| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

| دفترچه

دفترچه ای برای یادداشت،بایگانی و به اشتراک گذاری هرآنچه که ارزشمند است.

|  دفترچه

تا بُوَد وِردَت دُعا وُ درسِ قرآن غَم مَخور

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آخرت» ثبت شده است

معتقدم درک و فهم انسان به مرور زمان در ارتباط با سخن ها یا متون و کتاب ها تغییر می کند و اغلب این درک و فهم اصطلاحا پخته تر می شود.
بنابراین به نظرم باید برخی سخن ها و متون مفید را بصورت دوره ای مرور کرد.
سال ها پیش وقتی استاد،حدیث ذیل را تدریس می کرد آنچه که از متن یا توضیح حدیث متوجه‌می شدم محدود به دانش ترجمه لغات از عربی به فارسی بود اما این روزها که روزهای پایانی ۳۰ سالگی ام را سپری می کنم درک دیگری نسبت به این روایت دارم.نه تنها کهنه نشده و گرد و غبار نگرفته بلکه تازگی دوچندان پیدا کرده و برایم سرشار از درس است.
دوست دارم این درس زیبا و خردمندانه را با شما نیز به اشتراک بگذارم.

پیامبر صلی الله علیه وسلم دست بر روی شانه یار و صحابی گرانقدرشان عبدالله فرزند عمر بن خطاب رَضِيَ اللهُ عَنهُما گذاشتند و در قالب پند به ایشان فرمودند:

كُنْ في الدُّنيا كأنَّك غريبٌ أو كعابرِ سبيلٍ

یعنی ای عبدالله؛در دنیا همچون فردی غریب یا یک رهگذر و مسافر باش.

عبدالله رَضِيَ اللهُ عَنهُ هم با الگو قرار دادن این فرمایش پیامبر صلی الله علیه وسلم به دیگران می گفت:

إذا أصبحتَ فلا تنتظِرِ المساءَ ، وإذا أمسيْتَ فلا تنتظِرِ الصَّباحَ ، وخُذْ من صِحَّتِك لمرضِك ، وفي حياتِك لموتِك

یعنی:وقتی بامداد بر تو آمد،منتظر شب نباش
و وقتی شب شد،منتظر صبح نباش
در موقع تندرستی و سلامتی،برای روزهای بیماری ات توشه برگیر
و در زندگی،برای مرگ و مردنت هم توشه فراهم کن.

منبع : صحیح بُخاري ۶۴۱۶

پ ن:این روایت به معنای به اصطلاح بریدن از زندگی یا القای افسردگی و نا امیدی نیست
بلکه می توان برداشت های مثبت بسیاری از آن داشت.
وقتی ارزش وقت و فرصت را بدانی آن را غنیمت می شماری
صبح هنگام آغاز کار و زندگی یا شب هنگام استراحت و خواب به بهانه داشتن عمر و فرصتی طولانی برای جبران،بدی یا گناه نمی کنی و تمام سعی و تلاش ات را بر فراهم کردن توشه ای نیک و خوب می گذاری و نعمت سلامتی و داشتن وقت را غنیمت می شماری.

عُمَر بن عبدالعزیز رَحِمَهُ الله از همنشینانش پرسید :

 

احمق ترینِ مردم چه کسی است ؟

 

گفتند : احمق‌ترین مردم کسی است که آخرت خود را بفروشد تا دنیا را به دست آورد.

 

عمر گفت: احمق‌تر از او کسی است که آخرت خود را برای دنیای دیگران بفروشد!

 

قَالَ عُمَرُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ لِجُلَسَائِهِ: " أَخْبِرُونِي بِأَحْمَقِ النَّاسِ، قَالُوا: رَجُلٌ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ، فَقَالَ عُمَرُ: " أَلَا أُنَبِّئُكُمْ بِأَحْمَقَ مِنْهُ؟ قَالُوا: بَلَى، قَالَ: «رَجُلٌ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْيَا غَيْرِهِ»

 

حِلیَةُ الأَولیاء ج ٥ ص ٣٢٥

ابو هُرَیرَة رَضِيَ اللهُ عَنهُ :

 
وقتی انسان می‌میرد ملائکه می‌گویند: «چه فرستاده؟» و مردم می‌گویند: «چه به جای گذاشته»!
 
