| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت، بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام شافعی رَحِمَهُ الله» ثبت شده است

از خانواده‌های غیروابسته و دور همسر انتخاب کنید، تا فرزندانتان ضعیف و ناتوان نشوند.

 

امام شافعی رحمه‌الله در ارتباط با این موضوع می‌فرماید:

 

 

«ليس من قوم لا يخرجون نساءهم إلى رجال غيرهم إلا جاء أولادهم حمقى.»

 

یعنی: «هر قوم و قبیله‌ای که زنانشان را از معاشرت با دیگر مردمان منع کنند و فقط درون خود ازدواج کنند، فرزندانشان نادان و کم‌خرد خواهند شد.»

 

حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، ج ۹، ص ۱۲۵.

 

 

از دلایل علمی و منطقی این توصیه آن است که ازدواج‌های فامیلی، به‌ویژه اگر به‌طور متناوب در یک خانواده صورت گیرد، ممکن است به تضعیف نسل بینجامد. این نوع ازدواج‌ها می‌توانند منجر به بروز و تشدید بیماری‌های نهفته ژنتیکی در فرزندان شوند.

 

عمر بن خطاب رضي‌الله‌عنه به قبیله‌ی بنی السائب گفت:

«قد أضوأتم، فانكحوا في النوابغ.»
«شما ضعیف و کم‌بنیه شده‌اید، پس با کسانی ازدواج کنید که برجسته و باهوش هستند.»

 

حربی توضیح داده است که منظورش این است:

 

«تزوجوا الغرائب.»
با غریبه‌ها ازدواج کنید، نه با نزدیکان.

 

این سخن را حافظ ابن حجر عسقلانی در التلخيص الحبير (۳/۱۴۶) آورده است.

  • حسین عمرزاده

ربیع بن سلیمان ـ رحمه‌الله ـ که از دانش‌آموزان امام شافعی بود، گیرایی ضعیفی داشت؛ تا جایی‌که یک بار امام شافعی یک مسأله را چهل بار تکرار نمود، اما ربیع ـ رحمه‌الله ـ آن را نفهمید.
در این حال، ربیع به‌خاطر شرم و خجالت از مجلس امام شافعی برخاست.
امام شافعی او را در جایی خلوت صدا زد و به قدری آن مسأله را تکرار کرد تا اینکه ربیع بالاخره متوجه شد و آن را فهمید.


نقل شده که امام شافعی به او فرمود:

 

"لَو أمكننى أَن أطعمك الْعلم لأطعمتك."

«ای ربیع! من اگر این توانایی را می‌داشتم که علم را به تو بخورانم، قطعاً این کار را انجام می‌دادم.»

 


 

تاج الدین السبکی، طبقات الشافعیة الکبرى، ج ۲، ص ۱۳۴.

  • حسین عمرزاده

عمرو بن سواد نقل می‌کند که امام شافعی به او گفت:

 


"من در عسقلان متولد شدم و وقتی دو ساله بودم، مادرم مرا به مکه برد. اشتیاق من در دو چیز خلاصه می‌شد:

 

۱. تیراندازی

۲. و تحصیل علم.

 

در تیراندازی به چنان مهارتی رسیدم که از هر ده تیر، تمامی آن به هدف می‌نشست.

اما در مورد دانش [از روی تواضع] سکوت پیشه کرد."

 

[آنگاه] به او گفتم: "به خدا سوگند! مقام و مرتبه تو در علم، به مراتب بالاتر از جایگاهت در تیراندازی است."

 

 

أخبرنا عليّ بن أبي علىّ المعدّل قال أنبأنا عليّ بن عبد العزيز البرذعيّ قال نبأنا عبد الرّحمن بن أبي حاتم قال نبأنا أبي قال سمعت عمرو بن سوّاد يقول: قال لي الشّافعيّ ولدت بعسقلان، فلما أتى عليّ سنتان حملتني أمي إلى مكة، وكانت نهمتي في شيئين، في الرّمي وطلب العلم، فنلت من الرمي حتى كنت أصيب من عشرة عشرة، وسكت عن العلم. فقلت له: أنت والله في العلم أكثر منك في الرمي .

تاریخ بغداد، الخطیب البغدادي، ج ۲، ص ۵۷.

