ شما یا پیامبر «صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم»؟
پاسخ داد :
او از من بزرگتر است
ولی من قبل از او متولد شده ام.
قِيلَ لِلْعَبَّاسِ بن عبدالمطّلب :أيُّما أكبر ؟ أَنْتَ أَمِ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ؟ فَقَالَ : " هُوَ أَكْبَرُ مِنِّي وَأَنَا وُلِدْتُ قَبْلَهُ ".
رواه الطبراني، كما قال الهيثمي في ((مجمع الزوائد)) (۹/۲۷۳)، والحاكم (۳/۳۶۲)، قال الهيثمي: رجاله رجال الصَّحيح.