از امّ سلمه رضياللهعنها روایت است که:
هنگامی که آیهی:
﴿يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ﴾
(ای پیامبر ! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو) «چادرهای خود را بر خویش فرو افکنند، (و با آن سر و صورت و سینه هایشان را بپوشانند) [سوره احزاب، آیه ۵۹]
نازل شد،
خرجَ نساءُ الأنصارِ كأنَّ علَى رؤوسِهِنَّ الغِربانَ منَ الأَكْسِيَة.
زنان انصار چنان از خانه بیرون آمدند که گویی کلاغهایی بر سرشان نشسته،
از بس که پوششهایشان سیاه و یکدست بود.
سنن أبي داود (۶/ ۱۹۷) (۴۱۰۱).
صاحب کتاب عون المعبود في شرح سنن أبي داود در شرح عبارت:
كأن على رءوسهن الغربان (گویی بر سرشان کلاغهایی بود) چنین گفته است:
( كأن على رءوسهن الغربان ) : جمع غراب ( من الأكسية ) : جمع كساء شبهت الخُمُر [ جمع خمار ] في سوادها بالغراب .
هذا ولا يُشترط اللون الأسود في حجاب المرأة ولكنه قد يكون أجود في السّتر من غيره.
مراد از «الغربان»، جمع غراب (کلاغ) است،
و مراد از «الأَكْسِیَة»، جمع کساء (روپوش یا چادر).
در این جمله، خُمُر (جمع خمار، یعنی روسریها یا پوششهای سر)
به سبب سیاهیرنگشان، به کلاغ تشبیه شدهاند.
و آنگاه میافزاید:
اگرچه در پوشش زن، رنگ سیاه شرط واجب نیست،
اما این رنگ از دیگر رنگها در پوشاندن و پوششدهی، مناسبتر و کارآمدتر است.
پینوشت:
معمولاً در بحث پیرامون موضوع حجاب، چه در مصادیق حجاب ناقص (که زمینهساز معاصی نیز هست) و چه در حجاب کامل و مطابق با خواست و دستور شریعت، با چند طیف فکری مواجهایم:
۱. گروهی که بهصورت علنی با اسلام و آموزههای آن ـ از جمله حجاب ـ دشمنی و عناد دارند.
۲. کسانی که هرچند ظاهرِ عنادشان پنهان است، اما با سوءاستفاده از ناآگاهی و کماطلاعی دینیِ جامعه، و از طریق تحریف، تقطیع و تفسیر به رأیِ آیات و روایات، درصدد نفی حکم حجاباند.
۳. افراد ناآگاه و خودباختهای از میان مسلمانان، که یا به شیوهای ناجوانمردانه و از سر جهل، آیات را تلبیس میکنند، باطل را در پوشش حق عرضه میدارند، و دلهای ناآگاه را به بیراهه میکشانند، یا کسانی که به دلیل ناتوانی در تطبیق روایات صحیح با زیست فردی و اجتماعی، منکر حجیت حدیث میشوند و خود را ناحق «قرآنی» مینامند؛ در حالی که تفصیل و صورتبندی بسیاری از احکام شرعی، تنها در سنت و حدیث محفوظ است.
۴. و سرانجام، گروهی دیگر که در خودباختگی با دستهی پیشین شریکاند، اما با تظاهر به میانهروی و ادعای اعتدالگراییِ ساختگی (که عملاً با شریعت در تضاد است)، حقیقت را پنهان میکنند. آنان ذرهبین شبهه بهدست گرفتهاند تا شاید بتوانند با تحریف معنای یک روایت یا مصادره به مطلوب، استدلالی نادرست برای اقناع همفکران خود یا عوام جامعه فراهم آورند.
در مسیر فهم دین و حدود شریعت، باید به زنان و مردانی اقتدا کرد که شاهد نزول وحی بر پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وسلم بودند؛ همانهایی که بیهیچ تعلل و سستی، گامبهگام و جزءبهجزء، در پی رضایت خداوند، اجر اخروی، و دوری از بدعت و گناه، احکام الهی را بهتمامی بهجا میآوردند. باید به سیرهی خاندان و صحابهی شریف رسول خدا صلی الله علیه وسلم و رضي الله عنهم أجمعین رجوع کرد؛ آنان که معیار دینداری را در عمل معنا کردند، نه در ظاهرسازی و جدل.
- ۰ نظر
- ۲۹ تیر ۰۴ ، ۱۹:۱۷