" إِذَا مَاتَ الْمَيِّتُ تَقُولُ الْمَلَائِكَةُ: مَا قَدَّمَ؟ وَيَقُولُ النَّاسُ: مَا تَرَكَ؟ "
 
ابن أبي شَیبَة ۷/۱۳۰-۳۴۷۰۶

سَلَمَةُ بن دینار رَحِمَهُ الله :

 

ببین به سبب چه کارهایی از مرگ بدت می‌آید ( و دوست نداری از دنیا بروی )

 

( همین الان ) آن کارها را ترک کن، سپس هیچ زیانی برایت ندارد که چه وقت از دنیا بروی!

 

انْظُرْ كُلَّ عَملٍ كَرهتَ المَوْتَ مِنْ أَجْلِهِ، فَاترُكْهُ، ثُمَّ لاَ يَضرُّكَ مَتَى مِتَّ.

سِیَرُ أعلامِ النُّبَلاء: ۶/ ۹۸

امام شافِعی رَحِمَهُ الله :

 

هرکس که دنیا و آخرت را می خواهد ، باید که علم را لازم بگیرد.

 

مَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا فَعَلَيْهِ بِالْعِلْمِ وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ فَعَلَيْهِ بِالْعِلْمِ.

المجموع شرح المهذب للنووي، ج١ ص ٢٠

 

پ‌ ن : در اصل برای اهمیت موضوع و ادای حق مطلب می بایست ترجمه به صورت جداگانه می بود :

هرکس که دنیا را می خواهد باید علم را لازم بگیرد

و هرکس که آخرت را می خواهد هم،باید علم مورد توجه اش باشد.

اما خب به جهت خوانش روان،ساده تر ترجمه شد.

نکته بعد : ضمن اینکه امام شافعی رحمه الله از آن دسته اندیشمندان مسلمان بودند که به علومی جز علم شرعی،همچون:طب،ریاضیات،ادبیات و...هم دانش داشتند و علم آموزی همیشه پسندیده و مفید است،اما معمولا اگرچه که منافاتی نیست هدف اصلی علم شرعی ست که سبب آبادی آخرت هم می گردد.

در هر صورت علم آموزی و علاقه به علم حتی اگر آورده مالی هم در بر نداشته باشد بدون شک در بهبود کیفیت و سلامت و پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی پر تاثیر است.

همانگونه که بالعکس،جهل و نادانی،موجب نابودی دنیا و آخرت هر فرد یا اجتماع می شود.

بِشر بن حارِث رَحِمَهُ الله :

 
برای کسی که از الله اطاعت کرده است،قبر بهترین منزل است.
 

نعم المنزل القبر لمن أطاع الله.

[القبور لابن أبي الدنيا، صفحة ١٣٠]
 
پ ن : کسانی که از کارنامه اعمال خوبی برخوردار هستند ضمن داشتن ترس از عواقب خطاها و امید به رحمت وسیع خداوند ( ایمان عبارت است از برقرار بودن تعادل بین ترس و امید ) و آگاهی به اینکه این دنیا مقصد نیست و مرگ را برای ملاقات با پروردگار و دستیابی به وعده هایش دوست دارند،نه تنها از قبر ترسی ندارند بلکه آن را محل استراحت و رهایی از بدی های دنیا می دانند‌.
اما بالعکس،آنها که کارنامه بدی ثبت کرده اند،ظلم و ستم و بی عدالتی کرده اند،به این لذت های زودگذر وابسته شده اند از قبر و عذاب هایش و محاسبه می هراسند...

شعری خواندنی از سعدی شیرازی رَحِمَهُ الله که سرشار از حکمت و تلنگر درباره ارزش و جایگاه دنیا و بیان سرانجام وابستگی به دنیا و غفلت است :

#شعر_خوب_بخوانیم

 

ای که پنجاه رفت و در خوابی

 

مگر این پنج روزه دریابی

 

تا کی این باد کبر و آتش خشم

 

شرم بادت که قطرهٔ آبی

 

کهل گشتی و همچنان طفلی

 

شیخ بودی و همچنان شابی

 

تو به بازی نشسته و ز چپ و راست

 

می‌رود تیر چرخ پرتابی

 

تا درین گله گوسفندی هست

 

ننشیند فلک ز قصابی

 

