| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۶۴۰ مطلب توسط «حسین عمرزاده» ثبت شده است

مولوی روم می‌گوید عذر نخواستن و عدم اعتراف به خطا، خصلت شیطانی است؛ شیطان آدمی را وسوسه می‌کند که از این کار استنکاف نماید. چنانچه خودِ شیطان عذرخواهی نکرد و گناه خودش را هم به خدا نسبت داد، اما آدم علیه السلام مسئولیت‌پذیر بود و جانب ادب را نگاه داشت و طلب پوزش کرد.


این درسی بزرگ و پندآموز است؛ طلب پوزش و اعتراف به خطای خود نه تنها آدمی را خوار و خفیف نمی‌کند، بلکه نشان دهنده‌ی عظمت روح و بزرگی دل است، و موجب صمیمیت هرچه بیشتر می‌گردد: 


گفت شیطان که: بما اَغوَیتَنی

کرد فعلِ خود نهان دیو دَنی

گفت آدم که: ظَلَمنا نَفسَنا

او ز فعل حق نَبُد غافل چو ما


مثنوی| دفتر اول

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۷ ، ۰۰:۲۰

هنگامی که آتاترک شیخ سعید نورسی (رحمه‌الله) را به آنکارا فراخواند تا به او مسئولیتی در حکومت بدهد، به او گفت: بدون شک ما به استاد توانایی مانند شما نیازمندیم؛ ولی اولین کاری که کردی، درباره‌ی «نماز» سخن گفتی و این اولین تلاش شما برای ایجاد تفرقه در بین اهل این مجلس بود.


بدیع‌الزمان درحالی‌که با انگشتش به او اشاره می‌کرد، با تندی گفت: «پاشا! پاشا! بزرگترین حقیقتی که بعد از ایمان متجلی می‌شود، نماز است و کسی‌که نماز نمی‌خواند، خائن است و حکم خائن پذیرفته نیست».


 منبع: واژه‌های نورانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۷ ، ۰۰:۱۰

مردی با دوچرخه به خط مرزی می‌ رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مأمور مرزی می ‌پرسد: «در کیسه ها چه داری؟»


او می‌ گوید: "شن"


مأمور او را از دوچرخه پیاده می ‌کند و چون به او مشکوک بود، یک شبانه روز او را بازداشت می‌ کند. ولی پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی ‌یابد. بنابراین به او اجازه عبور می‌ دهد. هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می ‌شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا. این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می ‌شود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی ‌شود.


یک روز آن مأمور در شهر او را می ‌بیند و پس از سلام و احوال ‌پرسی، به او می‌ گوید: "من هنوز هم به تو مشکوکم و می ‌دانم که در کار قاچاق بودی. راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می‌ کردی؟"


مرد می ‌گوید: "دوچرخه!"


گاهی وقت‌ ها موضوعات فرعی ما را به کلی از موضوعات اصلی غافل می ‌کنند...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۷ ، ۰۰:۰۲

ریچارد داوکنیز خداناباور مشهور بریتانیایی می گوید: با یک اسرائیلی مشغول صحبت کردن بودم و او گفت که به خاطر ظلم هیتلر مجبور به ساختن یک دولت شدیم چرا که متوجه شدیم واقعا هیچ کس حامی ما نیست من هم گفتم:خوب چرا فلسطینی ها باید جواب جنایت هیتلر را بدهند؟ چرا ماداگاسکار و یا جای دیگری را انتخاب نکردید؟.... فرد اسرائیلی خطاب به داوکنیز می گوید بهتر است بحث را عوض کنیم.


 https://www.huffingtonpost.co.uk/richard-dawkins/richard-dawkins-rape-tweets_b_5633885.html 


جالب تر اینکه هاوکنیگ دیگر خداناباور مشهور بریتانیایی هم از جمله مخالفین اسرائیل بود و عضو کمیته تحریم آکادمیک اسرائیل بود.


 http://www.bbc.com/persian/world/2013/05/130508_em-hawking-israel-boycott                                                                             


نکته جالب اینجاست که خداناباوران ایرانی از جمله حامیان و مدافعان فکری اسرائیل هستند!!! خوب چرا وقتی داوکنیز  و یا هاوکنیگ می گوید خدا وجود ندارد ملحدین آن را می پذیرند ولی وقتی اینها از اسرائیل انتقاد می کنند ملحدین ایرانی در مخالفت می گویند ما مرجعی نداریم؟!!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۹:۳۵

در کتاب مـقدس مسلمانها(قرآن کریم) برای تــمام مــردها و زن ها « یــک زن » به عنوان الگو معرفی شده است:


وضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ 




و براى کسانى که ایمان آورده‏ اند الله همسر فرعون را مَثَل آورد.



