ابو هُرَیرَة رَضِيَ اللهُ عَنهُ :
- ۰ نظر
- ۲۱ مهر ۰۱ ، ۱۵:۴۵
ابو هُرَیرَة رَضِيَ اللهُ عَنهُ :
حُذَیفَة بن یَمان رَضِيَ اللهُ عَنهُ :
«تا وقتی دینت را بشناسی فتنه به تو زیانی نخواهد رساند. فتنه هنگامی رخ میدهد که نتوانی حق را از باطل تشخیص دهی».
لَا تَضُرُّكَ الْفِتْنَةُ مَا عَرَفْتَ دِينَكَ إِنَّمَا الْفِتْنَةُ إِذَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ الْحَقُّ وَالْبَاطِلُ.
فَتحُ الباري ۱۳/۴۹
بَکر بن عبدالله مُزَني رَحِمَهُ الله :
«ای فرزند آدم، اگر میخواهی قدر نعمتهای الله را بدانی، چشمانت را ببند».
«يَا ابْنَ آدَمَ، إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ قَدْرَ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْكَ فَغَمِّضْ عَيْنَيْكَ»
الشكر لابن أبي الدنيا ۶۲
به ابن مبارک رَحِمَهُ الله گفتند :
تا کی به نوشتن علم ادامه خواهی داد؟
گفت: «شاید کلمهای را که از آن سود میبرم هنوز ننوشته باشم»!
قِيْلَ لَهُ: إِلَى مَتَى تَكتُبُ العِلْمَ؟
قَالَ: لَعَلَّ الكَلِمَةَ الَّتِي أَنْتَفِعُ بِهَا لَمْ أَكتُبْهَا بَعْدُ.
سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء ۸/ ۴۰۷
سَلَمَةُ بن دینار رَحِمَهُ الله :
ببین به سبب چه کارهایی از مرگ بدت میآید ( و دوست نداری از دنیا بروی )
( همین الان ) آن کارها را ترک کن، سپس هیچ زیانی برایت ندارد که چه وقت از دنیا بروی!
انْظُرْ كُلَّ عَملٍ كَرهتَ المَوْتَ مِنْ أَجْلِهِ، فَاترُكْهُ، ثُمَّ لاَ يَضرُّكَ مَتَى مِتَّ.
سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء: ۶/ ۹۸
خَطّاب بن المُعَلَّی المَخزومي رَحِمَهُ الله پسرش را این چنین نصیحت می کرد :
سُفیان رَحِمَهُ الله :
أَتَدْرُونَ أَيُّ النَّاسِ أَحْرَصُ عَلَى الْعِلْمِ؟ فَسَكَتُوا، قَالَ: أَعْلَمُهُمْ .
آیا می دانید از بین مردم چه کسی برای علم،حریص تر و مشتاق تر است؟
دوستانش پاسخی ندادند.
گفت : داناترین آنها .
[تاريخ أبي زَرعَة الدِّمَشقي، صفحة ٥٥٠]
یعنی : علاقه و حرص برای تحصیل علم فقط در وجود افرادی ست که نسبت به اهمیتش آگاه هستند.
صالح فرزند امام احمد بن حَنبَل رَحِمَهُمَا الله :
«وقتی شخص زاهد و ساده زیستی نزد پدرم میآمد،کسی را به دنبال من میفرستاد که به آن شخص نگاه کنم. دوست داشت تا مثل او باشم».
كَانَ أَبِي يَبْعَثُ خَلْفِي إِذَا جَاءهُ رَجُلٌ زَاهدٌ أَوْ مُتَقَشِّفٌ لأَنْظُرَ إِلَيْهِ، يُحِبُّ أَنْ أَكُوْنَ مِثْلَهُ.
سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء ج ۱۲ ص ۵۳۰
صالح بن احمد بن حنبل، شیبانی بغدادی با کُنیهٔ ابوالفضل، فقیه و قاضی در سدهٔ سوم هجری/نهم میلادی و فرزند بزرگتر امام احمد بن حنبل رحمه الله بود. نزد پدرش آموخت و از او حدیث فرا گرفت. سپس به قضاوت در اصفهان گمارده شد و همانجا درگذشت.
