| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۵۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ و تمدن اسلامی» ثبت شده است

آیا تا به حال فکر کردید چرا دانشمندان ایرانی در عصر تمدن اسلامی به وجود آمدند و رشد کردند و مایه ی فخر و مباهات علمی ما ایرانیان در دوران شکوفایی تمدن اسلامی رقم خورد . نه در دوران باستانِ زرتشتی و...؟!!

 

چرا این طور است؟

 

 

پروفسور جمشید گرشاسب چوکسی استاد زرتشتی دانشگاه ایندیانای امریکا :

 

« در طول تاریخ سواد در میان جامعهٔ زرتشتی منحصر به روحانیان،دبیران و بعضی از بزرگان و بازرگانان بود ، در حالی که آموزش برای همهٔ مسلمانان آزاد بود. »

ستیز و سازش ، جمشیدکرشاسب چوکسی ، ترجمه نادر میرسعید ، ص ۱۲۸

  • حسین عمرزاده

عبدالرحمن الناصر لِدینِ الله ، بزرگترین پادشاه اندلس بود. او بیش از پنجاه سال در این سرزمین زیبا و باشکوه که به قول گوستاو لوبون ( مورخ،فیلسوف و پزشک مشهور فرانسوی ) به سبب حکومت مسلمین،تاجی بر سر اروپا بود (۱) پادشاهی کرد.

 

پس از وفاتش برگه‌ای با خط او یافتند که در آن نوشته بود: «روزهایی که بدون کدورت شاد گذشت را شمردم... ۱۴ روز بود...». (۲)

 

سعی کنید شاد باشید... اما در پایان این را فراموش نکنید که شادی‌های زمینی خالص نیست.

تصویر فوق نمایی از کاخ باشکوه الحمراء در غرناطه-گرانادا Granada /اسپانیا و به عنوان نمادی از هنر و تمدن زیبای اسلامی است.

 

۱.تاریخ تمدن اسلام و عرب، گوستاو لوبون، ترجمه‌ی محمدتقی فخرداعی گیلانی، ص‌۳۴۵تا۳۴۷ و ص۳۶۱.

۲.أيام السرور التي صفت لي دون تكدير في مدة سلطاني يوم كذا من شهر كذا من سنة كذا.فعدت تلك الأيام؛ فوجد فيها أربعة عشر يوما. منبع : البيان المُغْرِب في أخبار الأندَلُسِ والمَغرِب تأليف ابن عِذاري المراكشي ۲/۲۳۲

  • حسین عمرزاده

ویلیام جیمز دورانت،نویسنده و تاریخ نگار مشهور آمریکایی در کتاب « تاریخ تمدن » در مورد تاثیرات علمی و فرهنگی زیاد و البته بسیار مهم مسلمانان بر اروپای مسیحی می نویسد :

 

«اسلام در جهان مسیحی نفوذ گوناگون و بسیار داشت. اروپای مسیحی غذاها، شربتها، دارو، درمان، اسلحه، استفاده از نشانهای مخصوص خانوادگی، سلیقه، و انگیزهٔ هنری، ابزارها و فنون صنعت و تجارت، و قوانین و راههای دریایی را از اسلام فرا گرفت و غالباً لغات آن را نیز از مسلمانان اقتباس کرد. واژه هایی مانند :

 

orange, lemon, sugar, syrup, sherbet, julep, elixir, jar, azure, arabesque, mat-tress, sofa, muslin, satin, fustian, bazaar, caravan, check, tariff, traffic, douane, magazine, risk, sloop, barge, cable, admiral. »

 

توضیح مترجمین کتاب:

با کمی تحریف همان کلمات نارنج، لیمو، شکر، شیره، شربت، گلاب، اکسیر، جره، ازرق، عربانه، مطرح، صفه، موصلی، ساباطی، فسطاطی، بازار، کاروان [فارسی]، شهمات [فارسی ـ عربی]، تعرفه، ترفیق، دیوان، مخزن، سلوب (کرجی یک دکلۀ جنگی) برکه [فارسی]، حبل، و امیرالماء است.

The Story of civizilation,william james durant,volume4,page342

  • حسین عمرزاده

|چند‌خط‌تاریخ‌تمدن

 

ویل دورانت William James Durant :

 

آنها نیز میتوانستند، مانند مغولان و مجاران یا نورسهاي مهاجم، همه چیز را مصادره کنند یا به ویرانی کشانند، اما نکردند و فقط به وضع مالیات اکتفا کردند. 

وقتی عمروعاص مصر را گشود، به مشورت زبیر بن العوام، که میگفت اراضی آنجا را میان فاتحان عرب تقسیم کند، گوش نداد، و خلیفه رأي او را تأیید کرد و فرمان داد زمین همچنان به دست مردم باشد تا در آن کار کنند و ثمر بدهد.

