| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

تاریخ سازی و دادگری دروغین:

سه شنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۱۹ ب.ظ

پروفسور آرتور کریستین‌سن (به دانمارکی: Arthur Emanuel Christensen ) ایران‌شناس، زبان‌شناس و خاورشناس برجسته دانمارکی (۱۸۷۵–۱۹۴۵) بود که نقش مهمی در پژوهش‌ها و تحقیقات مربوط به ایران باستان، ساسانیان و اسطوره‌شناسی ایرانی داشت.
کریستین‌سن به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین ایران‌شناسان قرن بیستم شناخته می‌شود. تحقیقات او در حوزه زبان‌های ایرانی، اسطوره‌شناسی زرتشتی و تاریخ ساسانیان به‌عنوان منابع معتبر دانشگاهی در سراسر جهان شناخته شده است. او با بهره‌گیری از منابع ایرانی، عربی، یونانی و سریانی، تحلیلی دقیق و جامع از ساختار سیاسی و فرهنگی ایران باستان ارائه داد.
"ایران در زمان ساسانیان" (L’Iran sous les Sassanides, ۱۹۳۶)، یکی از منابع معتبر و ماندگار در تاریخ ساسانیان به‌شمار می‌آید که اطلاعاتی دقیق درباره نظام حکومتی، دین، جامعه و سیاست این دوره ارائه می‌دهد.
او در این کتاب به نحوه گردهم‌آوری مزدک و مزدکیان توسط قباد و انوشیروان ساسانی و در نهایت قتل‌عام آنان پرداخته است و می‌نویسد:

«دولتیان طریقه را،که بارها تجربه شده بود،پیش گرفتند.

انجمنی از روحانیان دعوت کردند و اندرزگر مزدکیان را با سایر رؤساء فرقه به آنجا خواندند و گروهی عظیم از آن طایفه را دعوت و جلب کردند،تا در مجلس مباحثه رسمی حاضر باشند.

کواذ شخصاً مجلس را اداره می کرد،اما خسرو که به ولایت عهد معین شده بود و حقوق خود را دستخوش توطئه و دسته بندی مزدکیان و کاوس می دید،تمام همت و همگی جهد خود را مصروف داشت،تا کار طوری به پایان رسد،که ضربتی هولناک و قطعی به فرقه مزدکی وارد آید.پس چند تن از مجادلین و مباحثین کار افتاده و آزموده را از میان موبدان پیش آورد.نام آنان از این قرار است:پسر ماهداذ،ویه شاهپور:داذهرمز،آذرفروغ‌بغ،آذربذ،آذرمهر،بخت آفرید.موبدان موبد،گلونازس و بازانس اسقف مسیحیان ایران،که در این پیش آمد با زردشتیان همداستان شده بودند،در انجمن حضور داشتند.بازانس مورد توجه خاص کواذ بود،زیرا که از طبابت سررشته داشت.

طبعاً مدافعین کیش مزدکی مجاب و مغلوب شدند و در این اثنا افواج مسلحی،که پاسبان میدان مخصوص مزدکیان بودند،تیغ در کف بر سر آن طایفه ریختند.اندرزگر (که ظاهراً خود مزدک بود) به هلاکت رسید.عده حقیقی مزدکیان،که در این دام مقتول شدند،معلوم نیست.اعدادی که مورخان ایران و عرب آورده اند،مبنای صحیح ندارد،ولی ظاهراً همه رؤسا در این مکان عرضه هلاک شدند.

چنانکه بعد از این واقعه،که حکم کشتار عموم مزدکیان صادر شد،افراد این فرقه چون رئیس مطاع نداشتند،پراکنده گشتند و در مقابل دشمنان خود طاقت ایستادگی نیافتند.همه مضمحل شدند.دارایی آنها ضبط و کتب دینی آنها سوخته شد.»