امام نَوَوي رَحِمَهُ الله :
قَالَ الْعُلَمَاءُ وَلَا يُشْتَرَطُ فِي الْآمِرِ وَالنَّاهِي أَنْ يَكُونَ كَامِلَ الْحَالِ مُمْتَثِلًا مَا يَأْمُرُ بِهِ مُجْتَنِبًا مَا يَنْهَى عَنْهُ بَلْ عَلَيْهِ الْأَمْرُ وَإِنْ كَانَ مُخِلًّا بِمَا يَأْمُرُ بِهِ وَالنَّهْيُ وَإِنْ كَانَ مُتَلَبِّسًا بِمَا يَنْهَى عَنْهُ فَإِنَّهُ يَجِبُ عَلَيْهِ شَيْئَانِ أَنْ يَأْمُرَ نَفْسَهُ وَيَنْهَاهَا وَيَأْمُرَ غَيْرَهُ وَيَنْهَاهُ فَإِذَا أَخَلَّ بِأَحَدِهِمَا كَيْفَ يُبَاحُ لَهُ الْإِخْلَالُ بِالْآخَرِ.
علما گفته اند : شرط نیست که فرد ( امر کننده به معروف و یا نهی کننده از زشتی برای جواز این کار ، خود او نیز ) حتما به صورت کامل به این چیزها که می گوید پایبند باشد
بلکه بر او واجب است که امر به معروف کند اگر چه خود آن را انجام نمی دهد
و واجب است نهی از منکر نماید اگر چه خود او نیز آن را انجام می دهد
زیرا حقیقت این است که دو چیز بر او واجب است
اول : اینکه خود به آن امر و نهی پایبند باشد و نفس خویش را امر و نهی نماید
دوم : اینکه دیگران را نیز به نیکی سفارش نموده و از بدی ها بازدارد
پس اگر او یکی از این دو را ضایع ساخت و یا در آن کم و کاستی داشت نباید به وظیفه ی دیگر نیز (آسیب زده ) و آن را نیز ضایع سازد.
شَرحُ النَّوَوي على مُسلِم ٢/٢٣
امام ابن کثیر رَحِمَهُ الله :
امام زین العابدین،علي بن الحسین رَضِيَ اللهُ عَنهُ به فرزندش توحید را آموزش می داد و می فرمود بگو :
امام شافِعی رَحِمَهُ الله :
هرکس که دنیا و آخرت را می خواهد ، باید که علم را لازم بگیرد.
مَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا فَعَلَيْهِ بِالْعِلْمِ وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ فَعَلَيْهِ بِالْعِلْمِ.
المجموع شرح المهذب للنووي، ج١ ص ٢٠
پ ن : در اصل برای اهمیت موضوع و ادای حق مطلب می بایست ترجمه به صورت جداگانه می بود :
هرکس که دنیا را می خواهد باید علم را لازم بگیرد
و هرکس که آخرت را می خواهد هم،باید علم مورد توجه اش باشد.
اما خب به جهت خوانش روان،ساده تر ترجمه شد.
نکته بعد : ضمن اینکه امام شافعی رحمه الله از آن دسته اندیشمندان مسلمان بودند که به علومی جز علم شرعی،همچون:طب،ریاضیات،ادبیات و...هم دانش داشتند و علم آموزی همیشه پسندیده و مفید است،اما معمولا اگرچه که منافاتی نیست هدف اصلی علم شرعی ست که سبب آبادی آخرت هم می گردد.
در هر صورت علم آموزی و علاقه به علم حتی اگر آورده مالی هم در بر نداشته باشد بدون شک در بهبود کیفیت و سلامت و پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی پر تاثیر است.
همانگونه که بالعکس،جهل و نادانی،موجب نابودی دنیا و آخرت هر فرد یا اجتماع می شود.