در ایام خلفا اراضی را مساحی کردند، و دولت دفاتر منظم آن را نگاه داشت، راههاي بسیار پدید آورد، به مراقبت آن پرداخت، و در اطراف رودها براي جلوگیري از طغیان آب، بندها پدید آورد. پیش از فتح اسلام نیمی از خاك عراق صحراي بایري بود، و پس از آن بهشتی سرسبز شد. بسیاري از زمینهاي فلسطین که پیش از پیروزي مسلمین سنگ و شن بود حاصلخیز ، ثروتمند، و پرجمعیت شد. بی گفتگو، استثمار مردمان باهوش و قدرتمند از اشخاص ساده و ناتوان در این رژیم، در دورة همه حکومتها ادامه یافت. ولی خلفا مردم را از زندگی و حاصل کارشان به نسبت زیادي ایمن ساختند و به مردم صاحب استعداد فرصت کوشش دادند و مدت شش قرن مناطق را از چنان رفاهی بهره ور ساختند که هرگز پس از ایشان نظیرش را ندیدند. به برکت کمک و تشویق ایشان، تعلیم رواج گرفت و علوم و ادبیات و فلسفه و هنر چنان شکوفا شد که مدت پنج قرن آسیاي باختري را پیشاهنگ تمدن جهان کرد.

 

منبع:تاریخ تمدن،ویل دورانت،نسخه الکترونیکی،ص ۱۹۱۵

  • حسین عمرزاده

| چند‌خط‌کتاب

رینالد شاتیون (Raynald of Châtillon) وقتی که تصمیم گرفت به مدینه بتازد و قبر پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم) را مورد بی‌احترامی قرار دهد. هنگامی که خبر این حمله به صلاح الدین رسید، سلطان از غضب به خود پیچید گرچه رینالد از دست صلاح الدین گریخت اما نزدیکان او (۱۷۰ نفر از فرانک‌ها) به دام افتادند و شدیداً عقوبت شدند. صلاح الدین گرچه سرداری بخشنده و خویشتندار بود اما این بی‌احترامی را نمی‌توانست بپذیرد.

صلاح الدین در نامه‌ای به برادرش [سیف الدین العدیل] نوشت که این مردان باید به دو دلیل عقوبت شوند:

اول: به دلیل عملی.

دوم به دلیل شخصی.

نخست: این مهاجمان به یکی از مقدس‌ترین شهرهای اسلامی بی‌احترامی کرده‌اند. اگر اجازه دهند زنده بمانند بازهم با عده‌ی بیشتری به این شهر حمله می‌کنند.

دوم: شرف اسلام اجازه‌ی بی احترامی به شئونات دینی را نمی‌دهد و آنها می‌باید تاوان عمل خویش را بپردازند. «عملی این چنین تا به حال سابقه نداشته، بنابراین نباید تکرار شود.»

 

[منبع :رهبران‌دنیای‌باستان صلاح‌الدین‌فاتح‌جنگهای‌صلیبی،جان داونپورت،ترجمه:رضا جولایی،انتشارات‌جویا،تهران ۱۳۹۰،ص ۵۶-۵۵-۵۴]

  • حسین عمرزاده

دکتر شریعتی :

 

ما ایرانی ها، ما که می‌خواهیم تاریخ ایران را بنویسیم و تحقیق کنیم و ایرانی را بشناسیم، اگر اسلام را نفی کنیم، اگر بگوئیم «اسلام تمدن و معنویتی نداشته، بر روی ایرانی هم تأثیر نداشته، و آن چه به نام تمدن اسلامی گفته می شود، تمدن ایرانی ها است، که مهم و درخشان هم نبوده، و تمدن درخشان ایرانی، تمدن ایران باستان است، که بعد عرب و اسلام آمده اند و آن را به محاق برده اند و به فراموشی سپرده و مضمحل کرده اند»، ما در برابر دنیای امروز و در برابر علم، خودمان و ملتمان را خلع سلاح کرده ایم، چگونه؟

تاریخ نشان می دهد که نژاد ایرانی، در طول تاریخ هزار ساله اش، که ما می شناسیم، هرگز در هیچ دوره ای به اندازه دوره اسلامی، یعنی قرون اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم - دوره شکوفایی نبوغ نظامی و سیاسی و اجتماعی و تمدنی و فرهنگی و علمی و هنری اسلامی - چنین فرصت و مجالی برای تجلی استعداد خاصش و شکوفایی نبوغ خاص خودش نداشته است.