سوره التحریم:۱۱


"مقام زن والاست".

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۹:۲۵

چنین به نظر می‌رسد که اروپاییان سده‌های شانزدهم، هفدهم و هجدهم میلادی به شمار بسیار اندکی از اندیشه‌های برجسته ریاضی دست یافته بوده‌اند.بررسی دست‌نوشته‌های کشف‌شده نشان می‌دهد که ریاضی‌دانان مسلمان در حدود ۴۰۰ سال پیش از زمان یادشده، محاسبات پیچیده‌ای انجام می‌داده‌اند. بسیاری از آن ریاضی‌دانان، ایرانی یا عراقی بوده و در حدود سال ۱۸۴ ه.ق در بیت‌الحکمه مرکز دانشگاهی بغداد، پرورش یافته‌اند. درباره بیت‌الحکمه در همین فصل مطالبی می‌خوانید.


خوارزمی با وارد کردن جبر به ریاضیات دوره درخشان تاریخ ریاضی را آغاز کرد. پی بردن به اهمیت این اندیشه‌ی نوین او اهمیت بسیار دارد. در واقع، جبر، در اندیشه‌های ریاضی یونانی که در پایه هندسه استوار بودند، حرکتی انقلابی ایجاد کرد.


جبر تئوری وحدت‌بخشی بود که اعداد گویا، اعداد گنگ و اندازه‌های هندسی را به هم پیوند می‌داد؛ به ریاضیات بُعد کاملاً جدیدی می‌بخشد و مسیری برای پیشرفت و ایجاد مفاهیم گسترده‌تر ایجاد می‌کرد. یکی دیگر از فواید مهم ورود اندیشه‌های جبری به ریاضیات به وجود آمدن روشی تازه در این علم بود؛ روشی که تا آن زمان وجود نداشت.

بعدها پرچم جبر به دست یکی از شاگردان خوارزمی، به نام کرجی متولد سال ۳۴۲ ه.ق افتاد. بسیاری معتقدند که او جبر را برای نخستین‌بار به طور کامل از عملیات هندسی آزاد ساخت و عملیات حسابی را -که امروزه مرکز جبر به شمار می‌رود- جانشین آن کرد. کرجی نخستین کسی بود که یک جمله‌ای های x، x به توان 2، یک xاُم و...  را تعریف و حاصل آن‌ها را قانونمند کرد. او مدرسه جبر را که چندصدسال شکوفا بود، بنیان نهاد. دویست سال پس از مرگ کرجی، ابونصر سموئل بن یحیی مغربی، دانشمند سده ششم هجری که یکی از مهم‌ترین شاگردان مدرسه به حساب می‌آید، برای نخستین‌بار جبر را چنین دقیق توصیف می‌کند: «.... عملیاتی روی مجهولات با استفاده از ابزارهای حساب، به همان روشی که در عملیات حساب روی معلومات انجام می‌شود.


دومین کسی که در پیشبرد جبر سهم بسزایی داشته، عمر خیام شاعر و حکیم نیشابوری متولد سال  ۴۴۰ ه.ق بوده است. او رده بندی کاملی از معاملات درجه سوم با راه حل های هندسی از طریق مقاطع مخروطی ایجاد کرد.