ابن عَساکِر رَحِمَهُ الله :
تاریخ دمشق (۱۵۴/۲۲)
وقتیکه تابِعي بزرگوار،رَبیع بن خُثَیم رَحِمَهُ الله به درب خانه ابن مسعود رَضِيَ اللهُ عَنه می رفت کنیزش می گفت :
آن نابینا پشت در است !
ابن مسعود رَضِيَ اللهُ عَنهُ می گفت :
او نابینا نیست،بلکه رَبیع بن خُثَیم است.
وَكَانَ الرّبيع إِذا جَاءَ إِلَى بَاب بن مَسْعُود يسْتَأْذن قَالَت لَهُ الْجَارِيَة ذَاك الْأَعْمَى بِالْبَابِ فَيَقُول لَيْسَ ذَلِك أعمى ذَاك ربيع بن خثيم.
[العجلي، الثقات للعجلي ط الدار، ٣٥١/١-٣٥٢]
بِشر بن حارِث رَحِمَهُ الله :
نعم المنزل القبر لمن أطاع الله.
امام شافِعي رَحِمَهُ الله :
کسی که علم را دوست ندارد خیری در او نیست.
بنابراین نباید بین تو و این چنین شخصی،آشنایی و دوستی ای باشد.
منْ لَا يُحِبُّ الْعِلْمَ فَلَا خَيْرَ فِيهِ فَلَا يَكُنْ بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ مَعْرِفَةٌ وَلَا صَدَاقَةٌ.
المجموع ج ۱ ص ۲۰
بِلال بن سَعد رَحِمَهُ الله :
"به کوچک بودن گناه ننگر بلکه
به این بنگر که چه کسی را نافرمانی میکنی؟".
لَا تَنْظُرُ إِلَى صِغَرِ الْخَطِيئَةِ وَلَكِنْ انْظُرْ مَنْ عَصَيْتَ.
منبع: سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء ۹۱/۵
امام ذَهَبي رَحِمَهُ الله :
إذا وقعت الفتن ، فتمسّكْ بالسُّنة. ،
وألزمْ الصمت. ،
ولا تخضْ فيما لا يعنيك. ،
وما أشكل عليك فرُدَّه إلى الله ورسوله.
وقفْ، وقلْ: الله ورسوله أعلم.
هرگاه که فتنه ها (یی مثل بدعت و هرج مرج های سیاسی، که سبب سردرگمی در دین یا امور دنیا می شوند ) رخ دادند پس تو به سنت ( و راه و روش پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ سَلَّم و یارانش ) متمسک شو ....
و سکوت را اختیار کن (و فورا در هر مساله ای چه با قبول یا رد آن ، نظر نده )...
و در هر آنچه که به تو ارتباطی ندارد وارد نشو ...
و هر آنچه را که سبب درماندگی و سردرگمی تو گشته است ، به سوی الله (یعنی کلام او قرآن ) و پیامبرش ( یعنی سنت او ) ارجاع بده ...
و( در همان حد و حدود مشخصی که در قرآن و سنت ، برایت تعیین گشته و روشن می شود) بایست ....
(و برای موضوعاتی که هنوز برایت نامشخص است) بگو الله از من نسبت به آن داناتر است ...
سِيَرُ أَعلامِ النُّبَلاء: ٢٠/١٤٢
امام سُفیانُ بنُ عُیَینَة رَحِمَهُ الله :
اگر سِتر ( و عیب پوشی) الله عَزَّ وَ جَل نبود ( که گناهان ما را از مردم می پوشاند ) ، هیچ کس با ما همنشین نمی شد.
عن محمود بن آدم قال: سمعت سفيان بن عيينة، يقول: لولا ستْر الله عزَّ وجلَّ ما جالسَنا أحدٌ.
شُعَب الإيمان للبيهقي (٦/٢٩٠) (٤٢٠٣).
عُمَر بن خَطّاب - رَضِيَ اللهُ عَنهُ - :