اگر ما تمدن اسلامی را نفی کنیم و تأثیر اسلام و موقعیت اسلام را در تاریخ ایران نفی کنیم، ناچار برای نشان دادن عظمت و غنای فرهنگ ایرانی، باید به ایران باستان بپردازیم، یعنی به دوره ای که اسنادی از آن نداریم، شخصیت هایی غیر از بزرگمهر از آن نمی شناسیم و نبوغ ها و آثار علمی مشخص و مستند و آثار فرهنگی و فلسفی و هنری کاملاً بارز و جهانی نداریم، جز يك مقدار ويرانه‌هايي، كه از لحاظ معماري ارزش بسيار بزرگ دارد و یک مقدار نوشته های اواخر دوره ساسانی، که از نظر علمی هیچ ارزش ندارد! قبل از اینکه این نوشته ها و آثار پهلوی به زبان فارسی و فرانسه منتشر شود، می شد درباره اش خیلی سخن ها گفت؛ اما خوشبختانه این ها به زبان فارسی دری - که می توانیم بخوانیم و بنویسیم - منتشر شده، و می توانیم بخوانیم، و بخوانید، و می بینید که چیزی نیست که بشود به آن به عنوان افتخار فکر و نبوغ یک ملت بزرگ، مانند ملت ایران، استناد کرد!

نمی شود بر مجسمه های خراب شده، بر قیافه های موهوم، بر خاطره های بی پایه و بر افتخارات و حماسه های اساطیری متکی شد و در دنیای علم و منطق و تحقیق امروز ملتی را دارای نبوغ و استعداد خارق العاده شناساند.

اما برعکس، وقتی در تاریخ اسلام نگاه می کنیم، به یک معجزه بزرگ می رسیم. چه معجزه ای؟  معجزه اینکه همین ملتی که در دوره ساسانیان و در دوره اشکانیان، جز شخصیت های نظامی و سیاسی، کسی را از آن نمی شناسیم و یک نابغه، یک فیلسوف بزرگ و یک دانشمند جهانی از آن به یاد نداریم … بعد از اسلام، … بزرگترین نبوغ های جهانی در فلسفه، ادب، هنر، علم، سیاست و مسائل اجتماعی و فرهنگی عرضه می کند، کسانی که امروز می توانیم آن ها را به دنیا معرفی کنیم، و نبوغ و عظمت کارشان سندیت دارد و آثارشان موجود است و دنیا این آثار را می‌شناسد.

صدها بوعلی، خوارزمی، فردوسی، کندی و امثال این ها، در رشته های مختلف، در شیمی، در فیزیک و ... هستند. قوانین شکست نور، قوانینی هستند که ابن هیثم وضع کرده است. کلمه «جبر» که الان هنوز در اروپا [وجود دارد]، از اسلام رفته.

خود اروپا معتقد است که مایه های اساسی برای پی ریزی تمدن عظیم امروز را به وسیله جنگ های صلیبی از اسلام گرفته است. خود اروپای امروز معتقد است که «ما از فرهنگ اسلامی تغذیه کرده ایم. اسلام به ما بحر پیمایی را به جای رودخانه پیمایی و ساحل پیمایی یاد داد. اسلام به ما مرکزیت سیاسی آموخت.

...

کتاب پنج جلدی «پلوتز» را راجع به جنگ های صلیبی بخوانید: این مرد در پنج جلد به این نتیجه می رسد که «همه عواملی که باعث تکان خوردن اروپای خواب رفته قرون وسطی شده، همه عناصری که در تکوین تمدن و فرهنگ و علم جدید به کار رفت، همه بدون استثناء، از طریق جنگ های صلیبی و از تماس با مسلمین به اروپا رفت». تمام مورخین تاریخ فرهنگ و تمدن در دنیا معترف هستند که این فرهنگ و تمدن اسلام کاملترین و جامع ترین و درخشان ترین تمدن تاریخ گذشته است. ایرانی با اعتراف به این، با معرفی و اقرار به اینکه بزرگترین تمدن تاریخ بزرگ بشری، تمدن اسلامی است، می تواند غرور ملی خودش را هم سیراب ببیند، زیرا می بیند که مردان و نوابع و شخصیت های بزرگ علمی و هنری وفلسفی ایرانی بودند که در تکوین این تمدن عظیم درخشان سهمی بیشتر از همه نژادهای دیگر داشته اند (غرور خودش را می تواند در شکوفا شدن نبوغ های متعدد و متنوع ایرانی در فرهنگ و جامعه و روح اسلامی سیراب ببیند، به جای اشباح خیالی و اساطیری ایران کهن!). ما صدها سند و کتاب چاپ شده و ترجمه شده داریم که می توانیم به دنیای امروز ارائه بدهیم که، «ما چنینیم، ما چنین استعداد، چنین گذشته و چنین مفاخر علمی بزرگی داریم» در اسلام است که ایرانی شکفته. این اعتراف تنها از اروپایی ها نیست.