  • حسین عمرزاده

امام شافعی همواره به سرزمین غزه و زندگی در آن دلبسته بود، به حدی که گفته‌اند هرگاه دلتنگ آن می‌شد، شعری می‌سرود که عمق احساس او را نشان می‌دهد:

 

 

وإنّي لمشتاقٌ إلى أرضِ غزَّةَ
وإن خانَني بعدَ التفرُّق كِتماني

 

و من سخت مشتاق سرزمین غزّه‌ام،
هرچند پس از این جدایی، پنهان داشتن شوق، مرا یاری نمی‌کند...


---

سقَى اللهُ أرضا لو ظفرتُ بتُربِها
كَحَلتُ به من شِدّة الشوقِ أجفاني

 

خدا سیراب کند آن سرزمینی را که اگر به خاکش دست می‌یافتم،
از شدت اشتیاق، آن خاک را سرمه‌ی چشمانم می‌کردم...

 

 

معجم البلدان، ج ۴، ص ۲۰۲-۲۰۳.

  • حسین عمرزاده

از امام شافعی رحمه‌الله دربارهٔ قَدَر پرسیدند، پس چنین سرود:

 

ما شئتَ كان وإن لم أشَأْ
وما شئتُ إن لم تشَأْ لم يكن

خلقتَ العبادَ على ما علمتَ
ففي العلمِ يجري الفتى والمُسِنّ

على ذا مننتَ وهذا خذلتَ
وهذا أعنتَ وذا لم تُعِنْ

فمنهم شقيٌّ ومنهم سعيدٌ
ومنهم قبيحٌ ومنهم حَسَنْ

 

 

یعنی:

 

(الهی) آن‌چه تو خواستی، شد، هرچند من نخواستم،
و آن‌چه من خواستم، اگر تو نخواستی، نشد.

بندگان را بر پایهٔ دانشی که داشتی آفریدی،
و جوان و سالخورده بر مدار همان علم می‌گردند.

بر این یکی لطف آوردی، و آن دگری را وانهادی،
این را یاری کردی، و آن را یاری نرساندی.

از ایشان، برخی تیره‌بخت‌اند و برخی سعادتمند،
برخی زشت‌خو، و برخی نیکوخصال.

 

 

منبع: شمس‌الدین ذهبی، المهذّب في اختصار السنن الكبير، جلد ۸، صفحهٔ ۴۲۱۶.

  • حسین عمرزاده

از امام شافعی (رحمه‌الله) پرسیدند:


چه چیزهایی شأن مردان را پایین می‌آورد؟

فرمود:


  • پرحرفی
  • برملا کردن راز
  • و اعتماد بی‌جا به هر کس.


سُئِلَ أَيُّ الأَشْيَاءِ أَوْضَعُ لِلرِّجَالِ فَقَالَ كَثْرَةُ الْكَلامِ وَإِذَاعَةُ السِّرِّ وَالثِّقَةُ بِكُلِّ أَحَدٍ.

ابن عبد البَر، الإنتقاء في فضائل الثلاثة الأئمة الفقهاء، ص ۱۰۰

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رَحِمَهُ الله:

از جمله اسباب ذلیل ساختن علم، این است که با هر کس که با تو مناظره کرد مناظره کنی و با هرکس که با تو بحث کرد بحث کنی.

من إِذَالَةِ العلم أن تناظر كلَّ من ناظرك وتُقاوِلَ كلَّ من قَاوَلَك.

مناقب الشافعي للبيهقي ١٥١/٢

  • حسین عمرزاده

یونس الصَّدفي رَحِمَهُ الله می گوید:

 

«عاقل تر از شافعی ندیدم،یک روز در مورد موضوعی با او مناظره کردم سپس از هم جدا شدیم

 

با من که روبرو شد دستم را گرفت و گفت:

 

ای ابو موسی؛مگر امکان پذیر نیست که برادر باشیم حتی اگر در مساله ای با هم به توافق نرسیده باشیم!»

 

ما رأيت أعقل مِن الشَّافعي، ناظرته يومًا في مسألة، ثمَّ افترقنا، ولقيني، فأخذ بيدي، ثمَّ قال: يا أبا موسى، ألَا يستقيم أن نكون إخوانًا وإن لم نتَّفق في مسألة.

