در این عمری که میدانی
فقط چندی تو مهمانی
به جان و دل،تو عاشق باش
رفیقان را مراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آنی،
دل موری نرنجانی!
که در آخر تو می مانی و
مشتی خاک که از آنی...!
مولوی
- ۰ نظر
- ۰۸ آذر ۹۷ ، ۱۶:۱۹
در این عمری که میدانی
فقط چندی تو مهمانی
به جان و دل،تو عاشق باش
رفیقان را مراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آنی،
دل موری نرنجانی!
که در آخر تو می مانی و
مشتی خاک که از آنی...!
مولوی
امام عُمَر بن خَطّاب رَضِیَ اللهُ عَنهُ فرموده اند :
إِنَّ النَّاسَ لَمْ یَزَالُوا مُسْتَقِیمِینَ مَا اسْتَقَامَتْ لَهُمْ أَئِمَّتُهُمْ وَهُدَاتُهُمْ:
یعنی:مردم درستکار خواهند ماند تا زمانی که مدیران و راهنمایانشان درستکار باشند!
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
ابن سعد،الطبقات الکبری،ج ۳ ص۲۹۲
▪ بار دیگر عظمت قرآن اثبات شد
همهی سایتهای علمی و خبری دنیا از جمله Tech Times و Forbes و Science Daily و ZME Science و The Scotsman و Mirror و Daily Mail و Medical Daily و Newser و...14 نوامبر 2016 در خبری که همه را شوکه کرد رسما اعلام کردند:
نوشیدن مشروبات مست کننده نه تنها برای رشد مغز بسیار خطرناک است بلکه عملکرد مغز در نسلهای آینده را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و فرزندان شخصی که مشروب مصرف می کنند به طور بالقوه در معرض اختلالات متابولیکی, افسردگی, اضطراب و ... قرار می گیرند. مصرف مشروب باعث رخ دادن تغییراتی مخرب در ژنهای موجود در مغز فرزندان شخص شراب خوار می شود( کسانی که مشروب می نوشند نه تنها به مغز خودشان آسیب می زنند بلکه باعث رخ دادن تغییراتی مخرب در مغز فرزندان و نسل های آیندهی خود می شوند).
پ.ن: جالب اینکه خداناباوران ساده اندیش ایرانی ادعا می کردند که مشروب نه تنها ضرر ندارد بلکه فواید زیادی هم دارد! به خیال خام خود می خواستند با این ادعاها عظمت قرآن را زیر سوال ببرند. خداوند در قرآن بندگان را از نوشیدن مشروب منع کرده و اکنون دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که نوشیدن مشروب نه تنها مانع از رشد مغز می شود بلکه مغز فرزندان و نسلهای آینده را هم تحت تاثیر مخرب قرار می دهد. اکنون گوشههایی از دلایلی که خداوند مشروب را منع کرده آشکار شده است. و این عظمت قرآن را نشان می دهد.
لینک این خبر که 14 نوامبر 2016 منتشر شده است در Tech Times:
http://www.techtimes.com/articles/185923/20161115/teenage-binge-drinking-can-affect-brain-function-in-future-children.htm
لینک خبر Newser:
http://www.newser.com/story/234055/when-teens-binge-drink-it-could-impact-their-future-kids.html
لینک خبر در Science Daily:
https://www.sciencedaily.com/releases/2016/11/161114140611.htm
لینک خبر در Mirror:
http://www.mirror.co.uk/news/uk-news/binge-drinking-teen-increases-risk-9258796
لینک خبر در Daily Mail:
http://www.dailymail.co.uk/health/article-3935356/Why-really-shouldn-t-binge-drink-Heavy-drinking-teenager-puts-future-children-s-brain-function-risk.html
لینک خبر در ZME Science:
http://www.zmescience.com/science/teenage-binge-drinking-16112016/
لینک خبر در The Scotsman:
http://www.scotsman.com/news/binge-drinking-could-damange-brains-of-future-children-1-4287380
لینک خبر در Forbes:
http://www.forbes.com/sites/alicegwalton/2016/11/14/could-teenage-drinking-affect-the-brains-of-future-generations/#51146d3b31d4
لینک خبر در Medical Daily:
http://www.medicaldaily.com/binge-drinking-may-cause-genetic-changes-future-children-increasing-risk-404353
به مقاماتی که میسازید و به من نسبت میدهید، دل خوش نکنید؛ که فراتر از حد من است. من تنها برادر شما هستم و ادعای ارشاد، راهنمایی و استادیِ شما را ندارم، و هرچه هست، من در فراگیری درس ایمان، همکلاس شما هستم. پس از من همّت و مدد طلب نکنید؛ بلکه من نیازمند همکاری و همت شما و خواستار دعاهای دلسوزانهی شما نسبت به تقصیراتم هستم.