[دکتر‌علی‌شریعتی،علی حیات بارورش پس از مرگ]

  • حسین عمرزاده

|چند‌خط‌کتاب

«این‌ها غلبه کردند بر این دو امپراتورى بزرگ که امپراتورى روم بود و ایران و بزرگ‌ترین امپراتوری‌هاى آن وقت این‌ها بودند. این یک مشتى عرب از باب اینکه قوى بودند و «ایمان داشتند» و «از ملت بودند» و این طور نبود که بخواهند براى استفاده یک کارى بکنند، این‌ها می‏خواستند خدمت بکنند.»

صحیفه امام، ناشر: مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی، ج ۹، ص ۲۱۸

https://lib.eshia.ir/11150/9/218#

  • حسین عمرزاده

جرجی زیدان (تاریخ نگار مسیحی) :

 

رعایای ایران و روم که تحت استیلای مسلمانان در می آمدند از دوزخ جور و ظلم به بهشت عدل و انصاف انتقال می یافتند. و هرگاه که سپاهیان اسلام برای کشور گشایی از پایتخت خود (مدینه) بیرون می آمدند،توشه راهشان پند و اندرز بزرگان درباره خوش رفتاری با زیردستان بود.

[تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، جلد اول، ترجمه علی جواهر کلام، ص ۵۲]

  • حسین عمرزاده

دکتر زرین کوب در «کارنامه اسلام» ضمن تمجید از تمدن پر شکوه اسلامی،تنها راه پیروزی مسلمانان را بازگشت به علم و فرهنگ گذشته که در حقیقت در پیروی از مسلمانان قرون اولیه اسلام ( عصر صحابه و تابعین ) نهفته است می داند:

|چندخط‌کتاب

«تفوق غرب درین برخورد مستمر جز تفوق اسلحه اش که علم و فرهنگ اوست سببی ندارد »
«اگر دنیای اسلام می خواهد درین معرکۀ مخفی هم دست کم بقدر معرکۀ قدیم پیروزی بیابد، چاره یی جز آن ندارد که در «نوع اسلحۀ» خویش تجدید نظر کند، و بر اساس علم و فرهنگ گذشتۀ خویش – نه آنچه کورکورانه از غرب گرفته است – بنای علم و فرهنگ تازه یی بگذارد. سابقۀ تمدن و فرهنگ هزار سالۀ گذشته اش که بی شک در تاریخ انسانیت نقش مؤثری داشته است نشان می دهد که این کار برای وی شدنی استزود یا دیر»

«اکنون همه چیز بشارت می دهد که قلمرو اسلام بار دیگر از آن شوق و هیجان مقدس مشتعل خواهد شد

[دکتر زرینکوب - کارنامه اسلام،انتشارات شرکت سهامی انتشار،تهران ۱۳۴۸ هجری شمسی،شماره ۱۰۰،صفحه ۱۱]

  • حسین عمرزاده

سلطان مصر و شام؛ صلاح الدین ایوبی (1138 – 1193م)

|چندخط‌تاریخ

آدام هارت دیویس (Adam Hart-Davis) می‌گوید:

 

صلاح‌الدین، بنیان‌گذار سلسله‌ی ایوبی و متحدکننده‌ی دولت‌های مسلمان خاورمیانه دربرابر صلیبی‌ها، را در سراسر سرزمین‌های مسیحی هم رهبری شریف و دلیر می‌دانستند. روایت‌های تاریخی آن روزگار پر از داستان‌هایی درباره‌ی جوان‌مردی او هستند. 

در 1187، صلاح‌الدین ارتش‌های صلیبی را در حطین در هم کوبید. سه ماه بعد، وقتی بیت المقدس سقوط کرد، او اجازه نداد قتل عام یا غارتی صورت گیرد.

دایرة المعارف مصوّر تاریخ جهان، آدام هارت دیویس، ترجمه: الهام شوشتری‌زاده، (تهران: نشرسایان، 1395)،  ص201.

  • حسین عمرزاده

گوستاو لوبون، فیلسوف مسیحی، مورخ، جامعه‌شناس و پزشک فرانسوی در رابطه با فتح آندلس و خدمات اسلام و مسلمین به اروپائیان چنین می‌نویسد: 

 

«مسلمین در طول چند قرن کشور آندلس را از نظر علمی و مالی به کلی منقلب نمودند و آن را تاج افتخاری بر سر اروپا قرار داده بودند!

