امام ابراهیم بن ادهم رحمه الله:
خداوندا مرا از ذلت و خارىِ نافرمانیت به عزت و سربلندیِ اطاعتت مُنتقل بفرما...
[ إبن أبی الدنیا | ٥٥ ]
- ۰ نظر
- ۲۴ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۴۶
امام ابراهیم بن ادهم رحمه الله:
خداوندا مرا از ذلت و خارىِ نافرمانیت به عزت و سربلندیِ اطاعتت مُنتقل بفرما...
[ إبن أبی الدنیا | ٥٥ ]
مُـرد
و او را به جهنـم بُردند، گفت: پس دوستانم کجا هستند؟! گفتند: پـس از مـرگ تو تـوبه کردند..!!
امام سفیان ثوری رحمه الله:
به نزد ابی جعفـر ( خلیفه ى وقت ) در مِنا رفتم و گفتم:
از خدا بترس، تو به واسطه ی شمشیـر مهاجریـن (از مکه) و انصـار (از مدینه) به این جایگاه و منزلت رسیده ای،
لیکن فرزندانشان از گرسنگی در حال مُرگ هستند،
عمـر بن خطاب حج را به جا آورد در حالی که تنها پانزده دینار مصـرف می کرد و در زیر درخـت می خوابید...
ابو جعفر به من گفت: می خواهی همانند تو باشم ؟
گفتم: مانند من نباش، کمتـر از خودت باش و بالاتـر از از آنچه من هستـم..
گفت، برو بیــرون..!!
[ الجـرح والتعدیل لابن أبی حاتم ]
امام نافع المدنى رحمه الله:
عبدالله بن عمر رضی الله عنه شام را به تنهایی نمی خورد..( مگر به ندرت )
[ طبقات | ٥١٥٠ ]
امام سلیمان بن مهران رحمه الله:
(اگر) فیـل مُرده را حَمـل کُنی، سنگین تر نیسـت، از بعضـى از افراد که در مجلـس ها نشستـه اند.( یعنی تحمل رفتارشان سخـت است )...
[ العلل بروایة عبدالله بن أحمد | ١٢٦ ]
معمر بن سلیمـان نوشت:
پسـرم کتاب بخر و علم را بنویس (و یادداشت) کن
چـراکه علـم باقی مى ماند ولی دیـنار ها مى روند و نمى ماننـد.
[ الجامع لابن عبدالبـر | ٩٩ ]
امام سفیان ثوری رحمه الله نزد امام ابراهیـم بن أدهم رحمه الله می رفت و می فرمود:
ای ابراهیـم از الله بخواه که ما را بر توحیـد بمیرانـد...
[ الثبات عند الممات | إبن أبی الدنیا ]
امام وهیب رحمه الله:
عیسى بن مریم مى فرمود محبت فردوس ( بهشت ) و ترس از جهنم،
صبر بر سختى ها را به بنده مى بخشند، و بنده را از استراحت در دنیا، دور مى کنند...
[ الزهد لإبن المبارک ٦٤/٢ ]
امام سفیان بن عیینة رحمه الله:
بهترین علم، علم به الله و علم به دستور الله است، پس هرگاه بنده عالم به الله و عالم به امر الله باشد [به مقصد] رسیده است و بندگان نعمتی بهتر از نعمت شناخت الله و نعمت شناخت امر الله را به دست نیاوردهاند و گرفتار مجازاتی بدتر از جهل نسبت به الله و جهل نسبت به امرش نشدهاند.
حلیة الأولیاء
سفیان ثوری رحمه الله میگوید:
«آنان فرزندانشان را برای طلب علم خارج نمیساختند مگر آنکه پیش از آن ادب آموزند».
[حلیة الأولیاء: ۶/ ۳۱۶]
گفته شده که:
از مکارم اخلاق شافعی و کمال عقل وی و صدق اخلاصش یکی این که اغلب مناظراتی که میآورد را بدون ذکر طرف مناظره ذکر میکند.