شیخ سعید نورسی رحمهالله
واژههای نورانی
امام عُمَر رَضیَ اللهُ عَنهُ:
"إِيَّاكُمْ وَالدَّيْنَ فَإِنَّ أَوَّلَهُ هَمٌّ وَآخِرَهُ حَرْبٌ."
«از قرض و وام بپرهیزید، که آغازش غصّه و پایانش دعواست!»
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
الموطأ، امام مالک، ج ۲، ص ۷۷۰.
خرقه پوشی در کاروان حجاز همراه ما بود. یکی از امرای عرب مرو را صد دینار بخشیده تا قربان کند. دزدان خَفاجه ناگاه بر کاروان زدند و پاک ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردن گرفتند و فریاد بی فایده خواندن.
مگر آن درویش صالح که بر قرار خویش مانده بود و تغیّر درو نیامده. گفتم: مگر معلوم ترا دزد نبرد؟ گفت: بلی بردند؛ ولیکن مرا با آن الفتی چنان نبود که به وقت مفارقت خستهدلی باشد.
نباید بستن اندر چیز و کس دل
که دل برداشتن کاریست مشکل
گلستان سعدی
ای دل غــــــم این جهانِ فرسوده مخور
بیهــــــوده نەای، غمانِ بیهوده مـــــخور
چون بوده،گذشت و نیست نابوده،پدید
خوش باش، غــم بوده و نابوده،مـخور!
امام غزالی رحمه الله:
"...فهذه کانت سیرة العلماء وعادتهم فی الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر، وقلة مبالاتهم بسطوة السلاطین؛ لکونهم اتکلوا على فضل الله تعالى أن یحرسهم، ورضوا بحکم الله تعالى أن یرزقهم الشهادة، فلما أخلصوا لله النیة؛ أثر کلامهم فی القلوب القاسیة، فلینها، وأزال قساوتها.
وأما الآن؛ فقد قیدت الأطماع ألسن العلماء؛ فسکتوا، وإن تکلموا؛ لم تساعد أقوالَهم أحوالهم، فلم ینجحوا، ولو صَدَقوا وقصدوا حق العلم؛ لأفلحوا.
ففساد الرعایا بفساد الملوک، وفساد الملوک بفساد العلماء، وفساد العلماء باستیلاء حب المال والجاه، ومن استولى علیه حب الدنیا؛ لم یقدر على الحسبة على الأراذل، فکیف على الملوک والأکابر".
«این بود روش و سیرت عالمان راستین و عادت آنان در امر به معروف و نهی از منکر؛ که در برابر هیبت و قدرت پادشاهان، اندک بیم و باکی نداشتند، چرا که بر فضل خداوند تکیه میکردند تا آنان را در پناه خود نگاه دارد، و به حکم او که شاید روزی شهادت را نصیبشان سازد، خشنود بودند. پس چون نیت خود را برای خدا خالص کرده بودند، سخنانشان بر دلهای سخت شده تأثیر میگذاشت؛ آن دلها را نرم میکرد و سنگدلیشان را از میان برمیداشت.
اما امروزه، طمعها زبان عالمان را به بند کشیده است؛ پس خاموش ماندند، و اگر هم سخنی گفتند، حال و عملشان یاور گفتارشان نبود؛ از اینرو توفیقی نیافتند. و اگر راست میگفتند و حقیقت دانش را مقصد خود قرار میدادند، بیگمان کامیاب میشدند.