 

این انقلاب نه تنها در مسائل علمی و مالی، بلکه در اخلاق نیز بوده است. آنها یکی از خصایل ذی‌قیمت و عالی‌شأنِ انسانی را به نصاری (مسیحیان) آموختند و یا کوشش داشتند که بیاموزانند و آن همدردی یا تسأهل مذهبی نسبت به دیگر ادیان بوده است.

 

سلوک آنان با اقوام مغلوبه تا اینقدر ملایم بوده است که رؤسای اُسقُف‌ها اجازه داشتند برای خود مجالس مذهبی هم تشکیل دهند، چنانکه در اشبیلیه (سویا کنونی) در سال ۷۸۲ میلادی و در قرطبه (کوردوبا کنونی) سال ۸۵۲ میلادی، مجالس تحقیق و بررسی مذهبی دائر بودند.»

پی نوشت :

تاریخ تمدن اسلام و عرب، گوستاو لوبون، ترجمه‌ی محمدتقی فخرداعی گیلانی، ص‌۳۴۵تا۳۴۷ و ص۳۶۱.

  • حسین عمرزاده

|چند‌خط‌تاریخ‌تمدن

 

اسلام طی پنج قرن(700 تا 1200م)، از لحاظ نیرو، نظم، بسط قلمرو حکومت، تصفیه اخلاق و رفتار، سطح زندگانی، وضع قوانین منصفانه انسانی و تساهل دینی، ادبیات، دانشوری، علم، طب، و فلسفه پیشاهنگ جهان بود.

 

منبع: [تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 4، ص 432]

  • حسین عمرزاده

|چندخط‌کتاب

فیلیپ آدلر «Philip Adler»  در کتاب «تمدن‌های عالم» می‌گوید:

 

«دعوت محمد انسان را به کمال انسانیّت ارتقا می‌داد؛ به علاوه دستیابی به اصول اخلاقی و معنوی آن ساده بود. اسلام عمیقاً به نیازهای عامه‌ی مردم پاسخ می‌داد.»

 

تمدن‌های عالم، فیلیپ جی آدلر، ترجمه محمد حسین‌ آریا، (تهران: امیر کبیر، چاپ دوم، 1387)، ج1، ص 223.

 

  • حسین عمرزاده

مردان پیروز، افرادی شریف و با مروت بودند. درست در همان جا که در ۸۸ سال پیش فرنگیان از دریای خون گذشتند، حتی یک خانه به یغما نرفت و به یک جاندار آسیب نرسید. به امر صلاح الدین ایوبی، سربازان خیابان ها و دروازه را در نظر گرفتند و از هرگونه دست اندازی احتمالی به جان و مال مردم جلوگیری به عمل آوردند.

استیون رانسیمان،تاریخ جنگ های صلیبی/ ج۲ ص ۵۴۴

 

  • حسین عمرزاده

آیا می‌دانستید که اولین دانشگاه توسط یک بانوی مسلمان ساخته شد؟

 

این زن کیست؟

 

او موسس اولین دانشگاه جهان می‌باشد و اولین دانشگاه در طول تاریخ را ثبت کرده است!

بله درست است، اولین دانشگاه جهان به دست یک زن مسلمان تاسیس شده و این یک شاهکار است!

 

فاطمه فهری مشهور به ام‌البنینه، بانویی مسلمان متولد قرن سوم هجری بوده است. او به عنوان بنیان‌گذار اولین موسسه‌ی آکادمیک مدرن جهان که مدرک تحصیلات عالیه ارائه می‌داد، شناخته می‌شود. این موسسه امروزه به عنوان دانشگاه قَرویین در شهر فاس مراکش پابرجاست. 

فاطمه فهری فرزند محمد فهری بازرگان ثروتمند خانواده فهری بود. خانواده فهری در اوایل سده‌ی ۹ میلادی به همراه گروهی دیگر از شهر قیروان در تونس امروزی به مراکش امروزی مهاجرت کردند. او خواهری به نام مریم داشت. بعد از اینکه فاطمه و مریم ثروت پدر مرحومشان را به ارث بردند، فاطمه اولین موسسه‌ی آکادمیک که مدرک تحصیلات عالیه اعطا می‌کرد را بنیان نهاد که هنوز هم با عنوان دانشگاه قرویین در شهر فاس مراکش امروزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

قدیمی‌ترین موسسه‌ی آموزشی موجود و مستمر در جهان دانشگاه قرویین است که توسط فاطمه فهری در سال 859 میلادی در فاس مراکش تاسیس شده است

 

"The oldest existing and continually operating educational institution in the world is the University of Karueein, founded by Fatima Al-Fahri in 859 AD in Fez, Morocco."

