از اندوه نجات پیدا کرد:
"وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ"
و ذوالنون (= یونس) را (به یاد آور) هنگامی که خشمگین (از میان قومش) رفت، پس چنین پنداشت که ما هرگز بر او تنگ نمی گیریم، پس (وقتی که در شکم ماهی فرو رفت) در تاریکیها ندا داد که:«(خداوندا !) هیچ معبودی جز تو نیست، تو منزهی! بی گمان من از ستمکاران بودم».
"فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ"
پس دعای او را اجابت کردیم، و از اندوه نجاتش دادیم، و این گونه مؤمنان را نجات می دهیم.[آیات ۸۷و۸۸ سوره انبیاء]
خداوند یونس (علیهالسلام) را به سوی مردم نینوا در عراق فرستاد. او، مانند تمامی پیامبران، قومش را به توحید و یکتاپرستی و اجتناب از شرک دعوت کرد، اما آنان از پذیرش این دعوت سر باز زدند. یونس (علیهالسلام) که از سرسختی و نافرمانی آنان به ستوه آمده بود، اعلام کرد که عذاب الهی در عرض سه روز بر آنان نازل خواهد شد.
پس از گذشت این سه روز، یونس پیش از آنکه خداوند به او فرمان خروج دهد، از میان قوم خود خارج شد. هنوز فاصلهی زیادی از شهر نگرفته بود که نشانههای عذاب ظاهر شد. ترس و وحشت وجود قومش را فرا گرفت و آنان دریافتند که هشدارهای یونس حقیقت داشته است. یقین کردند که عذاب الهی بر آنان نازل خواهد شد، همانگونه که امتهای پیشین را به سبب نافرمانیشان گرفتار ساخته بود.
در این لحظه، در دلهایشان نور ایمان تابید. آنان با هم تصمیم گرفتند که از گناهانشان توبه کنند، خداوند را به یگانگی بپذیرند و از شرک و خطاهای گذشتهشان استغفار نمایند. پس، همهی مردم، از مرد و زن گرفته تا کودکان و حتی چارپایان، به بلندیهای کوهها رفتند و با ناله و زاری به درگاه خداوند دعا کردند.
این توبهی صادقانه سبب شد که خداوند رحمتش را بر آنان بگستراند و عذاب را از ایشان دور سازد. آنان که اکنون ایمان آورده بودند، در انتظار بازگشت پیامبرشان بودند تا او را دوباره در میان خود ببینند.
اما یونس (علیهالسلام) که از واکنش اولیهی آنان دلگیر شده بود قومش را ترک کرده بود. او راه خود را ادامه داد و به ساحل دریا رسید و سوار بر کشتی شد. اما کشتی که به دریا رسید، گرفتار طوفانی سهمگین شد.
سرنشینان کشتی که از نجات خود نا امید شده بودند، تصمیم گرفتند که برای سبکتر شدن بار کشتی، یکی از افراد را به دریا بیندازند. آنان قرعه کشیدند و نام یونس (علیهالسلام) بیرون آمد. اما چون او را مردی نیکوکار و شایسته میدانستند، از این کار خودداری کردند. بار دیگر قرعه انداختند و باز هم نام او درآمد. سومین بار نیز همین اتفاق افتاد.
"فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ"
پس (اهل کشتی) قرعه زدند، پس (قرعه بنام او افتاد و) مغلوب شد.[آیه ۱۴۱ صافّات]
یونس (علیهالسلام) دریافت که این ماجرا تصادفی نیست و حکمتی الهی در آن نهفته است. او فهمید که ترک قومش بدون اجازهی خداوند، اشتباهی بزرگ بوده است. پس، خود را به دریا افکند و به خداوند توکل کرد.