سِيَر أعلامِ النُّبَلاء للذَّهَبي ١٠/١٦

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رَحِمَهُ الله :

 

اگر دوات و مرکب‌دان ها نمی بودند ، بی دین ها بر روی منبرها سخنرانی می کردند.

 

لَوْلَا المحابر لَخَطَبَتِ الزَّنَادِقَةُ عَلَى الْمَنَابِرِ.

 

ذَمُّ الكلام للهروي ٣/٣٤

  • حسین عمرزاده

از امام شافعی رَحِمَهُ الله نقل شده که مردی به شَعبي رَحِمَهُ الله گفت :

 
تعدادی سوال سخت و مشکل برای (پرسیدن از) تو جمع کردم!
 
او هم فرمود : آن سوال ها را برای برادرت شیطان نگاه دار.
 
قَالَ الشَّافِعِيُّ: قَالَ رَجُلٌ لِلشَّعْبِيِّ: عِنْدِي مَسَائِلُ شِدَادٌ خَبَأْتُهَا لَكَ. فَقَالَ: «اخْبِئِهَا لِأَخِيكَ الشَّيْطَانِ».
 
حِلیَةُ الأولیاء ۹/۱۲۹
  • حسین عمرزاده

امام شافِعی رَحِمَهُ الله :

 

هرکس که دنیا و آخرت را می خواهد ، باید که علم را لازم بگیرد.

 

مَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا فَعَلَيْهِ بِالْعِلْمِ وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ فَعَلَيْهِ بِالْعِلْمِ.

المجموع شرح المهذب للنووي، ج١ ص ٢٠

 

پ‌ ن : در اصل برای اهمیت موضوع و ادای حق مطلب می بایست ترجمه به صورت جداگانه می بود :

هرکس که دنیا را می خواهد باید علم را لازم بگیرد

و هرکس که آخرت را می خواهد هم،باید علم مورد توجه اش باشد.

اما خب به جهت خوانش روان،ساده تر ترجمه شد.

نکته بعد : ضمن اینکه امام شافعی رحمه الله از آن دسته اندیشمندان مسلمان بودند که به علومی جز علم شرعی،همچون:طب،ریاضیات،ادبیات و...هم دانش داشتند و علم آموزی همیشه پسندیده و مفید است،اما معمولا اگرچه که منافاتی نیست هدف اصلی علم شرعی ست که سبب آبادی آخرت هم می گردد.

در هر صورت علم آموزی و علاقه به علم حتی اگر آورده مالی هم در بر نداشته باشد بدون شک در بهبود کیفیت و سلامت و پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی پر تاثیر است.

همانگونه که بالعکس،جهل و نادانی،موجب نابودی دنیا و آخرت هر فرد یا اجتماع می شود.

  • حسین عمرزاده

امام شافِعي رَحِمَهُ الله :

 

کسی که علم را دوست ندارد خیری در او نیست.

بنابراین نباید بین تو و این چنین شخصی،آشنایی و دوستی ای باشد.

منْ لَا يُحِبُّ الْعِلْمَ فَلَا خَيْرَ فِيهِ فَلَا يَكُنْ بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ مَعْرِفَةٌ وَلَا صَدَاقَةٌ.

المجموع ج ۱ ص ۲۰

  • حسین عمرزاده

امام شافعي رَحِمَهُ الله :

 

(فرد) دانا در مورد آنچه می داند و نمی داند می پرسد تا از آنچه که نسبت به آن علم دارد مطمئن شود و (نهایتا) چیزی را که نمی داند بیاموزد.

و (اما) نادان،از آموختن خشمگین می گردد،و (اگر هم چیزی بداند،به خاطر غرور) از آموختنش به دیگران خودداری می کند.

 

قال الأصمعي: سمعت الشافعي يقول: «العالم يسأل عما يعلم وعما لا يعلم، فيثبت ما يعلم، ويتعلم ما لا يعلم، والجاهل يغضب من التعلم، ويأنف من التعليم».

تاريخ ابن عساكر (١٥/٢)

  • حسین عمرزاده

امام شافعي رَحِمَهُ اللهُ :

 

مردها در دنیا به کمال نمی رسند مگر با ۴ چیز :

 

۱. دیانت

۲. امانت داری (در گفتار و کردار)

۳. محافظت کردن ( از دین،آبرو،دارایی،عقل شان و محافظت از آبرو،خون،اموال و دین مسلمانان )

۴. و (آراسته بودن به) سنگینی و وقار.