منبع:آرتور امانوئل کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، دنیای کتاب، ۱۳۶۸، صفحات ۴۷۹ تا ۴۸۱

آنچه در این گزارش تاریخی از کتاب ایران در زمان ساسانیان می‌خوانیم، به‌روشنی نشان می‌دهد که حکومت ساسانی و در دوران قباد و انوشیروان، نه‌تنها رویکردی اقتدارگرایانه و سرکوبگرانه نسبت به مخالفان سیاسی و دینی خود داشت، بلکه در مواجهه با اندیشه‌های متفاوت، از خشونتی افسارگسیخته بهره می‌برد.
نکته مهم در این رخداد تاریخی، ریشه‌کنی سیستماتیک مزدکیان است؛ این جنبش که در ابتدا مورد حمایت قباد بود، پس از تغییر شرایط سیاسی و قدرت گرفتن خسرو انوشیروان، با برنامه‌ای دقیق و حساب‌شده، از طریق برگزاری مناظره نمایشی، قتل‌عام رهبران، نابودی پیروان و سوزاندن متون دینی‌شان، به کلی نابود شد. این رفتار، نمونه‌ای آشکار از نابودسازی عقاید مخالف از طریق سرکوب خونین و نابودی میراث مکتوب آنها است.
اما آنچه این ماجرا را بیش از پیش متناقض و متضاد می‌کند، شهرت خسرو انوشیروان به عنوان نماد "دادگری و عدالت" در منابع باستان‌گرایانه است. درحالی‌که این پادشاه را با لقب "عادل" می‌ستایند، تاریخ گواهی می‌دهد که او یکی از بزرگ‌ترین سرکوبگران اندیشه و مخالفان دگراندیشی در ایران باستان بود. این تناقض آشکار نشان می‌دهد که مفهوم عدالت در منابع هوادار ساسانیان، بیش از آنکه مبتنی بر حقیقت باشد، تحت تأثیر روایت‌های اسطوره‌ای و تبلیغات رسمی است.
آنچه این واقعه را بیشتر قابل تأمل می‌کند، شباهت شگفت‌آور آن با ادعاهای امروزی باستان‌گرایان علیه فتوحات اسلامی است. این جریان فکری تلاش دارد مسلمانان را متهم به سوزاندن کتاب‌ها و از بین بردن فرهنگ ایران باستان کند، درحالی‌که شواهد تاریخی نشان می‌دهد خود حکومت ساسانی، در دوره‌ای که به عنوان نماد شکوه ایران پیش از اسلام معرفی می‌شود، دقیقاً همین اقدامات را علیه مزدکیان انجام داده است.
نکته مهم‌تر اینجاست که بر اساس مستندات و منابع تاریخی، اتهام کتاب‌سوزی علیه مسلمانان، دقیقاً از سوی همان گروه‌هایی مطرح شده که در طول تاریخ، خود به چنین اعمالی دست زده‌اند. حکومت‌های استبدادی ایران باستان، همچون ساسانیان، و همچنین کلیسا و جریان‌های مذهبی مسیحی، بارها و بارها در مسیر حذف عقاید مخالف، به نابودی متون دینی و فرهنگی دیگران روی آورده‌اند. این سیاست نه‌تنها در ماجرای قتل‌عام مزدکیان و سوزاندن کتب آنان دیده می‌شود، بلکه در رفتارهای شدید کلیسا علیه آثار علمی و فلسفی در اروپای قرون وسطی نیز تکرار شده است.
به‌عبارت‌دیگر، کسانی که در طول تاریخ، کتاب‌سوزی را همواره به‌عنوان ابزار سرکوب مخالفان خود به‌کار برده‌اند، اکنون همان اتهام را علیه مسلمانان مطرح می‌کنند تا تاریخ را وارونه جلوه دهند و نقش واقعی خود را در این جنایات پنهان سازند.
بنابراین، بر اساس مستندات تاریخی، می‌توان نتیجه گرفت که نابودی اندیشه‌های مخالف، سرکوب خونین دگراندیشان و کتاب‌سوزی، نه تنها در دوران ساسانی وجود داشته، بلکه بخشی از سیاست حکومتی آنان بوده است. افزون بر این، شهرت انوشیروان به دادگری، بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد، نتیجه یک روایت‌سازی تاریخی است که در تضاد آشکار با عملکرد واقعی او قرار دارد. اتهام کتاب‌سوزی به اسلام نیز، بیش از آنکه مبتنی بر شواهد تاریخی باشد، یک حربه تبلیغاتی است که از سوی همان گروه‌هایی مطرح شده که خود در عمل به چنین رفتارهایی شهره بوده‌اند. این حقیقتی است که محققین بی‌طرف و مستند به منابع، نمی‌توانند از آن چشم‌پوشی کنند.

 

تصاویر صفحات:

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Telegram Instagram Facebook Twitter YouTube Aparat Pinterest