فساد مردم، از فساد پادشاهان است؛ و فساد پادشاهان، از فساد عالمان؛ و فساد عالمان، از چیرگی عشق به مال و جاه. و کسی که دلباخته دنیا گردد، دیگر توان نهی از منکر را بر فرومایگان ندارد؛ چه رسد به پادشاهان و بزرگان.»
إحیاء علوم الدین،ج ۲، ص۳۵۷.
روزی با دوستم از کنار یک دکهی روزنامهفروشی رد میشدیم؛ دوستم روزنامهای خرید و مؤدبانه از مرد روزنامهفروش تشکر کرد. امّا آن مرد هیچ پاسخی به تشکر او نداد.
- همانطور که دور میشدیم، به دوستم گفتم: چه مرد عبوس و ترشرویی بود.
+ دوستم گفت: او همیشه اینطور است!
- پرسیدم: پس تو چرا به او احترام میگذاری؟!
+ دوستم با تعجب گفت:
چرا باید به او اجازه بدهم که برای رفتار من تصمیم بگیرد؟! من خودم هستم.
امام شافعی رَحِمَهُ الله :
إذا کانَ لکَ عیوبُٗ فى البرایا
و سَرَّکَ أن یکونَ لها غطاءُ
تَسَتَّر٘ بِالسَّخاءِ فَکُلُّ عیبِِ،
یُغَطّیهِ کما قیلَ السَّخاءُ!
اگر احساس می کنی که در میان مردم، عیبهایی داری و مشتاقی که پرده ای آنها را بپوشاند، پرده ای از سخاوت و بخشندگی بر خود بپوشان که همچنانکه مشهور است سخاوت تمام عیب ها را می پوشاند!
عُمَر فاروق رَضِیَ اللهُ عَنهُ:
لَس٘تُ معلِّمَکُم٘ إلّا بِال٘عمل ، إنّی واللهِ لستُ بِمَلِکِِ فَأَس٘تَع٘بدکُم ، ولکنّی عبدُ اللهِ ، عرض عَلَیَّ الأمانة:
نصیحت و سخنرانیِ من،رفتار من است؛من پادشاه نیستم که شما را نوکر و بنده خویش سازم؛بلکه بندهٔ الله هستم که این امانت (فرمانروایی) بر دوشم گذاشته شده است.
ــ ـ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ابن کثیر، البدایۃ والنھایۃ، 7 : 46
کرّامیه گروهی منسوب به محمد بن کرام سجستانی بودند که جعل حدیث را جایز میشمردند و به حدیث «من کذب علی متعمدا لیضل به الناس» استدلال میکردند و بعضی از آنان میگفتند که مقصود از حدیث آن نیست که هرکس بر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) دروغ ببندد، بلکه معنایش آن است که کسی بگوید ایشان -نعوذ بالله- شاعر یا مجنون هستند! همچنین بعضی از آنان گفتهاند که ما بر ایشان دروغ نمیبندیم، اما به نفع ایشان و دین دروغ میگوییم!
(رک: تدریب الراوی للسیوطی، جلد اول، صفحهی ۳۳۴)
نیک باشی و بدت گوید خلق / بِه که بد باشی و نیکت بینند!
لطف خدا شامل گمگشتهای شد و به مجلس حقپرستان راه یافت و صفات زشت اخلاقی را به صفات پسندیده تبدیل نمود.
عیبجوها در غیاب او همچنان بدش را میگفتند و اظهار میکردند که فلانی به همان حال سابق است و نمیتوان به زهد او اعتماد کرد.
پس طاقت زخمزبان مردم نیاورد. نزد مرد فرزانهای رفت و از زبان و عیبجوییهای مردم گله کرد.