 

 

 

پی نوشت :

آیا دانشگاه القرویین که توسط فاطمه فهری تاسیس شد اولین دانشگاه جهان در تمام تاریخ است؟

 

در سایت رسمی موسسه "رکوردهای گینس" که دارای مجموعه‌ای از رکوردهای بین‌المللی است؛ ذکر شده که دانشگاه القروین در شهر فاس مغرب (مراکش)، قدیمی‌ترین و اولین دانشگاه جهان است.

http://www.guinnessworldrecords.com/world-records/oldest-university

 

در سایت اطلس ابسکوار که یک مجله آنلاین آمریکایی است نیز ذکر شده که دانشگاه القرویین قدیمی‌ترین دانشگاه جهان است.

https://www.atlasobscura.com/places/university-of-alkaraouine

 

در سایت معتبر و رسمی کالج استیت که دانشگاه‌های مختلف در جهان را مورد بررسی قرار می‌دهد ذکر شده که "دانشگاه القرویین" اولین دانشگاه جهان در تاریخ است. بعد از آن، "دانشگاه الازهر" دومین دانشگاه جهان در تاریخ است و بعد از آن "دانشگاه نظامیه" که توسط خواجه نظام المک تاسیس شد جزء قدیمی‌ترین و اولین دانشگاه‌های تاریخ هستند.

https://collegestats.org/2009/12/top-10-oldest-universities-in-the-world-ancient-colleges/

  • حسین عمرزاده

شیخ مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی،شاعر و نویسنده نامدار قرن هفتم هجری یکی از بزرگترین متفکران و شاعران و ادیبان ایران است که در تمام خطّه ایران زمین یکّه تاز میدانهای فصاحت و بلاغت و سخنوری می باشد.این شاعر بلند پایه،استاد مسلّم غزلِ سبک عراقی و نثر مسجّع یعنی نوشته آهنگدار و موزون است.و غزلیات،قصائد،قطعات و ترکیب بندهایش به روانی آب زلالند و دو اثر جاویدانش گلستان و بوستان قرن ها بر عقول و قلوب ایرانیان حکومت می کنند.

گلستان دارای نثری مسجّع آمیخته با شعر، و بوستان شعری است در قالب مثنوی در بحر متقارب  (هم وزن با شاهنامه فردوسی) که در زمینه‎های اجتماعی، اخلاقی، عرفانی، دینی و... سروده شده است.

سعدی در نظامیه بغداد از محضر جمال الدین عبدالرحمن ابوالفرج بن جوزی دوم (درگذشته به سال 636) مدّرس مدرسه مستنصریّه، و عارف معروف شیخ شهاب‎الدین ابوحفص عمر بن محمّد سهروردی صاحب «عوارف المعارف» (درگذشته به سال 632) تلمذ نمود . و از علم و دانش و عرفان هر دو نهایت استفاده کرده است.

اینک در باغ کلیات  سعدی که شامل دیوان اشعار، بوستان و گلستان است به گشت و گذار می‎پردازیم:

۱- ابیاتی در وصف پیامبر صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدینش

در ابیاتی در وصف پیامبر صلی الله علیه وسلم خلفای راشدین را چنین نیکو می‌ستاید.

چه نعت پسندیده گویم ترا؟ /علیک السّلام ای نبیّ الورا

درود مَلَک بر روان تو باد/ / بر اصحاب و بر پیروان تو باد

نخستین ابوبکر پیر مُرید / عُمَر پنجه بر پیچ دیو مرید

خردمند، عثمان شب زنده دار / چهارم علی شاه دلدل سوار

 (بوستان- 209)

سعدی عارفی است که از قید و بند قشری گری گذشته و در سایۀ سلوک و مصاحبت با عارف آزاد مردی چون شهاب الدین سهروردی به کمالات معنوی رسیده است.

 

۲- عجز ابوبکر صدیق از معرفت الهی

سعدی، ادیب نکته پرور و قافیه پرداز دفتر معانی در «رساله در عقل و عشق» کمال معرفت صدّیقان را در شناخت کمال الهی ناتوان می‎داند:

«امیرالمؤمنین ابوبکر صدیق ـ رضی الله عنه ـ نکو گفته است که «یا مَن عَجَزَ عَن مَعرِفَتِهِ کمالُ مَعرِفَةِ الصدّیقینَ»، معلوم شد که غایت معرفت هرکس مقام انقطاع اوست به وجد از ترقی» .