زیرا مقصود وی [از ذکر این مناظرات] تقریر حق و دفع شبهات و آموزش راههای نظر است، اما نام بردن از شخص مورد مناظره توهم حظ نفس را به وجود میآورد.
تابعی بزرگوار حارث بن قیس رحمه الله میگوید:
هرگاه ارادهی انجام کار خیری کردی زودتر انجامش بده، و اگر شیطان در نمازت آمد و گفت: «تو ریا میکنی» نمازت را طولانیتر کن!
[مصنف ابن ابی شیبة: ۸۴۴۳]
ابن عمر رضی الله عنهما به مردی گفت:
آیا از آتش جهنم در هراسی و دوست داری وارد بهشت شوی؟
گفت: آری به الله سوگند!
فرمود: پدر و مادرت زندهاند؟
گفت: مادرم نزد من است.
فرمود: به الله سوگند اگر با او به نرمی سخن گویی و غذایش دهی، بهشتی خواهی بود، در صورتی که از گناهان کبیره دوری کنی.
[الادب المفرد: ۸]
مردی به صحابی جلیل، عبدالله بن عمربن الخطاب رضی الله عنهما نامه نوشت که:
«همهی علم را برایم بنویس»!
پس ابن عمر برایش چنین نوشٰت:
«علم بسیار است،اما اگر توانستی در حالی با الله دیدار کنی که:
پُشتت از خون مردم سبک باشد،
و شکمت از اموالشان خالی باشد،
و زبانت را از آبرویشان باز بداری،
و به امر جماعتشان پایبند باشی،
چنین کن...
والسلام».
[سیر أعلام النبلاء: ۳/ ۲۲۲]
امام عادل، عمر بن عبدالعزیز رحمه الله سورهی تکاثر را خواند و سپس گریست...
سپس این آیه را تکرار کرد: {حتی زُرتُمُ المقابِر} (تا آنکه [مردید و] به دیدار قبور رفتید) و گفت:
من قبرها را جز محل زیارت و دیدار نمیبینم. و آنکه زیارت قبر نمود باید برگردد، یا به سوی بهشت و یا به سوی جهنم.
[الرقة والبکاء ابن ابی الدنیا: ۴۲۱]
سعید بن العاص رضی الله عنه میگوید:
فرزندم، اسباب بزرگواری اگر آسان و در دسترس بود دونمایگان از شما سبقت میگرفتند، اما سخت است و تنها کسانی که فضیلتش را بدانند و امید پاداش داشته باشند بر آن صبر میکنند.
[مکارم الأخلاق ابن ابی الدنیا: ۴۸]
مردی نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: هنگام درخواست از الله چه بگویم؟
فرمود:
«بگو: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی وَعَافِنِی وَارْزُقْنِی"چرا که اینها دنیا و آخرت تو را یکجا در بر دارد» [به روایت مسلم]
معنی دعا: الها مرا مورد رحمت و مغفرت و عافیت قرار ده و روزیام عطا کن.
امامان تابعی، یحیی بن ابی کثیر و مکحول شامی هنگام نزدیکی رمضان چنین دعا میکردند:
«اللَّهُمَّ سَلِّمْنِی لِرَمضَانَ، وَسَلِّمْ رَمَضَانَ لِی، وَتَسَلَّمْهُ مِنِّی مُتَقَبَّلًا»
یعنی: خداوندا مرا سالم به رمضان برسان و رمضان را برایم [از گناه و مبطلات] سالم نگه دار و آن را پذیرفته از من تحویل بگیر.
[حلیة الأولیاء، الدعاء طبرانی]
مالک بن دینار رحمه الله میگوید:
«صدیقان هرگاه قرآن برایشان خوانده شود دلهایشان برای آخرت از شادی به شور افتد».
[حلیة الأولیاء: ۳۵۸]
مجاهد میگوید:
برای خدمتگزاری ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ با وی همراه شدم. او خدمتگزاری مرا میکرد!
[سیر أعلام النبلاء]