| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۳۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

امام ابراهیم بن ادهم رحمه الله:


خداوندا مرا از ذلت و خارىِ نافرمانیت به عزت و سربلندیِ اطاعتت مُنتقل بفرما...



[ إبن أبی الدنیا | ٥٥ ]

‍ مُـرد


و او را به جهنـم بُردند، گفت: پس دوستانم کجا هستند؟! گفتند: پـس از مـرگ تو تـوبه کردند..!!

امام سفیان ثوری رحمه الله:


‍ به نزد ابی جعفـر ( خلیفه ى وقت ) در مِنا رفتم و گفتم:


از خدا بترس، تو به واسطه ی شمشیـر مهاجریـن (از مکه) و انصـار (از مدینه) به این جایگاه و منزلت رسیده ای،


لیکن فرزندانشان از گرسنگی در حال مُرگ هستند،


عمـر بن خطاب حج را به جا آورد در حالی که تنها پانزده دینار مصـرف می کرد و در زیر درخـت می خوابید...


ابو جعفر به من گفت: می خواهی همانند تو باشم ؟


گفتم: مانند من نباش، کمتـر از خودت باش و بالاتـر از از آنچه من هستـم..


گفت، برو بیــرون..!!



[ الجـرح والتعدیل لابن أبی حاتم ]

امام نافع المدنى رحمه الله:


عبدالله بن عمر رضی الله عنه شام را به تنهایی نمی خورد..( مگر به ندرت )


[ طبقات | ٥١٥٠ ]

امام سلیمان بن مهران رحمه الله:


(اگر) فیـل مُرده را حَمـل کُنی، سنگین تر نیسـت، از بعضـى از افراد که در مجلـس ها نشستـه اند.( یعنی تحمل رفتارشان سخـت است )...



[ العلل بروایة عبدالله بن أحمد | ١٢٦ ]

معمر بن سلیمـان نوشت:



پسـرم کتاب بخر و علم را بنویس (و یادداشت) کن


چـراکه علـم باقی مى ماند ولی دیـنار ها مى روند و نمى ماننـد.



[ الجامع لابن عبدالبـر | ٩٩ ]

امام سفیان ثوری رحمه الله نزد امام ابراهیـم بن أدهم رحمه الله می رفت و می فرمود:


ای ابراهیـم از الله بخواه که ما را بر توحیـد بمیرانـد...




[ الثبات عند الممات | إبن أبی الدنیا ]

امام وهیب رحمه الله:


عیسى بن مریم مى فرمود محبت فردوس ( بهشت ) و ترس از جهنم،

صبر بر سختى ها را به بنده مى بخشند، و بنده را از استراحت در دنیا، دور مى کنند...



[ الزهد لإبن المبارک ٦٤/٢ ]

امام سفیان بن عیینة رحمه الله:


بهترین علم، علم به الله و علم به دستور الله است، پس هرگاه بنده عالم به الله و عالم به امر الله باشد [به مقصد] رسیده است و بندگان نعمتی بهتر از نعمت شناخت الله و نعمت شناخت امر الله را به دست نیاورده‌اند و گرفتار مجازاتی بدتر از جهل نسبت به الله و جهل نسبت به امرش نشده‌اند.


حلیة الأولیاء

سفیان ثوری رحمه الله می‌گوید:


«آنان فرزندانشان را برای طلب علم خارج نمی‌ساختند مگر آنکه پیش از آن ادب آموزند».



[حلیة الأولیاء: ۶/ ۳۱۶]

گفته شده که:


از مکارم اخلاق شافعی و کمال عقل وی و صدق اخلاصش یکی این که اغلب مناظراتی که می‌آورد را بدون ذکر طرف مناظره ذکر می‌کند.


زیرا مقصود وی [از ذکر این مناظرات] تقریر حق و دفع شبهات و آموزش راه‌های نظر است، اما نام بردن از شخص مورد مناظره توهم حظ نفس را به وجود می‌آورد.