آن مرد بزرگ گفت: «شکر این نعمت چگونه میگزاری که تو بهتر از آنی هستی که مردم میپندارند؟
نیک باشی و بدت گوید خلق
بِه که بد باشی و نیکت بینند
نبینی مردم درباره من خوشگماناند با اینکه تقصیرکارم؟
سزاوار است که من اندوهگین شوم؛ تو چرا؟»
گلستان سعدی
عمر فاروق :
مَکْسَبَةٌ فِیهَا بَعْضُ الدَّنِیَّةِ خَیْرٌ مِنْ مَسْأَلَةِ النَّاسِ:
شغلی درآمیخته با مقداری ذلت،بهتر از (مفت خوری و) گدایی از دیگران است.
---------------------------------------------------
بلاذری،أنساب الأشراف،ج۱۰،ص ۳۴۳
فلیپ آدلر «Philip Adler » در کتاب «تمدنهای عالم» میگوید:
«انتشار اسلام نه تنها سریعترین گسترش دین در تاریخ مذاهب جهان است بلکه در سالهای بعد از آن توانست همچنان به نشر خود ادامه دهد. [...] انتشار رعدآسای اسلام بیرون از شبه جزیرهی عربستان، تمدن جدیدی آفرید که سایه خود را تا سدهی دوازدهم میلادی بر قسمت اعظم دنیا گستراند و در سدهی چهاردهم نیز به اروپای مسیحی بال گشود.»
[تمدنهای عالم، فیلیپ جی آدلر، ترجمه محمد حسین آریا، (تهران: امیر کبیر، چاپ دوم، 1387)، ج1، ص 231]
مولوی روم میگوید عذر نخواستن و عدم اعتراف به خطا، خصلت شیطانی است؛ شیطان آدمی را وسوسه میکند که از این کار استنکاف نماید. چنانچه خودِ شیطان عذرخواهی نکرد و گناه خودش را هم به خدا نسبت داد، اما آدم علیه السلام مسئولیتپذیر بود و جانب ادب را نگاه داشت و طلب پوزش کرد.
این درسی بزرگ و پندآموز است؛ طلب پوزش و اعتراف به خطای خود نه تنها آدمی را خوار و خفیف نمیکند، بلکه نشان دهندهی عظمت روح و بزرگی دل است، و موجب صمیمیت هرچه بیشتر میگردد:
گفت شیطان که: بما اَغوَیتَنی
کرد فعلِ خود نهان دیو دَنی
گفت آدم که: ظَلَمنا نَفسَنا
او ز فعل حق نَبُد غافل چو ما
مثنوی| دفتر اول
مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مأمور مرزی می پرسد: «در کیسه ها چه داری؟»
او می گوید: "شن"
مأمور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود، یک شبانه روز او را بازداشت می کند. ولی پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد. بنابراین به او اجازه عبور می دهد. هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا. این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می شود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی شود.
یک روز آن مأمور در شهر او را می بیند و پس از سلام و احوال پرسی، به او می گوید: "من هنوز هم به تو مشکوکم و می دانم که در کار قاچاق بودی. راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردی؟"
مرد می گوید: "دوچرخه!"
گاهی وقت ها موضوعات فرعی ما را به کلی از موضوعات اصلی غافل می کنند...!
ریچارد داوکنیز خداناباور مشهور بریتانیایی می گوید: با یک اسرائیلی مشغول صحبت کردن بودم و او گفت که به خاطر ظلم هیتلر مجبور به ساختن یک دولت شدیم چرا که متوجه شدیم واقعا هیچ کس حامی ما نیست من هم گفتم:خوب چرا فلسطینی ها باید جواب جنایت هیتلر را بدهند؟ چرا ماداگاسکار و یا جای دیگری را انتخاب نکردید؟.... فرد اسرائیلی خطاب به داوکنیز می گوید بهتر است بحث را عوض کنیم.
https://www.huffingtonpost.co.uk/richard-dawkins/richard-dawkins-rape-tweets_b_5633885.html
جالب تر اینکه هاوکنیگ دیگر خداناباور مشهور بریتانیایی هم از جمله مخالفین اسرائیل بود و عضو کمیته تحریم آکادمیک اسرائیل بود.
http://www.bbc.com/persian/world/2013/05/130508_em-hawking-israel-boycott
نکته جالب اینجاست که خداناباوران ایرانی از جمله حامیان و مدافعان فکری اسرائیل هستند!!! خوب چرا وقتی داوکنیز و یا هاوکنیگ می گوید خدا وجود ندارد ملحدین آن را می پذیرند ولی وقتی اینها از اسرائیل انتقاد می کنند ملحدین ایرانی در مخالفت می گویند ما مرجعی نداریم؟!!!!!