« لاَ يَكْمُلُ الرِّجَالُ فِي الدُّنْيَا إِلاََّ بِأَرْبَعٍ : بِالدِّيَانَةِ ، وَالأَمَانَةِ ، وَالصِّيَانَةِ، وَالرَّزَانَةِ ».

[ المجموع للنّووي : (۱/ ۵۵۷) ].

  • حسین عمرزاده

ربیع بن سلیمان رَحِمَهُ الله می گوید :

به نزد شافعی رفتم هنگامی که بیمار بود

در مورد کتاب هایی که نوشته است صحبت کرد و گفت :

دوست دارم مردم این کتاب ها را فرا بگیرند و هرگز چیزی از آن (معلومات) را به من نسبت ندهند.

[ تاريخ مدينة دمشق ۵۱/۳۶۵ ]

لوددت أن الخلق تعلموا هذه الكتب ولم ينسب إلي منها شيء أبداً.

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رَحِمَهُ الله :

 

دوست دارم هرچه از علم و دانش را که می دانم مردم از من فرا بگیرند

(به خاطر این کار) پاداش (الهی) به من داده شود

و کسی هم مرا ستایش نکند.

«وَدِدْتُ أَنَّ ڪُلّ عِلْمٍ أعلمهُ تَعلمهُ النَّاسُ أُؤجَرُ عَلَيْهِ وَلاَ يَحْمدُونَني»

⌯ المجموع شرح المهذب (٥٥٧/١).

  • حسین عمرزاده

به امام شافعی رَحِمَهُ الله گفته شد :

 

چرا با اینکه ضعیف نیستی همیشه عصا به دست داری؟

گفت:

تا به یاد داشته باشم که مسافر هستم. (یعنی در این دنیا)

قيل للإمام الشَّافعيِّ: 

مالكَ تُدمِنُ إِمسَاكَ العَصَا وَلَستَ بِضَعِيفٍ! 

فَقَالَ: « لِأَذكُرَ أَنِّي مُسَافِرٌ » يَعنِي فِي الدُّنْيَا.

⌯ المجموع شرح المهذب (٥٥٧/١).

  • حسین عمرزاده

 امام شافعي رَحِمَهُ الله : 

 

برای فضیلت و امتیاز علم همین قدر کافی است که هرکس ادعا می کند آن را دارد،اگرچه که از علم تهی باشد،و هرگاه به او نسبتش دهند (و عالم و دانا بخوانندش) خوشحال می شود.

 

و برای زشتی جهل هم همین بس که هرکسی از آن بیزاری می جوید،اگرچه که واقعا جاهل باشد،و اگر (جهل و نادانی را) به او نسبت بدهند خشمگین می گردد.

 

 

«كفى بالعلم فضيلةً أن يدعيه من ليس فيه، ويفرح إذا نُسِبَ إليه، وكفى بالجهلِ شيئًا أن يتبرأ منه من هو فيه، ويَغْضَب إذا نُسِبَ إليه».

الحلية (تهذيبه) (١٢٩/٣).

  • حسین عمرزاده

امام شافعی رَحِمَهُ الله :

 

علم آن نیست که حفظ شود، علم آن است که سود برساند.

«لَيْسَ الْعِلْمُ مَا حُفِظَ. الْعِلْمُ مَا نَفَعَ»

حلیة الأولیاء: ۹/ ۱۲۳

  • حسین عمرزاده

 

 

امام محمد بن ادریس شافعی رَحِمَهُ الله:

 

"لیسَ لأحدٍ دونَ رسول اللهﷺأن یقولَ إلا بِالإستدلالِ"

«هیچ‌کس (در مسائل دینی)، جز رسول الله ﷺ، حق ندارد بدون استدلال سخن بگوید.»

 

منبع:الرسالة-المقدمة -باب کیف البیان-باب البیان الأول

یعنی اعتبار منطقی و شرعی آراء و فتاوا، مبتنی بر دلایل است، نه اشخاص.

 

 

دریافت تصویر
حجم: 376 کیلوبایت

 

 

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter Twitter YouTube Aparat Pinterest