۳- ستایش سالار عادل، عمر

قطعات دلنشین بوستان به انسان درس آزادگی و فضیلت و شرف می‌دهند، و رنگ آمیزی صحنه‎ها چنان است که بهتر از آن نمیتوان سرود. این معمار کاخ رفیعِ اخلاق و کرامت انسانی سالار عادل عُمَر را اینگونه می‎ستاید:

 

گدائی شنیدم که در تنکجای / نهادش عُمَر پای بر پشتِ پای

ندانست درویش بیچاره کوست / که رنجیده، دشمن نداند ز دوست

بر آشفت بر وی که کوری مگر؟ / بدو گفت سالار عادل، عُمَر

نه کورم و لیکن خطا رفت کار / ندانستم از من گنه در گذار

چه مُنصف بزرگان دین بوده‎اند / که با زیر دستان چنین بوده‎اند

بنازند فردا تواضع کنان / نگون از تواضع سر گردِ نان

اگر می بترسی ز روز شمار / از آن کز تو ترسد خطا در گذار

مکن خیره بر زیر دستان ستم  /  که دستیست بالای دست تو هم

(بوستان – 338، 339)

۴- ستایش شاه مردان علی

شاه مردان، علی مرتضی نمونه و فصل الخطاب جوانمردی و کرم است. در حکایتی پند آموز، راه آزادگی و گرفتن دست افتاده چنین ترسیم می‎شود.

بزارید وقتی زنی پیش شوی / که دیگر مخر نان ز بقال کوی

به بازار گندم فروشان گرای / که این جو فروشیست گندم نمای

نه از مشتری کز دحام  مگس / بیک هفته رویش ندیدست کس

بدلداری آن مرد صاحب نیاز / بزن گفت کای روشنائی بساز

بـه امید مـا کلبـه اینجا گـرفت / نه مردی بود نفع از او واگرفت

ره  نیک  مـردان آزاده  گیر / چه استاده‌ای دست افتاده گیر

ببخشای کانان که مرد حقند / خریدار دکـان  بی  رونقند

جوانمرد اگر راست خواهی ولی‌ست / کـرم ، پیشـۀ  شـاه  مـردان  علی‌ست

(بوستان – 272)

۵- قصیده‎ای غرّا و بلیغ در مدح خلفا

در قصیده‎ای غرّا و بلیغ در ستایش خداوند و پیامبرصلی الله علیه و سلم  و یارانش چنان به سلاست و روانی دُر افشانی می‎کند که بلندای قصیده را با لطافت و نرمی حریر گونۀ غَزَل می‌آراید:

یارب به دست او که قمر زان دو نیم شد / تسبیح گفت در کف میمون او حصا

کافتادگان شهوت نفسیم دست گیر / ارفق بمن تجاوز واغفر لمن عصا

تریاق در دهان رسول آفریده حق / صدیق را چه غم بود از زهر جانگزا؟

ای یار غار سید و صدیق نامور / مجموعهٔ فضائل و گنجینهٔ صفا

مردان قدم به صحبت یاران نهاده‌اند / لیکن نه همچنانکه تو در کام اژدها

یار آن بود که مال و تن و جان فدا کند / تا در سبیل دوست به پایان برد وفا

دیگر عمر که لایق پیغمبری بدی / گر خواجهٔ رسل نبدی ختم انبیا

سالار خیل خانهٔ دین صاحب رسول / سردفتر خدای پرستان بی‌ریا

دیوی که خلق عالمش از دست عاجزند / عاجز در آنکه چون شود از دست وی رها؟

دیگر جمال سیرت عثمان که برنکرد / در پیش روی دشمن قاتل سر از حیا

آن شرط مهربانی و تحقیق دوستیست / کز بهر دوستان بری از دشمنان جفا

خاصان حق همیشه بلیت کشیده‌اند / هم بیشتر عنایت و هم بیشتر عنا

کس را چه زور و زهره که وصف علی کند / جبار در مناقب او گفته هل اتی

زورآزمای قلعهٔ خیبر که بند او / در یکدگر شکست به بازوی لافتی

مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود / تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا

شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود / جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا

دیباچهٔ مروت و سلطان معرفت / لشکر کش فتوت و سردار اتقیا

فردا که هرکسی به شفیعی زنند دست / ماییم و دست و دامن معصوم مصطفی

پیغمبر، آفتاب منیرست در جهان / وینان ستارگان بزرگند و مقتدا

 (قصائد فارسی – 882-883)

۶- تشبیه علاءالدین عطا ملک جوینی به مسیح و عمر بدعت شکن

در قصیده‎ای در ستایش علاء الدین عطا ملک جوینی، او را به مسیح و عُمَر بدعت شکن تشبیه می‌کند:

چنان رمند و دوند اهل بدعت از نظرش  / که از مسیحا دجّال و از عُمَر، شیطان

(قصائد فارسی – 932)