در کتاب مـقدس مسلمانها(قرآن کریم) برای تــمام مــردها و زن ها « یــک زن » به عنوان الگو معرفی شده است:
وضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ
و براى کسانى که ایمان آورده اند الله همسر فرعون را مَثَل آورد.
سوره التحریم:۱۱
"مقام زن والاست".
چنین به نظر میرسد که اروپاییان سدههای شانزدهم، هفدهم و هجدهم میلادی به شمار بسیار اندکی از اندیشههای برجسته ریاضی دست یافته بودهاند.بررسی دستنوشتههای کشفشده نشان میدهد که ریاضیدانان مسلمان در حدود ۴۰۰ سال پیش از زمان یادشده، محاسبات پیچیدهای انجام میدادهاند. بسیاری از آن ریاضیدانان، ایرانی یا عراقی بوده و در حدود سال ۱۸۴ ه.ق در بیتالحکمه مرکز دانشگاهی بغداد، پرورش یافتهاند. درباره بیتالحکمه در همین فصل مطالبی میخوانید.
خوارزمی با وارد کردن جبر به ریاضیات دوره درخشان تاریخ ریاضی را آغاز کرد. پی بردن به اهمیت این اندیشهی نوین او اهمیت بسیار دارد. در واقع، جبر، در اندیشههای ریاضی یونانی که در پایه هندسه استوار بودند، حرکتی انقلابی ایجاد کرد.
جبر تئوری وحدتبخشی بود که اعداد گویا، اعداد گنگ و اندازههای هندسی را به هم پیوند میداد؛ به ریاضیات بُعد کاملاً جدیدی میبخشد و مسیری برای پیشرفت و ایجاد مفاهیم گستردهتر ایجاد میکرد. یکی دیگر از فواید مهم ورود اندیشههای جبری به ریاضیات به وجود آمدن روشی تازه در این علم بود؛ روشی که تا آن زمان وجود نداشت.
بعدها پرچم جبر به دست یکی از شاگردان خوارزمی، به نام کرجی متولد سال ۳۴۲ ه.ق افتاد. بسیاری معتقدند که او جبر را برای نخستینبار به طور کامل از عملیات هندسی آزاد ساخت و عملیات حسابی را -که امروزه مرکز جبر به شمار میرود- جانشین آن کرد. کرجی نخستین کسی بود که یک جملهای های x، x به توان 2، یک xاُم و... را تعریف و حاصل آنها را قانونمند کرد. او مدرسه جبر را که چندصدسال شکوفا بود، بنیان نهاد. دویست سال پس از مرگ کرجی، ابونصر سموئل بن یحیی مغربی، دانشمند سده ششم هجری که یکی از مهمترین شاگردان مدرسه به حساب میآید، برای نخستینبار جبر را چنین دقیق توصیف میکند: «.... عملیاتی روی مجهولات با استفاده از ابزارهای حساب، به همان روشی که در عملیات حساب روی معلومات انجام میشود.
دومین کسی که در پیشبرد جبر سهم بسزایی داشته، عمر خیام شاعر و حکیم نیشابوری متولد سال ۴۴۰ ه.ق بوده است. او رده بندی کاملی از معاملات درجه سوم با راه حل های هندسی از طریق مقاطع مخروطی ایجاد کرد.
کتاب:۱۰۰۱ اختراع || «میراث مسلمانان در جهان»
نویسنده: پروفسور سلیم الحسنی
مترجمین: افسانه حجتی طباطبایی، سیاوش شایان، سعید علی تاجر، محمد کرام الدینی، منصور ملک عباسی