کتاب:۱۰۰۱ اختراع || «میراث مسلمانان در جهان»

نویسنده: پروفسور سلیم الحسنی 

مترجمین: افسانه حجتی طباطبایی، سیاوش شایان، سعید علی تاجر، محمد کرام الدینی، منصور ملک عباسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۶:۳۹

آورده اند بازرگانی بود اندک مایه که قصد سفر داشت. صد من آهن داشت که در خانه دوستی به رسم امانت گذاشت و رفت. اما دوست این امانت را فروخت و پولش را خرج کرد. بازرگان، روزی به طلب آهن نزد وی رفت. مرد گفت: آهن تو را در انبار خانه نهادم و مراقبت تمام کرده بودم اما آنجا موشی زندگی می کرد که تا من آگاه شوم همه را بخورد. بازرگان گفت: راست می گویی! موش خیلی آهن دوست دارد و دندان او برخوردن آن قادر است. دوست اش خوشحال شد و پنداشت که بازرگان قانع گشته و دل از آهن برداشته. پس گفت: امروز به خانه من مهمان باش. بازرگان گفت: فردا باز آیم. رفت و چون به سر کوی رسید پسر مرد را با خود برد و پنهان کرد. چون بجستند از پسر اثری نشد. پس ندا در شهر دادند. بازرگان گفت: من عقابی دیدم که کودکی می برد. مرد فریاد برداشت که دروغ و محال است، چگونه می گویی عقاب کودکی را ببرد؟ بازرگان خندید و گفت: در شهری که موش صد من آهن بتواند بخورد، عقابی کودکی بیست کیلویی را نتواند گرفت؟ مرد دانست که قصه چیست، گفت: آری موش نخورده است! پسر باز ده و آهن بستان.


کلیله و دمنه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۳:۳۴

احمد کسروی از بزرگترین اسطوره‌های خداناباوران ایرانی است؛ او را به عنوان حق‌شناس و حق‌گو و روشن‌گر می‌شناسند و به نشر کتاب‌هایش بسیار توجه دارند، تاجایی‌که او را در ردیف خردگرایان شمرده و تقدیر می‌کنند.


اما کسروی میلی به این وصلت شوم ندارد و در کتاب ورجاند بنیاد، به صراحت می‌گوید: «آنان‌که می‌پندارند با دانش‌های نوین به دین نیازی نمانده، این گمراهی دیگری از ایشان است!»


[ورجاوند بنیاد، ص ۵۵]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۶:۳۸

مقارن ظهور اسلام، تمام فرمانروایان جهان به‌خاطر نفوذ فرمان‌های خویش، همواره در تلاش بوده‌اند که به وسایل گوناگون در قلوب مردم، شکوه و جلال و ابهت و عظمتی برای خود ایجاد نمایند. مثلاً به میان توده‌های مردم نمی‌رفتند و بلکه همواره در مجلل‌ترین کاخ‌ها نشسته و به‌وسیله‌ی وزیر دربار فرمان‌های خود را به مردم اعلام می‌کردند، و رابطه‌ی آنها، رابطه‌ی برده‌داری با بردگان خود بود و کسراها و سزارها، اگر در سال یک مرتبه مردم را به حضور می‌پذیرفتند، هر یکی درحالی‌که تاج طلایی بر سر و جامه‌های ملیله‌ى طلایی و قباهای زربفت در بر، و شمشیر مرصّع و زرکوب در دست و چند کیلو طلا به‌صورت زینت‌آلات بر دوش و بر سینه‌ی او آویزان و بر کرسی عاج یا تخت طلایی ساکت و صامت می‌نشست و ژست شاهانه به خود می‌گرفت، به رژه رفتن مردم نیم‌نگاهی می‌کرد و اگر در سال یکی‌دو مرتبه به قصد شکار و تفریح هم از شهر بیرون می‌رفت با همان لباس و زینت‌آلات، بر اسب نایابی سوار می‌شد که دهنه‌ی طلایی و لجام زربفت و رکاب نقره‌ای و زین زرکوب و رخت طلا و مروارید بند و بقیه زینت‌آلاتش هوش و حواس هر ببیننده‌ای را می‌ربود و هیأت وزرا و خواص و غلامان که هر یک بر اسب ممتازی سوار و غرق در جواهرات، پروانه‌وار به دور او در حال حرکت بودند، به شکوه، عظمت و ابهت شاه می‌افزودند.


اما امیرالمؤمنین عمربن خطاب «رضی الله عنه» درحالی‌که برتری خود را بر تمام آنها نشان داد و قلمرو حکومت شاهنشاهی ایران و امپراتوری روم را به تصرف خود درآورد و بر دو قاره‌ى عظیم جهان «آسیا و آفریقا» فرمانروایی یافت و از قلب آسیای صغیر تا اعماق خاک افغانستان و از دریای خزر تا کرانه‌های اقیانوس هند را به قید فرمان خود درآورد، همواره در میان توده‌ی مردم بود و رابطه‌ی او با آنها، رابطه‌ی برادری بود و بی هیچ واسطه و ضابطه‌ای با آنها رابطه داشت.