تو چراغی نهاده بر ره باد

 

خانه‌ای در ممر سیلابی

 

گر به رفعت سپهر و کیوانی

 

ور به حسن آفتاب و مهتابی

حجاج چندین بار قصد کشتن حسن بصری نمود، اما الله متعال حسن را از گزند او حفظ کرد. باری حجاج در پی حسن فرستاد -درحالی‌که تصمیم به کشتن وی گرفته بود- که حسن را نزد وی آوردند؛ چون حسن حاضر شد، گفت: «ای حجاج، میان تو و آدم چند پدر وجود داشته است»؟ حجاج گفت: فراوان. حسن گفت: «آنها کجایند»؟ حجاج گفت: همگی مرده‌اند. پس حجاج سرش را با خفت و خواری پایین انداخته و حسن خارج شد.

البدایة والنهایة (۹/۱۳۵).

ابوحیان از پدرش نقل می‌کند که گفت:

«هرگاه ربیع بن خثیم به بحث پیرامون امور دنیا می‌پرداخت زیر لب با خود می‌گفت: برای خودت در سرای آخرت چند مسجد بنا کرده‌ای؟».

الزهد: ۳۳۷

رهبران و طلایه‌داران آن نسل، حتی یک لحظه با نفس خود تساهل نداشته‌اند، چون ایشان خوب می‌دانستند که هرگونه تساهلی تربیت نفس را دشوارتر می‌کند. به همین دلیل است که رابعۀ عدوی از بستر خواب برمی‌خیزد و خطاب به نفس می‌گوید:

«ای نفس! چقدر می‌خوابی؟ و کی از خواب برمی‌خیزی؟ می‌ترسم چندان بخوابی که فقط شیپور روز قیامت تو را از این خواب گران بیدار کند».

صفة الصفوة: ۴/۳۰

ابراهیم بن اشعث نقل می‌کند که فضیل بن عیاض خطاب به من گفت:

چه تضمینی وجود دارد که به سبب همان عمل نیکی که انجام داده‌ای مرتکب نافرمانی الله نشده باشی و آن عمل موجب مسدودشدن دروازۀ رحمت الله به روی تو نشده باشد؟ در حالی که بی‌محابا می‌خندی، در چنین حالتی سرنوشت خود را چگونه می‌بینی؟».

صفة الصفوة: ۲/۲۴۱

قتاده از تابعی بزرگوار امام مُطَرِّف بن شخیر نقل می‌کند که گفته است:

«مرگ لذات اهل نعمت را تباه کرده است، بیائید نعمتی را بطلبید که فنا ندارد».

سیر أعلام النبلاء: ۴/۱۹۱

حسن بصری می‌گوید:

«هرگاه الله ارادۀ قبض جان بندۀ مؤمن کند،نفس او با آرامش تمام و مشتاقانه به سوی پروردگار خویش می‌رود و الله نیز آرزوی ملاقات او را دارد».


تفسیر قرطبی: ۲۰/ ۵۷-۵۸

امام حسن بصری رحمه الله:

می‌خندیم و از عملکرد خود غافلیم. الله بر اعمال ما نظارت دارد، چنانچه بر مبنای رفتارمان با ما برخورد کند، هیچ چیزی را از ما نمی‌پذیرد. وای بر تو ای بنی آدم! مگر شما توان و نیروی جنگیدن با الله را دارید؟ من قومی را دیده‌ام که دنیا از منظر آنان از خاکستر زیر پایشان کم ارزشتر بود، و قومی دیگر نیز دیده‌ام که به جز قوت شب چیز دیگری را نداشتند، و با این وجود همۀ آن را مصرف نمی‌کردند، بلکه بعضی از آن را صدقه می‌دادند، در حالی خود گرسنه‌تر بودند.


سیر أعلام النبلاء ۵۸۵/۴

بشر بن حارث رحمه الله :


کسی که دوست می دارد مردم او را بشناسند، شیرینی آخرت را نخواهد یافت.



[حلیة الأولیاء ٨/٣٤٣ ]

خوشست عُمر 

دریغا که جاودانی نیست 


پس اعتماد بر این 

پنج روزِ فانی نیست ...


سعدی

هر که دانه نَفشاند به زمستان در خاک


ناامیدی بود از دخل به تابستانش...


سعدی