تابعی بزرگوار حارث بن قیس رحمه الله می‌گوید:


هرگاه اراده‌ی انجام کار خیری کردی زودتر انجامش بده، و اگر شیطان در نمازت آمد و گفت: «تو ریا می‌کنی» نمازت را طولانی‌تر کن!


[مصنف ابن ابی شیبة: ۸۴۴۳]

ابن عمر رضی الله عنهما به مردی گفت:


آیا از آتش جهنم در هراسی و دوست داری وارد بهشت شوی؟


گفت: آری به الله سوگند!


فرمود: پدر و مادرت زنده‌اند؟


گفت: مادرم نزد من است.


فرمود: به الله سوگند اگر با او به نرمی سخن گویی و غذایش دهی، بهشتی خواهی بود، در صورتی که از گناهان کبیره دوری کنی.


[الادب المفرد: ۸]

مردی به صحابی جلیل، عبدالله بن عمربن الخطاب رضی الله عنهما نامه نوشت که:


«همه‌ی علم را برایم بنویس»!


پس ابن عمر برایش چنین نوشٰت:


«علم بسیار است،اما اگر توانستی در حالی با الله دیدار کنی که:


پُشتت از خون مردم سبک باشد،


و شکمت از اموالشان خالی باشد،


و زبانت را از آبرویشان باز بداری،


و به امر جماعتشان پایبند باشی،


چنین کن...


والسلام».


[سیر أعلام النبلاء: ۳/ ۲۲۲]

امام عادل، عمر بن عبدالعزیز رحمه الله سوره‌ی تکاثر را خواند و سپس گریست...


سپس این آیه را تکرار کرد: {حتی زُرتُمُ المقابِر} (تا آنکه [مردید و] به دیدار قبور رفتید) و گفت:


من قبرها را جز محل زیارت و دیدار نمی‌بینم. و آنکه زیارت قبر نمود باید برگردد، یا به سوی بهشت و یا به سوی جهنم.


[الرقة والبکاء ابن ابی الدنیا: ۴۲۱]

سعید بن العاص رضی الله عنه می‌گوید:


فرزندم، اسباب بزرگواری اگر آسان و در دسترس بود دون‌مایگان از شما سبقت می‌گرفتند، اما سخت است و تنها کسانی که فضیلتش را بدانند و امید پاداش داشته باشند بر آن صبر می‌کنند.


[مکارم الأخلاق ابن ابی الدنیا: ۴۸]

مردی نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: هنگام درخواست از الله چه بگویم؟


فرمود:


«بگو: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی وَعَافِنِی وَارْزُقْنِی"چرا که اینها دنیا و آخرت تو را یکجا در بر دارد» [به روایت مسلم]


معنی دعا: الها مرا مورد رحمت و مغفرت و عافیت قرار ده و روزی‌ام عطا کن.

امامان تابعی، یحیی بن ابی کثیر و مکحول شامی هنگام نزدیکی رمضان چنین دعا می‌کردند:


«اللَّهُمَّ سَلِّمْنِی لِرَمضَانَ، وَسَلِّمْ رَمَضَانَ لِی، وَتَسَلَّمْهُ مِنِّی مُتَقَبَّلًا»


یعنی: خداوندا مرا سالم به رمضان برسان و رمضان را برایم [از گناه و مبطلات] سالم نگه دار و آن را پذیرفته از من تحویل بگیر.


[حلیة الأولیاء، الدعاء طبرانی]

مالک بن دینار رحمه الله می‌گوید:


«صدیقان هرگاه قرآن برایشان خوانده شود دل‌هایشان برای آخرت از شادی به شور افتد».


[حلیة الأولیاء: ۳۵۸]

مجاهد می‌گوید:


برای خدمتگزاری ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ با وی همراه شدم. او خدمتگزاری مرا می‌کرد!


[سیر أعلام النبلاء]