سیمای صادق فاروق اعظم، ص ۵۸۸ |ماموستا عبدالله احمدیان رحمه‌الله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۶:۱۴

"گرایش جنسی یک مرد (یک مرد درست) جز به زن نتواند بود. آنان که به پسران می‌گرایند و خودداری نتوانسته پی آنان می‌روند،‌‌ همان مردان نادرستی می‌باشند که می‌باید گفت: به سرشت آنان ذرات مادینه درآمیخته. از این‌جاست که مردان آن‌چنانی بسیار پست و بی‌ارج باشند. زیرا نه مرد باشند و نه زن، از داراک‌های ستودهٔ هر دو جنس بی‌بهره باشند."


(احمد کسروی-در پیرامون ادبیات، ص ۱۳۲)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۶:۰۵

«اگر مسلمانی تنها آب کافی برای وضویش داشته باشد و در عین حال حیوانی محترم  همراه وی باشد که تشنه است، واجب است که این مسلمان به جای وضو با آب، تیمم کند و آب را به آن حیوان بدهد.» 


منبع: [المجموع للنووی، ج۲، ص۲۴۵؛ حاشیة الدسوقی على الشرح الکبیر، ج۱، ص۱۶۲]

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۷ ، ۱۶:۰۰


دریافت
عنوان: صداقت ابوهریره رضی الله عنه در روایت حدیث
مدت زمان: ۲ دقیقه ۵۸ ثانیه 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۱:۱۴

ثابت بن ثوبان (م ۱۲۱هـ به بعد )، می گوید: « عدی بن ارطاه - کارگزار عمر بن عبدالعزیز - به وی نوشت: امّا بعد، مردمی در کنار ما هستند که تا آنان را نیازاریم خراج نمی‌پردازند. عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله) در پاسخ وی نوشت: امّا بعد، جای بسیار شگفتی است که تو برای آزار انسانها از من اجازه می‎خواهی(!) گویا من سپر تو از عذاب الله هستم (!) و گویا این من هستم که تو را از خشم الله نجات می دهم (!) هنگامی که نامه‌ی من به تو رسید، هر کس توانش را داشت و مالیاتش را به تو داد از وی بگیر، در غیر این صورت آنان را سوگند بده

به الله قسم اگر الله را با نافرمانی آنان ملاقات کنم بهتر از این است که الله را با شکنجه و آزار آنان ملاقات کنم.»


[الخراج – أبو یوسف، ص ۱۳۲ ؛ الأموال لابن زنجویه، ج ۱، ص ۱۶۵؛ أخبار أبی حفص عمر بن عبد العزیز- أبو بکر الآجری، ص ۷۸، از طریق ابویوسف سند صحیح است.]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۷ ، ۱۵:۱۹



دریافت
عنوان: هالوین
مدت زمان: ۱ دقیقه و ۴۵ ثانیه 
حجم: ۵۷.۲ مگابایت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۷ ، ۱۵:۰۳

نامه‌های سپاهیان اسلام که برای خانواده‌هایشان می‌فرستادند، امیرالمؤمنین آنها را به خانه‌ها می‌برد و در پشتِ در برایشان می‌خواند و جواب‌هایی را که آنها به او دیکته می‌کردند، به دست خود می‌نوشت و در اسرع وقت برای سپاهیان اسلام می‌فرستاد و همراه بچه‌های آنها به بازار می‌رفت و برای آنها خرید می‌کرد و آنها را به منزل می‌آورد.


در شهر بچه‌ای اگر از خانه‌اش دور می‌افتاد، دست او را می‌گرفت و در آن‌سوی شهر او را به دست پدر و مادرش می‌رساند. در شهر دست پیرمرد نابینای یهودی را می‌گرفت و او را به منزل خودش می‌برد و پس از پذیرایی، دستور می‌داد زندگی او را از بیت‌المال تامین کنند.