۷- علی زاهد شب و پیکارگر روز

علی زاهد شب و پیکارگر روز، در نهایت فروتنی و عظمت روحی، نظرِ مخالف عقیده خود را در مجلس می‎پذیرد:

کسی مشکلی برد پیش علی / مگر مشکلش را کند منجلی

امیر عدو بند مشکل گشای / جوابش بگفت از سر علم و رای

شنیدم که شخصی در آن انجمن / بگفتا چنین نیست یا باالحسن

نرنجید از او حیدر نامجوی / بگفت ارتو دانی از این به بگوی

بگفت آنچه دانست و بایسته گفت / به گل چشمهٔ خور نشاید نهفت

پسندید از او شاه مردان جواب / که من بر خطا بودم او بر صواب

به از من سخن گفت و دانا یکی است / که بالاتر از علم او علم نیست

 (بوستان -337، 338)

برگرفته شده از کتاب : خلفای راشدین در قلمرو نظم و نثر فارسی ، تألیف: فریدون سپهری

  • حسین عمرزاده

از علما کسانی بوده اند که طلب علم و دانش را در سنین بالای عُمر خود آغاز کرده اند؛

بعنوان مثال:

 

 

  • صالح بن کیسان (40 هـ - 140 هـ)؛


امام حاکم می فرماید: صالح بن کیسان طلب علم را در سن هفتاد سالگی آغاز کرده است.

 

 

منبع:تهذیب التهذیب۴/۴۰۰

 

صالح بن کَیسان مَدَنی فقیه حجازی بود که بیش از صدسال عمر کرد.به عنوان آموزگار کودکان عمر بن عبدالعزیز گماشته شد. از فقیهان مدینه شمرده می‌شود که میان حدیث و فقه را جمع کردند. او را از راویان موثق در حدیث می‌دانند.
 

 

  • و سُلَیم بن ایوب رازی (هـ365 - 447 هـ)؛ 

ابن عساکر می فرماید: به من اطلاع داده شد سُلَیم بن ایوب عُمرش از چهل سالگی گذشته بود که طلب علم و فهمِ علوم شرعی را آغاز کرد.

 

منبع:طبقات المفسرین ۱/۲۰۲

 

ایشان محدث، فقیه شافعی و از راویان احادیث پیامبر ﷺ است.

  • حسین عمرزاده

{إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا ۖ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا السُّفْلَىٰ ۗ وَکَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ} 

 

اگر او (= پیامبر صلی الله علیه وسلم) را یاری نکنید، به راستی که الله او را یاری کرد، آنگاه که کافران او را (از مکه) بیرون کردند، نفر دوم از دو نفری که آن دو در غار بودند، به یار خود (ابوبکر رضی الله عنه =ثانی اثنین) می گفت: «اندوهگین مباش، یقیناً الله با ماست». پس الله آرامش خود را بر او فرو فرستاد، وبا لشکرهایی که شما آن را نمی دیدید، او را تأیید (وتقویت) نمود, وکلام (وگفتار شرک) کسانی که کافر شدند؛ پایین قرار داد، وکلام (وآیین) الله بالا (وپیروز) است، و الله پیروزمند حکیم است.

 

[التوبة: آیه ۴۰]

 

 

عطار نیشابوری،شاعر نامی ایران زمین با توجه به آیه ی فوق در خصوص ابوبکر صدیق،یار و صحابی گرانقدر پیامبر اسلام اینگونه می سراید؛

 

گر تو کردی “ثانی اثنینش” قبول

 

“ثانی اثنین” او بود بعد رسول

 

منبع:عطار/منطق‌الطیر -فی‌فضائل خلفا

  • حسین عمرزاده

هاوارد آر.ترنر Howard R. Turner درباره درخشش و تاثیر فرهنگ و تمدن اسلامی بر تمام جوامع و انسان ها می‌نویسد: 

"During the Golden Age of Islam (seventh through seventeenth centuries A.D.), Muslim philosophers and poets, artists and scientists, princes and laborers created a unique culture that has influenced societies on every continent."

«در دوران طلایی اسلام (از قرن هفتم تا هفدهم میلادی)، فیلسوفان و شاعران، هنرمندان و دانشمندان، شاهزادگان و کارگران مسلمان،فرهنگی منحصربه‌فرد ایجاد کردند که بر جوامع در هر قاره‌ای تأثیر گذاشته است.»

 Howard R. Turner (1997), Science in Medieval Islam, p. 263 (book cover, last page), University of Texas Press, ISBN 0-292-78149-0

  • حسین عمرزاده
Telegram Instagram Facebook Twitter YouTube Aparat Pinterest