خداوند به یک نهنگ بزرگ فرمان داد که او را ببلعد، اما به جسمش آسیبی نرساند. یونس در شکم نهنگ گرفتار شد. نهنگ در دل دریا غوطهور شد و او را در تاریکیهای مطلق فرو برد. در این شرایط، دل یونس (علیهالسلام) از اندوه لبریز شد و با خلوص نیت به درگاه خداوند دعا کرد:
"لا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ"
"(خداوندا !) هیچ معبودی جز تو نیست، تو منزهی! بی گمان من از ستمکاران بودم " (سورهی انبیاء، آیهی ۸۷)
خداوند دعای او را پذیرفت و به نهنگ فرمان داد که او را در ساحل رها کند. یونس، که بسیار ضعیف و بیمار شده بود، روی زمین افتاد. اما خداوند به لطف خود درختی از کدو برایش رویاند تا از سایهی آن بهره ببرد و از میوهاش تغذیه کند. بهتدریج سلامتی خود را باز یافت و خداوند به او وحی کرد که به سوی قومش بازگردد، زیرا آنان توبه کرده و ایمان آورده بودند.
یونس به میان قومش بازگشت و مشاهده کرد که آنان بتپرستی را کنار گذاشته و به پرستش خدای یگانه روی آوردهاند. مردم با شوق و محبت از پیامبرشان استقبال کردند و یونس در میان آنان ماند تا به هدایت و راهنماییشان ادامه دهد.
درسهایی از این داستان
- پذیرش توبهی واقعی:
اگر کسی با اخلاص و از ته دل توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد و گرفتاریهایش را برطرف میکند. همانطور که دربارهی قوم یونس فرمود:
"فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ"
"پس چرا هیچ شهر( وآبادی ) ایمان نیاورد که ایمانشان سودشان دهد ، مگر قوم یونس، چون ایمان آوردند عذاب رسوا کننده را درزندگی دنیا از آنها بر طرف کردیم ، و تا مدتی معین آنها را بهرمند ساختیم." [یونس: ۹۸]
- قدرت ذکر و تسبیح در نجات از سختیها:
در داستان یونس آمده است:
" فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ"
"لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ"
"پس اگر او از تسبیح گویان نبود، یقیناً تا روزی که (مردم) بر انگیخته می شوند، در شکمش باقی می ماند."[الصافات: ۱۴۳-۱۴۴]
این آیات نشان میدهند که ذکر و یاد خدا، کلید نجات از گرفتاریهاست. قُرطُبی میگوید: یونس چون همیشه خدا را یاد میکرد، این عادت خوب باعث شد که نجات پیدا کند. پیامبر صلي الله عليه وسلم نیز فرمودند:
من استطاع منكم أن يكونَ له خَبيءٌ [خَبءٌ] من عملٍ صالحٍ فلْيفْعلْ
"هر کس بتواند برای خودش عمل نیکی را پنهانی ذخیره کند، این کار را انجام دهد."
[ابن أبي شيبة في ((المصنف)) (۳۵۷۶۸)، وهناد في ((الزهد)) (۲/۴۴۴)، والخطيب في ((تاريخ بغداد)) (۸/۱۷۹)]
پس باید در زندگی، کارهای نیک را خالصانه و فقط برای خدا انجام داد تا در روز نیاز، برکاتش را ببینیم.
- اهمیت و قدرت دعای یونس:
دربارهی دعای معروف یونس (علیهالسلام):
"لا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ"
("خدایا، جز تو هیچ معبودی نیست، تو پاک و منزهی، من از ستمکاران بودم.")
آیا این دعا فقط مخصوص یونس بوده یا برای همهی مؤمنان؟
"نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ"
"خداوند میفرماید: «او را از غم نجات دادیم و همینطور مؤمنان را نجات میدهیم.»" [انبیاء: ۸۸]
این یعنی هر مؤمنی که مثل یونس، با اخلاص و ایمان واقعی دعا کند، از مشکلات و اندوه نجات پیدا میکند.
- ارزش دعا و درخواست از خدا:
این داستان نشان میدهد که دعا، قدرتی عظیم دارد. خداوند وعده داده که اگر بندهای او را بخواند، جوابش را میدهد:
"قَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ"
"پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید، تا شما را اجابت کنم." [غافِر: ۶۰]
بنابراین، هیچگاه از دعا غافل نشویم، چه در سختی و چه در راحتی.
امید به خدا هیچگاه از بین نمیرود، دعا همیشه راهگشاست، و ذکر خداوند میتواند ما را از تاریکیها نجات دهد.