سیمای صادق فاروق اعظم، ص۵۸۹ |ماموستا عبدالله احمدیان «رحمه‌الله»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۷ ، ۱۴:۲۶

امیرالمؤمنین عمر فاروق «رضی‌الله‌عنه»:


«أعزکم الله بالإسلام؛ فمهما تطلبون العزّة بغیره، یذلّکم الله»


«خدا به‌وسیله‌ی دین اسلام به شما عزّت بخشیده است. هرگاه بخواهید به‌وسیله‌ی دیگری غیر از اسلام عزت پیدا کنید، خدا شما را خوار و ذلیل خواهد کرد.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سیمای صادق فاروق اعظم |ماموستا عبدالله احمدیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۷ ، ۱۴:۲۴

لرد ویلیام مویر مستشرق قرن نوزدهم و نویسنده سیره پیامبرمان محمد گفته است:


"نسخه کامل قرآن عثمان بدون هیچ تغییری به دست ما رسیده است .. و شاید کتاب دیگری در جهان نباشد که متن آن در طول دوازده قرن، دست نخورده مانده باشد".


منبع:the life of mohammad:23-22

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۷ ، ۱۴:۲۱

دفاع و حمایت از اهل ذمّه (کفار معاهد) در مقابل دشمنانشان!


عمر بن خطاب (رضی الله عنه) هنگامی که در  بستر مرگ بود خلیفه [و مسلمین] بعد از خودش را چنین رهنمود و سفارش کرد:


 «وأوصیه بذمة الله وذمة رسوله خیرا، أن یقاتل من ورائهم، ولا یکلفون فوق طاقتهم» [1]  یعنی: «او را سفارش می کنم که با  کسانی که در ذمّه و پناه خدا و رسولش هستند به نیکی رفتار نماید و اینکه با دشمنان‌شان بجنگد و آنان را [به پرداخت مالیات] طاقت فرسا مجبور نسازد!»


شهاب الدین قرافی(م 684هـ)، در  کتاب « الفروق » می‌نویسد:


«ابن حزم در «مراتب الاجماع» نقل کرده، کسانی که اهل ذمّه هستند، و در این حال دشمن به سرزمین‌هایمان به قصد اهل ذمّه هجوم آورند بر ما واجب است که برای جنگ و مقابله با آنها با مرکب و سلاح خارج شویم و  در حفظ و صیانت آنها از رسیدن دشمن به کسانی که در ذمّه خداوند متعال و حضرت رسول (صلی الله علیه و سلم) هستند بمیریم، و رها کردن دشمن برای رسیدن به آنها بی‌ اعتنائی و بی توجهی به تعهد با اهل ذمّه است.» [2] و در این باره اجماع امّت نقل شده است. [3]


پی‌نوشت‌ها

[1] صحیح البخاری، ج 4، ص 69 ح 3052؛ السنن الکبرى للنسائی، ج 10، ص 294 ح 11517؛ الأموال لابن زنجویه، ص  333، لفظ حدیث از کتاب «الاموال» می‌باشد.

[2] الفروق – القرافی، ج 3 ، صص 14 – 15.

[3] منبع قبل. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۷ ، ۱۴:۱۷

«شیخ الإلحاد و الملحدین...»


 الحاد بن ملحد بن عیرانی، روزی ناله بر آورد و جمع مریدان، سراسیمه گرد او جمع گشتند و تعجب کنان پرسیدند که ای شیخ، ۳۰ میلیون نفر به فدایت، چه شده است که نعره ها سر می دهی؟!

 چه شده؟! به ما هم گو تا ما هم نعره زنان جامه‌ها بدرانیم و سر به بیابان نهیم.


شیخ (درود خرد بر او باد) گفت: ای جمع مریدان من، با شما نصایحی گران‌بها دارم، آن را آویزه گوش خود کرده و به نسل های آینده خود انتقال دهید.

مریدان سر تا پا گوش، نظاره‌گر دهان شیخ‌شان بودند تا بدانند که چه می گوید و دیدند که اشک در چشمانش حلقه کرد و با صدای ماتم گرفته، خطاب به جمع گفت: ای مریدانم و ای سردمداران آینده، خردگرایی بر شما باد از مجادله کردن با علما و دانش آموخته‌گان دین خودداری ورزید، مریدان کف بر دهان بر آورده و با تعجب پرسیدند پس ما چگونه عقیده خود را منتشر سازیم؟!

شیخ گفت: ای ابلهان خموش بمانید تا سخنم را کامل سازم، هیچ گاه با بزرگان و علماء و حتی کسی که اندک علم ناچیزی در نزدش موجود است به مجادله بر نخیزید و برای نشر عقاید خود به نزد جوانان خام و پیران جاهل بروید، سعی کنید از جوانان، افرادی را انتخاب کنید که از وصال به معشوق، باز مانده‌اند یا در رسیدن به امور خویش در مانده هستند.

در میان کهتران، افرادی را برگزینید که در ایام شبابی روزها را با گناه به شب رسانیده و حال که به بستر مرگ نزدیک می‌شوند فکر عذاب قبر، آن‌ها را نجات نمی‌دهد و با انکار کردن «خداوند» او را از این فکر، رهایی بخشید.

"و زنهار بر شما که از بحث کردن با صاحبان دانش و لو اگر دانش‌شان اندک باشد پرهیز کنید"


مریدان دوباره کف بر دهان برآورده و هنگام سخن گفتن جمله، تف‌ها بر زمین پاشیدند و باز گفتند: ای شیخ حکمت این سخن تو در چیست؟!


شیخ سر در گریبان فرو برد و با صدای پر از حزن و اندوه گفت: در ایام جوانی که تازه با کتب "سران الحاد" آشنا و مخیّله‌ام سرشار از جملات نیچه و راسل و داوکنیز و هیچنز بود، به مسجد محل پا گذاشته و دیدم که پیر مردی دارد احکام نماز را به چندی از افراد حاضر می‌آموزد، من هم صدای خود را بلند کرده و گفتم: ای پیر خرفت، مردم در غرب به بیکران‌های آسمان سفر می کنند، و تو هنوز به ما احکام نماز را می‌آموزی؟!


پیر مرد در جوابم گفت: ای جوانک تو نه نمازت را خوانده‌ای و نه به کرانه‌های آسمان رخنه کرده‌ای چه می‌گویی؟!


شیخ با چشمانی گریان روی در مریدانش کرد و گفت: حال حکمتش را دانستید؟!


تنی چند از مریدان شیخ، با دیدنِ وضعیتِ شیخ‌شان بیهوش شدند، مریدان شیخ این نصیحت او را از ابتدا تا به امروز آویزه گوش خود کرده و با توجه به پیشرفت علم، شبهات و سؤالات آنان هیچ گونه پیشرفته نداشته، و هنوز در دوران یونان باستان قدم بر می‌آورند.

البته از لحاظ اخلاقی پیشرفت کرده‌اند و برای عمل شاهد بازی می‌گویند: چون در میان حیوانات رواج دارد پس طبیعی است و برای رد خداوند می‌گویند: چون جنگ وجود دارد، پس خدا وجود ندارد،

در حالی که در میان همین حیوانات هم جنگ وجود دارد!!


شاهد بازی:نوعی همجنس گرایی را می گویند که شخص تمایل به پسر نوجوان دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۷ ، ۱۱:۵۹

ریچارد داوکینز از جمله بزرگترین مبلغان خداناباوری در عصر حاضر در توییتر رسمی خودش کلماتی را می نویسید که تمامی توهمات خدا ناباوران ایرانی را بر باد می دهد ریچارد داوکنیز می گوید:


در هزار سال قبل، در قرون طلائی اسلام، تمامی کتب و علوم دانش جهان در اختیار مسلمانان بود. آیا ما می توانیم دوباره یک عصر طلایی اسلامی  جدید  داشته باشیم؟


لینک تویت ریچارد داوکینز...


https://twitter.com/richarddawkins/status/678074638119882752?lang=en&fbclid=IwAR16ODnWBg0Tsn_IDGl8S2l6u6i9pqaqPxWXQ9sWTDHO-vvaeeTAOPU5_m


حال از ملحدینی که منکر تاثیر اسلام بر پیشرفت علم هستند سوال می‌کنیم که آیا ریچارد داوکنیز هم دروغ می‌گوید یا خرافاتی شده است و یا فردی متوهم است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۷ ، ۱۱:۴۱